جمعه, ۱۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 3 May, 2024
مجله ویستا
طریقتهای بودایی و تفاوت آموزههای آنها
پیروان مهایانه معتقد شدند كه بودا به شاگردان خاص خود در خفا گفته است كه تلاش انسان به تنهایی و بیمدد غیبی برای نجات نفس او از مهلكات كافی نیست، بلكه باید به او مددی نیز از مبادی غیبی برسد.
● مقدمه
بعد از مرگ بودا دین او در مشرق و جنوب آسیا انتشار یافت، ولی پیروان بودا در تفسیر دستورهای او اختلاف كردند. در نتیجه بوداییان، اندكاندك به دو فرقه یا دو مكتب بزرگ و یك مكتب كوچك منقسم شدند. از دو مكتب بزرگ یكی را فرقهی:
۱) هینَهْیانَهْ یا - Hinayana یا - بودای جنوبی - گویند. زیرا در نزد مردمان جنوب آسیا یعنی در كشورهای سیام و برمه و ویتنام و غیره رواج دارد.
۲) دومی را فرقهی مهایانه نام Mahayana بودایی شمالی - نام دادهاند كه در نواحی شمالی مانند كره، چین و ژاپن معمول و متبع است. مكتب كوچكتر وَجْرَهْیانَهْ دارد Vajrayana كه در تبت و مغولستان شایع است و نسبت به دو فرقه دیگر، بسیار خرافاتی و جامد است.
دو مكتب هینَهْیانَهْ (به معنی گردونه كوچك یا راه كوچك) و مهایانه (به معنی گردونه بزرگ یا راه بزرگ) بعد از پنج قرن كه از وفات معلم بزرگ - بودا - سپری شد، از یكدیگر جدا و متمایز گشتند. اختلاف و فرق بین آن دو اجمالاً در این است كه در طریق هینَهْیانَهْ، مبتدی و نوآموز باید كوشش كند تا نفس خودر ا انفراداً تكمیل كرده به كمال انسانی برساند و به مرتبهی حقیقت «بودائیت فردی» برسد و كاری به دیگر نفوس بشری ندارد. ولی در مكتب مهایانه، جنبهی اجتماعی در تربیت نفس و تهذیب اخلاق بیشتر رعایت میشود و برحسب مبادی آن، هدف هر فرد انسانی نباید فقط آن باشد كه خویشتن را كامل ساخته به مرتبهی نیروانه نائل گردد، بلكه باید به مقام «بودائیت عامه» واصل شود تا آنكه دیگر نفوس را كه در جهان دستخوش آلام و مصائباند، به سعادت و نجات برساند (۱) .
بدین روش هر نوآموز كه به سوی بودائیت سیر و سلوك میكند به نام «بودی سَتْوَه» Bodhisattva ، یا بوداسف، موسوم است یعنی موجودی كه به مرور، اندكاندك، نائل به اشراق و روشنشدگی بشود.
در كتب و آثار مكتب مهایانه سرگذشت بوداها یا افرادی كه به مقام بودائیت عامه رسیده و به درجه نهایی از مدارج كمال قدم نهادهاند، بسیار ذكر شده است. این بوداهای عام مانند قدّیسین نصاری و اولیاء صوفیه، نزد هنود مقدساند و آنها را صاحب قوهی كشف و كرامات میدانند.
پیروان مهایانه معتقد شدند كه بودا به شاگردان خاص خود در خفا گفته است كه تلاش انسان به تنهایی و بیمدد غیبی برای نجات نفس او از مهلكات كافی نیست، بلكه باید به او مددی نیز از مبادی غیبی برسد.
این عوامل نجات غیبی، سه دستهاند:
۱) «منوشی بودا»ها ، یعنی منجیان بزرگی كه همچون بودا گوتمه در زمین به صورت بشرظاهر شدند و سپس به مرتبهی اشراق و شهود رسیدند و ابنای نوع را با تعالیم خود ارشاد كردند و عاقبت به نیروانه رسیدند. اینان چنان به فنای مطلق و بحث بسیط رسیدهاند كه اكنون دیگر دعاها و مناجاتهای انسانها به ایشان نمیرسد.
۲) «بودی سَتْوَه»ها همان بودا، قبل از بودا شدن اوست و یكی از آنها در بودا گوتمهی هندی تحقّق یافته است. این عنوان «بودیسَتْوَه» برای آن دسته از موجودات روحانی به كار میرود كه نمازها و مناجاتهای آدمیان را میشنوند و ادعیه ایشان را اجابت میكنند و میتوانند خصائل و فضائل خود را به كسانی كه به ایشان متوسّل میشوند، منتقل سازند. این بودیسَتوَهْها، در حقیقت ارواح كاملی هستند كه گاه به گاه برای تصفیه و تزكیه روح خود از آسمان به زمین فرود میآیند و همچون فرشتگان و ارواح قدسی به كمك و دستگیری انسانها میپردازند. اینان به میل خود از وصول به مرتبهی فنا (نیروانه) خودداری كردهاند.
۳) « بودی سَتْوَهمیتریَه » یعنی بودای موعود نجاتبخش، یكی از آن «بودیسَتوَهْ»های مذكور در صنف بالاست. این بودیسَتوَهْها كه عاقبت جنبهی الوهیت مییابند، در آغاز، افراد بشری بودهاند. به این اعتبار، هر كس میتواند عاقبت به منزلگاه بودیسَتوَهْ نایل شود (۲) .
همانطور كه گذشت، دو مكتب مهایانه و هینَهْیانَهْ دو فرقه اساسی و مهم دین بودایی است. ولی باید دانست كه در آن دین - مانند سایر ملل و مذاهب - صدها فرقه و مكتب كوچكتر در هر كشور به ظهور رسیده است (كه از آن جمله فرقه وَجْرَهْیانَهْ است) و هر كدام یك رشته رسوم و عبادات و تشكیلات در صوامع و معابد گوناگون دارند كه در همهی آنها فلسفه اساسی گوتمه بودای اصیل، ركنی ركین است.
● طریقت تِرَهْوادَهْ (هینَهْیانَهْ)
الف) معرفی طریقت تِرَهْوادَهْ
Theravada به معنی تعلیم پیران است و نامی است برای كهنترین شكل تعلیمات بودا- كه به زبان پالی است - كه به ما رسیده است. این نام از انجمنی مركب از پانصد تن از رهروان كه اندكی پس از مرگ استاد (بودا) تشكیل شده بود، گرفته شده است. تِرَهْوادَهْ فقط یكی از مكتبهای كهن بوداست كه از سوی فرقهی مهایانه ، (آیین گردونه بزرگ) به نام هینَهْیانَهْ (آیین گردونه كوچك) خوانده میشود. تِرَهْوادَهْ را گاهی آیین بودای جنوب یا آیین بودای پالی نیز نامیدهاند. (C. George. Boeree, ۲۰۰۲)
ب) تاریخ و جغرافیای تِرَهوادَهْ
بودیسم تِرَهْوادَهْ در حال حاضر در سریلانكا، برمه، تایلند، و كامبوج پیرو دارد. این سرزمینها، كانون بودایی موسوم به تریپیتَكَهْ (۳) (سه سبد) را به زبان پالی زنده نگه داشتهاند. در دوران توسعه تِرَهْوادَهْ (كه از قرن پنج پیش از میلاد تا قرن اول بعد از میلاد در حال گسترش بود)، این شاخه بودایی، در افغانستان (بلخ، قندهار و بامیان)، آسیای مركزی و اندونزی نیز رواج داشت، لكن این سرزمینها به دنبال ظهور اسلام، تِرَهْوادَهْ را كنار نهادند. (C.George.Boeree,۲۰۰۲)
یكی از مراكز مهم بودیسم هینَهْیانَهْ شهر بخارا بوده است كه نام خود را مدیون ضبط ایغوری «ویهاره» به معنی صومعهی بودایی است و كیش بودایی تا عصر فتوحات اسلامی، در آنجا رایج بوده است. یكی دیگر از مراكز بودایی، بامیان بوده است كه در عصر اسلامی اصلی غور شرقی در جنوب بلخ شمرده میشده است. شهر بامیان كه بر سر راه چین به هند قرار داشته است در بعضی مقاطع تاریخی به حدّی معروف و معتبر بوده است كه حتی شهر بزرگ بلخ را در بعضی منابع صدر اسلام به آن نسبت دادهاند و آن را «بلخ بامیان» یا «بلخ بامی» خواندهاند. آثار كیش بودایی در بامیان كه اكنون نزدیك شهر جلالآباد (افغانستان) در سر حدّ شرقی افغانستان و پاكستان واقع است به ویژه در محل معروف به «هدا»، ناحیهی «كز» (آخرین قسمت شرقی افغانستان)، ناحیه «كوهپایه» (در مغرب كابل كه حدّ شرقی كوهستان غور و غرجستان پیشین است) و نیز در محل معروف به «بگرام» قابل ملاحظه است.
