پنجشنبه, ۱۳ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 2 May, 2024
مجله ویستا


لابی و توریسم شکار؛ رسوایی‌های بزرگ دنیای امروز ما


لابی و توریسم شکار؛ رسوایی‌های بزرگ دنیای امروز ما
شکار حیوانات وحشی کشورهای فقیر آفریقایی برای فروش و صادرات گوشت و پر و پوست و عاج این جانوران ارزشمند در خطر انقراض، به یک رسوایی بزرگ دنیای امروز تبدیل شده است. شکارچیان فقیر آفریقایی به دلیل فقدان ثبات سیاسی و فساد دولت‌های حاکم از یک سو و شکارچیان ثروتمند و اشرافی اروپایی و آمریکایی در قالب توریسم شکار از سوی دیگر، به صورتی لجام‌گیسخته در حال نابودی آخرین جانوران وحشی موجود در طبیعت آفریقا هستند. آیا نامیدن این رسوایی بزرگ اخلاقی و زیست ‌محیطی به عنوان یک ورزش، می‌تواند زشتی‌های آن را پنهان کند؟
صدها نفر از صاحبان رستوران‌ها و عوامل آنان، همه روزه در ابتدای صبح، با حضور در بازار الیگ ـ ادزوای شهر یاووندی کامرون، نه به دنبال خرید سبزیجات که خواهان تهیه گوشت شکار برای خود هستند. این صحنه‌ها، بارها در شبکه‌های تلویزیونی مختلف به تصویر کشیده شده است.
در این بازار معروف، گوشت‌های دودی و نیمه دودی تازه به صورت کلی و یا جزیی به فروش می‌رسد. میمون، بوفالو، گربه وحشی، خرگوش، گوزن، آهو، جوجه ‌تیغی، لاک ‌پشت و افعی و البته به صورت صحیح‌تر، همه گونه‌های موجود در حیات ‌وحش این کشور فقیر آفریقایی را می‌توان در این بازار شناخته شده، خریداری کرد.
همان ‌طور که مامن جیانت، یکی از فروشندگان سرشناس فعال در این بازار می‌گوید، اکثر این حیوانات، در جنگل‌های استان‌های مرکزی، جنوبی و شرقی کامرون شکار شده‌اند. بخش دیگری از آنها هم در علفزارهای شمالی که مملو از حیوانات وحشی است، قتل عام شده ‌اند. بدین ترتیب، پرسشی مهم در اذهان خطور می‌کند: چگونه شکارچیان می‌توانند به راحتی همه روزه صدها و هزاران حیوان وحشی کوچک و بزرگ را با وجود قوانین باز دارنده، در سراسر این کشور شکار کرده و پس از انتقال آنها در مسافت‌هایی چند صد کیلومتری و به دور از چشم نیروهای انتظامی، چنین بازاری را در مرکز یک شهر بزرگ رونق دهند؟ مانوئل یاب، یکی از دلال‌های سابق فعال در این تجارت غیراخلاقی می‌گوید: «این بازار، ویژگی‌های پیچیده‌ای دارد.» او که در گذشته به عنوان رابط شکارچیان و فروشندگان فعالیت می‌کرده، اینک از این صنعت کناره‌ گیری کرده است. او میزبان یک گروه از خبرنگاران و پژوهشگران خارجی بازدید کننده از این بازار به عنوان بخش نهایی زنجیره تجارت گوشت شکار بود.
در ادامه می‌توانید گزارش مرا بخوانید: امروز ساعت شش صبح ما روانه بازار شدیم. این منطقه تجاری، سه کیلومتر تا ایستگاه قطار شهر یاووندی فاصله دارد. همزمان با کاهش سرعت قطار و توقف آن، چمدان‌های بزرگ حامل گوشت شکار، از پنجره‌های قطار به بیرون انداخته می‌شود تا دلال‌های محلی به سرعت آنها را از محوطه ایستگاه خارج کنند. در پنج سال گذشته، بازار غیر قانونی تجارت گوشت شکار در این کشور واقع در آفریقای مرکزی، به رشدی غیر منتظره و تکان ‌دهنده رسیده است.
