جمعه, ۱۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 3 May, 2024
مجله ویستا


بزهکاری نوجوانان


بزهکاری نوجوانان
زندگی اجتماعی انسان به وسیله قواعد یا هنجارهای اجتماعی تنظیم می شود. به عبارتی آنچه که همکاری و وابستگی متقابل بشری یا نظم اجتماعی را امکان پذیر می سازد نظامی از الگوهای رفتاری است که همه افراد متعلق به یک فرهنگ در آن سهیمند. یعنی جامعه تا زمانی می تواند به یک واحد پویا به حیات خود ادامه دهد که همنوایی با الگوهای مشخص صورت پذیرد.جامعه ای که بخواهد سازمان اجتماعی اش را حفظ کند، باید اعضایش را اجتماعی کند.
هر گاه فرایند اجتماعی شدن به درستی صورت نگیرد و فراگردهای نظارت اجتماعی نیز قادر به ایفای نقش خویش بطور مؤثر نباشد، جامعه با اشکالی از هنجار شکنی و قانون شکنی مواجه خواهد شد که حتی ممکن است موجودیت سازمان اجتماعی ودر حدی وسیع تر، نظم اجتماعی را به خطر اندازد.
بزهکاری نوجوانان به عنوان یک رفتار غیر معمول از اشکال انحرافات اجتماعی است و به خاطر نقش مؤثر جوانان در آینده ی جامعه، از اهمیت بالایی بر خوردار است.به همین دلیل توجه محققین(جامعه شناسان، جرم شناسان و روان شناسان ) را به خود جلب کرده است . در جامعه ایران رفتارهایی از قبیل دزدی، خشونت علیه افراد، تخریب، اعتیاد،و انحرافات جنسی، بزهکاری هایی اند که از نوجوانان گزارش شده است و هر سال بر تعداد این بزهکاری ها افزوده می شود.
در بحث بزهکاری نوجوانان دو سؤال مطرح می شود:
۱) نوجوان کیست؟
۲) بزهکاری چیست؟
در پاسخ به سؤال اول عمدتاً از معیار سن استفاده می شود. در سراسر جهان قوانینی که به بزهکاری نوجوانان مربوط می شوند، یک حد سنی را مشخص می کنند. چنانچه فردی در آن محدوده ی سنی نباشد دیگر رویه ها و سنجه هایی که مربوط به بزهکاری نوجوانان است در مورد او مصداق پیدا نمی کند. این حد سنی در کشورهای مختلف متفاوت است. در کشورآمریکا حد سنی از یک ایالت تا ایالت دیگر متفاوت است. در اروپا نیز همین گونه است. به طور مثال معیار تشخیص نوجوان در بلژیک ۱۶ سال ودر سوئد ۲۱ سال است. در آسیا نیز از ۱۵ سال در برخی کشورها مثل سریلانکا، لبنان و هندوستان تا ۲۰ سال درژاپن متغیر است.
بزهکاری نوجوانان با تأثیرات منفی احساسی، فیزیکی و اقتصادی ای که در سراسر جامعه دارد یکی از مهمترین مسائل اجتماعی جامعه ی ما است. بزهکاری در بین نوجوانان بیش از هر گروه سنی دیگر خطرآفرین به نظر می رسد چرا که نوجوانان در سن بلوغ و جامعه پذیری هستند و امکان اصلاح برایشان وجود دارد. اهمیت این وضعیت به اندازه ای است که این سنین را سنین بحرانی می دانند. در ایران آمار و ارقام معتبری در مورد بزهکاری وجود ندارد اما آمارهای موجود رشد فزاینده ی آن را در سالهای اخیر نشان می دهد. گزارش سازمان زندانهای ایران نشان می دهد تعداد افراد زیر ۱۸ ساله ای که در خرداد ماه سالهای ۷۶، ۷۷ و ۷۸ دستگیر شده اند و به زندان یا کانونهای اصلاح و تربیت تحویل گردیده اند به این ترتیب هستند: در خرداد سال ۷۶ جمعاً ۳۷۲۲ نفر زیر ۱۸ سال دستگیر شدند که ۷ درصد آنان دختربودند. در سال ۷۷ ، افراد دستگیر شده ی زیر ۱۸ سال ۳۸۹۴ نفر بود و در سال ۷۸ این رقم ۲۵۲۱ نفربوده است.(حسینی نثار، ۱۳۸۳:ص۲)
مطالعه ی بزهکاری نوجوانان در ایران اهمیت مضاعفی دارد زیرا جامعه ی ایران از نظر ساختار جمعیتی، کشوری با جمعیت جوان است. جمعیت نوجوان ۱۲ تا ۱۸ ساله طبق ارقام سرشماری سال ۷۵ چیزی در حدود ۱.۵ میلیون نفر یعنی حدود ۱۹ درصد جمعیت کل می شود.بزهکاری در میان این جمعیت نه فقط نگرانی دولتمردان بلکه نگرانی اغلب خانواده ها است. لذا در اهمیت مطالعه ی بزهکاری می توان با آنتونی گیدنزهمراه شد که این مطالعات را یکی از جذاب ترین وظایف جامعه شناسی می داند. (گیدنز،۱۳۷۴:ص۱۳۰)
منبع : پارسا