در بلخ كه شهر مزارشریف كنونی در افغانستان به حقیقت بازماندهی آن است، بوداییان در سینهی كوهها، آشیانهها و مغارههایی برای خود كنده بودند كه از راهها و معبرهای باریك (مثل آنچه در كوههای بومیان قدیمی اردن دیده میشود)، به آن مغارهها میرفتهاند و در حقیقت شهركی برای خود در دل كوه بنا نهاده بودند كه آنها را سُمْج میخواندهاند. و در دورن این اتاقكها و پستوها مجسمهها، و تصویرهای زیادی از بودا موجود است. (امین، ۱۳۷۸، ص ۱۳۱). یاقوت حموی در معجمالبلدان از دو مجسمه بزرگ بودا كه یكی سرخ بت (مجسمه سرخ بودا) و دیگری خنگ بت (مجسمه خاكستری بودا) بوده، سخن گفته است و همین دو مجسمه است كه عنصری و ابوریحان بیرونی نیز به آن اشاره كردهاند. این دو مجسمه بزرگ بودا كه به ترتیب ۵۵ و ۳۵ متر ارتفاع داشته در داخل یك صخرهی آهكی، كندهكاری شده بودند و در سال ۲۰۰۱ میلادی از سوی حكومت طالبان در افغانستان، منفجر و سرنگون گردید.
خلاصه كلام اینكه بخارا ، (۴) قندهار و بامیان از مراكز مهم كیش بودایی بوده است. (۵) زایران چینی در این مناطق، بقایای بودا همچون استخوان، موی، ناخن و دندان او را زیارت میكردهاند. بلكه طشتی را كه بودا با آن تطهیر میكرده یا جارویی كه به وسیلهی آن محل زندگانی خود را میروفته و حتی تفدانی را كه مورد استفاده قرار میداده، نیز زیارت میكردهاند. یكی از دندانهای منسوب به بودا در شهر پیشاور و دیگری در ناگره (نزدیك جلالآباد افغانستان) نگاهداری میشد و یا دو دندان دیگر منسوب به او، دست به دست میگشت تا آنكه عاقبت به سرندیب (سیلان/ سریلانكا) رسید و امروز در معبد دندان بودا در شهر كندی در سریلانكا همه ساله محل زیارت صدها هزار نفر است. (امین، سیدحسن، ۱۳۷۸، ص ۱۳۲).
ج) كتابهای تِرَهْوادَهْ
از میان كتب تریپیتَكَهْ، دَمَه پَدَه بیشتر مورد توجه طرفداران طریقت هینَهْیانَهْ است. كتاب دَمَه پَدَه دارای ۲۶ فصل و ۴۲۳ شعر است. ۲۶ فصل مذكور شامل اینهاست: شعرهای دوتای، آگاهی، اندیشه، گلها، مرد دانا، ارهت، هزاران، رفتار بد، كیفر، پیری، خود، جهان، بودا (= بیدار)، نیكبختی، كامرانی، خشم، ناپاكی، درستكاران، راه، شعرهای گوناگون، راه سرازیر، پیل، تشنگی، رهرو، و برهمن. در این كتاب از همه تعلیمات بودا سخن رفته است. گفتنی است كه متنهای چینی و تبتی دَمَه پده اندكی با متن پالی متفاوتاند، گرچه همگی در جوهر آیین هماهنگاند، متن چینی ۳۹ دفتر و متن پالی ۲۶ دفتر است. متن چینی ۸ دفتر در آغاز و ۴ دفتر در پایان افزوده دارد و دفتر ۳۳ نیز علاوه بر دفترهایی است كه در متن پالی هست. متن چینی در همان دفترهایی هم كه میان آن و متن پالی مشترك است، ۷۹ شعر بیشتر دارد (راداكریشنان، ۱۳۸۰، ص ۱۵).
تازهترین ترجمه فارسی متن دمه پده به سال ۱۳۸۰ برمیگردد كه به صورت یك مجموعه (براساس ترجمههای دو مترجم انگلیسی: راداكریشنان- ۱۹۵۸ و نارده تیره - ۱۹۵۹) توسط استاد عسگری پاشایی انجام و منتشر گردید. گفتنی است قبل از آنان در سال ۱۳۵۷ یك بار توسط انجمن حكمت و فلسفه ایران به نام راهآیین و باز در همان سال توسط آقای رضا علوی به نام راه حق برگردان و منتشر شده بود. (ترجمه اخیر در سال ۱۳۸۰ توسط نشر فرزان تجدید چاپ گردید).گفتنی است كه در طریقتِ تِرَهْوادَهْ از میان كتابهای بودایی كانون پالی، (۶) دمَهَ پَدَهَ از همه مهمتر است. این كتاب معروفترین مجموعه شاعرانه- فلسفی بوداست. دمَهَ پدَهَ از دو كلمه دمَهَ یعنی آیین، حقیقت، دین و... و پَدهَ یعنی راه، پا، پایه، و بنیاد، درست شده است و بنابراین میتوان آن را بنیاد آیین یا راه آیین ترجمه كرد. (۷)
طرفداران طریقت تِرَهْوادَهْ (هینَهْیانَهْ) معتقدند كه دمهپده سخن خود بودا بوده و در این هیچ تردیدی نیست. هینَهْیانَهْها معتقد است كه جانمایه همه اندیشههای فلسفی و اخلاقی بودا و راه و روش زندگی او، در دمَهَ پَدَه مندرج است. همانطور كه گذشت طرفداران هینه یانا میگویند: در كنار سوتره (۸) یا «گفتارهای» كمابیش بلند بودا، او گاه سخنان آهنگین و شعرگونه میسروده (۹) كه پیران رهرو، پس از مرگ استاد آنها را گردآورده و عنوان دَمَه پده بر آن نهادند.
▪ انجمنهای بودایی
وقتی بودا درگذشت، نخستین شورا از انجمن رهروان بودایی تشكیل گردید. تشكیل این انجمن به سال ۴۸۳ ق.م در راجگهه بوده است. هدف از تشكیل این شورا (مانند ۳ شورای بعد از آن)، گردآوری گفتههای بودا بوده است. در نخستین شورا، رهروان حاضر تصمیم بر آن گرفتند كه از آموزههای بودایی، آیین و روش را معتبر بدانند. (۱۱)
دومین شورا یك قرن پس از مرگ بودا در ویسالی (یا ویشالی) تشكیل شد. در چوله وگه چنین آمده است كه رهروان سرزمین وَجّی (۱۲) به «ده نكته» - كه شخصی به نام یَسَه (۱۳) آنها را نادرست و برخلاف قوانین انجمن میدانست- پرداختند به كوشش یسه و مخالفانش هفتصد رهرو گرد هم آمدند. در این شورا آن ده نكته را مطرود دانستند. این شورا در زمان كالاشوكه (۱۴) شاه، تشكیل شده بود. (۱۵) (نگ، شومان، ۱۳۷۵، ص ۹۱).
سومین شورا همزمان با پادشاهی آشوكا در پاتَلی پُوتَّه (۱۶) برپا شد. در این شورا صد رهرو در ۲۳۶ سال پس از مرگ بودا گرد آمده كانونی از متنهایی را كه پیران، معتبر میدانستند گرد آوردند. این شورا نُه ماه به درازا كشید.
یكی از نتایج برجستهی این شورا همانا روانه كردن گروهی به سیلان بود تا «آیین» را بشارت دهند. در میان این گروه، مهنده (۱۷) - پسر یا برادر آشوكا- و سَنْگَهمِتّا، (۱۸) دخترش نیز بودند. (شومان، ۱۳۷۵، ص ۹۲)
محل تشكیل چهارمین شورا را برخی جالَنْدَر (۱۹) و برخی كشمیر دانستهاند. بنابر نظر یوآن جوانگ (۲۰) - زائر معروف چینی- هر روز رهروی برای تعلیم آیین بودا به نزد كنشكه میرفت. گویا كنشكه پس از چندی دریافت كه در این آیین تناقصهایی هست. و همین خود سبب تشكیل چهارمین شورا شد، و هم در این شورا بود كه میان راه بزرگ (۲۱) (مهایانه) و راه كوچك (۲۲) (هینَهْیانَهْ) فرق گذاشته شد. در این شورا سه سبد را معتبر شناختند، و به فرمان كانیشتا پانصد رهرو دانا بر آنها تفسیر نوشتند.
آیین «مهایانه» كه كیش كهن بودایی را به طرز خاصی تعبیر میكرد و تغییراتی چند در آن پدید آورده بود، رفته رفته پیشرفت كرد، نضج گرفت و توسعه یافت و آیین «بودا» را بهصورت مذهبی عالمگیر درآورد و كیش كهن بودایی كه مبنی بر نوشتههای پالی بود، محدود به سیلان و تایلند و غیره شد و نفوذ خود را در هند به تدریج از دست داد.
