سه شنبه, ۱۱ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 30 April, 2024
مجله ویستا


درباره مصطفی کسروی


درباره مصطفی کسروی
متولد ۱۳۰۲ در تربت حیدریه
ورود به هنرستان عالی موسیقی (كنسرواتوار تهران) ۱۳۱۷
فراگیری فاگوت نزد یاروسلاو بیزا (استاد چك)
دریافت دیپلم موسیقی در ساز فاگوت از كنسرواتوار تهران،
عزیمت به ایتالیا برای ادامه تحصیل در موسیقی
تحصیل در كنسرواتوار سانتاچچیلیا در ایتالیا
تحصیل در مدرسه موسیقی پونتیفیچیو در رشته آهنگسازی
بازگشت به ایران بعد از پایان تحصیلات
اشتغال به كار به عنوان مدیر «دایره سرود و موسیقی مدارس»
تدوین نظام تازه آموزش موسیقی كلاسیك و سرود
بازگشت به ایتالیا برای ادامه تحصیل در رشته آهنگسازی۱۳۳۶
تحصیل در كنسرواتوار دولتی اریگو بویتو در شهر پرم
بازگشت به ایران
نوازنده فاگوت دراركستر انجمن دوستداران موسیقی ملی (به رهبری روح الله خالقی)
نوازنده فاگوت در اركستر سمفونیك تهران ۱۳۲۵ تا ۱۳۳۳
ریاست هنرستان موسیقی تبریز به مدت یك سال۱۳۴۱
رهبر اركستر نكیسا در رادیو تهران۱۳۴۵ تا ۱۳۵۳
عضو شورای موسیقی رادیو
تحصیل در رشته آهنگسازی دانشكده هنرهای زیبا در دانشگاه تهران ۱۳۴۵
تدریس در هنرستان موسیقی ملی از ۱۳۵۱
عزیمت به آمریكا و نوازندگی فاگوت در اركستر سمفونیك واتكام در شهر بلینگهام
برخی از آثار او عبارتند از: «اورتور شوشتری» آواز و اركستر(بر اساس ترانه محلی پری جون)، «تصویر گذشته» (برای آواز و اركستر)، «خاطرات سفر» (برای اركستر، روی تمی از حسینعلی ملاح)
«اركستر سمفونیك تهران » سمبل و نشانه موسیقی كلاسیك در ایران است.این اركستر در سال۱۳۲۵ توسط پرویز محمود با جایگزینی اركستر هنرستان موسیقی به وجود آمد. سابقه اركستر به شیوه غربی، پیش از آن به ورود سازهای غربی و موزیك نظام به دوران قاجار و دربار ناصری بازمی گردد. علاوه بر اركستر موزیك نظام، اركستر زهی سلطنتی و اركستر مخصوص دربار، به اجرای آثاری از موسیقی غرب پرداختند. این مسیر كه توسط یك فرانسوی به نام لومر و شاگردان و همراهانش شكل گرفت، منجر به تشكیل «اركستر زهی سلطنتی» توسط سالار معزز (۱۲۸۹ش) و اركستر مدرسه موسیقی، توسط علینقی وزیری (۱۳۰۳ ش) شد.
با ورود موسیو لومر به ایران و تجدید سازمان دسته موزیك نظام، مدرسه موزیك نظام در ایران تأسیس و عملاً نخستین مدرسه موسیقی در ایران به رسمیت شناخته شد. فارغ التحصیلان همین مدرسه بودند كه بعدها برای نخستین بار اركستر مخصوص اجرای آثار موسیقی كلاسیك غرب را در تشریفات دربار با سرپرستی موسیو لومر برعهده گرفتند و واسطه آشنایی نزدیكتر ایرانیان با فرهنگ موسیقی غربی شدند.
سال ۱۲۸۹ اركستر زهی سلطنتی توسط سالاز معزز دوباره سر و سامان گرفت.
