دوشنبه, ۱۷ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 6 May, 2024
مجله ویستا


زنی که هر روز, راس ساعت 6 صبح می‌آمد!


زنی که هر روز, راس ساعت 6 صبح می‌آمد!
نویسنده : گارسیامارکز - گابریل
مترجم : تیموری - نیکتا
محل نشر : تهران
تاریخ نشر : ۱۳۷۸/۱۲/۰۹
رده دیویی : ۸۶۳.۶۴
قطع : رقعی
جلد : شومیز
تعداد صفحه : ۱۶۰
نوع اثر : ترجمه
زبان کتاب : فارسی
نوبت چاپ : ۱
تیراژ : ۳۳۵۰
شابک : ۹۶۴-۵۵۶۴-۳۹-۵

در کتاب حاضر یازده داستان کوتاه از گابریل گارسیا مارکز, که حد فاصل سال‌های 1941تا 1980میلادی به نگارش درآمده ترجمه شده است .علاوه بر عنوان کتاب که نام یکی از داستان‌هاست, بقیه داستان‌ها بدین قرارند :((((ایوا)) درون گربه خویش)), ((بی شک شخصی این گل‌های سرخ را پرپر کرده است)), ((آن روی دیگر مرگ)), ((گفتگو با آینه)), ((چشمان آبی رنگ سگ)), ((لک لک‌ها در نیمه شب)), ((نابسامانی سه احمق)), ((مشکلات ایزابل, در زیر باران‌های ماکوندو)), ((سومین تسلیم)) و ((نابو :مردی سیاه که فرشته‌ها را در انتظار نگه داشت)) .داستان ((گفتگو با آینه)) که با شیوه((رئالیسم جادویی)) نگارش یافته, روایتی است از چند لحظه از زندگی مردی که در برابر آینه قرار گرفته و به دلیل ضیق وقت, هر چه سریعتر صورتش را اصلاح می‌کند .او در آینه صورت خود را خونی مشاهده می‌نماید, در حالی که در صورت او اثری از خون نیست ....