سه شنبه, ۱۱ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 30 April, 2024
مجله ویستا

بانوی اول


بانوی اول
داستان شورانگیز حیرت افزا و پرآب چشم دختر پیامبر اسلام(ص)، فقط سرگذشت زندگی شخصی نیست، بلكه فراتر از فرد تاریخی، مانند خود تاریخ پویا و درس آموز است. اگر تاریخ آفرینان را از حوادث زمانمند جدا كنیم، درمی یابیم كه جهان به سان مجموعه ای كه از قوانین تغییرناپذیر الهی پیروی می كند، هماره در حال تكرار وضعیت های پیشین است. به همین دلیل است كه سخن گفتن از شادی، غم، معصومیت، تنهایی و شكوه خاندان عصمت(ع) كه یكه تازان میدان تاریخ سازی شیعی اند ،رنگ كهنگی به خود نمی گیرد. از سوی دیگر، از آن جا كه پیشوایان دین را فراتر از زمان و مكان و وضعیت های بشری می دانیم، آثار فعال آنان نیز در مرز تاریخ محدود نمی ماند.
داستان زندگی قدیسه زهرا(س)، به حكم همان نگرش های شیعی، چنان حكمی دارد. ماجرای درآمدن او به مسجد و خطبه خوانی و فریاد بر آوردن از ستم و حق به یغما رفته اش، فقط یك مساله شخصی نبود.
این گفتار به ظاهر برای احقاق حق شرعی خانواده پیامبر(ص) یعنی استرداد «فدك» بیان شد ولی در واقع، هدف آن احیای ذهن خاموش جامعه آن دوران و نجات امت نوپایی بود كه بر اثر دوگانگی در مسیر حركت خود، در فلسفه سیاسی اش دچار انحراف هایی بنیادین شده بود. در این نوشته، پیش از گذری اجمالی بر محتوای خطبه حضرت زهرا(س)، مناسب است نكاتی را به عنوان مقدمه بیاوریم:
۱. این خطبه، گذشته از آن كه در كتابها و منابع اصیل و كهن تاریخ و حدیث اهل سنت گزارش شده است، به لحاظ استواری متن و زیبایی لفظ، همراه با ویژگی بیان بدیهه گویانه آن، و نیز با توجه به اوضاع و شرایط اجتماعی آن روزگار و وجود مخاطبانی غفلت زده، اصل صدورش از فاطمه(س) قطعی است. علامه مجلسی (بحارالانوار، ج ۲۹ ص ۲۱۵) سید شرف الدین عاملی (النص الاجتهاد، ص ۳۱) ابن ابی الحدید معتزلی (شرح نهج البلاغه، ج ،۱۶ ص ۲۱۰) مطابق نقل استاد سید جعفر شهیدی، قدیمی ترین سند كه این خطبه در آن ضبط شده است، كتاب بلاغات النساء گردآوردنده ابوالفضل احمد بن ابی طاهر مروزی (۲۰۴-۲۸۰ ه ق) است. (شهیدی، ۱۲۲).
۲. نكته دیگر این است كه در این خطبه، استعاره، تشبیه و كنایه و دیگر بدایع لفظی به كار رفته است و این نباید به این وهم دامن بزند كه پس خطبه صحت سندی ندارد و مجعول است به این بهانه كه هرگاه سخنرانی در جمع مردم خطبه بخواند، گفتار او نثر مرسل خواهد بود، بخصوص كه گوینده در مقابل طرح شكایت و دادخواهی باشد. نظیر چنین صنعت های لفظی و معنوی را در گفتارهای كوتاه صحابه به مردم حجاز در صدر اسلام، فراوان می بینیم. چه رسد به خانواده پیغمبر(ص).
۳. كدام ضرورت باعث شد تا دختر ارجمند پیامبر(ص) چنان نطقی را ایراد فرماید؟ بیشتر محققان و نویسندگان پاسخ این پرسش تاریخی را كه بخش مهمی از تاریخ اسلام را به خود اختصاص داده است، در غصب مزرعه معروف« فدك» می دانند و خطبه فاطمی رادر حكم استیفای این حق شرعی و الهی خانواده وحی.
باید گفت اگرچه داستان فدك، اقدامی مرتجعانه و ستم آشكاری بر آل محمد(ص) بود اما درد و رنج فاطمه(س) صرفا از پیامد این اتفاق نامبارك نبود. نگاه به محتوای خطبه، روشن می كند كه این خطبه نه تنها شرح غارت مزرعه فدك، بلكه توصیف تاراج غارتگرانی است كه مزرعه اسلام را نشانه رفته اند.
