پنجشنبه, ۱۳ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 2 May, 2024
مجله ویستا


نقش عشق بر تار و پود قالی کرمان


نقش عشق بر تار و پود قالی کرمان
از دیرباز در فراسوی مرزهای کشورمان، هرگاه سخن از هنر ایرانی به میان آمده است، نام قالی ایران بر لب‌ها نقش بسته است.
در بسیاری از اقلیم‌های دور و نزدیک، طی قرن‌های متمادی، قالی‌های ظریف با نقش‌های ساحرانه، شناسنامه ایران بود. این بدان معنی نیست که دیگر هنرهای ما مانند معماری، خطاطی و کاشی‌سازی، شال‌بافی و … از ارزش جهانی برخوردار نیست و در محافل هنری دنیا مقامی ندارد.
لیکن بدان سبب که قالی ایران از قدیم جنبه اقتصادی داشته و توسط تجار ایرانی و خارجی به بازارهای دنیا عرضه شده است، شناسایی مردمی که قالی ایران را از نزدیک دیده و از آن به عنوان تزئین منازل و کاخ‌های خود استفاده کرده‌اند، بالطبع نسبت به سایر هنرها بیشتر و ملموس‌تر است.
قالی ایران، چون فراخنای این سرزمین پر از تنوع و تمایز است اما در ساختمان بافته‌های مراکز قالی‌بافی ایران با تمام بعد مسافت، وجوه مشترکی از نظر مصالح و فن وجود دارد.
این وجه مشترک، پیوندی نهانی و نامریی بین جلوه‌های متفاوت هنر قالی‌بافی ایران به وجود می‌آورد و به قالی‌های ایران با هر نقش و نگار و در هر شیوه‌ای که خلق شده‌اند، هویت می‌بخشد اما ویژگی‌هایی را در فرآورده‌های مناطق گوناگون باید در نظر داشت، همین ویژگی‌هاست که دست خبره‌ها و آشنایان به فن قالی‌بافی را در شناخت محصول این هنر بازگذاشته است و همین خصوصیات به اصطلاح شناسنامه قالی است که در رج‌رج آن و خط‌خط نقش‌هایش منعکس می‌گردد. واضح است که جامعه‌شناسی قالی‌بافی در آشنایی با شناسنامه آن نقش بسیار موثر دارد.
نتیجه کلام این که شرایط اقلیمی و نیز بنیادهای فرهنگی و قومی هر منطقه در تمامی هنرهای آن از جمله هنر قالی‌بافی تأثیر بسزایی دارد و آثار آن را به وضوح در آفریده‌های دست مردم مناطق مختلف می‌توان دید و از یکدیگر جدا کرد.
مثلا در هر خط فرشی که در فلان منطقه کوهستانی بر دار قالی و در لابه‌لای تار و پود آن جان گرفته است صلابت و خشونت کوهستان را آشکارا می‌توان دید و بالعکس لطافت را در آن دیگری که در شهر گل‌ها بافته شده است لمس کرد و از شیوه و مصالحی که در بافت قالی به کار رفته محل بافت آن را معین نمود. یادآور می‌شویم که امروزه نباید از نقش ارتباطات در همه موارد غافل بود.
سهولت طی مسافات دور و مهاجرت مردم از نقطه‌ای به نقطه دیگر به این هنر نیز امکان پویایی می‌دهد، لیکن وقتی استاد تبریزی در کرمان قالی می‌بافد اگر نقشه و مصالح هم کرمانی باشد، بافت، کار دست استاد تبریزی است و منکر این امر نمی‌توان شد.
در حال حاضر بخشی از ظریف‌ترین و زیباترین قالی ایران و جهان در کرمان بافته می‌شود، البته این به‌نظر گروهی نوعی اغراق به شمار می‌آید، چه آنان فرش‌های بافت مشهد و فرش‌های اعلای کاشان و تبریز را ملاک عمل قرار می‌دهند و ادعای منحصربه‌فرد بودن قالی کرمان را رد می‌کنند ولی بسیارند هنوز خبرگانی که به کرمان به‌عنوان مرکز نفیس‌ترین فرش‌ها می‌نگرند.
