سه شنبه, ۱۱ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 30 April, 2024
مجله ویستا


ترجمه آواها و نواهای چند دهه قبل


ترجمه آواها و نواهای چند دهه قبل
● نگاهی به آلبوم صیاد
استقبال مردم از آلبوم «صیاد» با صدای «علیرضا افتخاری» در اوج رونق كانال های ماهواره ای نكات زیادی را به ما یادآوری می كند. شنیده ها از فروش چهارصد هزار نسخه ای «صیاد» از سال گذشته تا امروز حكایت می كند.
همواره مرور و حتی گمانه زنی درباره دلایل اقبال مردم از آثار هنری می تواند دورنمایی از شرایط عمومی، فرهنگی و اجتماعی زمان تولید و پخش هر اثر را ترسیم كند. ویژگی مهم دوران گذار، ایجاد شكاف های بزرگ و كوچك ذهنی و تردید نسبت به بسیاری از ذهنیت های قبلی در افراد است. در چنین شرایطی هر كس می كوشد تردید هایش را برای خویش محفوظ نگه دارد و در عرصه عمل به هنجار های گروه های دو نفره به بالا در نظام های دوستانه، خانوادگی، زناشویی، شغلی، قبیله ای و... دست كم از نظر ظاهری احترام بگذارد.
اما آثار هنری و به ویژه موسیقایی به شكل سر راست و مستقیم با مخاطب رودررو می شوند. بی تردید هنگام پخش شدن یك قطعه موسیقی، هر كس در هر شرایط و جایگاهی كه باشد مجذوب «آن» و ویژگی قطعه در حال پخش می شود.
در واقع موسیقی هنری است كه در هر ساعت از شبانه روز، بی واسطه با ورود به حریم شخصی افراد حوزه خصوصیاحساسات آنها را هدف می گیرد و بر آنها اثر می گذارد، چرا كه یك قطعه موسیقی معمولا در اكثر شرایط قابل پخش است. در حالی كه برای استفاده از هنر های دیگر نظیر سینما و تئاتر شرایط خاصی لازم است. موسیقی را از لحاظ تاثیر و سرعت برانگیختن احساسات می توان به عطر تشبیه كرد كه بلافاصله شامه افراد را تحریك می كند. به همین دلیل آلبوم های پرفروش، همواره بازتاب دهنده بخشی از نیاز های مخاطبان خود هستند. چرا كه اصولا هیچ كسی نمی تواند مردم را مجبور كند تا از تمام یا بخشی از یك آلبوم خوششان بیاید و آنها خود به شكل داوطلبانه به سمت آن اثر هنری جذب می شوند. این موضوع از دیرباز خود یكی از دلایل پیش بینی ناپذیر بودن بازار هنر های مختلف بوده است.
همواره هنرمندان ایده آلیست و دارای عنوان های دانشگاهی، در مقابل استقبال مردم از آثار به ظاهر معمولی و سطحی انگشت حیرت به دهان گزیده اند، غافل از آن كه مردم همواره اگر نه بهترین كه كامل ترین داوران درخصوص گزینش آثار هنری برای استفاده خویش هستند. آنها در یك كلام اثری را برمی گزینند كه تلنگری به ایشان بزند و دست كم به یكی از نیاز های روز آنها پاسخ دهد.
علیرضا افتخاری را با كمی احتیاط می توان تنها ستاره آواز ایرانی در سال های بعد از انقلاب نامید. هیچ خواننده سنتی ای در این نزدیك به سه دهه به اندازه او آلبوم به بازار ارائه نكرده و از كمتر كسی اینچنین در بازار استقبال شده است. آثار او به همراه دو خواننده دیگر یعنی محمدرضا شجریان و شهرام ناظری همواره جزء پرفروش های هر سال بوده اند.
اما در برهه هایی افتخاری گوی موفقیت را حتی از این دو رقیب پیشكسوت هم ربوده و بیشترین ارتباط را با توده مردم برقرار كرده است. افتخاری از نیمه دهه شصت در اوج جوانی كار حرفه ای و جدی خود را آغاز كرد.
حضور مداوم افتخاری در صحنه آواز باعث شد تا ده سال بعد با آلبوم «نیلوفرانه» تمامی ركوردهای قبلی فروش را بشكند و تنها ستاره ای نام گیرد كه عامه مردم در هر سطح فرهنگی و سواد با دیدن تصویر او بر جلد یك آلبوم به سراغ آن می روند. موقعیتی كه در دوره هایی از سال های پیش از انقلاب ایرج وگلپایگانی در گونه ای از موسیقی سنتی از آن بهره مند بودند و در سال های بعد از انقلاب شجریان از این امتیاز تنها در نزد طیف هایی از جامعه برخوردار بود و كماكان نیز هست. مشابه این موقعیت در دوره هایی به صورتی متفاوت برای شهرام ناظری نیز وجود داشته است كه باید در جای خود به آن پرداخت.
