شنبه, ۸ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 27 April, 2024
مجله ویستا

فقدان نظام‌نامه‌های مبتنی بر واقعیت در فضای مجازی


فقدان نظام‌نامه‌های مبتنی بر واقعیت در فضای مجازی
تا یک- دو ماه پیش، سه- چهار سالی بود که وقت قدر نادانسته خود را صرف تولید وب‌سایت و محتوا و ارایه انواع خدمات تحت وب می‌کردم و در این ایام مبارک شاهد اتفاق‌های جالبی بودم که نگرش راقم این سطور را نسبت به موضوع وب و درک فضای مجازی درگرگون ساخت. شک ندارم که اگر در زمینه تولید محتوا، آمادگی دیجیتالی، سواد دیجیتالی، آموزش الکترونیک و یا هر چیز دیجیتالی دیگر به نتیجه مطلوب که هیچ؛ به نتیجه حداقلی هم نمی‌رسیم مشکل نه در ابزارآلات مدرن و دانش فنی که در توان قوه فاهمه و محدوده درک «ما» نهفته است. این «مایی» که می‌گویم،‌ دیگ هم‌جوشی است که در آن وزیر و وکیل و مدیر و روزنامه‌نگار و دانشگاهی‌جماعت و راننده اتوبوس بین‌شهری و کاسب‌های شهری به سهولت جای می‌گیرند، چرا که وظیفه فناوری اطلاعات و ارتباطات جز این نیست که بستر و ابزاری مهیا کند عادلانه،‌ عاقلانه و آگاهانه بین آدم‌ها، خدمات و اطلاعات!
● یک پله پایین‌تر
موضوع وب و وب‌سایت‌ها چند سالی است که مدیران،‌ وکلا، رؤسا و متولیان بسیاری از سازمان‌ها، نهادها، شوراها، مؤسسه‌ها و شرکت‌ها اعم از دولتی،‌ غیردولتی، انتفاعی،‌ غیرانتفاعی،‌ محلی،‌ استانی، ‌کشوری و حتی بین‌المللی را جوگیر کرده است و ایشان را وارد مسابقه‌ای کرده است که نه خط آغازینی برای آن کشیده شده است و نه پایانی برای آن می‌توان متصور شد. مهم، فقط آغازیدن و دویدن در این ماراتن بی‌پایان است و به ‌قولی صرف فعل خواستن که شک ندارم تا چندی دیگر از شدت و حدت آن کاسته خواهد شد و با موضوعی دیگر جوی تازه بر پا خواهد شد دیدنی! به‌قولی؛ این‌که می‌بینی از نتایج سحر است، باش تا صبح دولتش بدمد و مثل روز روشن است که اگر اوضاع نابسامان به ‌همین منوال روز بگذراند،‌ هیچگاه به سرانجام نخواهد رسید!
● قدری بیشتر
حق بدهید اگر طعنه و شکایت و گله‌گذاری به درازا کشید که همه از سر درد است. این‌ که چرا وضعیت وب و اوضاع خدمات تحت وب و سر و شکل وب‌سایت‌ها این‌چنین است مرا بر آن داشت تا غوری کنم در این وادی تا بدانم که این معضلات از کدامین سرچشمه جوشیدن می‌گیرند! تجربه چندساله در حوزه‌ هنری و پیاده‌سازی چهل- پنجاه وب‌سایت ستادی و استانی و ارایه طرح‌های مختلف در این نهاد، مرا در طی این طریق یاری کرد.
۱) اهتمام در درک واقعیت‌های مجازی
اینکه دنیای مجازی؛ واقعی است یا مجازی بحث و گفت‌وگوی بسیاری نیاز دارد و شک ندارم که آخر کار سر از سرزمین فلسفه بیرون خواهد آمد و اصلا و ابدا نمی‌خواهم بحث بدین وادی کشانده شود. فرض راقم این سطور بر واقعی بودن این دنیای مجازی است، اما تا زمانی که این موضوع به ‌صورت یک واقعیت علمی،‌ شکل عملی به ‌خود نگیرند، نمی‌توان درباره چرایی بی‌اهمیتی دنیای مجازی به ‌خصوص در فرهنگ مدیریتی کشور سخن گفت. موضوع پذیرش و جدیت در استفاده از امکانات دنیای مجازی برای مدیران درجه اول و دوم تبدیل به یک اصل غیرقابل انکار نشده است. از دید بزرگان؛ نهایت استفاده از دنیای مجازی به انتشار چند مقاله، اخبار و امکان پرداخت پول و دریافت خدماتی است که اگر هم نشد،‌ خب نشده است؛ چرا که به ‌زعم بسیاری از ایشان اصل بر واقعیت است و دنیای مجازی که واقعی نیست!
