فعالان اقتصادی به زمین می خورند اما دوباره بر می خیزند

اشتباهات تجاری به عنوان جزئی از دور زندگی فعالیت اقتصادی تلقی می شوند
واشنگتن – در سال ۲۰۰۰، مارک فلوری متوجه شد که مشکلی در شرکت نرم افزار رایانه ای جدید التأسیس او "تلکل" وجود دارد. شمار کاربران این شرکت افزایش می یافت اما درآمدهای آن بیشتر نمی شدند.
فلوری و شریک او در پیدا کردن چیزی که بتوانند آن را جهت کسب سود به کاربرانی بفروشند که از طریق برنامه های رایانه ای رایگان خود جذب کرده بودند، با مشکل مواجه شدند. هنگامی که تأمین سرمایه فعالیت اقتصادی، کمیاب شد و پولی که برای سرمایه گذاری در اختیار داشتند تمام شد، هیچ چاره ای نداشتند جز اینکه در شرکتشان را تخته کنند.
طبق توضیح فلوری برای بنیاد کافمن که در زمینه پیشرفت فعالیت های اقتصادی کار می کند، مورد تلکل غیر عادی نیست. بنا بر بررسی های اداره آمار ایالات متحده از دهه ۱۹۹۰، نزدیک به نیمی از فعالیت های اقتصادی نوپا، علیرغم ی زمان و انرژی فراوان و غالبا اندوخته های عمری که در این فعالیت ها سرمایه گذاری می شوند، در همان چهار سال اول شکست می خورند.
کارشناسان فعالیت های اقتصادی می گویند داشتن یک ایده عالی برای موفقیت در کار اقتصادی کافی نیست. بنگاه های اقتصادی نوپا به دلیل بازاری که ناکافی است یا به خوبی تعریف نشده، فقدان برنامه ریزی، منبع مالی ناکافی، مدیریت پول نقد ناکارآمد و عوامل دیگر شکست می خورند.
به گفته بری مولتز ، یک کارشناس فعالیت های اقتصادی که خود نیز یک فعال اقتصادی است، درست پیش بردن همه کارها از همان ابتدا دشوار است زیرا شور و اشتیاق پیش برنده فعالیت های اقتصادی است و منابع صاحبان آنها معمولا محدود هستند. او به America.gov گفت نتیجه کار تا حدی غیر قابل پیش بینی است زیرا خیلی چیزها باید ردیف شوند تا یک بنگاه اقتصادی جدید التأسیس از زمین بلند شده و به پرواز در آید.
مولتز با لحنی طنزآمیز گفت "با توجه به اینکه همه شرایط بر ضد شما هستند، باید کمی دیوانه باشید تا یک فعالیت اقتصادی را آغاز کنید."
هنگامی که یک فکر بکر به ذهن فعالان اقتصادی بی تجربه می رسد، آنقدر خواهان محقق کردن آن هستند که غالبا از این مطلب غفلت می کنند که شاید این کار از توجیه اقتصادی برخوردار نبوده یا مستلزم پول یا مهارت های مدیریتی باشد که آنان فاقد آن هستند.
گاهی اوقات، هنگامی که خراب شدن کارها شروع می شود، آنها می توانند شرکت های خود را نجات دهند به شرطی که مشکلات را تشخیص داده و اشتباهات را اصلاح کنند. اما بسیاری از فعالان اقتصادی از آزمایش کردن بازار غفلت کرده و بر سر یک دو راهی قرار می گیرند: جمع کردن ریخت و پاش و پیدا کردن یک شغل عادی یا ... یک بار دیگر آزمایش کردن.
مولتز گفت فعالان اقتصادی واقعی یا "مادرزاد" نمی توانند به خود بقبولانند که بگذارند فرصت به وجود آوردن چیزی از هیچ از بین برود، حتی اگر در ابتدا با شکست مواجه شوند. بنا بر این به اول راه برگشته و دوباره آزمایش می کنند و گاهی هم موفق می شوند.