● طریقت مهایانه
الف) تاریخ و جغرافیای مهایانه
در حدود پانصد سال پس از درگذشت بودا شكل تازهای از آیین بودا در هند پیدا شد كه نام مَهایانَه را بر خود نهاد، كه به معنای ارابهی بزرگ است (برای گذشتن از بیابان رنج). این آیین راههای نوی برای رهایی نشان میدهد و بدینسان این مقصد عالی را در دسترس انسانهای بیشتری قرار میدهد تا آیین كهنتر بودایی، و نام تحقیرآمیز هینَهْیانَهْ یا ارابهی كوچك برای آن از اینجاست. آنطور كه مهایانیها میگویند هینَهْیانَهْ صرفاً یك بخش مقدماتی تعلیم بوداست: شنوندگان پیشین او پیروانی بودند كه به تمركز دست نیافته فقط توانایی دریافت بخشی از تعلیم او را داشتند برعكس، هینهیانیها مهایانه را كجروی از تعلیم بودا میدانند.
ب) اختلافهای هینَهْیانَهْ و مهایانه به روایت شومان
اگر اختلافات میان هینَهْیانَهْ و مهایانه را مشروحاً دنبال كنیم پیمیبریم كه تقریباً نشان تمام عناصری را كه به نظر «كاملاً مهایانی» میرسند میتوان در هینَهْیانَهْ یافت. برجستهترین اختلافهای میان این دوشاخهی آیین بودا از دیدگاه شومان در جدول مربوطه آورده شده است. در اینجا بیمناسبت نیست كه ببینیم این دو شاخهی آیین بودا در چه چیزی مشتركند، چه چیزی این دو را به عنوان «آیین بودا» به هم میپیوندد؟
▪ نشانههای خاص همهی مكتبهای بودایی اینهاست:
الف) نخست رنجآور دانستن وجود فرد، و در نتیجه لازم بودن رستگاری
ب) دوم عقیده به دوباره زاییده شدن
ج) سوم فرض یك قانون طبیعی اخلاقی كه بر جریان كرمه و دوباره زاییده شدن حاكم است؛ (این قانون را نه خدایی آفریده است و نه بر آن نظارت دارد)
چ) چهارم این نظر كه جهان نمودی بیجوهر است و در یك جریان دائم دگرگون میشود.
ح) پنجم آنكه بدینگونه شخص تجربی بدون خود و چون یك مجموعهی پیچیدهای از عوامل بیروان دانسته میشود
خ) ششم آنكه مقصد خاموشیِ شخصیتِ رنجآور بهطور منطقی با این مجموعه بستگی دارد.
د) هفتم اعتقاد به اینكه رهایی فقط از راه دست شستن از آز، و كینه و فریب و رسیدن به روشنشدگی (= شناسایی) دست میدهد
ز) هشتم است كه آن توكل، یا اعتماد همراه با ایمان به بودایان است، خواه این بودایان آموزگاران انسانی و انسانهای برتر به شمار آیند و خواه موجودات برتر (از جهانی) دانسته شوند. هر تعلیمی كه همهی این نشانهها را داشته باشد، باید آن را تعلیم بودایی شمرد. (شومان، ۱۳۷۵، صص ۱۰۳-۹۹)
▪ مهایانه در چین
بودیسم مهایانه در چین توسط مبلّغان بودایی كه از هند میآمدند، رواج پیدا كرد. یكی از مشهورترین این مبلّغان كوماره جیوَهْ (۲۳) (مرگ۴۱۳-تولد ۳۴۴) بود كه در سال ۴۰۱ میلادی به چین وارد شد. دیگری بودا بَدْرَه (۲۴) (تولد ۳۵۹ - مرگ ۴۲۹) بود كه در سال ۴۰۸ میلادی به این سرزمین وارد گردید. البته راهبان چینی هم بودند كه به هند سفر كردند تا آیین مهایانه را در آنجا تبلیغ كنند؛ از قبیل فاسیان (۲۵) یا فاشیان (۲۶) كه در فاصله سالهای ۳۹۹ تا ۴۱۴ میلادی به هند سفر كرد و همچنین هیوان - تسانگ (۲۷) یا سیوان زانگ (۲۸) كه در فاصله سالهای ۶۲۹ تا ۶۴۵ به هندوستان رفته و به تبلیغ مهایانه همّت گماشت (۲۹) . گفته میشود كه انجام این سفرها به دلیل رویكرد آشوكا بوده است كه در مقدمه این فصل به آن اشارت رفت.
این سفرها به خاطر دزدان دریایی كه در اطراف مالی (۳۰) به كشتیها حمله میكردند یا به خاطر طوفان كه كشتیها را غرق میساخت، بسیار سخت و پردردسر بودند. البته راه دیگری نیز وجود داشت كه موسوم به راه ابریشم بود و از آسیا میگذشت. این راه از میان بیابانها و مرتفعترین كوهها عبور میكرد. بلندترین قلّه از فلات پامیر و سلسله جبال مرتبط به آن «بامِ دنیا» خوانده میشد كه واژگانی فارسی است و به معنای سقف جهان بوده و ارتفاع آن ۲۴۰۰۰ پا میباشد.
كوماره جیوَهْ، فاشیان و سیوان زانگ تمام متون دینی بودایی را با خود از هند به چین آورده و ترجمه نمودند. كانون بودایی كه وارد چین شد به زبان سنسكریت بود و مشتمل بر سورههای مخصوص مهایانه بود و نه سورههای كانون پالی (دكتر بوئری میگوید: گمان برده میشود كه تحریفات چینیان در آن مقطع وجود داشته است! و تغییرات ماهایانی را از جنس تحریف میداند). به هر حال داستانهای سفر فاسیان و هوسان، در زمره ادبیات مهم چین دانسته میشود. فاسیان با سفر تاریخی خود در ایّام حكومت چاندرا گوپتای دوم (۳۱) (پم۴۱۵ - ۳۷۵ پم) یك سند مهم برای تاریخ هندوستان فراهم آورد. (C G.Boeree, ۲۰۰۳)
▪ آموزههای مهایانه از دیدگاه دكتر جرج بوئری
الف) گئوتمه بودا، نرفته است و سالكان او نیز به حال خود رها نشدهاند. در عوض، بودا اندیشید كه دَرْمَه دور از شفقّت است و شفقّت بودا نیز باید مانع این باشد كه پیروان او به او دسترسی نداشته باشند. در واقع برای پیروی از شفقت بودا، رهروان باید بودیسَتوَهْ شوند، یعنی پیمان ببندند كه تمام موجودات را با خودشان به رستگاری برسانند. بودیسَتوَهْها، در دسترس هستند (درست مثل بودا)، تا اینكه به مردم برای رسیدن به رستگاری كمك كنند. از نظر مهایانه، بودایِ موعودِ هینَهْیانَهْ، همان بودیسَتوَهْ میباشد، امّا احتمالاً مهمترین بودیسَتوَهْ، (۳۲) اَوَلوكیتَشوَرَه (۳۳) میباشد كه توسط خدای رحمت (۳۴) چینی موسوم به گوانیین (۳۵) (كه در ژاپن به آن كانون (۳۶) میگویند) معرفی شده است.
ب) بودا یگانه نبود و سالكان بودایی كه بودیسَتوَهْ میشوند، میتوانند بودا گردند. (گفتنی است كه در گذشته چندین بودا (علاوه بر شاكیامونی) وجود داشته است كه معروفترین آنها مَهاویروچَنَه (۳۷) و اَمیتابَه (۳۸) بودند. اَمیتابَه به خاطر بهشت غربی (۳۹) یا پاك بوم (۴۰) خود، معروفیت دارد؛ در آنجا، پیروان او هر كدام كه او را ملاقات نموده و برای زاده شدن، كمك میطلبیدند، موفق میشدند كه از رنج رهایی یافته و آزادی متعالی را تمرین نمایند. در ژاپن اَمیتابَه به نام آمیدا (۴۱) و مَهاویروچَنَه نیز به نام داینیچی (۴۲) خوانده میشود. اكثر مجسمههای معروف بودا در ژاپن، شاكیامونی نیستند؛ مثلاً مجسمه عظیم موجود در فضای آزاد در شهر كاماكورا، (۴۳) به آمیدا تعلق دارد و پیكرهی عظیم معبد تودای جی (۴۴) در شهر نارا - كه عظیمترین ساختمان چوبی جهان است- به نام بودای دیگری است مشهور به وَیروچَنَه).ج) نیروانه و سنسارَهْ دیگر فرقی با یكدیگر ندارند. سنسارَهْ و نیروانه در واقع نه یكی هستند و نه متفاوتاند. نه هر دو یكی هستند و نه هر دو متفاوت میباشند. این نگرش باعث شده است كه بودیسم در سرزمین چین، بیشتر به ذائقهها خوش بیاید؛ جایی كه به خاطر نفوذ اندیشه كنفوسیوسی، هرگز نفی متافیزیك و رهبانیت (۴۵) بودایی را برنتابید.