هر چند دستیابی به آمار و اطلاعات واقعی، تقریباً غیر ممکن است، اما نگاهی به تنوع و حجم و گوشت عرضه شده در بازار این شهر و ده‌ها شهر دیگر کامرون، می‌تواند نشانگر گستردگی این تجارت باشد.
بر اساس قوانین کنونی، شکار حیوانات وحشی، با زندان و جریمه‌های سنگین مالی رو به رو می‌شود؛ اما به صورتی عجیب و غیر منتظره، یک بازار بزرگ و پر سود در برابر چشم مقامات دولتی، فعالیت خود را همچنان ادامه می‌دهد.
وزیر محیط زیست و جنگل‌های کامرون، دیجو آندیانگ می‌گوید: «دولت ما سیاست‌های زیست‌ محیطی محافظه‌کارانه‌ای دارد، اما اجرای این راهبردها و قوانین، با موانع زیادی رو به‌ روست... این شکارچیان به تفنگ‌های اتوماتیک مسلح هستند و به دلیل سود بالای مالی، همه ریسک‌های جانی و مالی آن را به دلیل فقر می‌پذیرند.» از سوی دیگر، نگهبانان و مأموران حیات ‌وحش مسلح نیستند و امکانات ارتباطی و حمل و نقل مناسبی نیز در اختیار ندارند. به علاوه، به دلیل وجود فقر گسترده در سراسر کشور، این مأموران حاضرند با دریافت مبلغ رشوه اندکی، اقدامات شکارچیان را نادیده بگیرند.
در کنار تجارت گوشت حیوانات شکار شده، این بازار بخش غیر قانونی بین‌المللی دیگری نیز دارد که به تجارت عاج فیل، پوست کروکودیل، پلنگ و یوزپلنگ و پرهای شترمرغ و طوطی و طاووس و سایر حیوانات کمیاب و در معرض خطر انقراض مشغول است. البته مردم عادی با اشاره به فساد دولتی موجود معتقدند که بازرگانان غیر قابل دستیابی و دارای حاشیه امنیتی وابسته به دولت حاکم، نقش مهمی در این تجارت سود آور جهانی دارند.
در یک ماجرای معروف، کدخدای روستای کوچک «میسوک» که در جنگل‌های استوایی جنوب شرقی کامرون واقع است، معتقد بود که مردم بومی باید همه منافع شکار را تصاحب کنند، لذا وی با مصادره همه حیوانات شکار شده، گوشت و پوست و پر آنها را به حراج می‌گذاشت و درآمدهای آن را به مصرف اهالی روستا می‌رساند. پس از مدتی، او به دادگاه احضار و محاکمه شد. جریمه در نظر گرفته شده برای مجازات وی، صد و سی دلار بود. بعدها مشخص شد که یکی از شکارچی‌هایی که اموالش مصادره شده بود، عامل یکی از مقامات عالی ‌رتبه دولتی بوده است و او ظرف یک هفته توانست کدخدای دهکده را توسط مقامات قضایی جلب کند. چارلز تویینینگ سفیر ایالات متحده در کامرون معتقد است که مبارزه با شکار غیر قانونی، نیازمند تلاش‌های مشترک جهانی میان دولت‌ها و سازمان‌های غیر دولتی فعال در حوزه حیات ‌وحش است. وی می‌افزاید: «هر کشور دارای پارک‌های ملی، با مشکلات ناشی از شکارهای غیر قانونی مواجه است. و از چند سال پیش ما دریافته‌ایم که این مشکل در کامرون بسیار حاد می‌باشد... »
● شکارچیان و شکار شده‌ها
