یکشنبه, ۲۳ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 12 May, 2024
مجله ویستا

ایران و سازمان قرن ۲۱ آسیایی


ایران و سازمان قرن ۲۱ آسیایی
قرن بیست و یكم قرن ظهور آسیا و سازمان های آسیایی است. شكل گیری سریع سازمان همكاری شانگهای را می توان مصداق این تحول و از چند جهت سازمان قرن بیست و یكمی دانست.
نخست اینكه این سازمان اولین نهاد آسیایی است كه در آن مسائل امنیتی و سیاسی به عنوان یكی از مهمترین محورهای همكاری تعریف می شود و در چارچوب آن كشورهای عضو خود را به نحوی متعهد به امنیت و تمامیت ارضی خود می دانند. این نوع تعهد را تنها می توان در چند سازمان غربی، همچون ناتو و سازمان همكاری و امنیت اروپا مشاهده كرد كه پس از جنگ جهانی دوم شكل گرفتند.
دوم، این سازمان متشكل از سه محور است كه گرچه با هم در بسیاری از خطوط استراتژیك و منافع بلندمدت متضاد هستند ولی توانسته اند منافع مشتركی را با زیركی تعریف كرده، حول آن گرد آیند.
سوم، چین و روسیه دو كشور اتمی و عضو دائم شورای امنیت با حق وتو، عضو این سازمان هستند و عملاً می توانند محور جدیدی را در روابط و مناقشات بین المللی به وجود آورند.
چهارم، رشد و شكل گیری سازمان با آهنگی بسیار پرشتاب صورت گرفته است. اگر به اعلامیه های سران این كشورها در چند سال اخیر توجه كنیم رشد سازمان و استحكام فزاینده آن به خوبی آشكار می شود.
پنجم و نكته مهم اینكه سازمان همكاری شانگهای نخستین سازمانی از این دست است كه از ارتباط نزدیك با ایران استقبال كرده، كشور ما را به عضویت ناظر پذیرفته است و این احتمال نیز وجود دارد كه در آینده عضویت كامل ایران را نیز بپذیرد.
در این مجال مختصراً به موارد اول، دوم و پنجم می پردازیم:
۱- وقتی در سال ۱۹۹۶ پنج كشور چین، روسیه، قزاقستان، قرقیزستان و تاجیكستان، سازوكار پنج را به وجود آوردند، توجه بین المللی چشمگیری معطوف به آن نشد و كسی آن را جدی نگرفت. زمانی كه در سال ۲۰۰۱ درست چند ماهی قبل از واقعه ۱۱ سپتامبر سازمان همكاری شانگهای با شركت این پنج كشور و ازبكستان تاسیس گردید باز هم اهمیت آن از نظرها دور ماند. در سال بعد و به هنگام تصویب اساسنامه سازمان توسط سران این كشورها مهمترین موضوع مورد توجه رسانه ها همراهی آنان با موضوع روز یعنی مبارزه با تروریسم بود. در اساسنامه سازمان بر مبارزه با تروریسم تاكید بسیار شده است. همین تاكید این سازمان را به عنوان یكی از محورهای هم پیمان با آمریكا در مبارزه با تروریسم جلوه گر ساخته و مانع هرگونه توجه منفی به سازمان شده است. در عین حال دو موضوع جدایی طلبی و تندروی را كه از موضوعات خاص امنیتی این كشورها است به عنوان محور مهم و اولویت دار همكاری مورد توجه قرار داده است.
اما این فقط یك جنبه از همكاری این سازمان است. در اساسنامه سازمان شانگهای، همكاری برای حفظ و تقویت صلح و امنیت و ثبات منطقه ای تنها یكی از هدف هاست. هدف دیگر، همكاری برای ارتقای یك نظم جدید عادلانه، منطقی و دموكراتیك اقتصادی و سیاسی در صحنه بین المللی است. افزون بر این اعضای خود را متعهد می دانند تا برای جلوگیری از منازعات بین المللی و حل مسالمت آمیز معضلات همكاری كنند. كشورهای عضو همچنین به صورت مشترك برای یافتن راه حل مسائل جهان قرن بیست و یكم تلاش می كنند. تمامی این موارد نشان دهنده هدف های جهانی و بین المللی این سازمان است.
