جمعه, ۱۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 3 May, 2024
مجله ویستا

دفاع از نوع کروات


دفاع از نوع کروات
به طور حتم اگر ورزش و به ویژه فوتبال كشور مسائل حاشیه ای نداشته باشد امكان رشد و تولد نشریات ورزشی وجود نخواهد داشت چون خوراك رسانه های نوشتاری در یك فوتبال بدون حاشیه تنها به مسائل فنی محدود می شود. اگر می بینیم كه مثلا در كشور ایتالیا تعداد روزنامه های ورزشی بسیار محدود می باشد به دلیل رعایت اصول بدیهی و اولیه فوتبال حرفه ای در این كشور است. اما در فوتبال ایران چطور؟ آیا تمام باشگاهها، مدیران، مربیان و بازیكنان این اصول را رعایت می كنند و یا تنها پرداخت ها و دریافت ها حرفه ای می باشد؟ در فوتبالی كه مدیران برخی از باشگاههای آن در برنامه های زنده تلویزیونی با صراحت اعلام می كنند كه تعویض های تیمشان را شخصا انجام می دهند آیا می توان به انتقادات روزنامه های ورزشی ایراد گرفت؟در فوتبالی كه اغلب مدیران باشگاهها بر اساس سلایق شخصی عمل و تصمیم گیری می كنند نباید انتظار داشت كه هر روز صبح بیش از ۱۵ نشریه ورزشی عملكرد آنها را به نقد بكشند؟
در واقع یكی از مسائلی كه فوتبال ما از آن رنج می برد فقدان استراتژی مشخص نزد باشگاهها است. در فوتبال حرفه ای هنگامی كه مالكیت باشگاه مشخص می شود آن شخص (مالك باشگاه) استراتژی خود را برای آینده باشگاه تدوین می نماید و تمام تصمیم گیری های باشگاه با در نظر گرفتن استراتژی كلی صورت می گیرد. به عنوان مثال چند سال پیش هنگامی كه «رومن آبراموویچ» میلیاردر روسی مالكیت باشگاه چلسی انگلیس را خریداری كرد به صراحت اعلام نمود كه قصد دارد با تزریق بدون محدودیت پول به كالبد این باشگاه، بهترین بازیكنان فوتبال جهان را در این تیم جمع آوری كند و برای هدایت آنان از مربیان خارجی مجرب استفاده نماید.در حقیقت آبراموویچ بر اساس این استراتژی بهترین بازیكنان جهان را به خدمت گرفت و «خوزه مورینیو» را نیز برای هدایت این ستاره ها جذب كرد. جالب اینكه هر فصل شاهد تداوم این سیاست آبراموویچ هستیم و او در فصل نقل و انتقالات همواره در پی استخدام بازیكنان سرشناس و گرانقیمت است. در اسپانیا نیز تقریبا سیاستی مشابه بر باشگاه رئال مادرید حاكم می باشد.از سوی دیگر سالهاست كه سیاست باشگاه آرسنال صرفه جویی در حوزه خرید بازیكن می باشد. به همین دلیل هر فصل، آرسن ونگر مربی فرانسوی این تیم استعداد های جوان و ارزان قیمت را جذب می كند و به پرورش آنها می پردازد. مدیران باشگاه آرسنال معتقدند كه بخش اعظم بودجه باشگاه باید صرف زیر ساخت ها از جمله ساختن یك ورزشگاه مدرن بشود نه اینكه با این بودجه به خرید بازیكنان گرانقیمت پرداخت.به هر حال با مرور ساختار باشگاههای حرفه ای در فوتبال جهان به این نتیجه می رسیم كه اغلب آنها دارای استراتژی مشخص و شفاف هستند و تمام حركت ها منطبق بر این استراتژی می باشد.متاسفانه در فوتبال ایران اغلب باشگاهها فاقد این ویژگی تعیین كننده هستند. به همین دلیل با نوسانهای بی شماری در حوزه تصمیم گیری مواجه می شویم.در واقع فقدان یك استراتژی مشخص باعث می شود كادر فنی تیم ها ناگهان دچار تغییر و تحولات اساسی بشود.مثلا تیمی كه از سنتی ترین مربیان داخلی در كادر فنی خود استفاده می كند ناگهان با یك چرخش ناگهانی به سراغ مربیان خارجی و روز فوتبال جهان می رود و یا تیمی كه سیاست آن استفاده از مربیان خارجی عنوان شده ناگهان پس از چند شكست به سوی مربیان باتجربه و سنتی بومی متمایل می شود.
