شنبه, ۸ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 27 April, 2024
مجله ویستا


برنامه ریزی چیست؟


برنامه ریزی چیست؟
یکی از تفاوت‏های اساسی میان انسان و حیوان این است که حیوان فقط در زمان حال زندگی می‏کند و انسان در سه زمان: گذشته، حال و آینده.
▪ گذشته محمل تجارب است،
▪ حال منزلگاه تصمیم‏گیری است،
▪ آینده سکوی رشد و ارتقاء.
انسان با تجزیه و تحلیل رویدادهای گذشته، دست به برنامه ریزی زمان حال می‏زند و آینده را رقم می‏زند.
متخصصان برنامه ریزی می‏گویند: نگرش انسان نسبت به آینده باید از زاویه سه افق صورت گیرد:
ـ افق باز
ـ افق دور
ـ افق روشن.
▪ افق باز: افق باز ضامن مانورِ فکری آدمی نسبت به مصالح و مسائل پیرامونی و یکی از عوامل دوری آدمی از اندیشه‏های محدود و برنامه‏های جزئی نگری است. هر انسانی که از افق باز بهره‏مند است، در برابر معادلات زندگی، به صورت خطی نمی‏اندیشد؛ بلکه نگرش او حالت شبکه‏ای و گسترده دارد و راه‏حل‏های مختلف را فقط از زاویه یک راه نمی‏بیند و به اصطلاح پژوهش‏گران، به ورطه تک سبب بینی نمی‏افتد، لذا راه‏های مختلف را آزمایش می‏کند. افق باز روش مؤثری در نگرش است و در همه فعالیت‏های هدفمند به کار می‏آید.
▪ افق دور: یکی از خصلت‏های ممتاز انسان، خصلت دور اندیشی (Proridence) است. افق دور در نگاه و نگرش آدمی، ضامن شفاف شدن ابهامات آینده است و تصمیمات آتی را رقم می‏زند. افراد دور اندیش در مقایسه با دیگران، تصویری شفاف‏تر در مسائل، رفتارها، عکس العمل، رویدادها و اتّفاقات دارند.
▪ افق روشن: بهره مندی انسان از زاویه روشن و کم ابهام، با استفاده از دو افق قبلی میسّر است. افق روشن محصول دو افق دور و باز است. افقِ روشن، میوه انسان در اصل برنامه ریزی بهینه و کارآمد برای آینده در حال اتّفاق است. محصول این سه افق، بحث شناخت (Recognition) است. بنابراین سه افق، اساس برنامه ریزی عبارت است از:
۱) خودشناسی.
۲) جهت بخشی فعالیت‏ها.
۳) بهبود کیفیت زندگی در ظرف زمان. تا شناخت موجود نباشد، ضمانتی برای آینده وجود ندارد. می‏توان آینده را به زمان حال منتقل نمود، یعنی می‏توان زمینه ساختن پله‏های آینده را در زمان حال بررسی نمود و آن‏ها را شکل داد. تعداد بسیار اندکی از مردم وقت کافی در اختیار دارند. همه از کمبود وقت می‏نالند. طبق تخمین‏ها و برآوردهای انجام شده، حدود ۳۰ الی ۴۰ درصد توان انسان‏ها به کار گرفته می‏شود و محاسبات نشان می‏دهد که افراد ۶۰% از زندگی کاری خود را هدر می‏دهند. بیشتر وقت‏ها، انرژی‏ها، توانایی‏ها و استعدادها به هدر می‏روند، چون شناخت کافی وجود ندارد، هدف‏ها روشن نیست و برنامه ریزی‏ها و اولویت گذاری‏ها دقیق نمی‏باشد. عمر ما محدود است. ما یک‏بار فرصت زندگی کردن داریم. امروزه طبق محاسبات انجام شده، یک انسان با امید به زندگی طولانی، حداکثر ۲۰۰.۰۰۰ ساعت از زمان را، به عنوان وقت قابل استفاده، در اختیار دارد.