در بخش اصول همكاری نیز كشورهای عضو سازمان، ضمن تاكید بر تمامیت ارضی خود و غیر قابل تغییر بودن مرزها متعهد شده اند كه از هرگونه اقدام نامشروع بر علیه منافع سازمان همكاری شانگهای ممانعت كنند و برای اجرای تعهدات امضا شده و موارد مورد توافق آتی وارد عمل شوند.
این موارد همگی نه تنها نشان دهنده ماهیت سیاسی سازمان است بلكه بیانگر آن است كه سازمان برای خود رسالت جهانی قائل است و خود را متعهد به حمایت از رسالتی جهانی می داند. از همین رو ایجاد چنین سازمانی را در آسیا بی شك باید تحولی در جهت ظهور آسیا در قرن بیست و یكم به شمار آورد.
۲- سازمان شانگهای متشكل از سه قطب است كه گرچه دارای تمایلات آشكار استراتژیك متضاد هم هستند، ولی توانسته اند به یمن تجربیات چین منافع مشترك با یكدیگر را تعریف كرده، حول آن گرد آیند.
چین ، روسیه و چهار كشور آسیای میانه هر كدام را می توان یك قطب به شمار آورد. روسیه و چین در آسیای میانه رقیب یكدیگر محسوب می شوند. در حالی كه روسیه تمایل دارد نفوذ سنتی خود را در این منطقه حفظ كند. چین نیز علاقه مند است كه منطقه نفوذ جدیدی برای خود تعریف كند و آن را تشكیل دهد. آسیای میانه از یك سو به توسعه روابط خوب اقتصادی با غرب، به ویژه آمریكا، تمایل دارد و از سوی دیگر نمی خواهد حلقه های اتصال سنتی خود را با روسیه از دست بدهد. این تمایلات با هم همسو نیستند. اما در این میان هر سه محور این تشكیلات با درایت و ژرف اندیشی منافع مشتركی را برای خود تعریف كرده اند.
آسیای میانه گرچه خود را به توسعه و فناوری غرب و آمریكا نیازمند می بیند، ولی در سال های گذشته از نزدیكی بی قید و شرط با آمریكا دستاورد مثبتی نیندوخته است. رهبران این كشورها كه هنوز براساس سنت های گذشته حكم می رانند، از مزاحمت های آمریكا در امان نمانده، اكنون به این نتیجه رسیده اند كه باید با احتیاط به سمت غرب گام بردارند. بنابراین در مسیر قبلی خود برای دور شدن سریع از روسیه و احساس استقلال تجدیدنظر كرده اند و هم اكنون به روسیه، برای توازن و تداوم بقا نیاز دارند. از سوی دیگر برای ایجاد توازن با روسیه و بلعیده نشدن توسط این كشور، چین رقیبی بی بدیل است. بنابراین عضویت كشورهای آسیای میانه در سازمان همكاری شانگهای توازن بسیار خوبی را برای آنان بین غرب، روسیه و چین ایجاد می كند.
روسیه در این میان با اینكه چین را رقیبی در آسیای میانه می داند، ولی در برابر نفوذ آمریكا در این منطقه و تهدید محاصره از سوی آن همكاری استراتژیك با چین را امری ضروری می داند. در این همكاری انرژی نیز می تواند اهرمی توازن بخش به شمار رود. چین نیز، هم برای حفظ امنیت منطقه خود و هم گسترش نفوذ و متنوع كردن منابع انرژی به آسیای میانه نیاز دارد. حضور آمریكا در افغانستان و یك جانبه گرایی این كشور تهدیدی برای چین به شمار می آید كه ممكن است در آینده در موضوع تایوان مشكل ساز شود. بنابراین گرد آمدن این سه قطب حول منافع مشترك و تهدیدات احتمالی مشترك، در عین داشتن برخی راهبردهای متضاد، امری ممكن است و سازمانی پرتحرك متاثر از شتاب رشد و توسعه چین در حال شكل گیری و استحكام است. بدیهی است كه مهمترین تكیه گاه اقتصادی این سازمان نیز چین خواهد بود.