داستان برق شیراز
باشگاه برق شیراز یكی از باشگاههای ریشه دار در فوتبال ایران به شمار می آید كه از قدمت و اعتباری بالایی در فوتبال كشور برخوردار است. البته در چند سال اخیر و پس از ورود پول های كلان به حوزه فوتبال، تیم برق شیراز در نبردی نابرابر ( به لحاظ مالی) از سایر رقیبان خود عقب ماند و آگاهانه و یا از روی اجبار قدرت خود را روی بازیكن سازی متمركز كرد. چند سالی است كه تیم برق شیراز با تعدادی بازیكن جوان در لیگ حاضر شده و در پایان هر فصل دست پرورده های خود را در اختیار سایر تیم های لیگی می گذارد. تا آنجایی كه به یاد داریم (حداقل در چند سال اخیر) سیاست این باشگاه استفاده از مربیان داخلی بود. به همین دلیل در مقاطع مختلف از مربیانی چون غلام پیروانی، اصغر شرفی، محمد احمدزاده و محمود یاوری برای هدایت این تیم استفاده شد. بر اساس همین روند پیش بینی می شد كه برق شیراز در ادامه روند استفاده از مربیان داخلی و بعضا سنتی، در فصل جاری نیز از این گروه مربیان استفاده بكند اما مسئولان باشگاه در یك چرخش ناگهانی به سوی مربی خارجی متمایل شدند. البته ظاهرا هدف آنان استخدام یك مربی درجه اول نبوده است و تنها به خارجی بودن وی قناعت كرده اند. به همین دلیل در ابتدای فصل زلاتكو ایوانكوویچ برادر مربی تیم ملی فوتبال ایران به عنوان مربی تیم برق شیراز برگزیده شد. هنگامی كه نام زلاتكو به عنوان مربی تیم برق معرفی شد، كمتر كسی او را می شناخت و یك گزینه كاملا مبهم در فوتبال ایران به شمار می آ مد. در واقع تصور عمومی بر این بود كه برانكو او را به فوتبال ایران آورده، هر چند كه زلاتكو این موضوع را تكذیب می كند. به هر حال انتظار می رفت كه این مربی خارجی، برق شیراز را حداقل تا میانه های جدول بالا بیاورد اما تا پایان هفته نهم زلاتكو نتوانست انتظارات را برآورده كند و این تیم با كسب ۷ امتیاز از ۹ بازی(یك برد، ۴ تساوی و ۴ شكست) در قعر جدول رده بندی قرار دارد و جالب اینكه ضعیف ترین خط حمله و چهارمین خط دفاعی ضعیف در لیگ نیز متعلق به این تیم شیرازی است.با آنكه مسئولان این تیم بارها حمایت خود را از زلاتكو اعلام كرده اند اما بعید است كه صبر و تحمل مدیران این تیم ( در صورت تداوم ناكامی ها) تا پایان فصل به طول بینجامد و با زلاتكو مدارا كنند.به هر حال این روزها ابهامات زیادی در مورد حضور این مربی در فوتبال ایران وجود دارد و شاید توضیحات این مربی بتواند در برطرف شدن برخی از این ابهامات موثر باشد.طی چند سال اخیر فوتبال ایران به تسخیر مربیان كروات درآمده است. تومیسلاو ایویچ، استانكو پاپلوكوویچ، میروسلاو بلاژویچ، برانكو ایوانكویچ، وینگو بگوویچ، بوناچیچ، ملادن فرانچیچ و زلاتكو ایوانكوویچ از جمله مربیان كروات بوده اند كه در سطح تیم ملی و باشگاهها به كار در ایران پرداخته اند.بی انصافی است كه عملكرد این مربیان را كاملا منفی ارزیابی كنیم چون برخی از آنان در فوتبال ایران كاملا تاثیرگذار بوده اند.
از واراژدین تا شیراز
زلاتكو كه متولد شهر واراژدین واقع در شمال غرب كرواسی است پیوستنش به تیم برق شیراز را از طریق برانكو رد می كند و می گوید كه اوبه پیشنهاد مدیر برنامه هایش با تیم برق شیراز آشنا شده است.
