جمعه, ۱۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 3 May, 2024
مجله ویستا

چقدر زود دیر شد


چقدر زود دیر شد
امام را به آزمایشگاه بردند. جواب آزمایش و آندوسکوپی را که دکتر دید، گفت: «امام خونریزی معده دارد؛ دو تا زخم. بیماری داشت زود پیش می‌رفت. زخم بزرگ، جداره معده را نازک کرده و غدد لنفاوی کنار معده هم بزرگ شده. چاره‌ای جز جراحی نیست. امام هم بی‌چون و چرا پذیرفت:«هر‌طور صلاح است عمل کنید».
داشت می‌رفت برای عمل جراحی. گشتی در حیاط زد. همیشه روزی نیم ساعت در حیاط قدم می‌زد. روبه‌روی ساقه گل محمدی ایستاد، دستش را برد سمت ساقه و به باغبان گفت: «سر این تیغ را نرم کنید دست علی را نبرد»؛ علی پسر احمد را می‌گفت. دم در بود. خطاب به قدسی، همسرش گفت:«خانم خداحافظ». قدسی داشت با فریده (دختر امام) حرف می‌زد و متوجه نشد. چند قدم برداشت، برگشت و گفت:«خانم خداحافظ». باز قدسی نشنید. چند لحظه ایستاد به قدسی نگاه کرد. تمام قد رو به او کرد و گفت:« خانم خداحافظ». سراشیبی جماران را که پایین می‌رفت، گفت:« من دیگر از این سرازیری بالا نمی‌آیم». همه گفتند:« خدا نکند آقاجان ان‌شاءالله خوب می‌شوید و می‌آیید تا سایه‌تان بالای سرمان باشد». امام گفت: «قصه، قصه دیگری است». همین جا بود که بالاخره خندید. این خنده‌اش اما با همه خنده‌هایش فرق داشت؛ این را فقط قدسی خانم می‌فهمید. ۲ خرداد بود. عمل موفقیت‌آمیز بود. قسمت میانی معده و قسمتی از کبد را که غده کوچکی داشت، برداشتند. احمد آقا دو ساعت بعد خبر را از طریق رسانه‌های گروهی به گوش مردم رساند. مردم نماز شکر خواندند و برای سلامتی امام گوسفندهای نذری ذبح کردند. مسجد امام خمینی تهران کانون این مراسم شکرگزاری بود. مردم پس از ترک مسجد به سمت میدان ۱۵ خرداد می‌رفتند، می‌گفتند: «ابوالفضل علمدار خمینی را نگهدار». خبرها به گوش امام رسید،گفت: «سلام مرا به مردم برسانید و تشکر کنید. بگویید من ان‌شاء‌الله بزودی جواب محبت‌هایتان را خواهم داد. از آنها بخواهید دعا کنند خدا مرا بپذیرد». این آخرین حرف امام با مردم بود. مراسم پنجمین سالروز آزادی خرمشهر بود. مسجد خرمشهر جا برای سوزن انداختن نبود. یکی این را می‌خواند:« اماما، در سالروز فتح‌الفتوح به مسجد آمدم تا از زلال دریای شاکران و فقرای الی الله به قدر تشنگی بچشم تا من نیز دعاگوی سلامت قلب تپنده امت باشم. در آنجا چهره‌هایی دیدم گرد شلاق دراز ستم بر آنها نشسته. چشمانی اشکبار دیدم از بی‌خوابی و گرسنگی به گود نشسته، همه دست به دعا برداشته. نمی‌دانم مرا چه شد، ناگاه خود را جایی دیگر دیدم، در کوفه، کودکان یتیم را دیدم، پیاله‌های شیر در دست، با چشمان گریان، سخت نگران، بر در خانه‌ای به انتظار. خدایا چه شباهتی، چه تکراری...». رسانه‌های داخلی بنا به نقل قول دکتر سیدحسن عارفی حال امام را خوب اعلام می‌کرد اما BBC تمام زور خود را می‌زد که آخرین دقایق عمر امام را اعلام و بهبود حال امام را خیالی معرفی کند. CNN و رادیو اسرائیل هم بیکار نبودند و کار را حتی به بحران بر سر انتخاب رهبر هم کشانده بودند. آن سوی دنیا هم خبرهایی بود؛ مسلمانان انگلیس زد و خورد خونینی را با پلیس انگلیس بر سر فروش کتاب آیات شیطانی در لندن راه انداختند. پلیس عده بسیار زیادی از مسلمانان