در واقع مكتبهای بودیسم چینی در این زمینه به طور كاملاً متمایز رشد كرد. مكتب تیأنتای (۴۶) (كه در ژاپن تندایی (۴۷) خوانده میشود) و مكتب چان (۴۸) (كه سئون (۴۹) در كره، تیین (۵۰) در ویتنام و ذن (۵۱) در ژاپن خوانده میشوند) پا گرفتند. برای این مكاتب، سنساره و نیروانه عملاً یكساناند؛ به گونهای كه روشنبینی و نیروانه جهان را - به جای آنكه حذفش نمایند - دگرگون ساختند. در اینجا پارادوكس متافیزیكِ بودیسمِ چینی میتواند مشابه پارادوكسِ آموزههایِ بومیِ مكتبِ فلسفیِ دائوئیزمِ (۵۲) چینی، به خوبی فهمیده شود. (C George.Boeree, ۲۰۰۲)
▪ تمایزات فلسفی دو طریقت عمده بودایی
مكاتب فلسفی «تِرَهْوادَهْ» واقعیت وجود انسان را مركب از تركیبات گذران عناصر ناپایدار اسكَنْدَهْ میدانستند و واقعیت عینی و ذهنی جهان را میپذیرفتند. ولیكن مكاتب فلسفی «مهایانه» چون مكتب «مادیمیكه» و «ویگیانَهوَدَهْ» به این نتیجه رسیدند كه نه فقط «خود» یعنی «واقعیت ثابتی» وجود ندارد بلكه واقعیتهای عینی نیز به همانسان غیرحقیقیاند و به منزلهی خلائی بیش نیستند.
فرضیهی نه - خود a) - (anatt كه در مكاتب فلسفی «تِرَهْوادَهْ» هم وجود داشت، در «مهایانه» مبدل به تهیبودن عالمگیر و جهانی شد و بالنتیجه فرضیهی تهیبودن عناصری كه در تركیبات موجودات گردهم میآیند و نیز اعتقاد اینكه «آتمن» هم تهیّتی بیش نیست، جایگزین فرضیهی «عدم جوهر ثابت» آیین «تِرَهْوادَهْ» گردید و بدینوسیله «مهایانه» شالودهی فلسفهی جدیدی را میریخت كه به موجب آن نه فقط «اصل ثابتی» (آتمن) وجود ندارد بلكه كلیهی اشیاء تهیّت (شُونْیَتا) هستند و عالمِ و معلوم، پدیدههایی بیبود هستند.
▪ كتابهای مقدس مهایانه (سوترهها)
كتابهای مقدس مهایانه را «سوترَه» (۵۳) میخوانند یعنی «رشتههای راهنما». به خلاف «سوتّه»های پالی هینهیانی- «گفتارهایی» كه به ندرت بیش از بیست صفحهی چاپی میشوند- بسیاری از سوترههای مهایانه به صدها صفحه میرسد. معلوم نیست كه چه كسانی این سوترهها را نوشتهاند.
با معیارهای درونی میتوان دو گروه اصلی در ادبیات سوترهای تشخیص داد. یك گروه متنهای نیایشیاند كه بوداشناسی و تعلیم بُدیستوه، مركز معنوی آنهاست. این متنها از خواننده صمیمیت و ایمان به بودایان را میطلبد و خاستگاهشان بخش شمالی هند است. سوترههای فلسفی به گروه دوم تعلق دارند.
پِرَگیاپارمیتا (یا پرگیاپارمیتا) یكی از سوترههای معروف مهایانه است كه مركب از چهل كتاب یا چهل سوره است. (۵۴) دربارهی مقام این سورهها همین اندازه كافی است بگوییم كه مكتب مادْیَمیكه شكل منظمشدهی نظریهی «تُهیّت»ِ سورههای پرَگیاپارَمیتا است. دربارهی ناگارجوُنه، بنیادگذار مكتب مادْیَمیكه، گفته میشود كه او پرَگیاپارَمیتاشاسترهی بزرگ را كه شرحی بر پرَگیاپارَمیتا است، نوشته است. در آثار چینی آمده است كه ناگارجُونه پرَگیاپارَمیتاست. با سورههای پرَگیاپارَمیتادورهی نوی در آیین بودا آغاز میشود، كه غالباً در كتابهای غربی از آن به «فراشناخت نو» یاد میكنند. این سورهها با مفهوم «تُهیّت»ِ خود تحول شگرفی در فلسفه و دین بودایی پدید آوردند. در آیین كهنتر بودایی واقعیت جوهر یا روان انكار شده بود، اما واقعیت دَرْمَهها، یعنی دَرْمَههای مستقل و تك، به طور جزمی اثبات شده بود. در دورهی جدید، این واقعیتِ دَرْمَه نیز انكار شد. سورههای پرَگیاپارَمیتا مدعی است كه تعلیمات عمیقتر بودا را روشنشدگی میكند و در شمار نوآوری و بدعت نیست. در اینجا چهارده نگفتنیِ بودا تعبیری پرمعنا پیدا میكند. مایهی اصلی این سورهها همان گفت و گوی بودا است.
ساخته و پرداخته شدن سورههای پرَگیاپارَمیتا در حدود هزار سال به درازا كشید، كه میتوان آن را به چهار دوره تقسیم كرد. دوره نخست مربوط است به ۱۰۰ قبل از میلاد كه ساخت و پرداخت یك متن بنیادی (تا ۱۰۰ میلادی)، به انجام رسید. در دوره نخست، كهنترین متن فراهم آمده است. كهنترین متن پرَگیاپارَمیتا در ۸۰۰۰ قطعه شعر، و سی و دو دفتر ساخته شده و بیشتر سورههای این دوره اگرچه به نثراند، اما به شمارهی شعرهایی كه در آنها آمده نامگذاری شدهاند. تاریخ برخی از قسمتهای این پرَگیاپارَمیتای اصلی احتمالاً به ۱۰۰ قم میرسد. بخشهای دیگری بعدها به آن افزوده شدهاند.
در حدود آغاز عصر مسیحی، پرَگیاپارَمیتای بنیادی به یك پرَگیاپارَمیتای بزرگتر تحول یافت. امروزه این پرَگیاپارَمیتای بزرگ به شكل سه متن متفاوت درآمده است، یعنی پرَگیاپارَمیتا در ۰۰۰/۱۰۰ قطعه (شَتَه - ساهَسریكا)، پرَگیاپارَمیتا در ۱۸۰۰۰ قطعه (اَشتَه دَشَه ساهَسریكا)، و پرَگیاپارَمیتادر ۲۵۰۰۰ قطعه. (۵۵)
● طریقت وَجْرَهْیانَهْ
▪ تاریخ و جغرافیای وَجْرَهْیانَهْ (۵۶)
مناطقی كه این فرقه بودایی در آن گسترش یافته است عبارتاند از: تبت و مغولستان. در تبت، بودیسمِ كاملاً متمایزی كهمعمولاً لامائیسم (۵۷) خواندهمیشود، رواجدارد. (این ناماز زمانی باب شد كه راهبان را لاما خطاب كردند)
بنابر اظهارنظر رابرت ا.هیوم، دین بودایی در تبت، تركیب كاملاً معینی از دین بومی بُن (۵۸) و بودیسم مهایانهست. این تركیب حاصله همانا دین لاما نامیده میشود. هیوم معتقد است كه خود دین بن نیز احتمالاً تركیبی است از دین ابتدایی قوم تبت و آیین دائو. (۵۹) (هیوم، ۱۳۶۹، ص ۱۱۷).
دالایی لامایِ فعلی، كه رهبر مورد پرستش تبت بوده و در زمان اشغال تبت توسط جمهوری خلق چین، از این كشور گریخت، در ادامه روندی است كه گفته میشود تجسّد جانشینهای بودیسَتوَهْ در «اَوَلوكیتَشوَرَه» میباشد. دالایی لامای كنونی، یك رهبر روحانی كاریزماتیك است كه در سال ۱۹۵۷ از تبت گریخت و به هند پناهنده شد. با وجود اینكه فرقه وَجْرَهْیانَهْ اساساً قرائتی خرافاتی از بودیسم نخستین است، با این حال، به خاطر همین روحیه كاریزماتیك دالایی لاماست كه بودیسم وَجْرَهْیانَهْ در آمریكا مورد توجه قرار گرفته است. (۶۰) احتمالاً در تبلیغ به نفع دالای لامای كنونی، عوامل سیاسی در ارتباط با مناسبات غرب با چین كمونیست بیتأثیر نبوده است.
بودیسمِ وَجْرَهْیانَهْ همچنین وارد قلمرو چین، ژاپن و... گردید و مكاتب اسرارآمیزی، مانند مكتب ژاپنی شینگون، (۶۱) در تأثیرپذیری از بودیسمِ وَجْرَهْیانَهْ پدیدار شدند. معبد عظیم بوروبوُدوُر (۶۲) در جزیره جاوه، بازمانده دوران رواجِ بودیسمِ وَجْرَهْیانَهْ در اندونزی است (۸۰۰ میلادی). گفتنی است كه با رواج اسلام در اندونزی، وَجْرَهْیانَهْ در این كشور تقریباً، به طور كامل برچیده شد.
