دوشنبه, ۱۷ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 6 May, 2024
مجله ویستا

آقایان شما مقصرید!


آقایان شما مقصرید!
موضوع بدحجابی و راه‌های مبارزه با آن، از موضوعاتی است که سکوت در برابر هر یک از آنها، می‌تواند پیامدهای ناخوشایند داشته باشد. بدون تردید هیچ کس بی‌بندوباری در جامعه را نمی‌پسندد، چه این بی‌بندوباری در پوشش بعضی از مردان و زنان باشد، چه در سیاستگذاری و شناسائی راه‌های مقابله با ناهنجاری‌های اجتماعی!
تنها نشانه بی‌بندوباری نیز لباس نامناسب نیست، اگر مسئولان نیز به‌گونه‌ای سخن بگویند که اکثریت مردم تکلیف خود را ندانند، مرتکب بزرگترین بی‌بندوباری شده‌اند. حقیقت آن است که برخی سختگیری‌ها در مورد نوع پوشش که گاه حتی رنگ لباس جوانان را نشانه می‌گیرد، نمی‌تواند قابل قبول باشد اما در مقابل آن می‌توان ادعا کرد که تحمل برخی صحنه‌ها و بعضی از رفتارها و آرایش‌های ظاهری زنان و مردان، نه تنها براساس باورهای دینی بلکه حتی با دید حفظ قوام و خانواده‌ها در یک جامعه غیرمذهبی نیز پذیرفتنی نیست.
همین وضعیت، دستگاه‌های مختلف حکومتی را وادار ساخته است که هر از چند گاه یکبار طرح‌های ضربتی یا غیرضربتی را به‌کار گیرند تا آنچه را ناهنجاری اخلاقی و اجتماعی می‌دانند از ظاهر جامعه حذف کنند. اگرچه به اطمینان می‌توان گفت: طرح‌های متعدد سال‌های گذشته، نه تنها موفقیتی دربرنداشته بلکه در نهایت تشدید همان موضوعاتی را به دنبال داشته است که عده‌ای آن را ناهنجاری می‌نامند.
این عدم موفقیت بعضاً مورد اذعان و اعتراف قرار می‌گیرد برای این ناکامی‌ها نیز دلایلی ارائه می‌گردد اما به‌نظر می‌رسد در ریشه‌یابی آنها یک نکته اساسی مورد غفلت واقع می‌شود این نکته اساسی بلاتکلیفی مسئولان و تزریق همین بلاتکلیفی به جامعه است، به‌طوری که هنوز اکثریت مردم نمی‌دانند الگوی موردقبول نظام در بسیاری از امور از جمله پوشش، آرایش، نوع برخورد با جوانان و موارد مشابه چیست این بلاتکیلفی به‌خصوص در بعضی مقاطع زمانی و توسط گروهی از سیاستمداران تشدید می‌شود البته در این مورد نمونه‌های زیادی می‌توان ارائه داد که برای رعایت اختصار تنها به سه نمونه اکتفا می‌شود.
حدود یک ماه بعد از استقرار مجلس هفتم اخباری از نگرانی نمایندگان این مجلس نسبت به وضعیت حجاب و احتمال دخالت آنها در این مسئله منتشر شد. این موضوع واکنش شدید یکی از نویسندگان سرشناس از جناح اصولگرایان را به دنبال داشت.
او در یادداشتی که در تاریخ بیستم تیرماه ۱۳۸۳ در روزنامه کیهان به چاپ رسیده به مشکلات متعدد کشور از جمله ”وجود مافیای نفتی، شبکه‌های دلالی، موادمخدر، نابسامانی قضائی، معطلی جوانان برای تأمین حداقل معیشت و ...(۱)“ پرداخت و نهایتاً اعلام کرد که ”من از مایندگان مجلس هفتم نگرانم(۲)“ زیرا به‌نظر او با وجود آن همه مشکلات ”جمعی از نمایندگان معطوف حجاب بانوان شده‌اند و لابد در بخشنامه‌ای سراسری و طبق قانون از بدحجابی جلوگیری خواهند کرد (۲)“
این نویسنده اصولگرا، دلیل نگرانی خود را با وضوح بیشتر نیز بیان کرد و روزنامه اصولگرا نیز بدون هیچ‌گونه نگرانی آن را چاپ کرد؛ ”حجاب یک امر درونی است، یونیفورم فهم است، با اجبار نمی‌شود کسی را به چیزی علاقمند کرد. هنوز صدای آقای حداد عادل در گوشم است که به من می‌گفت: اگر رضاشاه توانست به اجبار چادر از سر زنان ما بگیرد، ما نیز می‌توانیم به اجبار، زنان بی‌حجاب را باحجاب کنیم!“(۲)
قطعاً بسیاری از زنان و دختران پس از استقرار اصولگرایان در مجلس و وعده‌های فراوان برای تسری حاکمیت اصولگرایان به دولت و سایر قوای کشور، قدری نگران بودند و خود را ناچار به تغییر رفتار می‌دیدند اما اینگونه اظهارنظرها - که بعداً نیز در مقاطع خاص تداوم یافت - قطعاً قدری از نگرانی‌های آنها را برطرف ساخت و مطمئن شدند که الگوی خاصی جز ”ترویج حجاب بدون استفاده از زور“ در کشور وجود ندارد. کمتر از یک سال بعد، رقابت‌های انتخابات ریاست جمهوری، فضائی ایجاد کرد که عده‌ای برای کاهش رأی احمدی‌نژاد، او را دارای دیدگاه‌های خاص در مسئله حجاب و آرایش زنان معرفی کردند.