به گفته جف دنیس ، که یک فعال اقتصادی و کارشناس فعالیت اقتصادی است، تلاش های تکراری در زمینه فعالیت های اقتصادی از ماجراجویان اقتصادی ایالات متحده بیشتر مورد توقع است تا همتایان ایشان در آسیا، یا در حد کمتری، در اروپا، زیرا آنان جزئی از فرهنگ آمریکایی هستند که شکست ها را به آسانی بخشیده و از کسانی که باز می گردند استقبال می کند.
او به America.gov گفت "در آمریکا، شما فقط گرد و خاک لباستان را می تکانید و دوباره سوار اسب می شوید."
دنیس، که کارگاه هایی را برای صاحبان بنگاه های اقتصادی کوچک اجرا می کند، گفت بسیاری از ماجراجویان اقتصادی از تعابیر خوبی برای اشاره کردن به شکست های اقتصادی خود استفاده می کنند زیرا به آنها به منزله فرصت هایی برای یادگیری می نگرند. در کتاب او به نام درس هایی از لبه: مهارت های حفظ بقا برای راه اندازی و رشد یک شرکت، که با شراکت جنا متیوز نوشته است، فعالان اقتصادی، اشتباهات تجاری خود و درس هایی را که از آنها فرا گرفته اند تشریح می کنند.
دنیس گفت فعالان اقتصادی می توانند به عنوان صاحبان حرف اقتصادی، از طریق آموزش مداوم و فراگیری متقابل همراه با همقطاران خود، رشد کنند.
کارشناسان می گویند یک ارزیابی صادقانه از اشتباهات و نتیجه گیری های مناسب از تجربه برای آینده حائز اهمیت هستند.
فلوری پس از آنکه به این نتیجه رسید که مشکل اصلی اولین تلاش اقتصادیش مدیریت جریان نقدی است، تصمیم گرفت که تلاش اقتصادی دومش حتما از همان ابتدا سوددهی داشته باشد. هنگامی که کاربران تلکل مستمرا از او می خواستند تا آموزش در محل به آنان ارائه کند، او پی برد که فرصت بعدی ممکن است در خدمات آموزشی، پشتیبانی و مشاوره ای نهفته باشد. در سال ۲۰۰۱، او گروه جی باس را تشکیل داد و همین زمینه ها را به عنوان فعالیت اصلی شرکت جدید قرار داد.
به گفته مولتز، فعالان اقتصادی برای حفظ بقا و موفقیت، نیازمند استقامت و اطمینان هستند. او در کتابش به نام برگرد! ناکامی، استقامت، و اطمینان برای دستیابی به موفقیت بزرگ بعدی تان به فعالان اقتصادی که تلاش هایشان با شکست مواجه شده توصیه می کند که گرفتار خجالت ناشی از شکست نشده و به تلاش خود ادامه دهند. او گفت گاهی اوقات در یک شکست، چیزی برای یاد گرفتن وجود ندارد. در چنین مواردی، یک فرد تاجرپیشه باید به آنچه اتفاق افتاده به عنوان یک فرصت نگاه کرده و مسیر متفاوتی را در پیش گیرد.
او گفت "شما نمی توانید به خودتان اجازه دهید که در یک شکست غوطه ور شده و گیر بیفتید."
مولتز این واقعیت را تبلیغ می کند که اولین فعالیت اقتصادی خودش با شکست روبرو شده و شرکایش او را از دومین فعالیت اقتصادیش بیرون انداختند. اما او در سومین تلاش خود موفق شده و هنگامی که شکوفایی اینترنت در دهه ۱۹۹۰ به اوج خود رسید آن را فروخت.
مولتز گفت فعالان اقتصادی موفق به این نکته توجه دارند که یک شکست، درست به اندازه یک موفقیت، یک پیامد عادی دوره حیات اقتصادی محسوب شده و اهمیت پیگیری دراز مدت فعالیت اقتصادی بیش از پیامدهای خاص هستند.

نوشته آندری زوانیچکی

منبع : دفتر برنامه های اطلاعات بین المللی وابسته به وزارت امور خارجه ایالات متحده