اما به چه دلیل این مربی تیم برق را برای فعالیت انتخاب كرد؟ زلاتكو كه مانند برادرش با آرامش صحبت می كند می گوید:تیم برق از پتانسیل بالایی برخوردار است و با كار و تمرین می توانیم نقاط ضعف را برطرف كنیم و این تیم را به جایگاه واقعی اش برسانیم.هنگامی كه زلاتكو در مورد جایگاه صحبت می كند این سوال به ذهن خطور می كند كه به نظر وی جایگاه واقعی این تیم در لیگ برتر در كجای جدول رده بندی است؟ زلاتكو بسیار بلند پروازانه به این پرسش پاسخ می دهد. او می گوید كه تیمش در پایان فصل بین رده های پنجم تا هشتم جدول قرار خواهد گرفت. البته خود وی نیز متوجه می شود كه با شنیدن پاسخ وی متعجب و در حقیقت دچار تردید شده ایم، اما وی با اطمینان كامل ادعای خود را تكرار می كند و می گوید: برق شیراز بازیكنان جوانی دارد و با تمام وجود تمرین می كنند. با توجه به جوان بودن تیم ما، به زمان زیادی برای هماهنگی نیاز داریم و به همین دلیل مدیران باشگاه باید صبر و حوصله داشته باشند.اما بجز جوان و كم تجربه بودن برق شیراز این تیم در خط دفاعی نیز دارای ضعف اساسی است و بی دلیل نیست كه دارای ضعیف ترین خط دفاعی در لیگ می باشد. زلاتكو این موضوع را اینگونه توجیه می كند: «خط دفاعی ما از بی نظمی رنج می برد. البته من از عملكرد خط دفاعی برق در فصل گذشته آماری تهیه كرده ام كه این آمار نشان می دهد كه این تیم به لحاظ دریافت گل در رده چهاردهم میان تیم های لیگی قرار داشت در حالی كه به لحاظ گل زده تیم هشتم بود. اگر این تیم در فصل قبل ۱۰ گل كمتر دریافت می كرد بدون تردید در مكان هفتم جدول رده بندی قرار می گرفت. به همین دلیل به نقطه ضعف این تیم كه همان اصول تدافعی است پی برده ام و قصد دارم با كمك بازیكنان خط حمله و خط میانی این مشكل را برطرف كنم.»
اما ظاهرا اینگونه به نظر می رسد كه زلاتكو در محاسبات خود چندان دقیق عمل نكرده باشد در غیر این صورت این تیم ۶ گل از سایپا دریافت نمی كرد. با این حال زلاتكو آن نتیجه تلخ و متاثر كننده را یك حادثه می داند و مدعی است كه بازی قابل قبول این تیم مقابل پرسپولیس چند روز پس شكست سنگین مقابل سایپا نشان داد كه تیمش در مسیر صحیح حركت قرار دارد و رو به پیشرفت است. او همچنین اصرار دارد كه به این مطلب اشاره كنیم كه اگر داور بازی با پرسپولیس عادلانه سوت می زد برق شیراز می توانست صاحب پنالتی شود و در آن صورت دیگر نمی توانستیم اینگونه او را محاكمه كنیم.
مقایسه فوتبال ایران و كرواسی
مقایسه سطح فوتبال ایران با كشورهای پیشرفته از لحاظ فوتبال مانند كرواسی از دید یك مربی خارجی می تواند جالب باشد. زلاتكو در این رابطه می گوید: فوتبال ایران در حال حرفه ای شدن است اما برای رسیدن به این هدف به زمان نیاز است. لیگ ایران برای اینكه به شكوفایی برسد به زمان نیاز دارد و با توجه به اینكه بازیكنان با كیفیتی در این فوتبال دارید می توانید به پیشرفت آن امیدوار باشید. اما اگر بخواهیم به مقایسه لیگ ایران و كرواسی بپردازیم باید اعتراف كرد كه لیگ كرواسی بسیار ساماندهی شده تر می باشد. به عنوان مثال كرواسی ۵/۴ میلیون نفر جمعیت دارد اما ۱۳۰۰ باشگاه فوتبال در آن فعالیت می كنند كه در فوتبال ایران شاهد چنین وضعیتی نیستیم.از زلاتكو می خواهیم كه برای پیشرفت فوتبال ایران راهكار پیشنهاد كند. وی می گوید: باید تعداد مدارس فوتبال را افزایش دهید تا كودكان و نوجوانان به صورت اصولی با فوتبال آشنا بشوند.شاید او هنوز با واقعیت های فوتبال ایران آشنا نشده در غیر این صورت پیشنهاد گسترش مدارس فوتبال را نمی داد مدارسی كه تنها كاركرد آنها خالی كردن جیب والدینی است كه فرزندان خود را با آرزوی تبدیل شدن آنها به بازیكنانی بزرگ به این اماكن اعزام می كنند.اما آیا واقعا تفاوت قابل توجهی میان بازیكنان ایرانی و بازیكنان كروات وجود دارد هر چند كه لیگ آنها ساماندهی شده تر می باشد؟ پاسخ زلاتكو بسیار كوتاه است. او بازیكنان ایران و كرواسی را از لحاظ تكنیكی تقریبا مشابه می داند اما به اعتقاد وی بازیكنان كروات فوتبال و تمرین را جدی تر می گیرند اما بازیكنان ایرانی بلندپرواز و جاه طلب هستند.اما چگونه می توان كیفیت لیگ حرفه ای ایران را كه وارد پنجمین دوره خود شده است افزایش داد؟ زلاتكو فوتبال حرفه ای را دارای مولفه هایی چون بازیكن، مربی، زمین، بازاریابی، تبلیغات و بازیكن سازی می داند و باید به آنها توجه خاص داشت. او بزرگترین سرمایه هر لیگ حرفه ای را تماشاگر می داند و با توجه به اینكه فوتبال ایران تماشاگران زیادی دارد می توان از آن استفاده بهینه كرد. البته وی تاكید می كند كه یك شبه نمی توان لیگ حرفه ای را ساماندهی كرد.