ستاره ها همواره به بخش هایی از ناخودآگاه جمعی جامعه پاسخ می دهند و همزمان بر دل جمع كثیری از مردم می نشینند. ستاره ها معمولا بی آن كه خود بخواهند و تلاشی بكنند، دارای یك یا چند ویژگی هستند كه ایشان را در نظر مردم به آدم هایی ویژه تبدیل می كند.
طبیعی است كه با كم رنگ شدن آن نیاز ها در ناخودآگاه جمعی و تبدیل آن به ضرورت هایی جدید تر، به تدریج ستاره ها افول می كنند و جای خود را به چهره های دیگری می دهند.
جنس صدای علیرضا افتخاری نه تنها در میان خوانندگان پس از انقلاب، كه در بین تمامی خوانندگان ایرانی یكصد سال تاریخ ضبط موسیقی كشور ما ممتاز و كم نظیر بوده است. قدرت و انعطاف توامان، حجم مناسب، گرما، وسعت زیاد، وضوح و شفافیت و قابلیت دادن تحریر ها و غلت های پی درپی و سرعت بخشیدن به آنها افتخاری را صاحب صدایی كرده كه بر دل همگان می نشیند، به طوری كه مجموعه این ویژگی ها را در خوانندگان معدودی در قرن اخیر در ایران دیده ایم. دیگر صفت بارز صدای افتخاری وحدت تنالیته صدایی او در نقاط مختلف بم، میانی و اوج است. در سده اخیر و هرچه به امروز نزدیك تر می شویم كمتر خوانندگانی را می شناسیم كه با تغییر صدا از بم به میانی یا اوج، رنگ صدایشان تغییر نكند.
ویژگی كمیابی كه زبانزد آن در بین تمام خوانندگان ما استاد غلامحسین بنان بوده و از این نظر نام او چون نگینی درخشان بر تارك همه صداهای این قرن می درخشد. نام افتخاری نیز به جز معدود دفعاتی كه در موقع دو بیتی خوانی تنالیته صدایش تغییر كرده، در این سیاهه می گنجد.
دیگر ویژگی صدای افتخاری گرمای آن است. او تمام مصوت ها را به شكل آوازی و به تعبیر استاد نورعلی خان برومند متمایل به «ا» اجرا می كند.
تنها زمانی كه به شدت در قالب صدای «ایرج» قرار می گیرد فتحه هایش تابع همان رنگی است كه این خواننده خوش صدا و صاحب یكی دیگر از آواهای فاخر قرن در اجرای این مصوت دارد. افتخاری همچنین كلمات شعر را به وضوح بیان می كند و با فونتیكی كه لازمه كار خوانندگی است، این تك تك حروف كلمات شعر را به خوبی ادا می كند.
به بیان كامل تر صدای او دارای قدرت و شفافیت صدای ایرج، رنگ آمیزی و گرمای صدای بنان به ویژه در نقطه بم، بی پروایی و قلدری صدای تاج و گاه در تركیب تحریرها و ادوات آن متاثر از شجریان است. اما صاحبنظران و اهالی كم شمار نقد موسیقی در ایران با انتقاداتی كه بر كارنامه افتخاری وارد می دانند، همواره ویژگی های مثبت صدای او را نادیده می گیرند بر طبق یك سنت قدیمی، ما در ایران به آن صورت نقد مكتوب در زمینه موسیقی نداریم، در مقابل تا دلتان بخواهد متاسفانه حاشیه و فضای موسیقی ما پر است از نقد شفاهی و محفلی و بیشتر آمیخته با حرف های خاله زنكی. از این رو نگارنده اهل نقد موسیقی را كم شمار توصیف كرده است.
در این زمینه مرور و دسته بندی دوره های زندگی و جنس آثار ارائه شده توسط افتخاری می تواند ما را یاری كند:
افتخاری متولد دهم فروردین ۱۳۳۸ اصفهان است. او در عنفوان جوانی از محضر استاد جلال تاج اصفهانی بهره برده و در سال ۱۳۵۵ رتبه اول آزمون باربد را كسب كرده است. تا پیش از سال ۱۳۶۴ یكی دو اثر از این خواننده جوان پخشی محدود داشتند.