سیزده سال بعد یعنی در زمستان ۱۳۰۲ آگهی تشكیل یك مدرسه نه چندان دولتی در روزنامه ها به چاپ رسید، این مدرسه كه توسط علینقی خان وزیری با عنوان «مدرسه موسیقی» تشكیل شد، با صد دانش آموز آغاز به كار كرد كه البته در مدت كوتاهی بیش از بیست نفر از آنان باقی نماندند؛ همان شاگردانی كه مكتب وزیری را دنبال كردند و بانی مهمترین تحولات موسیقی درایران در قرن اخیر شدند. گرچه بعد از كناره گیری وزیر از مدرسه عالی موسیقی، نگرش به موسیقی ملی تغییر یافت و سازهای ایرانی جای خود را به سازهای غربی دادند، اما نگرش حاكم بر شاگردان وزیری، فضای آموزش موسیقی در ایران را آنچنان متأثر ساخت كه كمتر موسیقیدانی بعد از آن را می توان سراغ گرفت كه گرچه موسیقی غربی و آهنگسازی غربی را آموخته اما آثاری برگرفته از موسیقی ایرانی چه موسیقی اقوام و چه موسیقی ردیف دستگاهی آرانژمان نكرده باشد.
در سال۱۳۱۳.ش غلامحسین مین باشیان «اركستر سمفونیك بلدیه» را پایه ریزی كرد. این اركستر در روز جمعه سیزده آبان ۱۳۱۳ به مناسبت هزاره فردوسی، «سه داستان شاهنامه» را به همراه گروه كر اجرا كرد. این اركستر، سپس به اركستر هنرستان عالی موسیقی تغییر نام داد و مدتی نیز رهبری آن با یك موسیقیدان چك بود. اقدام بی نظیر و بی سابقه پرویز محمود، تشكیل اركستری مستقل تحت عنوان اركستر سمفونیك تهران بود. این اركستر متشكل از نوازندگان اركستر هنرستان، بدون دستمزد و با اشتیاق و میل كامل در منزل محمود تمرین كرده و چند اثر را نیز اجراكردند.
به این ترتیب نخستین دسته موزیك نظام به نام «دسته موزیك سلطنتی» توسط دو افسر ارتش فرانسه به نام های بوسكه و رویون تشكیل شد و عملاً نقطه آغازین حضور موسیقی غربی درایران را رقم زد.
مصطفوی كسروی دانش آموخته این جریان حضور موسیقی كلاسیك و آموزش موسیقی این موسیقی در ایران است . گرچه نام مصطفی كسروی، دیگر به جز در برخی كتاب های تاریخ معاصر موسیقی ایران در جایی دیده یا شنیده نمی شود ولی شماری از ساخته های او - البته بدون اطلاع از نام سازنده - برای بسیاری از دوستداران موسیقی، آشناست.
وی نوازنده ای چیره دست در رشته فاگوت است كه فاگوت نوازانی چون خسرو سلطانی راپرورش داده؛ آهنگسازی است خوش ذوق كه آثاری چون «اورتور شوشتری» و «سرود درختكاری» را آفریده و در نهایت رهبری فعال كه سال ها رهبری اركستر نكیسا در رادیو ایران را در دست داشت.كسروی اما در این روزها، دوران كهولت و بازنشستگی خود را در كالیفرنیا می گذراند، بی آنكه كسی جویای احوال او و آثارش شود.
مصطفی كسروی در سال ۱۳۰۲ در تربت حیدریه (خراسان) تولد یافت.از نوجوانی به نوازندگی فلوت پرداخت ولی از سال ۱۳۱۷ در هنرستان عالی موسیقی (كنسرواتوار تهران) نزد یاروسلاو بیزا (استاد چك) به فراگیری فاگوت پرداخت.پس از دریافت دیپلم در این ساز، چندین سال نیز در كنسرواتوار سانتاچچیلیا و مدرسه موسیقی پونتیفیچیو در ایتالیا به تحصیل در رشته آهنگسازی پرداخت.
