سه شنبه, ۱۱ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 30 April, 2024
مجله ویستا

درس‌های استرس


درس‌های استرس
آغاز حضور در مدرسه نقطه عطف مهمی در زندگی هر کودک و والدین اوست. مدرسه جایی است که کودک را از خانه و والدین دور می‌کند و محلی است که هر کودکی برخی از بزرگ‌ترین چالش‌ها، موفقیت‌ها و شکست‌هایش را به همراه احساس اضطراب یا خجالت تجربه خواهد کرد. از آنجا که مدرسه مکانی خارج از کنترل والدین است، علاوه بر کودک، برای پدر و مادر او هم مکانی استرس‌زا است.
در مدرسه کودک با دنیا آشنا می‌شود و مهارت تعامل اجتماعی و برقراری ارتباط با دیگران را خارج از محدوده خانه و خانواده‌اش کسب می‌کند. او همچنین به وجود خودش، توانایی‌ها، ضعف‌ها و علایق‌ خود آگاهی بیشتری پیدا می‌کند و به تدریج جایگاهی در اجتماع برای خود می‌یابد. کارها و روابطی را تجربه می‌کند که تجربه آنها در خانه امکان‌پذیر نبوده است. او به اجبار از والدین جدا شده، با چالش‌های اجتماعی و تحصیلی روبه‌رو می‌شود و برقراری دوستی را تجربه می‌کند. شروع مدرسه هم لذت‌بخش و هم استرس‌زا است.
تجربه شروع مدرسه برای یک کودک تا حدی به آمادگی و احساسات والدین بستگی دارد. در چنین شرایطی اگر والدین هم احساساتی مانند خجالت، ترس یا اضطراب درباره فرستادن فرزندشان به مدرسه داشته باشند و این احساس را به کودک منتقل کنند، سبب افزایش نگرانی و تردید در کودک خواهند شد.
والدین چه می‌توانند بکنند؟
▪ علاقه‌مندی نشان دهند و تشویق کننده و حمایت گرانه برخورد کنند.
▪ذ درباره ‌آنچه در مدرسه در انتظار کودک است و مانند قصه‌های کتاب، زنگ تفریح، برنامه هفتگی، هم‌کلاسی‌ها و معلم، با او صحبت کنند.
▪ پیش از شروع مدرسه با کودک در مدرسه حاضر شوند و او را با محیط آشنا کنند. محل کلاس، دفتر، مدرسه، دستشویی، آب‌خوری و امثال آن را به کودک نشان دهند و در صورت امکان کودک را به آموزگارش معرفی کنند.
▪ به کودک نشان دهند که طبیعی است که درباره دور شدن از خانه و والدین قدری نگران باشد. می‌توانند به کودک پیشنهاد کنند که عکسی خانوادگی یا شیئی مربوط به خانواده را همراه داشته باشد.
▪ رفتن به مدرسه با یک دوست و هم‌بازی آشنا به صورت همراهی یا در سرویس مدرسه، یا یافتن یک دوست در میان هم‌شاگردی‌ها نگرانی درباره تنها ماندن در مدرسه را کاهش می‌دهد.
▪ آماده شدن برای مدرسه را برای کودک تسهیل کنند. برای مثال، دفتر و کتاب و لباس‌های مورد نیاز را شب قبل آماده کنند.
اگر کودک دچار مشکل است چه باید کرد؟
▪ اگر جدایی برای کودک بسیار مشکل است، والدین می‌توانند ضمن صحبت با معلم یکی دو روز اول را همراه کودک در مدرسه باشند و بعد که کودک آمادگی پیدا کرد، مدت زمان حضور در مدرسه را کاهش دهند تا جایی که فقط در حد احوال‌پرسی با معلم و خداحافظی با کودک باشد.
▪ درباره ضرورت مدرسه رفتن کودک قاطع باشند.
