پنجشنبه, ۱۳ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 2 May, 2024
مجله ویستا


قالیبافی، سند هویت زنان ترکمن


قالیبافی، سند هویت زنان ترکمن
دختر ترکمن، وقتی ازدواج می کند، او را «آنق گذاری» می کنند. یعنی زنان گیس سفید خانواده خودش و خانواده داماد، طی مراسمی خاص، کلاهی را که مخصوص زنان متاهل است، بر سرش می گذارند تا به وسیله آن از دختران مجرد تشخیص داده شود و معمولادر همان روز، یا روز پس از آن، بزرگ ترین عروس خانواده داماد، به او یک کاسه روغن، یک کاسه آرد سفید و یک « ایگ» که نام محلی دوک نخ ریسی است، هدیه می دهد، که روغن به نیت برکت، آرد به نیت نان آور بودن وخوش قدمی عروس و ایگ به نیت کاری بودن او است و در زندگی تازه ای که از پس آن مراسم شروع می شود، کسب درآمد یکی از تکالیف زن است و کاری بودن، یعنی آن که علاوه بر تکالیف خانه داری که وظیفه است، نمد بمالد، سوزن دوزی کند، قالی و قالیچه ببافد و... به این دلیل و دلایل دیگری که ریشه در تاریخ، سنت و فرهنگ ترکمن ها دارد، از قرن ها پیش، قالیبافی به صورت سند هویت زنان ترکمن درآمده و درآمد حاصل از آن نقش مکمل اقتصاد خانواده را دارد. فرش ترکمن که نامی آشنا در عرصه هنر و صنعت و محصولی کاربردی، با ارزش اقتصادی است که هر تار، وقتی بر روی پود گره می خورد، بخشی از تلاش و ذوق زن ترکمن را تجسم می بخشد.
● تاریخچه و ویژگی فرش ترکمن
نقش اصلی زمینه فرش ترکمنی که بافته های هر قوم به وسیله آن از بافته های اقوام دیگر متمایز می شود، گول نام دارد که اندازه و طرح آن با همدیگر متفاوت است و همیشه به شکل اولیه و ثانویه بافته می شود. به این ترتیب که گول های اولیه شکل کثیرالاضلاعی درشت را دارد که در زمینه قالی به کار می رود و گول های ثانویه که به آراگول شهرت دارد، نقش های ریزتری است که به اشکال خشتی و لوزی همراه با طرح های حلقه ای در پیرامون، زمینه های خالی میان گل های اولیه را پر می سازد. برای تهیه قالی ترکمن، به طور معمول تار و پرز پشمی به کار می رود و پود از جنس پنبه است. ولی در مواردی از تار و پود پنبه ای نیز برای بافت فرش و به ندرت از پشم و ابریشم به عنوان خامه استفاده می شود.
● نقش زنان در مرحله پیش تولید
قالی بافی، پیش از آن که آغاز شود، نیازمند تامین مقدماتی است که عمده ترین آن ها را تامین و تهیه مواد اولیه تشکیل می دهد. ترکمن صحرا، یکی از مراکز پنبه کاری کشور است و به دلیل داشتن بافت جمعیتی ایلیاتی جزو مناطق دامپروری نیز به شمار می آید و به این دلیل، پشم و پنبه، که عمده ترین مواد برای تولید فرش است، در ترکمن صحرا، به وفور در اختیار بافندگان قرار دارد و زنان، که در مرحله کاشت و داشت پنبه و نگهداری دام نقش فعالی دارند، پس از به عمل آمدن پنبه و چیدن پشم از گوسفندان، در مرحله ریسیدن و رنگرزی الیاف پشم و پنبه نیز دخیل هستند و قسمت بزرگ الیافی که برای بافت فرش مورد استفاده قرار می گیرد، در ساعات فراغت زنان و دختران خانه دار از فعالیت های دیگر، به وسیله ابزاری دستی ریسیده و با استفاده از مواد رنگداری که طبیعت منطقه در اختیار ساکنانش گذاشته است، رنگرزی می شود.در گذشته، از مواد رنگدار گیاهی مانند پوست انار، انواع گیاهان خودرو نظیر چوب پویا، خاکستر چوب ازدار و همچنین زردچوبه، روناس و نیل برای رنگرزی خامه قالی استفاده می شد که در سال های اخیر، اگرچه استفاده از برخی رنگ های شیمیایی هم رواج یافته، اما هنوز نیز استفاده از گیاهان رنگدار رایج است.عمل چله کشی قالی بر روی دارهای افقی نیز توسط خود زنان و معمولابا همکاری دو زن انجام می شود و بالاخره، با تامین مقدمات مورد اشاره، کار بافت شروع می شود.