استفاده از سرمایه عمر: استفاده بهینه و بهتر از «زمانِ» محدود و ارزشمند، تنها از طریق برنامه ریزی و «مدیریت زمان» که هوشیارانه، مستمر و پایدار تدوین شده باشد، فراهم می‏شود. مدیریت زمان که در واقع، همان برنامه ریزی است، به معنای تسلط و کنترل بر فرصت‏ها و جهت دادن به فعالیت‏هاست. برنامه ریزی فرصت‏ها: برای طراحی برنامه مناسب جهت استفاده از فرصت‏ها، لازم است که هر فرد شبانه روز خود را به سه بخش تقسیم نماید:
▪ بخش اول: صبح تا ظهر
▪ بخش دوم: بعد از ظهر
▪ بخش سوم: شب‏ باید هر کدام از این بخش‏ها را دو قسمت کرد و هر قسمت را به فعالیت‏های دو ساعته تقسیم کرد.
بهتر است فعالیت‏های علمی، اجرایی، شغلی و تفریحی خود را در قالب این زمان‏ها تعریف کنیم و هر قسمت را بین یک الی یک‏ونیم ساعت و حداکثر تمام شش قسمت را در ۹ ساعت تقسیم نماییم. افراد شاغل یا در حال تحصیل ممکن است کل صبح یا بعد از ظهر یا صبح و بخشی از بعد از ظهر را به شغل و تحصیل خود اختصاص دهند. آن‏ها روی وقت باقیمانده می‏توانند برنامه ریزی نمایند. با این تقسیم بندی، در هر هفته ما می‏توانیم ۴۲ قالب زمان را احیاء کنیم و فعالیت‏های خود را در قالب آن تعریف کنیم و اگر این قالب‏ها یک ساعتی باشند، باز هم در هر شبانه روز ۱۸ ساعت از ۲۴ ساعت آزاد خواهد ماند؛ یعنی با احتساب این‏که ۲ ساعت صبح، ۲ ساعت عصر و ۲ ساعت شب را برای فعالیت‏های علمی، پژوهشی و... خارج کرده باشیم، باقیمانده هر روز ۱۸ ساعت و در هفته ۱۲۶ ساعت آزاد خواهد ماند. لذا می‏بینیم که در هفته، چقدر ما زمان را قربانی و فدا کرده‏ایم. و این یعنی ذبح زمان! یعنی نابودی فرصت‏ها؟ سرمایه عمر آسان به کف نیامده است، که آسان از دست رود. برنامه ریزی کمک می‏کند که به فعالیت‏های خویش، نظام یافته بنگریم و این نکته را مد نظر داشته باشیم که: «زمان در عصر ما، ساعت‏ها و روزها و هفته‏ها نیست؛ بلکه زمان، با دقیقه و ثانیه و لحظه مورد بحث و بررسی قرار گرفته و فعالیت‏ها در قالب آن تعریف می‏شوند». یک جوانِ پشت کنکوریِ رشته ریاضی سؤال‏های متعددی از من پرسید. از او سؤال کردم: چند وقت دیگر به کنکور باقی‏مانده است؟ او پاسخ داد: ۷۵ روز، یعنی ۱۷۰۰ ساعت که با ساعت‏های باقیمانده امروز تا شب که ۱۱ ساعت است، می‏شود ۱۷۱۱ ساعت. ضمن تشویق، به نگرش او آفرین گفتم و اضافه کردم: انشاءا... از این به بعد، زمان را در قالب دقیقه و ثانیه ببین و بنگر چه فرصت‏هایی‏داری و چه فرصت‏هایی را هر روز ما از بین می‏بریم. باید در «امروز»، فرداها را دید و ماه‏های بعد را به تصویر کشید، حتّی سال آینده را در قالب زمان حال به تماشا نشست. بعد از شهادت آیت ا... دکتر بهشتی، که به وقت تقویم ایشان نگریستند، فهمیدند که او برنامه ریزی خود را تا ۶ ماه آینده ترسیم کرده بود. از آن‏جا که قصدمان این است که سخن به درازا کشیده نشود،
نگارش یافته توسط محمود قوچانی
منبع : مردمان پورتال جوانان


همچنین مشاهده کنید