طرح مساله فدك، اگرچه در شمار مسائل مهمی است كه مورد توجه دختر بزرگوار پیامبر(ص) است، اما با این همه در آن حد از اهمیت نیست كه ایشان تنها برای به دست آوردن آن به چنین اقدام شورانگیزی دست بزند. به خطا رفته ایم اگر هدف از این سخنرانی را بازپس گیری فدك بدانیم و آن را با نام «خطبه فدك» بشناسیم.
بانوی بزرگوار اسلام در این خطبه بسیاری از دقایق و معارف نظری و به تعبیر جامع تر «الهیات قرآنی» و قوانین و سنن اجتماعی و فلسفه پاره ای از احكام و نیز مسائل اقتصادی و فرهنگی و اجتماعی، به ویژه فلسفه سیاسی (امامت) و نقش آن را در تبیین توحید نظری و تحقق توحید عملی بیان كرده است. به همین دلیل است كه می گوییم فاطمه(س) «یك خانه نشین ناآگاه نیست. او راه رفتن را در راه مبارزه آموخته است و سخن گفتن را در تبلیغ، و كودكی را در مهد طوفان نهضت به سر آورده و جوانی را در كوره سیاست زمانش گداخته است. او یك زن مسلمان است. زنی كه عفت اخلاقی او را از مسئولیت اجتماعی مبرا نمی كند» (شریعتی ص ۱۸۰)
شیوه آمدن زهرا(س) به سوی مسجد، چنان عفیفانه بود كه سرآسیمگی و شرم درهم آمیخته بود و عظمت روح و صلابت و وقار را یكجا به نمایش می گذاشت. گویی این پیامبر است كه از كوه حرا سرازیر گشته تا پیام بیدارگر « قم فانذر» را به گوش مردم برساند.
ترجمه بخش هایی از این خطبه، محتوای چندگانه آن را معرفی می كند. «... حمد و ستایش، خدای را بر نعمت هایی كه ارزانی داشت و شكر و سپاس او را بر اندیشه نیكویی كه در دل نگاشت و ثنا و تحسین بر آنچه از پیش فرستاد.
مردمان رابرای تداوم وتسلسل نعمت هابه سپاس گزاری فراخواندوبه پاس فراوانی پاداش،دروازه ستایش رابه روی خلق گشودوبااین فراخوانی به ستایش وسپاس ،نعمت های خودرادوچندان كرد....
وبراین حقیقت گواهی می دهم كه جزالله خدایی نیست ویگانه ای بی شریك است.اخلاص (درانگیزه وعمل)راتأویل آن قرارداد،ودل هاراگستره پیوندباآن نمود،ومشعل اندیشه آن رادرذهن هابرافروخت...
خداوندپدرم رابرانگیخت تاكارخودراتمام نمایدوآن چرا كه درجهت اراده وفرمان اوبود،به پیش بردوبرنامه های حتمی خودراكه به رشته محكم تقدیركشیده بود،به انجام رساند...
خدای بزرگ تاریكی هارابه بركت وجودپدرم روشن ساخت و دل ها را از تیرگی كفربپرداخت وپرده های حیرت را،كه بر دیدگان افتاده بود،به یك سو انداخت و درمیان مردم به هدایت و روشنگری برخاست و آنان را از كژراهه رهانید و كوردلی را از آنان زدود وبه آیین پایدار اسلا م راهبری كرد وبه راه راست فراخواند...
خداوند،ایمان شماراباعث تطهیروپاكیزگی از شرك قرار داد وبرای وارستن شما از كبر،نمازراوبرای پاكیزه كردن جان و رویش روزی،زكات را و برای استواركردن اخلاص،روزه را و برای استحكام دین،حج راوبرای امنیت ازپراكندگی،امامت راوبرای سامان یافتن امت،پیروی ما را وبرای عزت وسربلندی اسلام وخواری وسرافكندگی كفرونفاق،جهاد راوبرای دریافتن پاداش معنوی،صبروشكیب را مقرركرد...