را که خواستار جمع‌آوری کتاب و نیز به رسمیت شناخته شدن دین اسلام به‌عنوان دومین دین رسمی انگلیس بودند دستگیر یا مجروح کرد. ۷ خرداد بود. تیم پزشکی اعلام کرد:«حال عمومی امام خمینی مد‌ظله‌العالی در پنجمین روز پس از عمل جراحی به حمدالله کاملا رضایتبخش است و وضع قلب، نبض، فشار خون، تنفس و کلیه‌ها کماکان عادی است. مختصر ناراحتی قلبی که دیروز عارض شده بود به حمدالله با درمان کلی برطرف شد و در حال حاضر جای نگرانی وجود ندارد. حضرت امام رژیم غذایی پیش از عمل جراحی را به خوبی تحمل فرموده و همچنان با همکاری پزشکان دوران نقاهت را پشت سر می‌گذارند». هنوز مراسم دعا، نیایش و شکرگزاری در بین همه گروه‌های مردمی و حتی در نهادها و سازمان‌ها ادامه داشت. کاتولیک‌ها و آشوریان کلیسای شرق نیز برای سلامتی امام مراسم دعا و نیایش برگزار کردند. دامنه مراسم‌ تا آن سوی مرزهای ایران حتی تا نایروبی پایتخت کشور آفریقایی کنیا هم رفته بود. همه مستضعفان و مسلمانان جهان دست به دعا برداشته بودند. حالا دیگر «آیت‌الله خمینی» متعلق به ایرانیان نبود. آنقدر درد می‌کشید که هیچ مسکنی کارساز نبود. با افزایش درد از حال می‌رفت. با هیچ چیز نمی‌شد امام را بیدار کرد. فقط وقتی می‌رفتند بالای سرش و از نماز می‌گفتند چشمانش باز می‌شد. ظرف آبی برای امام می‌آوردند تا وضو بگیرد. گوشه عمامه مشکی‌اش را می‌انداخت دور گردنش. مهر که می‌آوردند همانجا روی تخت نماز می‌خواند. سازمان تبلیغات اسلامی از همه مردم خواست برای شفای امام روزه استحبابی بگیرند. ۱۱ خرداد فشارشان افتاده بود روی پنج؛ پنج یعنی مرگ. ۲ ساعتی طول کشید تا علائم حیاتی پدیدار شود. امام خواست بلند شود، دکتر عارفی گفت: چه کار می‌کنید؟ امام بی‌رمق گفت:« نماز». عارفی گفت: «آقا شما در فقه مجتهدید من در طب. حرکت برای شما به فتوای من حرام است». چند سانتی دستش را بالا آورد، تکبیر گفت و نمازش را خوابیده خواند؛ کاری از دست عارفی برنمی‌آمد. روزها می‌گذشت. آنها که بستری شدن امام در سال ۱۳۵۸ در بیمارستان شهید مهدی رضایی را به یاد دارند، می‌دانند که ایشان در صفحه تلویزیون ظاهر شد و گفت چیزی نیست و قرار نیست از دنیا بروند. همه مردم منتظر ظاهر شدن امام بر صفحه تلویزیون‌اند. منتظرند که بیاید و باز بر بالکن جماران بایستند و همه مردم بگویند: «خدایا خدایا تا انقلاب مهدی خمینی را نگهدار». دست‌های امام جای خالی نداشت دیگر. سوزن‌ها همه دستانش را کبود کرده بودند. صبح ۱۲ خرداد بود. یادشان آمد ۲ نفر سوال شرعی داشتند. از پشت ماسک اکسیژن صدای ضعیفی پاسخ سوال را گفت. سوال برقرار بودن وضوی پیش از اذان تا پس از آن بود. امام جواب داد:«با هر نیتی که وضو گرفته باشند می‌توان نماز خواند». داشتند پاسخ سوال دیگری را می‌دادند اما کسی چیزی نمی‌شنید. ظهر بود. دوباره چشمان امام باز شد. گفتند:«بگو اهل بیت بیایند». با نگاهی که رمقی نداشت همه را نگاه کردند. اول به پرستار گفتند که علی پسر دوساله احمد را بیرون ببرند. نمی‌خواست چشم‌های خداحافظی‌اش او را ببیند. بعد دست احمد را گرفتند و گفتند:« مادرت جز خدا کسی را ندارد مبادا خلاف میل او عمل کنی». بعدش به همه گفتند:« راه، خیلی سخت است. سعی کنید معصیت نکنید. دیگر با شما کاری ندارم. چراغ‌ها را خاموش کنید.