▪ آموزههای وَجْرَهْیانَهْ
بودیسمِ وَجْرَهْیانَهْ، عبارت است از بودیسم تانتریك. (۶۳) كه معمولاً به معنی بودیسم اسرارآمیز به كار میرود، وَجْرَه (كه در ژاپنی كونگو (۶۴) نامیده میشود) در اصل به معنی آذرخش ایندرَه (۶۵) است. این واژه در كلمه وَجْرَهْیانَهْ، نماد قدرت جادویی تانتریسم (۶۶) میباشد. تانتریكِ جادویی، از طریق مَنْدَلَه، (۶۷) اشكال مقدس، مانتراها، (۶۸) اوراد مقدس برای ازبَركردن (كه یكی از معروفترین آنها عبارت است از: «اُم. مانی پَدْمَهْ هومْ» میباشد كه به معنی جواهرات در نیلوفر آبی است)، مودرهها (۶۹) و ایما و اشارههای مقدس میتواند كارگر افتد. ادعا میشود كه این تانتریك جادویی میتواند كاركرد شگفتانگیزی داشته باشد یا میتواند برای دستیابی به آزادی و علاوه بر این (یا به طور جداگانه) برای تمرینهای ارزشمند مورد استفاده قرار گیرد.
درست به همان اندازه كه تانتریسم هندی، درباره قدرت جادوییِ ربالنوعهایی نظیر كالی (۷۰) بحث میكند، وَجْرَهْیانَهْ بر روی شخصیت زنان، تأكید میورزد. وَجْرَهْیانَهْ برای بودیسَتوَهْهای زن، به اندازه بودیسَتوَهْهای مرد، احترام قائل است. در حالی كه در سایر فرقههای بودایی، بودا به پعنوان یك مرد، مورد تقدیس میباشد، بودیسم تبتی، در كنار هر بودای مرد، یك بودای زن را به صورت قرینه قرار میدهد. همچون: تارای سبز (۷۱) ، تارای سفید (۷۲) و ماماكی (۷۳) كه به دفعات به دنیا میآیند تا برای رستگاری مردم، اقدام كنند.
نمادهای وَجْرَهْیانَهْ در مورد جنس مذكر و مؤنث، یكسان است؛ مثلاً وَجْرَهمَنْدَلَه (۷۴) (یا همان جواهر پیش گفته)، قرینه مَنْدَلوی زِهدان (۷۵) (یا همان نیلوفر آبی پیش گفته) است. البته مقصود وَجْرَهْیانَهْ از وحدتِ جنسیِ واقعیِ مذكر فیزیكی (وَجْرَهْ) و مؤنثِ فیزیكی (زِهدان) به عنوان بخشی از تانتریسیم آن، دارای ابهام و تیرگی است. (۷۶) (Kelly. L.Ross, ۱۹۹۹)
پینوشتها
۱. این تفاوت شبیه است به آنچه سعدی در قطعهی معروف زیر اشاره میكند كه تفاوت صاحبدلی كه از خانقاه به مدرسه آمد، در این است كه: گفت این گلیم خویش به در میبرد ز آب وان سعی میكند كه بگیرد غریق را
۲. ناس، جان، تاریخ جامع ادیان، ترجمه علی اصغر حكمت (چاپ هفتم)، تهران، انتشارات علمی و فرهنگی، ۱۳۷۴، صص ۲۲۴-۲۳۰.
۳. Tripitaka یا Ti-Pitaka به معنی سه سبد و همانطور كه در بخش پیش اشاره شد، نامی است كه برای سه بخش كانون پالی گذاردهاند: سبد روش یا وینیَه پیتَكه (Vinay Pitaka) ، سبد گفتارها یا سوتَهپیتَكه (Sutta- Pitaka) و سبد فلسفه یا اَبیدَرمَهپیتَكه (Abhidbamma Pitaka) . گفتنی است كه سبد سوم كانون پالی، مركب از تفسیر تحلیلی بر فلسفه و روانشناسی بودایی است (سوزوكی، پیشین، ص ۲۰)
۴. مولانا جلالالدین محمد رومی به بلخ، علاقه وافری داشت. او درباره بلخ چنین میسراید:
این بخارا، منبع دانش بود پس بخارایی است هر كاتش بود
ای بخارا! دانش افزا بودهای لیك از من عقل و دین بربودهای
۵. رواج فرهنگ بودایی در شمال شرق ایران در قرون نخستین هجری، دلایل سیاسی داشته است. زیرا پس از پیروزی اعراب بر ایرانیان در عصر عمر، جبههی جنگ ایران و عرب از غرب كشور به شمال شرقی كشیده شد. دهقانان خراسان و تخارستان به كمك تركان و تورانیان و با حمایت دولت چین، پیروز (فرزند یزدگرد سوم آخرین پادشاه ساسانی) را به پادشاهی برداشتند و در برابر تازیان در فتح خراسان و فرا رود ایستادگی كردند. حتی پس از پناهندگی پیروز به چین در ۵۵ هجری، پسر او با نام نرسه با كمك چین در اطراف تخارستان علیه اعراب فعالیت داشت. مسلم است كه در این اوضاع و احوال، بازماندگان ساسانی چندان به كیش زرتشتی تكیه نداشتهاند و بلكه برای جلب حمایت دولت چین و بوداییان تخارستان بیشتر به كیش بودایی متوجه بودهاند. نگ: امین، سیّدحسن، پیشین، ص ۱۲۵.
۶. كتاب تریپیتَكَهْ (یا كتاب قانون مكتب هینَهْیانَهْ) به روایت آقای پاشایی از ۳ قسمت اصلی (اَبی در مه پیتَكه، سوتّه پیتكه، وِنیَه پیتكه) تشكیل شده كه اَبی در مه از ۷ قسمت و سوتّه از ۵ قسمت تشكیل گردیده است. وینیَه نیز از ۳ قسمت اصلیتر (پری واره، كَنْدَ كه و سوتّه وِبَنْگَهْ) تشكیل یافته كه كَنْدكَهْ از دو زیر بخش وسوتّه وِبنگه نیز از دو زیربخش (بِكونی وِبَنْگَهْ و مها وِبنگَهْ) فراهم آمده است. سوتّه كه خود به ۵ زیربخش منقسم است، یكی از آن زیربخشها خود به ۱۵ بخش جزئیتر تقسیم میگردد. به این ترتیب بنابه روایت استاد پاشایی تریپیتَكَهْ از حدود ۳۱ بخش فرعی تشكیل گردیده است (شمای زیر) از سوی دیگر بنابه روایت رابرت هیوم، تریپیتَكَهْ از ۲۹ بخش فرعی فراهم آمده است، كه طول هر یك از آنها از ۱۰ صفحه تا ۱۸۳۹ صفحه است. (نگاه كنید به: پاشایی، ع، بودا، تهران و هیوم، ادیان زنده جهان، ترجمه: عبدالرحیم گواهی، تهران، دفتر نشر فرهنگ اسلامی، ۱۳۶۹، ص ۱۱۳). تقسیمبندی متون كانون پالی - تریپیتَكَهْ به روایت استاد عسگری پاشایی به شرح زیر است:
تقسیمبندی متون كانونپالی - تریپیتَكَهْ
تریپیتَكَهْ
C . اَبی دَمَّهْ - پیتكَه B . سوتّه - پیتَكَه A . وینیه - پیتكَه
(هفت كتاب) (پنج مجموعه)
۱- ذَمَّه - سَنْگَنی پَریوارَه كَنْدَكَه سُوتَّه - وِبَنْگَه
۲- وِبَنْگَه
۳- داتُوكَتا مَهاوَگَّه چُولَه وَگَّه
۴- پُوگَّله - پَنْیتَی
۵- كَتاوَتُّو بِكُونی - وِبَنگه مَهاوِبَنگه
۶- یَمَكَه
۷- پَتّانَه
دیگه - نِكایَه مجمَه - نِكایَه سَمْیُوتَّه - نِكایه اَنْگُوتَّرَه - نكایه *كُودَّكَه - نیكایه تِیرَه - گاتا پیتَه - وَتُّو وِمانَه - وَتَّو سُوتّه - نِپاتَه اِتی وُوتَّكَه اُودانَه ذَمَّهپَدَه كُودَّكَه - نِپاتَه
۷ ۷ ۶ ۵ ۴ ۳ ۲ ۱
تِیری - گاتا جاتَكِّه نِدّیْسَه پَتیسَمْبِهدا اَپَدانَه بُدَّوَمْسَه چَرِیا - پیتكَه
۹ ۱۰ ۱۱ ۱۲ ۱۳ ۱۴ ۱۵
۷. این واژه دوبار در كتاب به كار رفته و بنابراین بعید نیست كه به همین دلیل عنوان كتاب دَمَه پده انتخاب گردیده است (پاشایی، عسگری، ۱۳۸۰، ص ۱۵).
