چهارشنبه, ۱۲ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 1 May, 2024
مجله ویستا

برنده و بازنده نبرد غزه


برنده و بازنده نبرد غزه
از زمانی که تجاوزات رژِیم صهیونیستی وارد پنجمین ساعت از نخستین روز حملات هوایی این رژِیم به نوار غزه شد انصاف آن بود که پیروزی این میدان را به پای گروههای مقاومت فلسطینی نوشت. چه اینکه ارتش اسراییل وعده داده بود در نخستین ساعات حمله به غزه این منطقه سقوط خواهد کرد. هدف اصلی (اعلامی و اعمالی) اسراییل از این حمله از بین بردن پایگاههای شلیک موشک فلسطینی در اقدامی سریع و ناگهانی بود. اما پس از یک هفته بمباران گسترده نوار غزه و عدم تحقق این اهداف، اسراییل مجبور به ورود نبرد زمینی شد که از دید خود دشوارترین گزینه محسوب می شد.
حال که یازدهمین روز این تجاوز همچنان ادامه دارد موشک های فلسطینی نیز با شدت بیشتری اهداف صهیونیستی مجاورت غزه را هدف قرار می دهند. معنای این روند ان است که اسراییل قادر به تحقق اهداف اقدام نظامی خود نشده است.
براساس پیش بینی سرویس های امنیتی اسراییل کار مواضع شلیک موشک فلسطینی باید در ساعت های اولیه تهاجم اسراییل به نوار غزه پایان یافته تلقی می شد. اما با گذشت ۱۱ روز از آغاز این جنگ و چهارمین روز از حمله زمینی به نوار غزه همچنان شلیک موشک ادامه دارد. بنابراین حتی اگر جنگ کنونی همین امروز در بعد نظامی به نفع اسراییل پایان یافته قلمداد شود بازهم گروههای مقاومت چیزی ازدست نداده اند چه اینکه این گروهها یک ارتش کلاسک نیستند که اسراییل مدعی از بین بردن ساختار آنها شده باشد مگر اینکه در پایان این جنگ همه یک میلیون و نیم انسان غزه ای قتل عام شده باشند. زیرا مردم غزه همه عضو گروههای مختلف مقاومت محسوب می شوند. مصداق این مدعا هم حضور همه مردم در کنار گروههای مقاومت با گذشت ۱۱ روز از تجاوز است. یادمان است که در پانویه سال ۲۰۰۸ پس ز انکه محاصره غذایی و دارویی نوار غزه به اوج خود رسیده بود بیش از ۷۰۰ هزار فلسطینی اهل نوار غزه دیوارهای گذرگاه مرزی رفح را شکستند و وارد خاک مصر شدند. این اتفاق می توانست در روزهای گذشته روی دهد اما مردم حاضر به ترک مقاومت در غزه نیستند.
بنابراین هرچه قدر گروههای فلسطینی بر طولانی شدن زمان درگیریها با رژیم صهیونیستی بیفزایند که با توجه به وضعیت دفاعی غزه امکان آن بسیار بالا است بر هزینه های امنیتی، سیاسی و اقتصادی اسراییل نیز افزوده می شود.
ساختار نیروها در نوار غزه ساختاری غیر کلاسیک یا به بیانی دیگر چریکی بوده و مقاومت در این منطقه موزائیکی است. به این معنی که گروههای مقاومت ارتش کلاسیک نیستند که اسراییل با بمباران مواضع این ارتش مدعی شود که مثلا جبهه شمالی یا جنوبی ارتش یاد شده را از بین برده است. دفاع در غزه به شکل موزائیکی است یعنی خانه به خانه. اگر اسراییل موفق به فتح یکی از خانه ها شود در واقع باید خود را آماده نبرد جدیدی در خانه بعدی نماید. به این ترتیب اسراییل وارد جنگی فرسایشی شده است که حکم باتلاق را دارد. این امر بر طولانی شدن زمان جنگ خواهد افزود.