هر کدام می‌خواهید بروید و هر کدام می‌خواهید بمانید».
شمارش گلبول‌ها دکتر عارفی را نگران کرده بود. باید شیمی‌درمانی را شروع می‌کردند. چاره‌ای نداشتند. منحنی قلب تغییر کرد. آزمایش‌ها مایوس کننده بود. امام کاملا بی‌هوش شدند. پزشکان دوبار به ایشان شوک دادند. چشم‌ها به صفحه ضربان قلب بود. خط ممتد تغییری نمی‌کرد. دکتر عارفی بر سرش زد، بقیه هم. ساعت ۲۲ و ۲۰ دقیقه روز
۱۲ خرداد بود. روح بلند روح‌الله مصطفوی خمینی به ملکوت اعلی پیوست. به علت تعیین نشدن رهبر انقلاب اسلامی از انتشار خبر رحلت امام خمینی جلوگیری به عمل آمد. ظهر ۱۳ خرداد همان موقع که در مجلس خبرگان هنوز آیت‌الله خامنه‌ای رهبر انقلاب نشده بود، تاس (خبرگزاری شوروی) و BBC خبر درگذشت آیت‌الله خمینی را اعلام کردند. مردم خبر آنها را دروغ دانستند. هیچ‌کس دوست نداشت چنین چیزی را باور کند. ساعت ۷ صبح بود، «حیاتی» مجری اخبار، خبر را خواند. باز هم خیلی‌ها باور نمی‌کردند. شهر خیل عظیمی از سیاهپوشانی را می‌دید که عازم مصلی بودند. داخل اتاقک شیشه‌ای می‌گفتند امام خفته است. کسی باورش نمی‌شد، اما چرا. هر که خبر را باور می‌کرد روی دست مردم به بیرون مصلی هدایت می‌شد. هشت نفر واقعا باور کرده بودند و به امام‌شان پیوسته بودند. شهید آوینی درباره امام گفته بود:« امام خمینی پیامبر تازه‌ای نبود، اما از یادآوران بود. از مخاطبان انما «انت مذکر» که عهد فطری با خداوند را به آنان یادآوری کرد و بعد از چند قرن از هبوط بشر، چونان اسلاف خویش دوره‌ای از جاهلیت را شکست و عصر دیگری از دینداری را آغاز کرد. این عصر تازه را باید عصر امام خمینی نام نهاد. او حتی یک بار هم نگفت که من آمده‌ام تا ایران را به توسعه اقتصادی برسانم. او خود را در برابر احیای حیات باطنی بشر مکلف می‌دانست و می‌فرمود که چون باطن انسان حیات یابد امور مربوط به دنیای او هم اصلاح خواهد شد». خبر رحلت امام به همه جای دنیا رسیده بود؛ دیگر هیچ مامور پلیسی در لندن با مسلمانان عزادار کار نداشت.