ای مردم،درحالی كه برلبه پرتگاه آتش(كفروجهل ونفاق)بودید و با خواری و ذلت زندگی می كردید، و از كمی و قلت و ذلت، مانندشربت آبی بودیدكه تشنه ای بیاشامد و لقمه هرخورنده وشكارهردرنده و لگدكوب هررونده بودید.نوشیدنی تان آب گندیده وناگوار و خوردنی تان پوست جانوران مرداربود ومردمانی پست وبیمناك ازهجوم همسایگان بودید،تا آن كه خدای تبارك وتعالی به بركت وجودپدرم شماراازخاك مذلت بیرون كشیدوسرتان رابه اوج رفعت برافراشت،بعدازآن همه رنج هاكه دید وسختی هاكه كشید...
علی وابسته ترین ونزدیك ترین كس به رسول خدابود و سالار دوستان خداوند،كه باهمه آنان كه باپیامبربه جنگ برخاسته بودند،درپیكاربود ودرجهت سربلندی وبالندگی اسلام،صمیمانه وسخت كوشانه و تلاش گرانه؛دامن همت بركمر نهاده بود و ازسرزنش هیچ ملامتگری نمی هراسید.با این همه شما در زندگی راحت و دربستر امن و آسایش و درنهایت خوشگذرانی و آرامش غنوده بودید و در انتظاررویدادی ناگواربرای ما.(مردمانی بودیدكه)درشرایط بحرانی ،عقب نشینی كرده و از عرصه جنگ فرار می كردید».
دردوران پیامبروصدراسلام،مسجدتنهامركز دادخواهی بود.هركس ازصاحب قدرتی شكایتی داشت،هركس ازحاكم و یا زمامدار رفتاری دور از سنت پیامبر(ص) می دید،شكایت خودرابرمسلمانان عرضه می كرد و آنان مكلف بودند تا آنجا كه می توانند او را یاری كنند و حق اورا بستانند.
ازدخترپیامبر(ص) حقی راگرفته بودندوباگرفتن این حق سنتی راشكسته بودند.اومی دید نزدیك است حكومت دراسلام،رنگ، نژاد و قبیله را به خود بگیرد(كاری كه سی سال بعدصورت گرفت).مهاجران كه ازقبیله قریشند،انصاررا ازصحنه سیاست بیرون راندند،انصار كه خود یاوران پیغمبربودند،پس ازپیامبرخواهان حكومت شدند.
قریش در دوره پیش از اسلام خودراعنصری ممتازمی دانست وامتیازاتی برای خودپدیدآورد.با آمدن اسلام آن امتیازات ازمیان رفت.اكنون این مردم بار دیگر گردن افراشته اند و ریاست بر مسلمانان را حق مسلم خودمی دانند،آن هم نه براساس امتیازات معنوی،چون علم ،تقوا و عدالت،بلكه تنهابه این دلیل كه ازقریشند.دخترپیامبر(ص) نمی توانست براین اجتهادها وبدعت ها،آرام یاخاموش بنشیند.بایدمسلمانان را ازاین سنت شكنی ها برحذر دارد.اگرپذیرفتند،چه بهتر وگرنه نزدخداوندمعذورخواهدبود.
پس بامراجعه به این خطبه می بینیم كه سخن آن بسیار فراتر ازحق مادی است و به امت اسلام مربوط می شود و تاریخ ،خوب نشان داده است كه آنگاه كه پای سنت شكنی و فرارفتن ازمرزهای شریف شریعت درمیان بوده است ،خاندان پیامبراسلام (ص) كوتاه نمی آمده اند.و چنین است كه داستان شورانگیز،حیرت فزا وپرآب چشم دخترپیامبراسلام(ص)فقط سرگذشت زندگی شخصی نیست.
دكتر پوریا كشوری
منابع:
۱.شهیدی،جعفر،زندگانی فاطمه زهرا،دفترنشرفرهنگ اسلامی۱۳۷۵،.ترجمه بخش هایی ازخطبه حضرت زهرا(س) در این مقاله،اساس ترجمه استاددكترشهیدی دراین منبع است،با برخی تصرفات.
۲.شریعتی علی،فاطمه،فاطمه است،انتشارات حسینیه ارشاد،مجموعه آثار،شماره۲۱.
۳.خلجی ،محمدتقی،رخساره خورشید؛شرح خطبه حضرت زهرا(س)،انتشارات میثم تمار۱۳۷۹،.
۴.قزوینی،سیدمحمدكاظم ،فاطمه الزهرا من المهد الی اللحد،بیروت،دار صادر۱۳۷۹،ه.ق.
منبع : روزنامه همشهری


همچنین مشاهده کنید