بروز قحطی‌های گسترده، گرسنگی، فقر و فقدان ثبات سیاسی، باعث شده که افراد زیادی از مردم کشورهای فقیر آفریقا، از طریق قتل ‌عام حیات ‌وحش، به کسب درآمد به ویژه از طریق صادرات این محصولات به کشورهای ثروتمند بپردازند. در کنار حیواناتی وحشی نظیر پلنگ و کروکودیل که پوست آنها در صنعت مد و پوشاک کشورهای ثروتمند غربی طرفداران زیادی دارد، شکار سایر حیوانات وحشی و پرندگان، به اکوسیستم طبیعی این مناطق آسیب‌های فراوانی وارد می‌کند. من معتقدم که دیدگاه کنونی انسان‌ها به حیات‌ وحش و دنیای جانوران و گیاهان، از همیشه تاریخ، سطحی‌تر و سهل ‌انگارانه‌تر است. قرن‌های متمادی و تا پیش از آغاز کشاورزی توسط انسان‌ها، عمده غذای مردم توسط شکار تهیه می‌شد. اما هم اینک مثلاً در انگلستان امروز و در سایه قدرتمند شدن لابی آریستوکرات‌های ثروتمند، آنها توانسته‌اند با تلاش فراوان، موضوع شکار را به عنوان یک ورزش در انحصار خود بگیرند. در بازار این ورزش اشرافی، انواع اسلحه‌ها، دوربین‌ها، تله‌ها، قلاب‌ها، فشنگ‌ها و خودروهای مناسب شکار حیوانات، قابل خریداری است. جورج مونبیوت، نویسنده و روزنامه ‌نگار برجسته انگلیسی می‌گوید: «در سراسر تاریخ بریتانیا، اقلیت ثروتمند تلاش کرده است تا با محدود کردن دسترسی افراد طبقات فقیر و متوسط به این بخش، کنترل انحصاری همه ‌جانبه‌ای را بر آن داشته باشد. آنان حتی در حوزه تغییر دولت‌ها نیز دخالت می‌کنند تا افرادی سر کار بیایند که حامی منافع آنان باشند... مردم ما به خاطر دارند که در سال‌های گذشته، بارون‌های وابسته به خاندان سلطنتی، با انتخاب مناطقی خاص و آواره کردن کشاورزان و دامداران بومی از خانه‌هایشان، مناطق ویژه‌ای را برای شکار به وجود می‌آوردند. (سرگذشت هنری دوم را مطالعه کنید.) در این مناطق، لردها و فئودال‌های انگلیسی می‌توانستند به هر اقدامی دست بزنند. از سوی دیگر، در مستعمره‌های ما نیز همین شرایط حکمفرما بود. در قرن نوزدهم و بیستم، اروپایی‌های استعمارگر پس از تصرف کشورهای آفریقای شرقی، همه حقوق انحصاری شکار را برای خود ثبت کردند. پس از جنگ جهانی دوم نیز آنان به نام رقابت‌های ورزشی و یا مسابقات شکار، در پارک‌های ملی آفریقا، قتل ‌عام گسترده حیوانات را رقم زدند و هنوز هم در پاره‌ای از مناطق این قاره، به نام توریسم شکار، قادرند به شکار گونه‌های مختلف دست بزنند.»
وی در ادامه می‌افزاید: «در سایه نظم نوین جهانی، اشراف‌ زادگان توریست ما، همراه با استقبال رهبران آفریقایی و پس از آواره کردن مردم محلی، با پیشرفته‌ترین خودروها و تجهیزات، به شکار انواع پرندگان و جانوران وحشی می‌پردازند؛ اما چنین کاری برای مردم بومی ممنوع است.»
به هرحال، در دنیای ما، شکار به یک رسوایی بزرگ اخلاقی و زیست ‌محیطی تبدیل شده است. ما در کنار آسیب‌های مختلف خود به طبیعت، در حال منقرض کردن بسیاری از گونه‌های کمیاب و ارزشمند جانوری به نام ورزش! هستیم. برای این اقدمات هر نامی که بگذاریم، نمی‌تواند زشتی‌های آن را پنهان کند.
بی‌تردید، زمان بیداری همه ما فرا رسیده است. مبارزه با همه انواع روش‌های تخریب طبیعت، یک ضرورت حیاتی می‌باشد. مسلماً با نگهداری چند حیوان خانگی در منزل و یا بازدید از یک باغ‌ وحش، نمی‌توان برای حفظ تنوع زیستی گامی برداشت. حقیقتی که بسیاری از رهبران ما تمایلی به مطرح شدن آن ندارند.
تانسا میوسا
مترجم:محسن داوری
منبع: www.Forests.org
انتشاریافته در ماه نامه سیاحت غرب، شماره۶۵
- Tansa Musa: روزنامه ‌نگار و نویسنده سرشناس آفریقایی ‌تبار و همکار شبکه رویترز. وی در حوزه حیات‌ وحش فعال است.