خداحافظ
ساعت شش بامداد (۳۰/۲ به وقت گرینویچ) ۱۴ خرداد ۱۳۶۸ هنگامی‌ که آمبولانس حامل پیکر امام وارد مصلی شد صدای گریه و شیون مردم بلند شد. «پیکر غسل داده شده امام» در حالی‌که در یک کفن سفید ساده پوشیده شده بود، در یک تابوت شیشه‌ای مستقر در یک سکوی پوشیده از پارچه سیاه قرار گرفت. بر پایه همین گزارش، مراسم تشییع جنازه امام خمینی(ره) فردا (سه‌شنبه) با همین اجتماع آغاز می‌شود. تهران از زمان نخستین روزهای انقلاب تاکنون چنین جمعیتی عظیم را به خود ندیده است.



رهبر قدرتمند
آیت‌الله خمینی یکی از قدرتمندترین رهبران خاورمیانه در قرن اخیر بود. او از سوی بنیادگرایان در سراسر جهان اسلامی به عنوان رهبر معنوی انقلاب ‌اسلامی مورد احترام و تحسین بود، اما بسیار کسان در غرب به او به چشم یک عارف خطرناک که در آرزوی گسترش جهانی اسلام است، می‏نگریستند. این را نباید ناگفته گذاشت که در مغرب‌زمین کسان بسیاری هستند که پس از درگذشت آیت‏الله نفس راحتی خواهند کشید و خوشحال خواهند شد که آیت‏الله دیگر زنده نیست.




تجمل نداشت
حمایت‏ سراسری از امام خمینی(ره) بیشتر به دلیل زندگی بی‌تجمل او بود. فقط امام خمینی(ره) بوده که به اعتراف حتی دشمنانش در تمامی عمرش یک زندگی به دور از هرگونه تمایلات و تجملات دنیوی داشته است. آیت‌الله خمینی در ۱۰ سال قدرتش با وجود اینکه بنیادگرایی اسلامی قبل از او نیز وجود داشت، توانست آن را از مراکش تا اندونزی به یک نیروی سیاسی انقلابی تبدیل کند که رژیم‌های مادی‌گرا و غیر روحانی را در فشار قرار دهد و حکام نفتی و ریاکار در خلیج‌فارس را به لرزه درآورد.



سیاستمدارتر از پرزیدنت کارتر
نگاهی به رویدادهای گذشته نشان می‏دهد که آیت‌الله خمینی اهمیت استراتژیک ایران را در معادله خاورمیانه بهتر از پرزیدنت کارتر ارزیابی کرده است. آمریکا توجه نکرد که ایران بالقوه، نقطه ضعف سیستم امنیت‏ بین‌المللی اوست، ولی آیت‌الله خمینی این معنی را به روشنی دیده است. پیروزی او در تهران، فقط مرحله آغازین موجی انقلابی بوده است که وی امید دارد به سراسر منطقه کشیده شود. کارتر و مشاورانش پدیده خمینی را فقط در بافت ملی آن در نظر گرفتند.


نگاه


تسلیت جهان
رحلت امام خمینی (ره) نه تنها ایران را عزادار کرد بلکه همه مردم آزاده جهان از این واقعه متاثر شدند. در این بین رهبران و شخصیت‌های سیاسی جهان با پیام‌های جالب این واقعه را به مسؤولان و مردم ایران تسلیت گفتند. در بعضی از این پیام‌ها جملات و نکات جالبی نهفته که خواندن آن خالی از لطف نیست.
خاویر پرز دکوئیار، دبیر کل سازمان ملل متحد: عالیجناب آیت‌الله خامنه‌ای، اینجانب به خوبی احساس عمیق از دست دادن رهبر مردم ایران را درک کرده و اطمینان دارم که تحت رهنمودها و رهبری‌های شما، ملت ایران قادر خواهد بود که بر این آزمایش تاریخی فائق آید. همچنین مایلم بهترین آرزوهای قلبی خود را به شما به اعتبار بر عهده گرفتن مقام پر اهمیت رهبری مردم اظهار کنم.
پاپ ژان پل دوم، رهبر کاتولیک‌های جهان: شخصا تسلیت همراه با دعای خود را به جنابعالی به مناسبت درگذشت آیت‌الله روح‌الله موسوی خمینی ابراز می‌نمایم. شریک غم مردم ایران و آرزومند رفاه مردم شما هستم.