اصل حرف این است که تا زمانی که تصمیم‌سازان و تصمیم‌گیران سطح بالای نظام به مقوله دنیای مجازی به‌ عنوان ابزار لوکس غیرقابل کنترل،‌ محصول تفکر غرب، اداهای روشنفکرانه، سوسول‌بازی بخش خصوصی، امکانات دردسرساز، اسراف بودجه، مایه فساد جوانان و ناسازگار با سنت‌ها نگاه می‌کنند؛ پس بی‌مایه فتیر است و بهتر است به ‌همین شرایط موجود قانع شویم و کور شویم و دور شویم و به ‌قولی عمر خود را صرف کارهای بهتر و سازنده‌تری کنیم و در این شرایط ویژه، اسباب زحمت متولیان امر را فراهم نسازیم!
۲) دنیای کثیف متن‌باز
چند سال پیش در هر محفلی که صحبت از وب و وب‌سایت‌ها در میان بود، همه‌اش ذکر خیر توسعه‌دهندگان دنیای متن‌باز (Open Source) دهان به دهان می‌شد و اما هم‌اکنون خوب می‌دانم که چه بلایی آورده است این ایده متن‌باز بر سر دنیای شبه‌مجازی ایران‌زمین! دو آفت بزرگ از کنار محصولات رایگان متن‌بازی که به ‌طور اختصاصی برای انتشار محتوا در سطح وب ارایه شده است در اتمسفر مجازی کشور وارد شده است. اولین آفت این است که فن‌سالاران بر محتوامحوران چیرگی یافته‌اند و هر چه تلاش می‌کنند نمی‌توانند افسار این حرکت را در دست بگیرند این بندگان خدا که در کار محتوا هستند. زمانی که متولیان فنی پایگاه‌های تحت وب بر مقام تصمیم‌گیری تکیه می‌زنند طبیعی است که محتوا باید در زمین آنها بازی کرده و بر قوانین آنها گردن نهد.
در صورتی که اصل هدایت پایگاه‌های محتوایی بر اساس چارچوب‌های محتوایی است و این ساختارهای محتوایی هستند که باید چارچوب فنی مناسب و متناسب با نیازها را مشخص کرده و بر آن نظارت کند. شاید این موضوع مطرح شود که می‌توان نرم‌افزارهای متن‌باز اغلب رایگان را مانند گل کوزه‌گری به‌ هر شکلی که مقصودمان است صورت دهیم، اما نباید فراموش کنیم که بلی؛ امکانات فنی اینگونه نرم‌افزارهای را می‌توان با انعطاف بالایی سر و شکل داد، اما نمی‌توان به ‌منطق ساختاری آنها خدشه وارد ساخت که اگر اینگونه شود نرم‌افزار نهایی یا شتر گاو پلنگی می‌شود نازیبا یا اینکه مانند تلاش فوق‌العاده دکتر فرانکشتاین، شبه‌انسانی خلق می‌کند که فقط کالبد انسانی دارد و کارها می‌کند، اما آنچه باید باشد نیست و در مسیر کمال لنگان می‌رود!
آفت دیگر محصولات متن‌باز به ‌ظاهر رایگان این است که قیمت کاذب ایجاد می‌کنند. حضور در محیط وب، تولید نرم‌افزار و امر پشتیبانی محتوایی و فنی مستلزم صرف هزینه است و متن‌بازها این توهم را ایجاد کرده‌اند که صرف هزینه کاری عبث است. در حالی‌ که محصولات متن‌باز فقط و فقط یکی از ابزارهای موردنیاز را در اختیار قرار می‌دهند که در چشم بسیار جلوه می‌کند و تاثیر مثبتی در کاهش دیگر هزینه‌های ضروری ندارند و اگر خوب دقت کنیم که بارها این کار را دنبال کرده‌ام،‌ هزینه‌های بیشتری از مدل‌های بومی به‌دنبال خواهند داشت. ارزان شدن حضور در محیط وب (مجازی) آفت‌های دیگری به دنبال داشته است که سر حوصله و فرصت بدان‌ها می‌پردازم، اما این را نگویم می‌میرم که برنامه‌ریزان بودجه را بدعادت کرده است و حداقل هزینه لازم برای حضور در این وادی را به صورت کاذب کاهش داده است. البته تفکر و فعالیت اغلب هوشمندانه مبتنی بر ایده‌های متن‌باز را می‌پسندم، اما به ‌تصورم کارکرد این ایده فاخر در زیست‌بوم مجازی ایران‌زمین بیشتر آفت‌زا بوده است تا آفت‌زدا!
