یکشنبه, ۹ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 28 April, 2024
مجله ویستا

نیمه پر لیوان را ببین


نیمه پر لیوان را ببین
لیوان آب بسته به این که چگونه آن را ببینیم، نیمی پر است و نیمی خالی. دیدن این لیوان بستگی به اندیشه ما دارد. همیشه میلیاردها طرز فکر وجود دارد که ما می توانیم برای اندیشیدن انتخاب کنیم اما بیشتر ما همان اندیشه هایی را انتخاب می کنیم که پدر و مادرمان برمی گزینند. ولی واقعا مجبور نیستیم این شیوه را ادامه دهیم، چرا که هیچ قانونی نمی گوید که تنها یک راه برای اندیشیدن وجود دارد.
یادمان باشد هر اعتقادی که برمی گزینیم برای ما به حقیقت درمی آید. اندیشه های ما کاملا متفاوت است به همین دلیل است که زندگی ها و تجربه های ما نیز کاملا متفاوتند. اندیشه های خود را امتحان کنید.
این یک واقعیت است که به هر چه معتقد باشیم برای ما به حقیقت درمی آید. اگر ناگهان دچار مصیبت مالی شده اید به این دلیل است که در یکی از سطوح اندیشه، معتقد هستید که استحقاق رفاه مالی را ندارید یا این که به فشار و قرض اعتقاد دارید. شاید هم معتقد هستید که هیچ چیز خوبی دوام ندارد.
اگر به نظر می رسد که نمی توانید رابطه دلخواه خود را به دست آورید شاید معتقد هستید که «هیچ کس دوستم ندارد» یا «من دوست داشتنی نیستم». اگر وضع سلا متیتان خوب نیست، شاید معتقد هستید که «وضع سلا متی هیچ یک از افراد خانواده ما تعریفی ندارد»، یا شاید فکر می کنید که قربانی هوا هستید، یا شاید بیندیشید که «به این دنیا آمده ام که رنج ببرم» یا این که «مصیبت پشت مصیبت می آید».
اما بیشتر مردم اصلا نمی دانند که چه عقیده ای دارند و فقط شرایط بیرونی را می بینند. اما تا زمانی که نتوانیم رابطه بین افکار و اندیشه های درونی را با شرایط بیرونی درک کنیم همچنان در زندگی خود به صورت یک قربانی خواهیم ماند.
● افکار خود را تغییر دهید
مشکل انسان هر چه باشد، از الگو یا قالب فکری سرچشمه می گیرد و اکثر قالب های فکری را می توان عوض کرد.
همه مسائلی که در زندگی با آنها دست به گریبانیم و با چنین تردستی فریبمان می دهد، شاید حقیقتی به نظر برسند که ما احساس می کنیم که حقیقت دارند. مساله ای که با آن سروکار داریم، هر اندازه که دشوار به نظر برسد، صرفا حاصل یا اثر بیرونی الگوی اندیشه ای درونی است.
وقتی مشکلی برایتان پیش می آید از خود بپرسید «چه اندیشه ای در سرم می گذرد که این مشکل را آفریده است؟»
● اعتقادات کودکی ما
بعضی از اعتقادات ما مثبت و پروراننده اند. این اعتقادها به ما و زندگی ما خدمت می کنند.
اعتقاداتی نظیر اینکه « پیش از اینکه از خیابان رد شوی، به هر دو طرف نگاه کن».
برخی از اندیشه ها در ابتدا بسیار سودمندند اما وقتی بزرگ می شویم دیگر به درد ما نمی خورند.
اعتقادهایی از این دست که «به غریبه ها اعتماد نکن» شاید برای بچه های کوچک، خوب باشد اما برای بزرگسالا ن، مناسب نیست. چون به جز تنهایی و انزوا ثمره دیگری برایشان به بار نخواهد آورد.
اگر در کودکی به ما آموخته باشند که دنیا ماتمکده است در بزرگسالی می پذیریم که این موضوع برای ما حقیقت دارد. این نکته در مورد «به غریبه ها اعتماد نکن» و «شب بیرون نرو» و «مردم سرت را کلا ه می گذارند » نیز مصداق دارد.
اما اگر به ما آموخته بودند که دنیا جایی امن و امان است; اعتقاداتی دیگر داشتیم. می توانستیم به آسانی بپذیریم که عشق و محبت همه جا هست و رفتار مردم بسیار دوستانه است و همیشه هر چه بخواهم در اختیارم قرار می گیرد.
اگر در کودکی به شما آموخته بودند که «همه اش تقصیر خودمه» هر چیز که دور و برتان پیش بیاید مدام احساس گناه می کنید و به انسانی تبدیل می شوید که تکیه کلا مش این است: «متاسفم».
اگر در کودکی به شما گفته اند که «تو به حساب نمی آیی، یا تو بچه هستی و نمی فهمی» این اعتقاد همیشه شما را ته صف نگه خواهد داشت و پس از چندی که دیدید دیگران متوجه حضور شما نمی شوند، احساس می کنید که شاید نامرئی هستید...
آیا شما نیز از کسانی هستید که اگر صبح بیدار شوید و ببینید که باران میآید، می گویند «وای چه روز ملال ا نگیزی؟»
هر چند یک روز بارانی، روز نمناکی است اما روز ملا ل انگیزی نیست و اگر لباس مناسب بپوشیم و گرایش خود را عوض کنیم، می توانیم از روز بارانی لذت ببریم.
هوای خوب و بد وجود ندارد، تنها هوا وجود دارد و گرایش شخصی ما به آن.
اگر خواهان زندگی شادمانیم باید از اندیشه های شاد سرشار باشیم. اگر می خواهیم از زندگی کامیاب بهره مند شویم، باید اندیشه های ما غنی باشند. اگر زندگی شیرین می خواهیم باید از اندیشه های مهرآمیز لبریز باشم. هر آنچه با ذهن یا با زبان از خود بیرون بفرستیم به همان شیوه به ما باز می گردد.
● یک آغاز تازه
اصلا مهم نیست که چه مدت الگویی منفی، یا بیماری یا رابطه ای ناخوشایند یا بی پولی یا نفرت از خود را همراه داشته ایم. می توانیم همین امروز دگرگونش سازیم.
دیگر لا زم نیست که مشکلتان برای شما حقیقت داشته باشد. هم اکنون می توانید به نیستی ازلی خود بازگردید به همان جایی که ازآن آمده بودید.
به یاد داشته باشید که فقط خود شما هستید که در ذهنتان می اندیشید. شما قدرت با نفوذ ومعتبر دنیای خود هستید.

نویسنده : ایمان حاجی حسنی
منبع : روزنامه مردم‌سالاری


همچنین مشاهده کنید