میخائیل گورباچف، رهبر اتحاد جماهیر شوروی: در پی درگذشت آیت‌الله خمینی که مرحله اخیر آغاز شده پیشرفت سریع در روابط اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی و ایران به نام آن فقید مزین است، مراتب تسلیت مرا بپذیرید.
رازافی تیس آلونیتازوی، سرگرد ارتش ماداگاسکار: امروز تاریک است برای جهان سیاسی و جهان دینی. یک مرد بزرگ از دست رفته است. یاد این مرد شاد در اعماق قلبمان همیشه خواهد ماند.
دکتر کائوندا، رئیس‌جمهور زامبیا: ما برای او عزاداریم چون همنوعان خود را دوست داشت. به خاطر همان عشق، او مردم ایران را از بردگی نجات داد. انقلاب او یک انقلاب معنوی و مذهبی بود.
کیم ایل سونگ، رهبر کره شمالی: آیت‌الله خمینی اقدامات بارزی در راه هدف مقدس خود که مبارزه با تمام اشکال سلطه‌جویی و وابستگی به امپریالیسم باشد به عمل آورد که پیروزی انقلاب را در ایران تضمین کرد و توسعه، استقلال و سعادت را برای ملتش به ارمغان آورد. گرچه او از جهان رخت بربسته است اما یادش همیشه در قلب‌ها باقی خواهد ماند.
روه تا وو، رئیس‌جمهور کره جنوبی: خبر ناگوار درگذشت آیت‌الله خمینی رهبر جمهوری اسلامی ایران موجب اندوه عمیق اینجانب شد. از طرف خود و ملت کره صمیمانه‌ترین تسلیت‌ها و عمیق‌ترین همدردی‌ها را به رهبر و ملت ایران ابراز می‌دارم.
دانیل اورتگا، رئیس‌جمهور نیکاراگوئه: اینجانب از طرف خود و مقامات جبهه ساندنیستی، دولت و ملت نیکاراگوئه به ملت و رهبر ایران درگذشت آیت‌الله خمینی را تسلیت می‌گویم.
هانس بلیکس، مدیرکل آژانس بین‌المللی انرژی اتمی: با تاسف بسیار، خبر درگذشت آیت‌الله خمینی را دریافت کردیم. خواهشمند است مراتب تسلیت و همدردی عمیق ما را به دولت و خانواده داغدارش اظهار کنید.
یاسر عرفات، رئیس دولت فلسطین: از خدا مسألت دارم ایشان را مورد رحمت واسع خود قرار داده و در بهشت برین با شهدا، انبیا و صدیقین محشور کند و به شما ملت ایران صبر و بردباری مرحمت کند.
قذافی، رهبر لیبی: در این برهه از زمان که حمله‌های صلیبیون علیه اسلام و مسلمانان افزایش می‌یابد تسلیت خود را تقدیم حضرتعالی (آیت‌الله خامنه‌ای) و خانواده آن فقید می‌کنم. نام امام خمینی روی سنگ تاریخ اسلام برای همیشه ثبت شده و مکتوب خواهد ماند.
تورگوت اوزال، نخست‌وزیر ترکیه: درگذشت تاسفبار رهبر بزرگ مردم ایران که در تاریخ، انقلابی عظیم به وجود آورد و در راهش مجاهدت‌های فداکارانه کرد، باعث کمال تاثر و اندوه اینجانب است و مسلما درگذشت ایشان ضایعه‌ای بزرگ برای ملت ایران خواهد بود.
جری جان راولینگر، رئیس شورای موقت دفاع انقلاب غنا: آیت‌الله خمینی در تاریخ به نام بزرگ‌ترین انقلابی قرن بیستم باقی می‌ماند و نیز به عنوان بزرگ‌ترین رهبر مذهبی شناخته می‌شود.