البته او هم ساکت نشست و با طرح شفاف دیدگاه‌های خود، از خجالت رقبا درآمد. او در جمع عده زیادی از نمایندگان مجلس از همه چیز سخن گفت و در پاسخ به کسانی که آنها را ”تندروان دیروز که امروز مدعی آزادی هستند“ می‌نامید، گفت: ”... همین آقایان سر خیابان‌های تهران، مینی‌بوس می‌گذاشتند و سرباز می‌گذاشتند که آرایش‌های خانم‌های مردم را کنترل کنند و هرکدام غلیظ بود سوار مینی‌بوس کنند و ما معترض بودیم که اینها خلاف شرع است. حق ندارید با مردم اینگونه برخورد کنید (۵).
ده ماه بعد از این اظهارات یعنی در تاریخ چهارم اردیبهشت ماه ۸۵ که مصادف با دومین روز از اجراء طرح نیروی انتظامی برای مقابله با بدحجابی بود، احمدی‌نژاد - البته این بار در کسوت ریاست جمهوری - به انتقاد از برخی رفتارها در برخورد با بدحجابی پرداخت. وی با یادآوری ناکارآمدی شیوه‌هائی که در گذشته برای جلوگیری از بدحجابی به‌کار گرفته شده به نجات منفی برخوردهای مستقیم در مسائل فرهنگی اشاره کرد و گفت ”مسائل فرهنگی، یک شبه حل نمی‌شود و نباید براساس جوسازی‌ها و جنجال‌ها، دستگاه‌های فرهنگی و انتظامی دچار افعال شوند و در فضائی گرفتار شوند که مشخص نیست مدیریت آن به عهده کیست و تنها برخی فرصت‌طلب‌ها از آن بهره می‌برند (۶) ”رئیس‌جمهور به صراحت گفت: ”ترویج حجاب در جامعه نیازی به برخوردهای آمرانه ندارد (۷)“.
اکنون شما خود را به‌جای کسانی بگذارید که الگوی خاصی در مورد حجاب ندارند و تنها عامل گرایش آنها به این موضوع، الزامات یا ارشادات حکومتی است آیا با نمونه‌های فوق، می‌توان از آنها توقع داشت که الگوی رسمی موردنظر کشور را تشخیص داده و پایبندی خود را به آن ثابت کنند؟ اگر امروز برای ایستادگی در برابر برخی ناهنجاری‌ها، تنش‌هائی در جامعه ایجاد می‌شود و حتی چهره‌ای خشن از کشورمان در رسانه‌های بین‌المللی منعکس می‌گردد، بیشترین تقصیر به گردن کسانی است که در مقاطعی خاص، اظهارنظرهای ویژه می‌نمایند و حتی خود را مجاز می‌دانند که ”کشف حجاب خشن رضاشاه“ را با تلاش نمایندگان مجلس برای ارجاء یک حکم دینی مقایسه کنند! آقایان شما مقصرید و تا زمانی که خودتان به یک الگوی واحد ترسید، نمی‌توانید از جامعه الگوپذیری را توقع داشته باشید.
پی‌نویس:
(۱)، (۲)، (۳) و ۴) کیهان بیست تیر ۱۳۸۳ صفحه ۱۴
(۵) سیاست روز اول تیرماه ۸۴ صفحه ۳
(۶)(۷) جمهوری اسلامی ۱۵ اردیبهشت ماه ۸۵ صفحه ۳.
منبع : روزنامه آفتاب یزد