۳) دنیای آشفته آشفته!
وقتی نظامنامه (استاندارد) در کار نباشد، کارگردان با تجربه کشور در ساخت سریال به ‌خود اجازه می‌دهد در مقام باری‌تعالی نشسته و درباره بهشت و دوزخ و واماندگان گرفتار در برزخ، هرگونه که عشق مبارک می‌کشد قضاوت کرده و تصویرسازی کند! وقتی نظامنامه در کار نباشد، هزینه‌های هنگفتی صرف تولید فیلم‌هایی چون »پرچم‌های قلعه کاوه» و «شب به‌خیر فرمانده» می‌شود که در خوشبینانه‌ترین حالت یک تا سه درصد هزینه تولید خود را بازمی‌گرداند! وقتی نظامنامه در کار نباشد، آبروی ورزش یک مملکت را خوشحال و خرسند در مسابقات جهانی و جام ملت‌ها و المپیک‌ها بر باد می‌دهیم و یکی دو ماه بعد همه فراموش می‌کنیم.
وقتی نظامنامه در کار نباشد، میلیاردها ریال صرف تولید محتوای رنگ و رو رفته به ‌ظاهر دینی در یکی از پایگاه‌های اطلاع‌رسانی کشور می‌شود که بود و نبود آن در محیط وب؛ توفیر چندانی ندارد. وقتی نظام‌نامه در کار نباشد، نمی‌توان مجموعه‌ها را مخاطب قرار داد و گفت که بالای چشمان مبارک‌تان ابروست! وقتی نظامنامه در کار نباشد، شیوه‌نامه‌هایی که تدوین ‌شده ابتر هستند و برنامه‌های سنجش کیفیت ناکارآمد خواهند بود. حتم دارم می‌دانید که نظام‌نامه‌ها صامت هستند و کارشناسان امر بر اساس بندهای آن اقدام به طراحی انواع فرآیندهای مختلف می‌کنند و کار براساس اصول آن تعریف، انجام و سنجیده شود.
فقدان نظامنامه است که زیست‌بوم مجازی کشور را در زمینه فیلترینگ، مدیریت پهنای باند اینترنتی، تخصیص بودجه در حوزه فناوری اطلاعات و ارتباطات، هویت دیجیتالی، ارایه خدمات تحت وب، آموزش الکترونیک، نشر محتوای فارسی‌زبان و هزار و یک موضوع دیگر به ‌چالش کشانده است. وقتی نظامنامه در کار نباشد، یکی از بزرگان می‌تواند نرم‌افزار متن‌باز رایگان مورد استفاده در آموزش الکترونیک را به ‌قیمت یک میلیارد ریال به یکی از مراکز آموزشی قالب کند و اعتراضی در کار نباشد! وقتی نظامنامه در کار نباشد، بهتر است بیش از این پافشاری نکنیم. نداریم که نداریم، فدای سرمان!
● و آخر اینکه
همت و تلاش گروهی را در دانشگاه تهران می‌ستایم که قدری از وقت خود را در راستای تدوین نظام ارزیابی و مدیریت ساختاری وب‌سایت‌ها صرف می‌کنند و حیف است قدرناشناس باشیم و دستی در یاری دراز نکنیم. شک ندارم که این حرکت ناقص است، اما دیکته نانوشته غلط ندارد و این حرکت در مسیر درستی قرار گرفته‌ات و حمایت‌های بیشتر و بهتر شورای عالی اطلاع‌رسانی به ‌عنوان ناظر و ناظم امر محتوا در زیست‌بوم مجازی ایرانی می‌تواند سرعت بهتر و بیشتری بدین حرکت بدهد!
در فرصتی دیگر در این ‌باره صحبت خواهم کرد که اگر نظامنامه در کار باشد،‌ در چه حوزه‌هایی سخن خواهد گفت!
جواد زارعی
منبع : اخبار فن‌آوری اطلاعات ایتنا


همچنین مشاهده کنید