۸. Sutra به معنای سوره و گفتار
۹. میگویند كه ۴۲۳ شعر مورد اشاره در ۳۰۰ موقف مختلف از سوی بودا سروده شده كه همگی در دَمَهپَدَه منعكس میباشد. (نگ: ع. پاشایی، راه آیین، تهران، نگاه معاصر، ۱۳۸۰، ص ۱۴).
۱۰. ع. پاشایی. همان. صص ۹۳-۹۰
۱۱. ناكامورا مینویسد: «در گردهمایی راجگهه دو دسته از رهبانان شركت داشتند، محافظهكاران كه سراسر وینیَه را میپذیرفتند، و پیشروان كه همه بندهای وینیَه را بیچون و چرا نمیدانستند. گروه نخست را كاشیپه رهبری میكرد، و نماینده گروه دوم آننده بود. سپس در گردهمایی ویشالی (Vaishجli) ده مورد سازمانی به برخورد سخت این دو دسته انجامید و از همینرو این آیین به دو دسته تراوادین و پیروان مهاسنگهیكه، بخش شدند. آیین بودایی از دوران نخست تحت تأثیر عوامل بومی رشد كرد و در هر مكانی از آن عوامل رنگ پذیرفت. همین رنگپذیری به تشكیل فرقههای گوناگون كمك كرد. این برداشت را میتوان با بررسی رسالههای این گروهها نشان داد. در گروه تِرَهْوادَهْ نزدیك به بیست فرقه شناختهاند. (آشتیانی، جلالالدین، ۱۳۷۷، ص ۱۰۰)
۱۲. Vajji
a/Yasa - s َ ۱۳. Ya
soka َ a - al - ۱۴. K
۱۵. اكیرا مینویسد: صد سال پس از مرگ بودا گردهمایی (Sangiti) بزرگی در وَیشالی برای رسیدگی به لغزشهای رهبانان تشكیل شد، كه آن را سنگیتی هفتصد شیوخ نامیدند. از جمله پرسشهای مورد گفتگو چنین بود (لغزشهای رهبانان):
۱- نمك را در شاخ حیوانی ریختهاند، كه سرپیچی از دستور انباركردن خوراك است.
۲- آنگاه كه سایه روی ساعت (خورشیدی) دو انگشت از نیمروز گذشته، غذا خوردهاند، كه سرپیچی از دستور است.
۳- پس از غذا خوردن به دهكده دیگر رفته و در یك روز دوبار غذا خوردهاند، كه سرپیچی از دستور است.
۴- آب پنیر را پس از نوشیدن شیر نوشیدهاند، كه سرپیچی از دستور است.
۵- بوریای حاشیهدار به كار بردهاند، كه سرپیچی از دستور است.
۶- چند گردهمایی دو هفته یك بار، در یك سیما (Simج) انجام دادهاند، كه سرپیچی از دستور است.
این گردهمایی را همچنین انجمن بررسی ونییَهْ (Vinaya Sangiti) مینامیدند در این انجمن كشمكشها بالا گرفت و موجب جدایی بزرگ در آیین بودا شد (ظاهراً پرسشهای بسیار مهمی مورد گفتگو بوده!) و دو مكتب كلی یكی به نام مَهاسنگهیكه (Mahجsanghika) انجمن بزرگ كه به تفسیرهای آزاد پایبند بودند، و دیگری مكتب شیوخ (Sthaviravجda) كه محافظهكار بودند، پدید آمد. در كنار این دو مكتب، گروههای دیگری هم سازمان یافتند. در رسالهای از استادی به نام مَهادِوَه (Mahجdeva) وابسته به سنّت شمالی، انگیزه این جدایی چیز دیگری بیان شده است و آن هم رأی نبودن درباره پایگاه ارهت است كه از دیدگاه پیروان نخستین بودا لغزشناپذیر بود ولی مهاسنگهیكه با آن گروه همآوا نبود. پرسشهای پنجگانه كه مَهادِوَه درمیان میگذارد چنین است:
۱- آیا ممكن است ارهت هم تحریك شهوانی شود.
۲- امكان نادانی برای ارهت هم وجود دارد.
۳- ارهت هم ممكن است شك كند.
۴- آیا امكان دارد ارهت به یاری دیگری تنویر شود.
۵- آیا ارهت راه را با یك ندای شگفتزدگی به پایان رسانده است. (آشتیانی، ۱۳۷۷، ص ۱۰۲)
كُنسه پس از بیان گردهمایی وَیشالی مینویسد: «پیروان حكمت كهنی برای پابرجایی دهرمه تنها برگزیدگان یا ارهتها را سزاوار میپنداشتند، ولی پیروان مهاسنگهیكه افزون بر ارهتها، رهبانان و سرمایهداران و مالكین و مردم را نیز شایسته پیوستن به انجمن میدانستند. مبنای جدایی این دو گروه را نخست پرسشهای پنجگانه رهبانی به نام مَهادِوَه گزارش دادهاند كه ارهت را در شمار لغزشناپذیران نمیدانست و گذشته بر این باور داشت كه ارهتها شبها انزال منی دارند و این نشان میدهد كه هنوز بر شهوت خود چیره نشدهاند و مارَ میتواند آنها را گمراه سازد. ارهتها همهدان نیستند و هنوز جهل را نابود نساختهاند، ارهتها ممكن است برای تنویر نیاز به دیگران داشته باشند و از دیگران بیاموزند و نادانی ممكن است در آنان شك به وجود آورد. پیروان حكمت كهن از این سخنان چنان خشمگین شدند كه او را تاجرزاده نابكاری خواندند كه با مادرش زنا كرده و پدرش را مسموم و سپس مادر خود را كشته است. او كشنده بسیاری از ارهتها نیز میباشد. این نابكار پس از این تبهكاریهای شرمآور ترك خانه كرده و خود را در شمار رهبانان درآورده است و اكنون با درمیان گذاشتن این پرسشها میكوشد در آیین بودا شكاف وارد سازد». (بنگرید به: آشتیانی، جلالالدین، عرفان بودیسم، تهران، انتشار، ۱۳۷۷، ص ۱۰۴).
ataliputra/Patatiputta - ۱۶. P
۱۷. Mahindra/Mahinda
۱۸. Sangamitta
alardhar - ۱۹. J
۲۰. نام این زائر را به شكلهای گوناگون خواندهاند، چون یوان جوان، و مانند آن. . Yuan Chwang
۲۱. ارابهی بزرگ هم گفتهاند. ana - ay - . Mah
۲۲. ارابهی كوچك هم گفتهاند. ana - . Hi¨nay
۲۳. Kumara Jiva
۲۴. Budba babhadra
۲۵. Fa- Hsein
۲۶. Fa- Xian
۲۷. Hsuan - Tesang
۲۸. Xuan Zang
۲۹. تسانگ به منظور زیارت دندان بودا به جلالآباد افغانستان كنونی رفت ولی آن را در آنجا نیافت. وی از وجود یكصد صومعه بودایی و سه هزار راهب كه همگی پیرو طریقهی هینَهْیانَهْ بودهاند، خبر میدهد. ر.ك: امین سیّدحسن، بازتاب اسطوره بودا در ایران و اسلام، تهران: میركسری۰۳۹;، ۱۳۷۸، به نقل از:
Translated by J.Taka Kusa, Delhi, ۱۸۹۶. A Record of the Buddhist Religion, tsing,
۳۰. Malay
۳۱. Chandra Gupta II
۳۲. Budhisattva
۳۳. Avalokiteshvara
۳۴. Goddess of Mercy
۳۵. Kwan - Yin
۳۶. Kannon
۳۷. Maha Vairo Cana
۳۸. Amitabha
۳۹. Western Paradise
۴۰. Pure Land
۴۱. Amida
۴۲. Dainichi
۴۳. Kamakura
۴۴. Todaiji
۴۵. Monclsticism
۴۶. Tien - Tai
۴۷. Tendai
۴۸. Chan
۴۹. Seon
۵۰. Enlightenment
۵۱. مكتب ذن در ژاپن به دو شاخه رینزای ذن و سوتوذن تقسیم میشود.
۵۲. Taoism
۵۳. utra - s به پالی sutta .
۵۴. بخشهایی از پِرَگیاپارمیتا توسط استاد عسگری پاشایی به فارسی برگردان شده است. نگاه كنید به: عسگری پاشایی، فراسوی فرزانگی، تهران، نگاه معاصر، ۱۳۸۰.
