یکشنبه, ۹ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 28 April, 2024
مجله ویستا

آمریکا نگاه خود را به ایران تغییر دهد


آمریکا نگاه خود را به ایران تغییر دهد
آیا رفتار آمریكا در برابر ایران تغییر خواهد كرد؟ در حال حاضر به سختی بتوان موضوعی به این اهمیت در حوزه سیاست خارجی پیدا كرد. بوش درحال حاضر سیاست تهدید ایران را پیش گرفته است. او از مجموعه ابزارهای نظامی خود درمنطقه برای پیش بردن این سیاست بهره می گیرد، لذا روزی خبر می رسد كه هواپیماهای آمریكایی در حال گشت زنی بر فراز مرز میان ایران و عراق هستند، روزی دیگر ادعا می شود نیروهای آمریكایی اجازه دارند كه با ایرانیان در عراق برخورد كنند، یا در برهه ای دیگر وانمود می شود دو ناو هواپیمابر آمریكا در خلیج فارس استقرار یافته و این آرایش نظامی برای ترساندن ایران شكل گرفته است. همچنان كه برخی منابع آمریكایی دوست دارند آرایش نظامی امروز آمریكا را با گسیل نظامی این كشور در پائیز سال ۲۰۰۲ و ماه های ابتدایی سال ۲۰۰۳ مقایسه كنند.
بسیاری از ناظران معتقدند بخش اعظم مردم آمریكا ماجراجویی های جدید نظامی را نخواهند پذیرفت. با این وجود عده ای تصور می كنند دولت بوش ممكن است به این وسوسه بیفتد كه فعالیت های ایران را به عنوان بهانه ای برای ناامنی موجود در عراق اعلام كرده و با گشودن جبهه ای جدید از طریق هجمه به ایران، به سقوط احتمالی حكومت عراق كه پیامد این بمباران خواهد بود، بی اعتنایی نشان دهد.
شماراندكی از دولت ها با اتهام های دولت بوش علیه ایران، مبنی بر این كه هدف از برنامه غنی سازی اورانیوم این كشور دست كم دستیابی به توانایی ساخت سلاح هسته ای در چند سال آینده است، همراه شده اند. خوش بینی آن ها این است كه حكم شورای امنیت سازمان ملل در مورد توقف برنامه هسته ای ایران و تحریم تحویل تجهیزات و مواد مورد نیاز برای اجرای این برنامه ممكن است در مورد ایران مؤثر واقع شود. با این حال تقریباً تمام این دولت ها در این زمینه اتفاق نظر دارند كه حمله نظامی فاجعه بار خواهد بود. چنین حركتی درظاهر می تواند برنامه غنی سازی اورانیوم ایران را به تأخیر بیندازد، اما در واقع ممكن است به حمایت همه جانبه ملی در ایران از این برنامه هسته ای و بحران عرضه نفت در منطقه منجر شود.
این در حالی است كه ایران در عین حال، آمادگی خود را برای گفت و گو در صورت عقب نشینی شورای امنیت از حكم توقف غنی سازی اورانیوم به عنوان پیش شرط ادامه مذاكرات، اعلام داشته است. با نوعی دوگانگی روبه رو هستیم ، در حالی كه واشنگتن بر دیپلماسی به جای اقدام نظامی تأكید دارد، در همان حال كاخ سفید آشكارا معتقد است حضور دریایی اش در خلیج فارس می تواند تأثیرگذار باشد. مقاله ای كه در واشنگتن تایمز به چاپ رسید، حتی پا را از این فراتر گذاشته ودرپیشنهادی عجیب خواستار پرتاب موشكی به سوی سفارت سابق آمریكا در تهران شده بود.
در اروپا این بیم وجود دارد كه یك اشتباه همه روندهای سیاسی را تخریب كند، اروپایی ها نگران آن هستند كه اشتباه بوش به نزاعی مسلحانه منجر شود كه پیامد آن، عقب نشینی ایران از پیمان ان. پی. تی و یا حتی جلوگیری از ورود بازرسان آژانس انرژی اتمی سازمان ملل به این كشور است. بنابراین چه باید كرد؟
در مورد پرونده كره شمالی به نظر می رسد آمریكا پذیرفته است كه بدون اصرار بر پیش شرط توقف تولید پلوتونیوم، با پیونگ یانگ مذاكره كند. واشنگتن حتی به طور ضمنی اعلام داشته است یك توافق می تواند زمینه گشایش روابط دیپلماتیك را فراهم آورد.
اكنون درك این موضوع بسیار مشكل است كه چرا در مورد ایران تعلیق برنامه غنی سازی اورانیوم به پیش شرطی برای هر نوع گفت و گو با این كشور تعیین شده است. گفت و گوهایی كه در آن تعلیق غنی سازی موضوع اصلی است. هنوز از هنگامی كه كمیته ای آمریكایی به ریاست جیمز بیكر، وزیر اسبق خارجه آمریكا و لی همیلتون، نماینده سابق مجلس نمایندگان این كشور پیشنهاد كرد كه واشنگتن باید با سوریه و ایران وارد مذاكره شود، زمان زیادی نمی گذرد. اما با وجود اوضاع بحرانی عراق دولت بوش همچنان به صورت عجیب اصرار دارد كه از طریق بیانیه های رسمی و تهدید نظامی با سوریه و ایران گفت و گو كند. این روش آمریكایی ها مانند آن است كه رئیسی بگوید تبادل آرا با زیر دستانش را دوست دارد و معتقد باشد آنان باید بیایند حرف هایشان را بزنند و در نهایت با نظراتی كه او می دهد از اتاق بیرون بروند.
آمریكا باید دریابد رویكردی كه كمتر حقارت آمیز باشد، نتایج بهتری را به بار خواهد آورد. چنین رویكردی اكنون درپكن درباره كره شمالی در حال محك خوردن است، چرا نباید در ایران هم امتحان خود را پس بدهد؟
هانس بلیكس رئیس بازرسان تسلیحاتی سازمان ملل
از سال ۲۰۰۰ تا ۲۰۰۳
ترجمه: حسن بنانج
منبع : روزنامه ایران


همچنین مشاهده کنید