سپس با ارائه دو آلبوم آتش دل و مهرورزان و خواندن در سریال تلویزیونی امیركبیر در این سال و سال بعد، نام او به تدریج بر سر زبان ها افتاد. گفتنی است هر یك از این اجراها رنگ و بوی خاص خود را داشتند. مثلا آتش دل تحت تاثیر تاج، امیركبیر كاملا با الهام از ایرج و مهرورزان به نوعی در سبك و سیاق خود افتخاری عرضه شدند.این روند تا ده سال بعد با اجرای آثاری چون راز و نیاز آهنگساز: حسین علیزاده، مقام صبر پرویز مشكاتیان و راز گل محمد آذری ادامه یافت. در نیمه دهه هفتاد دو آلبوم نیلوفرانه و سرمستان حاوی اجراهای جدیدی از ترانه های سنتی پیش از انقلاب اجرا شده توسط خوانندگان قدیمی بودند كه توسط افتخاری بازخوانی شد. با انتشار «نیلوفرانه» آن اتفاق جادویی كه هر هنرمندی منتظر آن است برای افتخاری افتاد و او تبدیل به ستاره بازار موسیقی آوازی شد. نیلوفرانه تعداد آلبوم های افتخاری در سال های بعد را گاه تا حد ۶۵ اثر در سال ارتقا داد. «یاد استاد»، «امان از جدایی»، «صدایم كن»، «پاییز»، «مستانه» و «هنگامه» آثاری بودند كه افتخاری همچنان در آنها از ترانه های قدیمی تعدادی را انتخاب و بازخوانی می كرد و البته هنوز هم به این كار ادامه می دهد.
در سال ۱۳۸۰ و سه سال پس از آزادی كامل موسیقی پاپ، افتخاری راه دیگری را برگزید. او با كنار زدن بسیاری از ویژگی هایی كه موجب ستاره شدنش گردیده بودند، به ارائه نوعی موسیقی پاپ تلفیقی روی آورد. «نسیما»، «قصه شمع» و آلبوم «صیاد» محصول این دوره هستند. در این پنج سال اگرچه افتخاری نتوانسته آن دوره طلایی سال های ۸۰۱۳۷۵ را تكرار كند اما با آلبوم هایی مانند «صیاد» خود را بر بازار آشفته موسیقی ایران تحمیل كرده است.
«صیاد» هنوز خوب می فروشد و این موفقیت معلول چندین چیز است مثلا مدت ها بود كه ستاره، اثری دندان گیر برای دوستدارانش رو نكرده بود و صیاد با پخش كننده قوی خود «شركت سروش» و تاكید بر ترانه «صیاد» كه آلبوم نام خود را از آن یافته در صدا و سیما، مردم یك باره با هنرمند باسابقه و قدیمی خود تجدید دیدار كردند. وقتی از تعدادی از دوستداران این آلبوم علت موفقیت آن را جویا شدم آنها نیز بیشینه اقبال مردم به این اثر را ناشی از همین ترانه می دانستند.
در «صیاد» هشت ترانه اجرا شده كه از این میان ۶ آهنگ قدیمی و ساخته زنده یاد اكبر محسنی و دو آهنگ نیز ساخته محمدرضا چراغعلی است.
بهنام خدارحمی تنظیم كننده ۶ اثر زنده یاد محسنی در آلبوم «صیاد» و یكی از نوازندگان این اثر می گوید: «دو سال قبل از طریق احسان فدایی و مهدی عابدینی با این پروژه آشنا شدم. ابتدا قرار بود در بزرگداشت مرحوم محسنی ۸ ترانه از او با صدای افتخاری بازخوانی شود، از جمله ۶ آهنگی كه حالا در آلبوم موجود است به اضافه دو ترانه «الهه ناز» و «دختر فال بین»، اما به دلیل اینكه امتیاز دو ترانه اخیر پیشتر به شركتی دیگر واگذار شده بود این دو ترانه با وجود ضبط و انجام مراحل در نهایت از مجموعه حذف شدند. البته قصد ما این بود كه دو آهنگ دیگر از مرحوم محسنی به مجموعه اضافه كنیم اما در نهایت بدون هماهنگی با ما دو آهنگ از شخصی دیگر به «صیاد» اضافه شد. در این آلبوم حتی اسم چند تن از دوستان از قلم افتاده است از جمله امیر جاویدان صدابردار، احسان فدایی مدیر تهیه، امید مصطفی پور نوازنده سنتور و نادیا ایران نژاد نوازنده پیانو.»