۵۵. ع. پاشایی، فراسوی فرزانگی، صص ۴۷ - ۴۰
۵۶. Vafrayana
۵۷. Lamaism
۵۸. Bon
۵۹. Taoism
۶۰. نگاه كنید به: هوكینز، بردلی، آیین بودا، ترجمه محمدرضا بدیعی، تهران، امیركبیر، ۱۳۸۰، ص ۱۴۶
۶۱. Shingon
۶۲. Borobudur
۶۳. Tantric
۶۴. Kongo
۶۵. Indra
۶۶. Tantrism
۶۷. Mandala
۶۸. Mantras
۶۹. Mudras
۷۰. Kali
۷۱. Green Tara
۷۲. White Tara
۷۳. Mamaki
۷۴. Vafra Mandala
۷۵. Womb Mandala
۷۶. See: Kelly. L. Ross. Ph.D, http:// www. friesian. com/ buddhism. htm. p. ۸۹
۱. این تفاوت شبیه است به آنچه سعدی در قطعهی معروف زیر اشاره میكند كه تفاوت صاحبدلی كه از خانقاه به مدرسه آمد، در این است كه: گفت این گلیم خویش به در میبرد ز آب وان سعی میكند كه بگیرد غریق را
۲. ناس، جان، تاریخ جامع ادیان، ترجمه علی اصغر حكمت (چاپ هفتم)، تهران، انتشارات علمی و فرهنگی، ۱۳۷۴، صص ۲۲۴-۲۳۰.
۳. Tripitaka یا Ti-Pitaka به معنی سه سبد و همانطور كه در بخش پیش اشاره شد، نامی است كه برای سه بخش كانون پالی گذاردهاند: سبد روش یا وینیَه پیتَكه (Vinay Pitaka) ، سبد گفتارها یا سوتَهپیتَكه (Sutta- Pitaka) و سبد فلسفه یا اَبیدَرمَهپیتَكه (Abhidbamma Pitaka) . گفتنی است كه سبد سوم كانون پالی، مركب از تفسیر تحلیلی بر فلسفه و روانشناسی بودایی است (سوزوكی، پیشین، ص ۲۰)
۴. مولانا جلالالدین محمد رومی به بلخ، علاقه وافری داشت. او درباره بلخ چنین میسراید:
این بخارا، منبع دانش بود پس بخارایی است هر كاتش بود
ای بخارا! دانش افزا بودهای لیك از من عقل و دین بربودهای
۵. رواج فرهنگ بودایی در شمال شرق ایران در قرون نخستین هجری، دلایل سیاسی داشته است. زیرا پس از پیروزی اعراب بر ایرانیان در عصر عمر، جبههی جنگ ایران و عرب از غرب كشور به شمال شرقی كشیده شد. دهقانان خراسان و تخارستان به كمك تركان و تورانیان و با حمایت دولت چین، پیروز (فرزند یزدگرد سوم آخرین پادشاه ساسانی) را به پادشاهی برداشتند و در برابر تازیان در فتح خراسان و فرا رود ایستادگی كردند. حتی پس از پناهندگی پیروز به چین در ۵۵ هجری، پسر او با نام نرسه با كمك چین در اطراف تخارستان علیه اعراب فعالیت داشت. مسلم است كه در این اوضاع و احوال، بازماندگان ساسانی چندان به كیش زرتشتی تكیه نداشتهاند و بلكه برای جلب حمایت دولت چین و بوداییان تخارستان بیشتر به كیش بودایی متوجه بودهاند. نگ: امین، سیّدحسن، پیشین، ص ۱۲۵.
۶. كتاب تریپیتَكَهْ (یا كتاب قانون مكتب هینَهْیانَهْ) به روایت آقای پاشایی از ۳ قسمت اصلی (اَبی در مه پیتَكه، سوتّه پیتكه، وِنیَه پیتكه) تشكیل شده كه اَبی در مه از ۷ قسمت و سوتّه از ۵ قسمت تشكیل گردیده است. وینیَه نیز از ۳ قسمت اصلیتر (پری واره، كَنْدَ كه و سوتّه وِبَنْگَهْ) تشكیل یافته كه كَنْدكَهْ از دو زیر بخش وسوتّه وِبنگه نیز از دو زیربخش (بِكونی وِبَنْگَهْ و مها وِبنگَهْ) فراهم آمده است. سوتّه كه خود به ۵ زیربخش منقسم است، یكی از آن زیربخشها خود به ۱۵ بخش جزئیتر تقسیم میگردد. به این ترتیب بنابه روایت استاد پاشایی تریپیتَكَهْ از حدود ۳۱ بخش فرعی تشكیل گردیده است (شمای زیر) از سوی دیگر بنابه روایت رابرت هیوم، تریپیتَكَهْ از ۲۹ بخش فرعی فراهم آمده است، كه طول هر یك از آنها از ۱۰ صفحه تا ۱۸۳۹ صفحه است. (نگاه كنید به: پاشایی، ع، بودا، تهران و هیوم، ادیان زنده جهان، ترجمه: عبدالرحیم گواهی، تهران، دفتر نشر فرهنگ اسلامی، ۱۳۶۹، ص ۱۱۳). تقسیمبندی متون كانون پالی - تریپیتَكَهْ به روایت استاد عسگری پاشایی به شرح زیر است:
تقسیمبندی متون كانونپالی - تریپیتَكَهْ
تریپیتَكَهْ
C . اَبی دَمَّهْ - پیتكَه B . سوتّه - پیتَكَه A . وینیه - پیتكَه
(هفت كتاب) (پنج مجموعه)
۱- ذَمَّه - سَنْگَنی پَریوارَه كَنْدَكَه سُوتَّه - وِبَنْگَه
۲- وِبَنْگَه
۳- داتُوكَتا مَهاوَگَّه چُولَه وَگَّه
۴- پُوگَّله - پَنْیتَی
۵- كَتاوَتُّو بِكُونی - وِبَنگه مَهاوِبَنگه
۶- یَمَكَه
۷- پَتّانَه
دیگه - نِكایَه مجمَه - نِكایَه سَمْیُوتَّه - نِكایه اَنْگُوتَّرَه - نكایه *كُودَّكَه - نیكایه تِیرَه - گاتا پیتَه - وَتُّو وِمانَه - وَتَّو سُوتّه - نِپاتَه اِتی وُوتَّكَه اُودانَه ذَمَّهپَدَه كُودَّكَه - نِپاتَه
۷ ۷ ۶ ۵ ۴ ۳ ۲ ۱
تِیری - گاتا جاتَكِّه نِدّیْسَه پَتیسَمْبِهدا اَپَدانَه بُدَّوَمْسَه چَرِیا - پیتكَه
۹ ۱۰ ۱۱ ۱۲ ۱۳ ۱۴ ۱۵
۷. این واژه دوبار در كتاب به كار رفته و بنابراین بعید نیست كه به همین دلیل عنوان كتاب دَمَه پده انتخاب گردیده است (پاشایی، عسگری، ۱۳۸۰، ص ۱۵).
۸. Sutra به معنای سوره و گفتار
۹. میگویند كه ۴۲۳ شعر مورد اشاره در ۳۰۰ موقف مختلف از سوی بودا سروده شده كه همگی در دَمَهپَدَه منعكس میباشد. (نگ: ع. پاشایی، راه آیین، تهران، نگاه معاصر، ۱۳۸۰، ص ۱۴).
۱۰. ع. پاشایی. همان. صص ۹۳-۹۰
۱۱. ناكامورا مینویسد: «در گردهمایی راجگهه دو دسته از رهبانان شركت داشتند، محافظهكاران كه سراسر وینیَه را میپذیرفتند، و پیشروان كه همه بندهای وینیَه را بیچون و چرا نمیدانستند. گروه نخست را كاشیپه رهبری میكرد، و نماینده گروه دوم آننده بود. سپس در گردهمایی ویشالی (Vaishجli) ده مورد سازمانی به برخورد سخت این دو دسته انجامید و از همینرو این آیین به دو دسته تراوادین و پیروان مهاسنگهیكه، بخش شدند. آیین بودایی از دوران نخست تحت تأثیر عوامل بومی رشد كرد و در هر مكانی از آن عوامل رنگ پذیرفت. همین رنگپذیری به تشكیل فرقههای گوناگون كمك كرد. این برداشت را میتوان با بررسی رسالههای این گروهها نشان داد. در گروه تِرَهْوادَهْ نزدیك به بیست فرقه شناختهاند. (آشتیانی، جلالالدین، ۱۳۷۷، ص ۱۰۰)
۱۲. Vajji
a/Yasa - s َ ۱۳. Ya
soka َ a - al - ۱۴. K
۱۵. اكیرا مینویسد: صد سال پس از مرگ بودا گردهمایی (Sangiti) بزرگی در وَیشالی برای رسیدگی به لغزشهای رهبانان تشكیل شد، كه آن را سنگیتی هفتصد شیوخ نامیدند. از جمله پرسشهای مورد گفتگو چنین بود (لغزشهای رهبانان):
۱- نمك را در شاخ حیوانی ریختهاند، كه سرپیچی از دستور انباركردن خوراك است.
