پنجشنبه, ۱۳ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 2 May, 2024
مجله ویستا

تاسی به امام حسین (ع) در تربیت فرزند


تاسی به امام حسین (ع) در تربیت فرزند
تربیت صحیح فرزندان از ضروری‌ترین وظایف والدین به‌شمار می‌آید. انجام دادن این وظیفه مهم، حساس و ظریف بدون تکیه بر دیدگاه‌های صاحب‌نظران آگاه و مطمئن ممکن نیست. ما معتقدیم که معصومان (علیهم السلام) در همه ابعاد هدایتی و تربیتی، الگوهائی کامل و مطمئن به‌شمار می‌آیند و تکیه بر دیدگاه‌ها و رفتارهای تربیتی آنان در مسیر تحقق وظیفه خطیر تربیت فرزندان، بهترین ره‌توشه است. معصومان (علیهم السلام) همه نور واحد بوده، هدف مشترک داشتند؛ ولی به اقتضاء موقعیت‌های گوناگون در سیره تربیتی آنان دیدگاه و رفتارهای تربیتی مختلفی به‌چشم می‌خورد. کنار هم نهادن مجموعه دیدگاه‌ها و رفتارهای تربیتی آنان الگوئی کامل از نظام تربیتی اسلام عرضه می‌کند.
در میان معصومان (علیهم السلام) امام حسین (ع) از موقعیت‌های ویژه‌ای برخوردار است و این موقعیت به زندگی و سیره تربیتی آن حضرت برجستگی خاصی بخشیده است.
این مقاله بر آنست تا نکاتی از سیره تربیتی آن حضرت را در دو بخش ارائه کند:
بخش اول برخی نکات تربیتی است که تا پیش از حادثه کربلا تحقق یافته و به ما رسیده است و بخش دوم نگاهی است مستقل به حادثه عظیم کربلا و بیان نکات تربیتی آن. ذکر این نکته مفید می‌نماید که از بخش پایانی عمر شریف حضرت ـ یعنی زمان وقوع حادثه کربلا ـ نکات تربیتی بیشتری در دسترس داریم. علت این امر دو چیز می‌تواند باشد: نخست آن‌که حادثه کربلا به خاطر بی‌نظیر بودن آن بیش از سایر حوادث مورد توجه سیره‌نویسان و مورخان واقع گردیده و بنابراین اسناد بیشتر از آن در دسترس است که می‌توان از لابه‌لای آن نکات تربیتی بیشتری کشف کرد؛ و دیگر آن که در این مقطع از عمر شریف حضرت، فرزندان و اهل بیت او به‌طور مستقیم همراهش بودند و در نتیجه زمینه بروز نکات تربیتی بیشتری فراهم بوده است و شاید این امر یکی از اسرار پافشاری امام بر حضور اهل بیت در کربلا بوده است.
از این‌رو شایسته است پژوهشگران عرصه تربیت اسلامی فرصت را غنیمت شمرده، حادثه کربلا را با توجهی عمیق‌تر، از منظر تربیت بنگرند و نکات تربیتی سودمندی را از آن استخراج کنند.
اظهار محبت به فرزندان امری درونی است که خداوند آن را در دل والدین به ودیعت نهاده است. اما آن‌چه در این میان مهم می‌نماید و آثار تربیتی در پی دارد ابراز آن است. این امری اختیاری است و والدین و مربیان می‌توانند در پرتو آن زمینه تربیت صحیح را فراهم آورند. چه بسیارند والدینی که نسبت به فرزندان خود محبت فراوان دارند اما آن را ابراز نمی‌کنند در حالی‌که محبت وقتی سازنده و تأثیرگذار خواهد بود که فرد مورد محبت از آن آگاهی یابد.
امام حسین (ع) به‌عنوان الگوی تربیتی مطمئن و کامل، محبت به فرزندان را از نیازهای ضروری آنان دانسته، در قالب‌های گوناگون به ابراز آن می‌پرداخت. گاه با در آغوش گرفتن و به سینه چسباندن خردسالان، زمانی با بوسیدن آنان و گاه با به زبان آوردن کلمات شیرین و محبت‌آمیز. عبیدالله بن عتبه چنین می‌گوید: ”نزد حسین بن علی (ع) بودم که علی بن حسین (ع) وارد شد. حسین (ع) امام سجاد (ع) را صدا زد، در آغوش گرفت و به سینه چسبانید، میان دو چشمش را بوسید و سپس فرمود: پدر به فدایت، چقدر خوشبو و زیبائی!“
تشویق فرزندان در برابر کار خوب آنان یکی از شیوه‌های تربیتی مورد اتفاق صاحبنظران عرصه تعلیم و تربیت، شیوه کارآمد تشویق است. تشویق به‌جا و متناسب با فعالیت انجام شده، به ایجاد انگیزه در فرد منجر می‌شود و به تکرار و تقویت رفتار می‌انجامد. چه بسا فرزندان از ارزش و اعتبار صفات مثبت خود آگاهی نداشته باشند؛ در نتیجه به شخصیت حقیقی و توانمندی‌های مثبت خویش پی نمی‌برند و خود را در مقایسه با دیگران ناچیز به شمار می‌آورند. از این‌رو والدین و مربیان باید ویژگی‌های مثبت فرزندان را کشف و برجسته سازند و مورد ستایش و تشویق قرار دهند.
