جمعه, ۱۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 3 May, 2024
مجله ویستا

انتخابات و سیاست خارجی


برگزاری انتخابات ریاست جمهوری در هر كشوری معمولا رویدادی مهم به شمار می آید لیكن این انتخابات در ایران از غالب كشورها بیشتر در سیاست داخلی و در سطح بین المللی انعكاس پیدا می كند. زیرا برگزاری انتخابات ریاست جمهوری همواره با نوعی انتظار عمومی نسبت به بروز تغییرات سیاسی و اقتصادی در مدیریت كلان كشور همراه بوده است. از سویی در آستانه برگزاری انتخابات هر دوره ای موجی از تبلیغات در رسانه های غربی درباره این كه آیا این رویداد بر مناسبات تنش آلود ایران و امریكا تاثیر خواهد داشت و این كه این تاثیر چگونه خواهد بود براه می افتد. نكته جالب توجه در این زمینه این است كه مقامات دولت های امریكا از هنگام برگزاری نخستین انتخابات ریاست جمهوری در ایران تاكنون همواره در صدد تاثیرگذاری بر روند انتخابات و بهره گیری از آن به مثابه كاتالیزوری در جهت كاهش و تضعیف مواضع ایران در قبال امریكا برآمده اند. از دیگر سو انتخابات ریاست جمهوری در ایران همواره در فضایی آكنده از مباحث مربوط به سیاست خارجی و به خصوص نحوه برخورد و تعامل آینده كشور با امریكا برگزار شده و معمولا نامزدهای ریاست جمهوری مباحثی در این خصوص ارائه كرده اند كه محتوای آن با شرایط خاص سیاسی هردوره تناسب داشته است.امروزه در آستانه برگزاری نهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری در ایران مناسبات آینده ایران و امریكا احتمالا بیش از هرزمانی در كانون مباحثات سیاسی نامزدها قرار دارد و در سطح بین المللی نیز توجه به آثار و تبعات این رویداد بر روابط دو كشور بسیار زیاد است.
اما این توجه بخودی خود بیانگر این نیست كه انتخابات پیش رو از اهمیتی تعیین كننده در روابط ایران و ایالات متحده دارد. دلایلی برای این طرز تصور وجود دارد كه به برخی از آنها اشاره می كنم :
۱- آدام ارلی سخنگوی وزارت خارجه امریكا در آخرین اظهاراتش می گوید : این كه چه كسی رئیس جمهوری ایران می شود، برای امریكا اهمیت چندانی ندارد، آنچه مهم است، اینكه وی در این مقام چه كاری انجام خواهد داد. این موضع گیری ممكن است در تضاد با سخنان اخیر رایس وزیر امور خارجه به نظر برسد.وی اخیرا در موضع گیری رسمی درباره برنامه هسته ای ایران گفته بود ما تصمیم گیری نهایی درباره چگونگی رفتار با ایران را به تابستان موكول می كنیم. اما تناقضی وجود ندارد زیرا این سخن رایس اشاره ای تلویحی به نامناسب بودن هرگونه اقدام سیاسی و اقتصادی و غیر آن در برابر ایران در شرایط كنونی و لزوم تاخیر در دست زدن به هرگونه اقدامی علیه ایران است. در واقع مقصود وزیر امور خارجه امریكا بیشتر توجه به نتایج مذاكرات هسته ای ایران و اروپا بوده است تا اشاره ای به انتخابات ریاست جمهوری.
۲- در حال حاضر دو مسئله در سیاست خارجی ایران جنبه راهبردی دارد. یكی رابطه با ایالات متحده امریكا و دیگری پرونده هسته ای. این دو موضوع هر دو جنبه ملی و حساس دارد و تصمیم گیری درباره آنها خارج از توان رئیس یك قوه و یا نهادهایی در سطوح میانی و حتی بالای حاكمیت فوق العاده مردم نسبت به استقلال و حقوق ملی خود نیازمند نوعی اجماع و وفاق فرانهادی است لذا رئیس جمهور و هر مقام یا نهاد رسمی دولتی در این زمینه قادر به تغییر جهت سیاست ملی نبوده و نیست.
۳- نكته مهم تر این است كه در میان نامزدهای شناخته شده ریاست جمهوری هیچ نامزدی وجود ندارد كه بدون در نظر گرفتن ملاحظات كلی ملت و نظام سیاسی بخواهد در مورد موضوع اتمی ایران امتیازی به امریكا بدهد و یا خطوط قرمز منافع و امنیت ملی را كه در سطحی فرانهادی معین شده است زیرپا بگذارد و یا بخواهد و بتواند از حقوق مسلم ایران در عرصه علوم و فنون صلح آمیز هسته ای صرف نظر نماید. زیرا این نوع جهت گیری عملا با هدف جلب آراء عمومی مغایرت دارد.
۴- تجربه تحولات دو دهه اخیر به امریكایی ها آموخته است كه از نزدیك شدن بیش از حد به اوضاع داخلی ایران پرهیز كنند. زیرا این امر موجب می شود كه نوعی خوش بینی ناشی از خطای دید سیاسی در تحلیلگران و سیاستگذاران امریكایی بروز كند و این توهم در میان آنها شكل بگیرد كه امكان تاثیرگذاری برتحولات و فضای داخلی ایران وجود دارد.
رسوایی مك فارلین و توهم خوش بینانه امریكایی ها در مورد سیاست خارجی ایران پس از دوم خرداد ۷۶ نمونه هایی از این تجربیات تلخ است. از طرف دیگر دور شدن بیش از حد از ایران و نگریستن به ایران بعنوان جعبه سیاهی كه هیچ اطلاعاتی قابل اعتمادی از آن دریافت نمی شود و هیچ گونه تاثیری بر فضای داخلی آن نمی توان گذاشت به نوبه خود باعث بدبینی ،نفرت ، بی اطلاعی و احساس ناتوانی در برخورد با ایران خواهد شد. لذا امروز امریكایی ها در صددند تا با تنظیم دقیق فاصله كانونی خود از تحولات ایران در عین كسب اطلاعات دقیق تر و بیشتر از ایران و یافتن راه هایی برای تاثیرگذاری بیشتر بر تحولات داخلی ایران از نزدیك شدن بیش از حد به تحولات داخلی ایران اجتناب كنند.
شاید این گفته محتاطانه آدام ارلی كه برای امریكا مهم نیست چه كسی برنده انتخابات ریاست جمهوری ایران خواهد شد ناظر به همین معنا باشد. در واقع امریكایی ها پس از دوم خرداد و تحولات مشابه دریافته اند كه نمی توانند امید چندانی به تغییرات سیاسی در ایران به نفع خود داشته باشند یعنی تغییرات درونی در جمهوری اسلامی هرگز دامنه ای چندان فراخ پیدا نمی كند كه از حدود اصول سیاسی ربع قرن اخیر جمهوری اسلامی فراتر رود.
منبع : خبرگزاری جمهوری اسلامی ـ ایرنا