چرا مربیان كروات؟
این روزها سوالی كه در محافل فوتبال مطرح می شود، سودمند و یا مضر بودن حضور مربیان كروات در فوتبال ایران است و با توجه به اینكه زلاتكو اهل كشور كرواسی است می تواند بهتر به این سوال جواب بدهد. «مربیانی كه هموطن من هستند تا كنون عملكرد مثبتی در فوتبال ایران داشته اند چون اگر غیر از این بود مدیران باشگاهها تمایلی برای استخدام مربیان كروات از خود نشان نمی دادند. همچنین باید این موضوع را در نظر داشت كه مربیان كروات به كار كردن در شرایط سخت عادت دارند و انطباق آنها با شرایط حاكم بر فوتبال ایران اصلی ترین دلایل حضورشان در فوتبال این مملكت می باشد.»از او سوال می كنیم با توجه به اینكه ایرانی ها بیش از مسائل تاكتیكی به مسائل تكنیكی اهمیت می دهند آیا بهتر نیست از مربیان پرتغالی و اسپانیایی در این فوتبال استفاده بشود؟ زلاتكو اینگونه پاسخ می دهد: من نمی گویم كه مربیان كروات بهتر هستند یا مربیان اسپانیایی یا پرتغالی و تنها به شما می گویم كه مربیان كروات ارزانتر هستند. اگر هم پاسخ بهتری می خواهید باید از مدیران باشگاهها سوال كنید كه به چه دلیلی از مربیان كروات استفاده می كنند.
ایران و جام جهانی
حالا كه تیم ایران به جام جهانی راه یافته انتظارات از این تیم بالاست. زلاتكو به عنوان یك خارجی چه شانسی را برای تیم ایران در جام جهانی متصور است؟ «من علاقه ندارم تا در مورد تیم ملی اظهار نظر كنم و ترجیح می دهم در مورد باشگاهها صحبت بكنم اما ایران تیم خوبی است و شانس صعود به دور دوم را دارد.»حال اگر برانكو از برادر خود مشاوره بخواهد آیا او چنین كاری را انجام خواهد داد؟
زلاتكو اندكی فكر می كند و می گوید: من در حدی نیستم كه به مربی تیم ملی ایران مشاوره بدهم چون در فدراسیون فوتبال ایران به اندازه كافی افراد مجرب حضور دارند تا به برانكو مشاوره بدهند.
آقای زلاتكو آیا تیم ملی تحت هدایت برادر شما در چند سال اخیر رشد داشته است؟
این سوال برخلاف سوال قبلی با پاسخ سریع زلاتكو مواجه می شود به گونه ای كه كاملا مشخص است او نسبت به برادر خود تعصب دارد.«تیم شما در دو سال اخیر رشد قابل توجهی داشته اما كماكان فضا برای پیشرفت همچنان وجود دارد.»به عنوان آخرین سوال از زلاتكو می پرسیم كه او فكر می كند تا كجا مسئولان برق شیراز او را تحمل كنند. وی می گوید: من از آن گروه از مربیانی هستم كه دوست دارم كاری را كه شروع كردم به پایان برسانم با این حال می دانم كه قضاوت مسئولان و مدیران یك باشگاه نسبت به كار یك مربی، بر اساس نتایجی است كه تیم او كسب می كند. با این حال برای به بار نشستن تفكرات یك مربی به یك دوره ۳ تا ۴ ساله نیاز است.به هر حال صحبت های زلاتكو به عنوان یك مربی گمنام برای طرفداران فوتبال ایران جالب است. او نیز مانند تمام مربیان برای به بار نشستن تفكراتش زمان می خواهد اما ظاهرا فراموش كرده كه در فوتبال مدرن و اقتصادی جهان، صبر و تحمل مدیران باشگاهها بسیار كوتاه شده و آنها تحمل هضم ناكامی های متوالی را ندارند. به هر حال باید در انتظار نشست و دید كه آیا زلاتكو می تواند برق شیراز را از رده های پایین جدول جدا كند و در غیر این صورت آستانه تحمل مدیران این تیم تا چه زمانی خواهد بود؟
امیر بهادری نژاد
منبع : روزنامه همشهری