در فرهنگ اسلامی ـ که تربیت دینی و اخلاقی فرزندان در کانون توجه است ـ بر تشویق فرزندان هنگام بروز رفتارهای دینی و برجسته کردن صفات اخلاقی و معنوی آنان بسیار تأکید شده است. امام سجاد (ع) فرمود: من به بیماری شدیدی مبتلا شدم. پدرم بر بالینم آمد و فرمود: ”چه خواسته‌ای داری؟“ عرض کردم: دوست دارم از کسانی باشم که درباره آنچه خداوند برایم تدبیر کرده، نپرسم. پدرم در مقابل این جمله به من آفرین گفت و فرمود: تو مانند ابراهیم خلیلی؛ به‌هنگام گرفتاری جبرئیل نزدش آمد و پرسید: از ما کمک می‌خواهی؟ او در جواب فرمود: (درباره آنچه پیش آمده) از خداوند سئوال نمی‌کنم، خداوند مرا کافی است و او بهترین وکیل است. در این حدیث ملاحظه می‌شود که امام حسین (ع) در مقابل پاسخ عارفانه و دلنشین فرزندش ـ که براساس ظاهر حدیث، سن و سال چندانی هم نداشت ـ جمله ”احسنت“ را به‌کار برد و او را به ”ابراهیم خلیل“ تشبیه کرد.
● اهمیت آموزش‌های دینی فرزندان و قدردانی از معلمان و مربیان
در اسلام ”دانش آموزی“ مورد اهتمام شدید بوده و رهبران دینی پیروان خود را به آموزش و اندوختن دانش، به‌ویژه معارف دینی، تشویق کرده‌اند. براساس سخنان معصومان (علیهم السلام) معلمان و مربیان، به‌خصوص آنان که در تعلیم آموزه‌های دینی می‌کوشند، حق بزرگی بر جامعه دارند و باید تلاش صادقانه‌شان مورد قدردانی و سپاسگزاری قرار گیرد تا رغبت و انگیزه بیشتری بیابند. مرحوم بحرانی در حلیه الابرار از شیخ فخرالدین نجفی ـ که از فضلا و زاهدین بود ـ چنان نقل کرده که شخصی به نام ”عبدالرحمان“ در مدینه معلم کودکان بود و یکی از فرزندان امام حسین (ع) به نام ”جعفر“ نزدش آموزش می‌دید. معلم جمله ”الحمدالله رب العالمین“ را به جعفر تعلیم داد. هنگامی‌که جعفر این جمله را برای پدر قرائت کرد، حضرت معلم فرزندش را فراخواند و هزار دینا و هزار حله... به او هدیه داد. وقتی حضرت به خاطر پاداش زیاد مورد پرسش قرار گرفت، در جواب فرمود: هدیه من برابر با تعلیم ”الحمدالله رب العالمین“ است.
● احترام به انتخاب جوان
در امر ازدواج، جوانان به سبب کمی تجربه به استفاده از تجارب و نصایح والدین نیازمندند، اما آنان دیگر دوران کودکی و نوجوانی را پشت سر گذاشته و به‌حدی از رشد رسیده‌اند که خود حق انتخاب داشته باشند و برای خود تصمیم بگیرند. از این‌رو، شایسته است والدین در دوران کودکی و نوجوانی زمینه استقلال و قدرت تصمیم‌گیری آن‌ها را فراهم آورند و آنان را چنان تربیت کنند که به سمت انتخاب‌های معقول و تصمیم‌هائی منطقی پیش روند و مصالح واقعی‌شان را بر منافع آنی و زودگذر ترجیح دهند. اگر فرزندان به این حد از رشد و استقلال رسیدند، باید به آنان اعتماد کرد و به تصمیم‌ها و انتخاب‌هایشان احترام نهاد.
جوان در طول زندگی با انتخاب‌های گوناگون روبه‌روست که یکی از مهم‌ترین آن‌ها گزینش همسر است. در این مسئله، چنانچه فرزند از قدرت انتخاب صحیح و معقول برخوردار است باید به وی حق انخاب داد و از ازدواج‌های تحمیلی پرهیز کرد. حسن، فرزند امام حسن مجتبی (ع) یکی از دختران امام حسین (ع) را خواستگاری کرد. امام حسین (ع) به او فرمود: ”فرزندم! هر کدام را بیشتر دوست داری انتخاب کن.“
فرزند امام مجتبی (ع) شرم کرد و جوابی نداد، آنگاه امام حسین (ع) فرمود: ”من دختر فاطمه را برایت انتخاب کرده‌ام، زیرا او به مادرم فاطمه دختر رسول خدا (ص) شبیه‌تر است.“ ملاحظه می‌شود با این‌که فرزند امام مجتبی (ع) به احترام عمو و دخترانش به‌طور مشخص از دختر خاصی خواستگاری نکرد و این امر را به عمویش وانهاد؛ امام حسین (ع) به انتخاب و علاقه فرزند برادرش اهمیت داد و از او خواست خودش آن را که بیشتر دوست دارد به همسری برگزیند.
● تربیت عملی
بی‌تردید مؤثرترین عامل در تربیت اخلاقی و دینی فرزندان رفتارهای درست والدین است. پر واضح است که زبان رفتار از زبان گفتار بسی نافذتر است و در ”عمل“ آثاری نهفته است که هرگز از ”گفتار“ برنمی‌آید. کودک و نوجوانی که پیوسته شاهد اعمال نیک والدین است، به‌طور غیرمستقیم سرمشق می‌گیرد و به انجام کارهای نیک تشویق می‌گردد. در سیره تربیتی ائمه اطهار (علیهم السلام) تربیت با رفتار و عمل، بارزترین بعد تربیت است. به‌طوری‌که فرزندان ائمه (علیهم السلام) با دیدن رفتار آنان سرمشق می‌گرفتند و عمل می‌کردند.