۳ - در این میان، اما موضوع مهم جایگاه ایران در سازمان همكاری شانگهای است. در این باره چند پرسش اصولی وجود دارد: نخست اینكه از پیوستن ایران به سازمان همكاری شانگهای چه نفعی عاید كشورمان می شود و دوم اینكه این سازمان از عضویت ایران، خواه به صورت ناظر و یا با عضویت كامل، چه بهره ای خواهد برد.
در پاسخ به سئوال اول باید گفت كه این سازمان به طور شفاف در برخی موارد و به طور ضمنی در موارد دیگر هدف هایی را اعلام كرده است كه با سیاست های اعلام شده ایران بسیار هماهنگ است. از جمله برداشت ایران از هدف های سازمان شانگهای چنان است كه این سازمان درصدد است و یا می تواند به تدریج به قطب جدیدی در برابر هژمونی آمریكا در منطقه آسیا تبدیل شود. چنین نقشی، در صورت تحقق، طبعاً با هدف های جمهوری اسلامی ایران سازگار است.
از سوی دیگر عضویت ایران در چنین سازمانی، كه دارای ماهیت سیاسی نیز هست، برای نخستین بار صورت می پذیرد. كشورمان پس از انقلاب در هیچ پیمانی شركت نكرده است و یا زمینه آن را به دست نیاورده است. بنابراین عضویت در این پیمان باعث تقویت فضای سیاسی و امنیتی ایران می شود.
اما نكته آخر؛ همچنان كه می دانیم در جدال كنونی هسته ای، آمریكا بیش از آنكه در اندیشه حل مسئله از طریق هماهنگی با چین و روسیه باشد، درصدد ایجاد اجماع جهانی علیه كشورمان است. بنابراین حضور كشورمان در سازمان همكاری شانگهای و بهره گیری از این فرصت برای تعامل بیشتر با چین و روسیه می تواند تا حدودی از شكل گیری این اجماع پیشگیری كند. البته حضور ایران در سازمان همكاری شانگهای هنوز در سطح ناظر است، ولی كشورمان می تواند با تشكیل گروه تماس دایم در سطح كارشناس ارشد برای این مهم تمهیداتی بیندیشد.
موضوع دیگر فایده هایی است كه از رهگذر حضور ایران نصیب سازمان شانگهای می شود. گرچه ایران عضو ناظر این سازمان است، ولی حضور ایران در جلسه سران این سازمان توجه فراوان رسانه ها و افكار عمومی جهان را به خود جلب كرده است.
در اجلاس اخیر رسانه های غربی نه تنها از چنین حضوری نگران شدند، بلكه از استقبال چین و روسیه از این حضور ابراز ناخرسندی كردند. همین جلب توجه، برگ برنده ای در دست چین و روسیه است تا در معادلات خود و غرب، به ویژه آمریكا، از آن استفاده كنند. تعامل با ایران و راضی كردن ایران در مناقشات جاری، در هر سطح و طرحی كه باشد، كشورهای مزبور را در چانه زنی های خود قوی تر می كند.
از سوی دیگر ایران با داشتن منابع سرشار نفت و گاز می تواند در متنوع سازی منابع انرژی چین به آن كشور كمك كند. علاوه بر این نفوذ ایران در افغانستان ، عراق، جهان اسلام و جهان سومی ها امتیازی است كه ایران دارد و كشورهای عضو، به ویژه چین و روسیه از آن بهره مند می شوند. بنابراین عضویت ایران در این سازمان به صورت های مختلف باعث تقویت سازمان شانگهای از یك سو و نیز موجب دلگرمی ناشی از پیوستن به یك گروه مهم از كشورها برای ما می شود.
البته پرسش آخر این است كه آیا ایران در جایگاهی قرار دارد كه بتواند به میزان زیادی بر چنین ارتباطاتی تكیه كند. پاسخ واقع بینانه منفی است. چه سازمان شانگهای گرچه برای خود، دست كم به طور ضمنی، رسالتی جهانی قائل است، ولی اعضای آن هنوز در اقتصاد و فناوری بسیار به كشورهای غرب نیازمندند، از همین رو حاضر نیستند نهایتاً به زیان رشد و توسعه خود گام بردارند. این به معنای حساسیت و پیچیدگی فراوان موضوع و ضرورت تام دقت و دوراندیشی در ارزیابی ها و سیاستگزاری ها است.
دكتر سیدمحمدحسین عادلی
منبع : روزنامه شرق