محمد عبدالعزیز، رئیس‌جمهور صحرا: ما درگذشت امام خمینی را خسارتی بزرگ نه‌تنها برای ملت ایران بلکه برای همه مسلمانان جهان می‌دانیم. او در مقاومت و پایداری صفحات زرینی ثبت کرد که به عنوان سرچشمه روشنایی برای نسل‌های آینده باقی خواهد ماند. این خسارت بزرگ است، ولی ملت مسلمان ایران این مصیبت را پشت سر خواهد گذاشت و راه امام خمینی یعنی شرافت و بزرگواری و اعتلای کلمه الله را تداوم می‌بخشد.
منگیستو هایله ماریام، رئیس‌جمهور اتیوپی: درگذشت آیت‌الله خمینی، مبارز بزرگ ضدامپریالیستی عصر ما نه تنها ضایعه‌ای برای مردم ایران بلکه برای تمام کسانی است که تلاش می‌کنند خود تعیین کننده سرنوشت خویش باشند.


نما


انتخابات در وصیتنامه امام خمینی(ره)
وصیتنامه امام خمینی (ره) که بحق وصیتنامه عبادی- سیاسی نامیده شده حاوی نکات فراوانی بود تا جایی که برخی از مسؤولان هنوز هم برای روشن‌تر شدن بعضی از راهبردها به آن استناد می‌کنند. در زیر بخشی از وصیتنامه امام خمینی (ره) که متناسب با حال و هوای انتخابات است می‌آید که خواندن آن خالی از لطف نیست.
«از شورای‌ محترم‌ نگهبان‌ می‌خواهم‌ و توصیه‌ می‌کنم‌، چه‌ در نسل‌ حاضر و چه‌ در نسل‌های‌ آینده‌ که‌ با کمال‌ دقت‌ و قدرت‌ وظایف‌ اسلامی‌ و ملی‌ خود را ایفا و تحت‌ تأثیر هیچ‌ قدرتی‌ واقع‌ نشوند و از قوانین‌ مخالف‌ با شرع‌ مطهر و قانون‌ اساسی‌ بدون‌ هیچ‌ ملاحظه‌ جلوگیری‌ نمایند و با ملاحظه ضروریات‌ کشور که‌ گاهی‌ با احکام‌ ثانویه‌ و گاهی‌ به‌ ولایت‌ فقیه‌ باید اجرا شود توجه‌ نمایند.
و وصیت‌ من‌ به‌ ملت‌ شریف‌ آن‌ است‌ که‌ در تمام‌ انتخابات‌، چه‌ انتخاب‌ رئیس‌جمهور و چه‌ نمایندگان‌ مجلس‌ شورای‌ اسلامی‌ و چه‌ انتخاب‌ خبرگان‌ برای‌ تعیین‌ شورای‌ رهبری‌ یا رهبر، در صحنه‌ باشند و اشخاصی‌ که‌ انتخاب‌ می‌کنند روی‌ ضوابطی‌ باشد که‌ اعتبار می‌شود مثلاً در انتخاب‌ خبرگان‌ برای‌ تعیین‌ شورای‌ رهبری‌ یا رهبر، توجه‌ کنند که‌ اگر مسامحه‌ کنند و خبرگان‌ را روی‌ موازین‌ شرعیه‌ و قانون‌ انتخاب‌ نکنند، چه‌ بسا که‌ خساراتی‌ به‌ اسلام‌ و کشور وارد شود که‌ جبران‌پذیر نباشد. و در این‌ صورت‌ همه‌ در پیشگاه‌ خداوند متعال‌ مسؤول‌ می‌باشند.