● ویژگی‌های فرش کرمان
پشم یا خامه برای بافت فرش کرمان اصولا نرم و نتابیده تدارک می‌شود، خامه نتابیده خامه‌ای است که پس از چیده‌شدن از پشت گوسفند و گذراندن مراحل رنگرزی بدون اینکه آن را بتابند و به‌صورت رشته درآورند، مورد استفاده قرار می‌گیرد. حسن خامه نتابیده در این است که نرم و ظریف است و بافته شده آن خوش‌نماست. در صنعت قالی‌بافی کرمان معمولاً دو نوع پشم به‌کار می‌رود:
۱) پشم را مستقیماً از پشت گوسفند می‌چینند و مورد استفاده قرار می‌دهند. این نوع پشم را پشم زنده می‌گویند. پشم زنده معمولاً دوگونه است: بهاره و پاییزه.
۲) پس از ذبح گوسفند پشم آن را هنگام دباغی پوستش، به‌وسیله آهک جدا می‌کنند. نوع اخیر را اصطلاحاً پشم مرده می‌نامند.
پشم مرده معمولا زبر و زمخت و انعطاف‌ناپذیر است و به سبب تأثیر مواد آهکی در مقابل رنگ هم مقاومت می‌کند، در نتیجه دیرتر و کمتر رنگ می‌گیرد.
تار و پود
تار و پود فرش کرمان نیز مانند سایر فرش‌ها از پنبه است، چه پنبه در برابر کشش‌دار قالی مقاوم‌تر از پشم است و باعث نمی‌شود که تارها منعطف و در نتیجه شل شوند. پود قالی کرمان هم از پنبه است.
● دستگاه قالی‌بافی
در کرمان از دستگاه گردان استفاده می‌شود. در این دستگاه تیرهای بالایی و پایینی به وسیله یک اهرم در جای خود می‌گردند، «تیرهای دستگاه از تنه تراشیده و صاف شده چنار است. یک میله چوبی و گاه آهنی از لای هر یک از دو سر چله‌ها می‌گذرد و به‌وسیله تسمه یا به طریق دیگر به تیر بالا یا پایین استوار می‌گردد.
آنگاه تیر را می‌گردانند تا چله‌ها محکم کشیده شود به تدریج که کار بافتن قالی پیش می‌رود، آن را دور تیر پایین می‌پیچند. امتیاز این دستگاه در این است که قالی را به هر طولی که خواسته باشند می‌توان بافت و حال آنکه در دستگاه تبریزی حداکثر درازی قالی ناچار از دو برابر فاصله تیرها کمتر است.
از آن گذشته، در این دستگاه با چرخاندن تیرها به وسیله اهرم کشش تارها یکنواخت‌تر صورت می‌گیرد تا با گره. در نتیجه لبه یا لواره قالی راست‌تر از کار درمی‌آید. از ضمائم هر دستگاه تیر یا میله‌ای است به‌نام هاف که تارها یک در میان به آن مربوط است.
«هاف» یک جفت است و حرکت آنها به‌وسیله آلتی به نام کمان، به طور مکانیکی، مانند دستگاه پارچه‌بافی، انجام می‌گیرد و وقت کمتری صرف آن می‌شود. در کرمان برخلاف تمام نقاط قالی‌بافی، ‌قالی سه‌پوده بافته می‌شود، در حالی که در نقاط دیگر معمولاً دو پود یا یک پود به‌کار می‌رود.»
در کنار دار قالی ابزاری هم مخصوص این فن وجود دارد، چاقوی بافندگی که گونه‌ای از چاقوی معمولی است و برای بریدن سرنخ به کار می‌رود.
دیگر افزار شانه‌مانندی است به نام «دفتین» که پس از بافته‌شدن هر رج و گذراندن پود با آن بر لابه‌لای تارها می‌کوبند تا پود به‌خوبی جای بگیرد.
دفتین از تیغه‌های آهنی به پهنای دوسانت تشکیل می‌شود که یک سر آنها به‌هم چسبیده و مانند دسته شده است و سر دیگر آنها مانند شانه‌باز است و برای کوبیدن پود به کار می‌رود. در کرمان پس از آنکه با دفتین پودها را زدند، با کبه کند تیغه‌ای که از طرف تیز آن نخ‌ها را می‌برند بر پودها می‌کوبند تا خوب جای بگیرند. مقراض پرداخت‌کردن قالی نیز از ابزار بافندگی است که البته اشکال متفاوت دارد و برای چیدن سر ریشه‌ها و پرداخت قالی به‌کار می‌رود. در کرمان قالی را پس از پیاده‌کردن از دستگاه پرداخت می‌دهند و این نیز یکی از ویژگی‌های فرش کرمان است.
بهمن خانمحمد آذری
منبع : روزنامه تهران امروز