جمعه, ۱۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 3 May, 2024
مجله ویستا


پیامدهای زیست محیطی آلودگی هوای تهران


پیامدهای زیست محیطی آلودگی هوای تهران
● نخستین زنگ خطر جدی درباره آلودگی هوای تهران در سال ۱۳۷۴ به صدا درآمد.
در آن هنگام نزدیک به یکصد نفر از کارشناسان و مدرسان حوزه‌های مرتبط محیط زیست، جغرافیا و شهرسازی در پی نشستی در سالن اجتماعات پارک‌شهر متنی موسوم به بیانیه "هوای تهران ۷۴" منتشر کردند که در آن برای نخستین بار از آلودگی هوای تهران به عنوان یک "بحران ملی" که راه مقابله با آن "عزم ملی" است، نام برده شد.
این بیانیه عمدتا بر آثار بهداشتی و بیماری‌زای آلودگی هوا تاکید داشت و نویسندگان آن کوشیدند بر این نکته پا بفشرند که یکی از عوامل عمده همه‌گیری نگران کننده بیماری‌هایی همچون افسردگی، اضطراب و انواع ناراحتی‌های تنفسی در تهران، آلودگی هوا بوده و این پدیده را می‌بایست از جمله عوامل قابل توجه مرگ و میر در تهران به شمار آورد.
البته، این بیانیه آنقدر بازتاب نیافت که بتوان تصور کرد همچون مانیفستی برای همه فعالیت‌های بعدی مقابله با آلودگی هوا در تهران مورد توجه بود، اما واقعیت این است که در همه سالهای بعد از انتشار این بیانیه همچنان اثر بهداشتی آلودگی هوا بود که مورد توجه قرار می‌گرفت و آثار زیست محیطی، ‌اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی (از جهت تاثیری که بر تخریب و رنگ‌باختگی آثار تاریخی، معماری و فرهنگی دارد) این پدیده فراموش شده است.
دلیل این امر شاید این باشد که آماری که سه سال بعد از بیانیه "هوای تهران ۷۴" توسط جایکا (کنسرسیومی از مشاوران بین‌المللی که با محوریت کارشناسان ژاپنی طرح جامع برای کاهش آلودگی هوای تهران را تدوین کردند) منتشر شده بود، بسیار هول‌انگیز بود: آلودگی هوا سالانه بین ۷ تا ۹ هزار نفر را در تهران می‌کشد! یعنی به طور متوسط سالانه هشت هزار نفر و تقریبا هر ساعت یک نفر.
● چنارستان سابق
دویست سال پیش که تصمیم اولیه شاه اسماعیل برای پایتخت شدن تهران را آغا محمد خان قاجار به مرحله اجرا درآورد، این منطقه قصبه سرسبز و خوش آب و هوایی بود که به خاطر چنارهای بسیار بلند و همیشه پربرگ و بارش به آن قصبه چنارستان‌ها می‌گفتند.
تهران امروز چندان شباهتی به آن قصبه خوش آب و رنگ ندارد. نکته اول، آلودگی شدید "دید" در شهر است. در بیش از دویست روز از ایام سال غلظت ذرات معلق آنچنان بالا است که گستره دید کامل را به کمتر از پانصد متر کاهش می‌دهد. به همین دلیل ساکنان محدوده دو سوم جنوبی شهر اغلب تصویر محو و کدری از توچال را می‌بینند. از یک سوم بالای شهر هم دو سوم جنوبی آن به زحمت دیده می‌شود، اغلب هم این بخش از شهر در هاله‌ای از "دود مه" خاکستری غرق است.
کاهش میدان دید شاید ملموس‌ترین اثر زیست محیطی آلودگی هوا در تهران باشد. جز آن، رنگ باختگی پوشش گیاهی شهر هم قابل توجه است. نتایج بررسی جایکا نشان می‌دهد که بیش از هفتاد درصد درختان واقع در حاشیه بزرگراه‌های تهران به دلیل انباشت لایه‌ای از ذرات زیانبار روی شاخ و برگشان در حالت نیمه مردگی قرار دارند.
همچنین به دلیل آلودگی شدید هوا به تدریج گونه‌های گیاهی سازگار با اقلیم تهران از پهن برگ به سوزنی برگ تغییر کرده‌اند و به واقع چنارستان سابق اکنون به شهر کاج‌های نیمه مرده تبدیل شده است. تغییر گونه‌های سازگار از پهن برگ به سوزنی برگ خود عامل دیگری برای افزایش آلودگی هوا می‌شود زیرا توان پالایش هوا توسط سوزنی برگ‌ها خیلی کمتر از درختان پهن برگ است.
البته نمی‌‌توان از آلودگی هوا به عنوان عامل اصلی گریز حیات وحش‌بومی منطقه تهران نام برد، اما تردیدی نیست که این پدیده دست کم موجب کاهش شمار پرندگان بومی منطقه شده است. قطعا در هیچ مقطع از تاریخ تهران، شمار پرندگان موجود در این شهر تا به این حد کم نبوده است و پرندگان موجود نیز عمدتا گونه‌های جان سختی مانند کلاغ، یاکریم و گنجشک هستند.
از گونه‌های کم نظیر دامنه‌های البرز، همچون عقاب طلایی و هما نیز سالهاست که مطلقا حتی یک نمونه در حوالی شهر تهران دیده نشده است.
درباره تاثیر آلودگی هوا بر آثار معماری و تاریخی شهر تهران، تاکنون گزارش مستندی منتشر نشده است. اما یک نکته در این باره قابل تامل است: تغییر نمای ساختمان‌های تهران از نمونه‌های سنتی و قدیمی آن مانند آجر و گچ به شیشه و سنگ. تصور این است که نماهای آجری که از جمله نمایه‌های اصلی معماری ملی ایران هستند، در تهران به سرعت کدر و کثیف شده و باز پیرایی و شست‌ و شوی آنها دشوار و پر هزینه و بعضا نا ممکن است.
تمامی آثار معماری مهم و بافت قدیمی شهر نیز با همین نما ساخته شده است، به همین دلیل نگهداری این بناها همیشه هزینه‌های قابل توجهی به متولیان آنها تحمیل می‌کند.
از این رو، به تدریج شاهد واپس‌نشینی آجر و پیشروی شیشه در تهران بوده‌ایم. پدیده‌ای که باعث می‌شود تهران،‌ پایتخت و مهمترین شهر ایران، نشانی ازهویت این سرزمین نداشته و جهانگردان به محض ورود به آن، سرخورده از حال و هوایی که از سرزمین هزار و یک شب در ذهن داشته‌اند، بخواهند به سرعت به اصفهان و شیراز و یزد و کرمان بگریزند.
ناصر کرمی
روزنامه نگار و کارشناس محیط زیست