یکی دیگر از اهداف حمله به غزه اشغال مجدد این منطقه و واگذاری ان به تشکیلات خودگردان فلسطین بود. تاکنون ۵۷۰ فلسطینی شهید و نزدیک به سه هزار نفر مجروح شده اند. صدها باب منزل تخریب و دهها مسجد ویران شدهاست. حال با وجود پیکرهای به خون آغشته نزدیک به ۹۰ کودک فلسطینی و ۴۵۰ شهروند زن و مرد دیگر، آیا ابومازن و تشکیلات متعلقه او می توانند بر این پیکرها حکومت کنند. مردم غزه نزدیک به دوسال است که طعم شیرین حکومت مردم بر مردم را با نظارت جنبش اسلامی حماس چشیده اند چگونه می توانند خانه های تیمی محمد دحلان و ابومازن را برتابند. بر فرض که اسراییل بتواند گروههای مقاومت فلسطینی را وادار به پذیرش شروط خود نماید حسنی مبارک اما آیا باتوجه به بروز ۱۵۰ مورد اعتراض در ۷۰ شهر مصر بازهم می تواند ادعا کند که حاکمیت مطلقی بر مصر داشته و قادر به برگزاری یک انتخابات دمکراتیک است؟ بی شک با توجه به محاصره نوار غزه و بی اعتنای دولت قاهره نسبت به بازگشایی گذرگاه رفح در اقدامی همسو با اسراییل، پایه های حکومت موروثی جناب مبارک بیش از پیش متزلزل شده است.
از سوی دیگر اسراییل چگونه می تواند ادعا نماید که پیروز جنگی بوده است که در این جنگ گروههای مقاومت فلسطینی به ۵۰ سال خوش بینی این رژیم مبنی بر امن بودن نیروگاه دیمونا پایان دادند. اصابت موشک مقاومت به منطقه اشغالی بئر السبع به این نظریه که مهمترین نیروگاه هسته ای اسراییل در جای امنی قرار دارد مهر باطل زد. در دهه ۵۰ قرن بیستم زمانی که فرانسه و انگلیس پایه های بزرگترین نیروگاه هسته ای اسراییل را بنیان نهادند در پی مکانی بودند که به لحاط عمق استراتژیک دارای عمق وسیعی بوده تا کشورهایی چون عربستان، سوریه، اردن و مصر قادر به ضربه زدن این منطقه نباشند. این نظریه تا آخرین دقایق سال ۲۰۰۸ میلادی دارای جایگاه بود اما با ورود به سال ۲۰۰۹ میلادی و با شلیک موشک های فلسطینی به بئر السبع که ۵۰ کیلومتر با نوار غزه و ۱۲ کیلومتر (هوایی) با نیروگاه دیمونا فاصله داشت خواب را از چشمان تئوریسین های صهیونیستی ربود و نگرانی دیگری بر نگرانی های بزرگ امنیتی اسراییل افزود بدون آنکه این موضوع در رسانه های اسراییلی بازتاب داده شود.
حال گروههای مقاومت فلسطینی از درون فلسطین موفق به ابطال این نظریه شده اند. بئرالسبع جایی که گروههای فلسطینی در پنجمین روز تجاوز اسراییل به نوار غزه اهدافی را در آن هدف قرار دادند از زمین با نیروگاه دیمونا ۲۵ کیلومتر و از هوا ۱۲ کیلومتر فاصله دارد.
تحقق این امر به معنای آن است که هریک از کشورهای عربی با توجه به توسعه فن آوری های موشکی قادر خواهند بود این نیروگاه را که حکم بازدارندگی برای اسراییل در برابر جهان عرب و اسلام دارد،هدف قرار دهند.
از سوی دیگر ایستادگی چند گروه فلسطینی در منطقه محاصره شده به مدت دو هفته در برابر تهاجم همه جانبه صهیونیستی بیش از هرچیز دیگری اعتماد به نفس در میان ملت ها و حتی دولت های پیرامونی اسراییل را نیز افزایش داده است به گونه ای که هر یک از این کشورها به این باور رسیده اند که می توانند به تنهایی در برابر ارتش اسراییل مقاومت کنند چه رسد به اینکه در اقدامی ائتلافی علیه این رژِیم وارد نبرد شوند. ضمن آنکه نبرد غزه را می توان در بعد بین المللی به نبرد بین اسلام آمریکایی و اسلام ناب محمدی توصیف کرد. موج نفرت از اسلام آمریکایی که رژیم های عربی آن را به نمایش گذاشته اند از سوی هواداران اسلام ناب محمدی در سراسر جهان به نمایش گذاشته شد و فاصله بین دولت های حامی اسلام آمریکایی را با ملت های خود به چندین برابر افزایش داد. مبارزان حماس و شهروندان مسلمان نوار غزه اینک به نمادی برای اسلام ناب محمدی تبدیل شده اند.
با این وصف برنده این نبرد کدام طرف است؟
مهدی شکیبائی
منبع : خبرگزاری قدس ـ قدسنا


همچنین مشاهده کنید