از این‌ قرار، عدم‌ دخالت‌ ملت‌ از مراجع‌ و علمای‌ بزرگ‌ تا طبقه‌ بازاری، کشاورز، کارگر و کارمند، همه‌ و همه‌ مسؤول‌ سرنوشت‌ کشور و اسلام‌ می‌باشند؛ چه‌ در نسل‌ حاضر و چه‌ در نسل‌های‌ آتیه و چه‌ بسا که‌ در بعضی مقاطع‌ عدم‌ حضور و مسامحه‌ گناهی‌ باشد که‌ در رأس‌ گناهان‌ کبیره‌ است‌. پس‌ علاج‌ واقعه‌ را قبل‌ از وقوع‌ باید کرد، و الا کار از دست‌ همه‌ خارج‌ خواهد شد و این‌ حقیقتی‌ است‌ که‌ بعد از مشروطه‌ لمس‌ نموده‌اید و نموده‌ایم‌. چه‌ هیچ‌ علاجی‌ بالاتر و والاتر از آن‌ نیست‌ که‌ ملت‌ در سرتاسر کشور در کارهایی‌ که‌ محول‌ به‌ اوست‌ برطبق‌ ضوابط‌ اسلامی‌ و قانون‌ اساسی‌ انجام‌ دهد؛ و در تعیین‌ رئیس‌جمهور و وکلای‌ مجلس‌ با طبقه تحصیلکرده متعهد و روشنفکر با اطلاع‌ از مجاری‌ امور و غیروابسته‌ به‌ کشورهای‌ قدرتمند استثمارگر و اشتهار به‌ تقوا و تعهد به‌ اسلام‌ و جمهوری‌ اسلامی‌ مشورت‌ کرده‌، و با علما و روحانیون‌ با تقوا و متعهد به‌ جمهوری‌ اسلامی‌ نیز مشورت‌ نموده و توجه‌ داشته‌ باشند رئیس‌جمهور و وکلای‌ مجلس‌ از طبقه‌ای‌ باشند که‌ محرومیت‌ و مظلومیت‌ مستضعفان‌ و محرومان‌ جامعه‌ را لمس‌ نموده‌ و در فکر رفاه‌ آنان‌ باشند، نه‌ از سرمایه‌داران‌ و زمین‌خواران‌ و صدرنشینان‌ مرفه‌ و غرق‌ در لذات‌ و شهوات‌ که‌ تلخی‌ محرومیت‌ و رنج‌ گرسنگان‌ و پابرهنگان‌ را نمی‌توانند بفهمند.
و باید بدانیم‌ که‌ اگر رئیس‌جمهور و نمایندگان‌ مجلس‌، شایسته‌ و متعهد به‌ اسلام‌ و دلسوز برای‌ کشور و ملت‌ باشند، بسیاری‌ از مشکلات‌ پیش‌ نمی‌آید و مشکلاتی‌ اگر باشد رفع‌ می‌شود. و همین‌ معنی‌ در انتخاب‌ خبرگان‌ برای‌ تعیین‌ شورای‌ رهبری‌ یا رهبر با ویژگی‌ خاص‌ باید در نظر گرفته‌ شود که‌ اگر خبرگان‌ که‌ با انتخاب‌ ملت‌ تعیین‌ می‌شوند از روی‌ کمال‌ دقت‌ و با مشورت‌ با مراجع‌ عظام‌ هر عصر و علمای‌ بزرگ‌ سرتاسر کشور و متدینین‌ و دانشمندان‌ متعهد، به‌ مجلس‌ خبرگان‌ بروند بسیاری‌ از مهمات‌ و مشکلات‌ به‌ واسطه‌ تعیین‌ شایسته‌ترین‌ و متعهدترین‌ شخصیت‌ها برای‌ رهبری‌ یا شورای‌ رهبری‌ پیش‌ نخواهد آمد یا با شایستگی‌ رفع‌ خواهد شد...
از خداوند منان‌ هادی‌ با تضرع‌ و ابتهال‌ می‌خواهم‌ که‌ ما و شما را از این‌ امتحان‌ خطرناک‌ با روی‌ سفید در حضرت‌ خود بپذیرد و نجات‌ دهد و این‌ خطر قدری‌ خفیف‌تر برای‌ رؤسای‌ جمهور حال‌ و آینده‌ و دولت‌ها و دست‌اندرکاران به‌ حسب‌ درجات‌ در مسؤولیت‌ها نیز هست‌ که‌ باید خدای‌ متعال‌ را حاضر و ناظر و خود را در محضر مبارک‌ او بدانند. خداوند متعال‌ راهگشای‌ آنان‌ باشد...» .
منبع : روزنامه وطن امروز