در بازگشت به ایران به سمت مدیر «دایره سرود و موسیقی مدارس» منصوب شد.وی ضمن بخش بندی مدارس، تعیین سرپرست برای هر یك، ایجاد كلاس های كوتاه مدت برای مدرسان و ارائه شیوه های تازه در امر آموزش سرود، با تصویب اداره هنرهای زیبای كشور، سه دوره مسابقات سرود برپا داشت كه هزاران دانش آموز از شهرستان ها در این مسابقات شركت كردند. در ۱۳۳۶ از نو با دریافت بورس راهی ایتالیا شد و در كنسرواتوار دولتی اریگو بویتو در شهر پرم، تحصیلات آهنگسازی خود را پی گرفت.در سومین سال از این دوره، به دلیل مسائلی كه برخی دانشجویان ایرانی مقیم ایتالیا پدید آوردند دولت ایران دستور بازگشت همه دانشجویان بورسیه از این كشور را صادر كرد و كسروی نیز به ناچار به كشور بازگشت.
كسروی در آغاز فعالیت هایش، چندین سال نوازنده اركستر انجمن دوستداران موسیقی ملی بود و از سال ۱۳۲۵ تا ۱۳۳۳ در اركستر سمفونیك تهران نوازندگی می كرد.در همین دوران اركستر سمفونیك رادیو ایران به نام «اركستر فارابی»، آثار آهنگسازان ایرانی همچون مرتضی حنانه،فریدون ناصری ،فریدون فرزانه و سیروس شهردارو ...را اجرا و ضبط می كرد.مصطفی كسروی نیز از جمله موسیقیدانانی بود كه آثارش با این اركستر اجرا شد.
وی از سال ۱۳۴۱ به مدت یك سال ریاست هنرستان موسیقی تبریز را عهده دار بود و نامش در كنار رؤسای هنرستان موسیقی تبریز ثبت شده است.در كنار نام كسانی چون اسماعیل دیباج، عزیز شعبانی، یوسف یوسف زاده، هدایت الله خیرخواه، احسن الله هوربد و ...
كسروی از سال ۱۳۴۵ تا ۱۳۵۳ رهبری اركستر نكیسا در رادیو تهران را در دست داشت. چندی نیز عضو شورای موسیقی رادیو بود. از سال ۱۳۴۵ با توجه به نیاز به مدرك تحصیلی برای ارتقای رتبه، در رشته آهنگسازی دانشكده هنرهای زیبا در دانشگاه تهران به تحصیل پرداخت و از ۱۳۵۱ به مدت دو سال به تدریس هماهنگی در هنرستان موسیقی ملی اشتغال داشت.
در ۱۳۵۶ همراه با خانواده راهی آمریكا شد و پس مدتی فعالیت پراكنده، از سال ۱۳۶۵ به عنوان نوازنده فاگوت در اركستر سمفونیك واتكام در شهر بلینگهام (ایالت واشینگتن) مشغول به كار شد ولی در سال ۱۳۷۲ ناگهان تصمیم گرفت كه به ایران بازگردد و در داخل كشور به فعالیت های هنری خود ادامه دهد ولی شرایط با آنچه او در ذهن داشت بسیار متفاوت بود: «همه مرا از یاد برده بودند.چندین ماه پس از ساخت قطعه كوتاهی به سفارش شبكه سوم تلویزیون از نو راهی آمریكا شدم...».
در زمانی كه كسروی تصمیم به ترك اركستر سمفونیك واتكام گرفت این اركستر برای قدردانی از زحمات وی، «اورتور شوشتری» اثری كه او در اواسط دهه ۱۳۳۰ آفریده بود را در كنسرتی به اجرا درآورد كه خوشبختانه ضبط مطلوبی نیز از آن در دست است.كسروی اظهار می دارد: «در آمریكا تغییرات كوچكی در این اثر دادم و یك قطعه برای سازهای زهی به وسط قطعه اضافه كردم.ناگفته نماند این اركستر در سال ۱۹۹۰ یكی دیگر از كارهایم را نیز به نام «ماهور» اجرا كرد.كاش همین تقدیر كوچكی كه آنها برای چند سال نوازندگی در اركسترشان از من كردند در تهران كه سال ها تدریس، نوازندگی و رهبری كرده بودم صورت می گرفت....»