از سوی دیگر محمدرضا چراغعلی می گوید: «من قراردادی با مهدی عابدینی تهیه كننده آلبوم و شاعر دو ترانه از آثار موجود در «صیاد» كه بر طبق آن می بایست تعداد ۸ ترانه با صدای افتخاری اجرا می كردیم. پس از گذشت ۷ ماه از انجام پروژه قبلی عابدینی با خدارحمی و افتخاری و به دلیل هزینه های سنگینی كه او متحمل شده بود تنها آن دو آهنگ ساخته خودم را آماده به این آلبوم اضافه كردم . من به جز افزودن این دو ترانه هیچ دخالت دیگری در ساخت این اثر نكردم.
عابدینی نیز در پایان هدف خود را صرفا ارائه آلبومی در بزرگداشت محسنی نمی داند و می گوید: «در طول راه وقتی دیدیم كه نمی شود امتیاز آن دو ترانه را خرید برای پركردن جای دو تراك حذف شده آثار چراغعلی را جایگزین كردیم.»
خدارحمی دوست دارد «صیاد» را آلبومی در ژانر موسیقی پاپ تلفیقی بنامد. این نوع موسیقی بیشتر به گونه ای اطلاق می شود كه در گذشته نام كوچه و بازاری را بر خود داشت و امروز با حال و هوا و دستگاه های جدید ضبط و اجرا می شود.
همواره افزودن سازها و ملودی های عربی، تركی استانبولی، آذربایجانی، هندی و افغانی به همراه گرته برداری هایی از لحن خوانندگان این موسیقی ها در این گونه موسیقی و آواز مشهود بوده است.
اما برشمردن این ویژگی ها نیز معیار و محك دقیقی برای ارزیابی صیاد به شمار نمی آید مثلا چنانچه «صیاد» به شكلی كه از ابتدا سازندگان آن در نظر داشتند به بازار می آمد یعنی در برگیرنده هشت ترانه و تصنیف از زنده یاد اكبر محسنی می شد آن را ترجمان آواها و نغمه های چند دهه قبل به زبان موسیقی پاپ تلفیقی امروز نامید، با كلام و ملودی ای كه متعلق به قدیم است و خواننده ای امروزی آن را بر بستر تنظیمی دگرگونه اجرا كرده است.
اما چنان كه گفتیم وجود مشكلاتی بر سر راه گنجاندن دو ترانه الهه ناز و دختر فال بین اجازه نداد تا این مجموعه آنی شود كه تولیدكنندگان صیاد از ابتدا می خواستند. از سوی دیگر جایگزینی دو اثر از محمدرضا چراغعلی به ویژه ترانه صیاد برای آلبوم و تهیه كنندگانش چندان بد هم نشد. زیرا ترانه «صیاد» حداقل در شكل فعلی آلبوم منتشر شده دارای تفاوت هایی آشكار با هفت اثر دیگر آن است. این ترانه با فضاسازی خوب اركستر، شنونده را با خود همراه می كند. در ادامه صدای سلوی سه تار بر جذابیت آهنگ می افزاید و سرانجام صدای خواننده گرمای لازم را به آن می بخشد.
در طراحی و اجرای شناسنامه «صیاد» ذوق و ظرافت لازم به كار گرفته نشده است.
مثلا معلوم نیست به چه دلیل در دو طرف در بروشوری كه به همراه نوار كاست عرضه شده تصویر خواننده آن و چراغ تكرار شده است. دست كم می شد مانند بروشور بسیاری از نوار كاست های دیگر روی دوم آن را بدون تصویر تكراری یا اصلا بدون هرگونه تصویری اجراكرد و به بازار فرستاد.
موسیقی پاپ تلفیقی در نوع خود نام ، تركیب و اصطلاح جالب و با مسمایی به حساب می آید. حكایت آفرینندگان و مخاطبانی كه یك پای آنها سخت در سنت گیر كرده و پای دیگرشان به جبر روزگار، در مدرنیسم قرار دارد، با شرایط و حال و هوایی كه به طور كامل در خدمت دوران گذار است. دورانی كه شاخص ترین ویژگی اش ناپایدار بودن آن است، خصلتی همیشگی كه همزاد این دوران است و تا پایان با آن خواهد بود. این ناپایداری مطلق را حافظ در تك مصرعی به زیبایی اینچنینی توصیف كرده است. «چنان نماند و چنین نیز هم نخواهد ماند»
علی شیرازی
منبع : روزنامه شرق


همچنین مشاهده کنید