۲- آنگاه كه سایه روی ساعت (خورشیدی) دو انگشت از نیمروز گذشته، غذا خوردهاند، كه سرپیچی از دستور است.
۳- پس از غذا خوردن به دهكده دیگر رفته و در یك روز دوبار غذا خوردهاند، كه سرپیچی از دستور است.
۴- آب پنیر را پس از نوشیدن شیر نوشیدهاند، كه سرپیچی از دستور است.
۵- بوریای حاشیهدار به كار بردهاند، كه سرپیچی از دستور است.
۶- چند گردهمایی دو هفته یك بار، در یك سیما (Simج) انجام دادهاند، كه سرپیچی از دستور است.
این گردهمایی را همچنین انجمن بررسی ونییَهْ (Vinaya Sangiti) مینامیدند در این انجمن كشمكشها بالا گرفت و موجب جدایی بزرگ در آیین بودا شد (ظاهراً پرسشهای بسیار مهمی مورد گفتگو بوده!) و دو مكتب كلی یكی به نام مَهاسنگهیكه (Mahجsanghika) انجمن بزرگ كه به تفسیرهای آزاد پایبند بودند، و دیگری مكتب شیوخ (Sthaviravجda) كه محافظهكار بودند، پدید آمد. در كنار این دو مكتب، گروههای دیگری هم سازمان یافتند. در رسالهای از استادی به نام مَهادِوَه (Mahجdeva) وابسته به سنّت شمالی، انگیزه این جدایی چیز دیگری بیان شده است و آن هم رأی نبودن درباره پایگاه ارهت است كه از دیدگاه پیروان نخستین بودا لغزشناپذیر بود ولی مهاسنگهیكه با آن گروه همآوا نبود. پرسشهای پنجگانه كه مَهادِوَه درمیان میگذارد چنین است:
۱- آیا ممكن است ارهت هم تحریك شهوانی شود.
۲- امكان نادانی برای ارهت هم وجود دارد.
۳- ارهت هم ممكن است شك كند.
۴- آیا امكان دارد ارهت به یاری دیگری تنویر شود.
۵- آیا ارهت راه را با یك ندای شگفتزدگی به پایان رسانده است. (آشتیانی، ۱۳۷۷، ص ۱۰۲)
كُنسه پس از بیان گردهمایی وَیشالی مینویسد: «پیروان حكمت كهنی برای پابرجایی دهرمه تنها برگزیدگان یا ارهتها را سزاوار میپنداشتند، ولی پیروان مهاسنگهیكه افزون بر ارهتها، رهبانان و سرمایهداران و مالكین و مردم را نیز شایسته پیوستن به انجمن میدانستند. مبنای جدایی این دو گروه را نخست پرسشهای پنجگانه رهبانی به نام مَهادِوَه گزارش دادهاند كه ارهت را در شمار لغزشناپذیران نمیدانست و گذشته بر این باور داشت كه ارهتها شبها انزال منی دارند و این نشان میدهد كه هنوز بر شهوت خود چیره نشدهاند و مارَ میتواند آنها را گمراه سازد. ارهتها همهدان نیستند و هنوز جهل را نابود نساختهاند، ارهتها ممكن است برای تنویر نیاز به دیگران داشته باشند و از دیگران بیاموزند و نادانی ممكن است در آنان شك به وجود آورد. پیروان حكمت كهن از این سخنان چنان خشمگین شدند كه او را تاجرزاده نابكاری خواندند كه با مادرش زنا كرده و پدرش را مسموم و سپس مادر خود را كشته است. او كشنده بسیاری از ارهتها نیز میباشد. این نابكار پس از این تبهكاریهای شرمآور ترك خانه كرده و خود را در شمار رهبانان درآورده است و اكنون با درمیان گذاشتن این پرسشها میكوشد در آیین بودا شكاف وارد سازد». (بنگرید به: آشتیانی، جلالالدین، عرفان بودیسم، تهران، انتشار، ۱۳۷۷، ص ۱۰۴).
ataliputra/Patatiputta - ۱۶. P
۱۷. Mahindra/Mahinda
۱۸. Sangamitta
alardhar - ۱۹. J
۲۰. نام این زائر را به شكلهای گوناگون خواندهاند، چون یوان جوان، و مانند آن. . Yuan Chwang
۲۱. ارابهی بزرگ هم گفتهاند. ana - ay - . Mah
۲۲. ارابهی كوچك هم گفتهاند. ana - . Hi¨nay
۲۳. Kumara Jiva
۲۴. Budba babhadra
۲۵. Fa- Hsein
۲۶. Fa- Xian
۲۷. Hsuan - Tesang
۲۸. Xuan Zang
۲۹. تسانگ به منظور زیارت دندان بودا به جلالآباد افغانستان كنونی رفت ولی آن را در آنجا نیافت. وی از وجود یكصد صومعه بودایی و سه هزار راهب كه همگی پیرو طریقهی هینَهْیانَهْ بودهاند، خبر میدهد. ر.ك: امین سیّدحسن، بازتاب اسطوره بودا در ایران و اسلام، تهران: میركسری۰۳۹;، ۱۳۷۸، به نقل از:
Translated by J.Taka Kusa, Delhi, ۱۸۹۶. A Record of the Buddhist Religion, tsing,
۳۰. Malay
۳۱. Chandra Gupta II
۳۲. Budhisattva
۳۳. Avalokiteshvara
۳۴. Goddess of Mercy
۳۵. Kwan - Yin
۳۶. Kannon
۳۷. Maha Vairo Cana
۳۸. Amitabha
۳۹. Western Paradise
۴۰. Pure Land
۴۱. Amida
۴۲. Dainichi
۴۳. Kamakura
۴۴. Todaiji
۴۵. Monclsticism
۴۶. Tien - Tai
۴۷. Tendai
۴۸. Chan
۴۹. Seon
۵۰. Enlightenment
۵۱. مكتب ذن در ژاپن به دو شاخه رینزای ذن و سوتوذن تقسیم میشود.
۵۲. Taoism
۵۳. utra - s به پالی sutta .
۵۴. بخشهایی از پِرَگیاپارمیتا توسط استاد عسگری پاشایی به فارسی برگردان شده است. نگاه كنید به: عسگری پاشایی، فراسوی فرزانگی، تهران، نگاه معاصر، ۱۳۸۰.
۵۵. ع. پاشایی، فراسوی فرزانگی، صص ۴۷ - ۴۰
۵۶. Vafrayana
۵۷. Lamaism
۵۸. Bon
۵۹. Taoism
۶۰. نگاه كنید به: هوكینز، بردلی، آیین بودا، ترجمه محمدرضا بدیعی، تهران، امیركبیر، ۱۳۸۰، ص ۱۴۶
۶۱. Shingon
۶۲. Borobudur
۶۳. Tantric
۶۴. Kongo
۶۵. Indra
۶۶. Tantrism
۶۷. Mandala
۶۸. Mantras
۶۹. Mudras
۷۰. Kali
۷۱. Green Tara
۷۲. White Tara
۷۳. Mamaki
۷۴. Vafra Mandala
۷۵. Womb Mandala
۷۶. See: Kelly. L. Ross. Ph.D, http:// www. friesian. com/ buddhism. htm. p. ۸۹
منبع : کانون ایرانی پژوهشگران فلسفه و حکمت
نمایندگی زیمنس ایران فروش PLC S71200/300/400/1500 | درایو …
دریافت خدمات پرستاری در منزل
pameranian.com
پیچ و مهره پارس سهند
تعمیر جک پارکینگ
خرید بلیط هواپیما
ایران اسرائیل غزه روسیه مجلس شورای اسلامی نیکا شاکرمی روز معلم معلمان رهبر انقلاب مجلس بابک زنجانی دولت
هلال احمر بارش باران یسنا آتش سوزی پلیس قوه قضاییه تهران سیل شهرداری تهران آموزش و پرورش سازمان هواشناسی دستگیری
حقوق بازنشستگان قیمت خودرو بازار خودرو قیمت طلا قیمت دلار قیمت سکه خودرو دلار سایپا بانک مرکزی ایران خودرو کارگران
فضای مجازی سریال نمایشگاه کتاب تلویزیون مسعود اسکویی عفاف و حجاب سینما سینمای ایران دفاع مقدس موسیقی
رژیم صهیونیستی آمریکا جنگ غزه فلسطین حماس اوکراین چین نوار غزه ترکیه انگلیس یمن ایالات متحده آمریکا
استقلال فوتبال پرسپولیس علی خطیر سپاهان باشگاه استقلال لیگ برتر ایران تراکتور لیگ برتر رئال مادرید لیگ قهرمانان اروپا بایرن مونیخ
هوش مصنوعی تلفن همراه گوگل اپل آیفون همراه اول تبلیغات اینستاگرام ناسا
فشار خون کبد چرب بیمه بیماری قلبی دیابت کاهش وزن داروخانه رابطه جنسی