▪ در پایان زمان مدرسه اگر قرار است والدین دنبال کودک بروند حتما سر موقع در مدرسه حاضر باشند تا کودک دیگر نگران این نشود که او را فراموش کرده‌اند.
• اگر کودک ترس‌های خاصی درباره مدرسه حمایت‌گرانه با او صحبت کنند. برای مثال، از کودک بپرسند: «من می‌دونم بعضی از بچه‌ها درباره معلم، هم‌کلاسی‌ها یا انجام تکالیف مدرسه ترس و نگرانی دارند. آیا چنین نگرانی‌هایی برای تو هم پیش آمده است؟» اغلب کمک‌کننده است که والدین هم از نگرانی‌ها و ترس‌های مشابه خود در زمان مدرسه رفتن برای فرزندان‌شان تعریف کنند.
▪ برخی کودکان به رفتارهای ابتدایی سنین پایین‌تر مانند چسبیدن به والدین، انگشت مکیدن، یا شب‌ادراری برمی‌گردند یا حاضر به برگشت به مدرسه نیستند. این حالات اغلب موقت‌اند و با حمایت و تشویق و بیان مثبت برطرف می‌شوند. با آرامش، درک و صبر و حوصله والدین این مشکلات رفع خواهد شد.
ترس از مدرسه
برخی کودکان حاضر به مدرسه رفتن نیستند. آنها هر روز حالاتی مانند درد شکم، تهوع، سردرد یا گلودرد را به عنوان مشکل و دلیل برای مدرسه نرفتن مطرح می‌کنند. این حالت بیشتر از همه در کودکان پنج تا هفت ساله و ۱۱ تا ۱۳ ساله دیده می‌شود که به ترتیب زمان شروع دبستان و شروع دوره راهنمایی است و بیشتر به دلیل اضطراب جدایی از والدین است و خود محیط مدرسه اضطراب‌زا نیست. برخی کودکان نگران هستند که در نبود آنها برای والدین خطری پیش بیاید. گاهی مقاومت در برابر مدرسه رفتن به دنبال اتفاقی استرس‌زای جداگانه مانند تغییر محل خانه یا فوت بستگان یا پس از یک دوره تعطیلات مانند تابستان یا نوروز بروز می‌کند.
● سوءرفتار آموزشی در مدارس ما
متاسفانه پس از کاهش قابل‌توجه تنبیه بدنی نوعی سوءرفتار آموزشی با دانش‌آموزان در مدارس ما شایع شده است. مدارس از ابتدا دانش‌آموزان را در یک مسابقه پایان‌ناپذیر و ناامیدکننده گرفتار می‌کنند. برخی آموزگاران و مسوولان مدارس دایم در صدد بهبود اجباری سطح نمرات دانش‌آموزان هستند و از این رو آنها را با فشارهای غیرضروری روبه‌رو می‌کنند. گاهی اوقات حتی از تهدید و تنبیه و توهین و جملات ناامیدکننده برای راهنمایی دانش‌آموزان به خواندن بیشتر استفاده و توصیه می‌شود که همه فعالیت‌های تفریحی تعطیل شود و زندگی دانش‌آموز به خواندن و خواندن و خواندن محدود شود که به طور مسلم، توصیه‌ای نادرست و اضطراب‌زاست. گاهی آینده زندگی کودک را فقط در گرو داشتن نمره بیست می‌نمایانند و از این راه فاجعه بیست در مدارس ما حاکم شده است.
توصیه می‌شود که معلمان با در نظر گرفتن تفاوت‌های فردی دانش‌آموزان در میزان علاقه و استعداد و همچنین در آسیب‌پذیریشان در برابر استرس‌ها فقط کودکان را تشویق به استفاده از توانایی‌هایشان بکنند و در صورت تلاش کودک هر نتیجه‌ای را مورد تقدیر قرار دهند. این روش موجب بهبود بهداشت روانی دانش‌آموزان خواهد شد.
منبع : روزنامه سلامت


همچنین مشاهده کنید