روزنامه های محلی نیز در آن زمان علی رغم فضای خصمانه و ناعادلانه موجود نسبت به ایران، نتوانستند اثر او را نادیده بگیرند و واكنشی بسیار مثبت به كسروی و اثر وی نشان دادند.روزنامه هرالد بلینگهام در یكی از تیترهای صفحه نخست، از مصطفی كسروی به عنوان هنرمندی نام برد كه آنان فرصت حضور وی را بدست آورده اند.بسیاری اظهار داشتند اجرای «اورتور شوشتری» فرصت بسیار خوبی برای نوازندگان اركستر سمفونیك واتكام بوده است تا با آثاری متفاوت از آنچه معمولاً می نوازند آشنا شوند.رهبر اركستر نیز در هرالد بلینگهام خاطرنشان ساخت: «اجرای این اثر توسط ما همچون اجرای موسیقی سنتی چینی با گروه جاز نیواورلئان است.»
از دیگر آثار كسروی باید به «اصفهان» (برای آواز و اركستر، بر اساس ترانه محلی پری جون)، «تصویر گذشته» (برای آواز و اركستر، روی سروده های سیمین بهبهانی)، «خاطرات سفر» (برای اركستر، روی تمی از حسینعلی ملاح) و... اشاره كرد.كارهای آوازی كسروی، عموماً در دوران فعالیت او در رادیو تهران توسط خوانندگان متعدد اجرا و ضبط شده است.
كسروی اظهار می دارد: « جوانانی كه می خواهند برای موسیقی مملكت شان كاری كنند باید حوصله به خرج دهند، در این راه تحصیل كنند البته موضوع تنها یادگیری هارمونی و كنترپوان نیست.هارمونی به تنهایی شعبات بی شماری دارد.باید جست وجو كرد كه كدام یك به درد موسیقی ایرانی می خورد.اگر واقعاً عشق و علاقه در كار باشد از هیچ مشكلی نباید هراس داشت.غربی ها به این نتیجه رسیده اند كه نباید به شرقی ها چیزی یاد داد.یك بار یكی از معلمان من به جای تصحیح مسأله من، به كشیدن نقاشی از تركیب نت هایم پرداخت.با توجه به همه این مشكلات باید با جرأت پیش رفت تا ریزه كاری ها و راه های مختلف را پیدا كرد.وقتی تحصیلات به حد قابل توجهی رسید می توان از معدن غنی موسیقی ایرانی استخراج كرد...»
وی می افزاید: «در شرایط فعلی كسانی كه نت نمی دانند و تنها از حفظ مطالبی را سینه به سینه منتقل می كنند نمی توان كار جدی روی موسیقی ایرانی انجام دهند.در لس آنجلس كه من ساكن هستم همه ادعا دارند كه موسیقی ایرانی را ترویج می كنند.یكی می گوید من فلان سبك موسیقی را به ایران آوردم؛ دیگری نخستین كسی است كه فلان نوع تنظیم را ابداع كرده و دیگری نخستین كسی است كه در موسیقی ایرانی - ببخشید - به جای آواز، عربده كشیده است! یك بار می خواستم از آنها بپرسم اگر از شما طبل، سنج، دایره زنگی و سایر آلات ضربی را بگیرند و چیزی برای نگه داشتن ریتم در اختیار نداشته باشید از كارهایتان چه می ماند؟ امروزه موسیقی پاپ، جاز، كلاسیك و...همه دارای قواعدی هستند كه باید آنها را یاد گرفت.»
منبع غنی موسیقی ایران
پژمان اكبرزاده
منبع : روزنامه ایران


همچنین مشاهده کنید