● نقوش قالی ترکمن
نقوش فرش ترکمن، تماما ذهنی و عبارت از طرح هایی هندسی و متاثر از مظاهر طبیعت و پدیده های موجود در محیط زندگی زنان بافنده است و مانند بسیاری از مناطق دیگر قالیبافی، زنان بافنده، آرمان ها و اندیشه های شان را با رنگ های دلخواه بر روی تار قالی گره می زنند. فرهنگ و فولکلور ترکمن ها که با جرات می توان گفت زنان قالیباف عامل حفظ و انتقال آن از گذشته های دور به زمان ما بوده اند، جای خاصی در آرایه ها و موتیف های فرش ترکمن دارد. به طور مثال نقش شاخ قوچ که همواره در نقوش قالی ترکمن به چشم می خورد و بخش جدایی ناپذیر اغلب آرایه ها را تشکیل می دهد، نشانه قدرت و نماد باروری است، یا نقش عقرب که معمولادر حاشیه قالی به کار می رود، نشانه رفع شر است و پرندگانی نظیر قو و حیواناتی مانند اسب که به صورت قرینه در نقشه قالی ترکمن به کار می رود نیز هر یک مفاهیم ذهنی خاصی دارد که برگرفته از فرهنگ طوایف مختلف ترکمن است. مهم ترین این نوع نقوش که تعدادشان به بیش از صد نوع می رسد عبارت است از: «ماری گول، در ناق گول، قافسه گول، تکه گول، انسی، قزل ایاق، توینگ گول، قوش گول، آوغان گول، تاج حروز، پنجارا آراگول، آق نقش و...»
● مشکلات زنان بافنده
مهم ترین مزیت دارقالی بافی افقی (که بیش تر مورد استفاده زنان بافنده ایلیاتی قرار می گیرد)، متحرک بودن آن است. به گونه ای که ضمن جابه جایی ایل نیز، هرجا ایل اتراق کند زنان بافنده مجال دارند تا آن را پهن کنند و در ساعات فراغت به کار بپردازند. اما این نوع دار، به دلیل آن که بافنده ناچار است در حالت نشسته به صورت چمباتمه به کار بپردازد، فشارهایی به ستون فقرات وارد می آورد و در درازمدت باعث انحراف مهره های کمر و استخوان درد بافندگان می شود. به اضافه این که طبق گفته پزشکان متخصص برسیستم باروری زنان نیز تاثیرگذار است. به همین جهت، طی سالیان گذشته، طراحان صنایع دستی کشور دارهای عمودی متحرکی ابداع کرده اند که منطبق با زندگی متحرک عشایر است و می تواند برآورنده نیاز زنان ایلیاتی باشد.
منتها چون تلاش چندانی جهت نهادینه ساختن استفاده از این نوع دارها انجام نشده، زنان و دختران قالیباف همچنان استفاده از دارهای افقی را به دار عمودی ترجیح می دهند.مشکل دیگری که قالیبافان ترکمن با آن روبه رو هستند، محدودیت توان مالی آنان برای تهیه چله و خامه به میزان کافی است و در نتیجه، یا ناچارند به بافت مواد اولیه ای که خودشان تولیدکننده آن هستند قناعت کنند یا از واسطه ها و سلف خرها سفارش بافت بپذیرند که در چنین مواردی، معمولاسفارش دهنده مواد اولیه را در اختیار بافنده گذاشته و دستمزد ناچیزی در قبال بافت به وی می پردازد یا در ازای پرداخت مبلغی خاص به بافنده، کل محصول سالانه وی را خریداری می کند که در هر دو صورت، آنچه عاید بافنده می شود، بسیار ناچیز است، در حالی که یکی از امتیازات رواج صنایع دستی در مناطق روستایی و جوامع ایلیاتی تبدیل مواد اولیه خام به کالاهایی کاربردی است و تجربه نشان داده که چنانچه بافنده ای از امکانات لازم برخوردار باشد، افزون بر ۸۰ درصد قیمت فرآورده را دستمزد تشکیل می دهد که در اقتصاد زندگی بافندگان نقشی تعیین کننده دارد.
همچنین واسطه ها و سلف خرها، به منظور تامین منافع خودشان محصولات تولیدی زنان قالیباف را دستچین کرده و چنانچه محصولی دارای اندکی عیب باشد، از خرید آن خودداری می کنند.برای حل این مشکلات بافندگان دو راهکار کاملاعملی وجود دارد که یکی از آن ها تاسیس شرکت های تعاونی با سرمایه و نظارت خود بافندگان، اما با حمایت دولت است; به این ترتیب که بافندگان با تجمیع سرمایه های محدودشان بتوانند مواد اولیه مورد نیاز را به صورت انبوه و با قیمت مناسب خریداری کنند و دیگر این که سازمان میراث فرهنگی و گردشگری شرایط و امکاناتی فراهم آورد تا معاونت صنایع دستی توان بیش تری برای خرید فرش های ترکمن داشته باشد و فرآورده های تولیدی را به صورت درهم خریداری و سپس بر اساس درجه بندی، با قیمت های متفاوت به فروش برساند.
البته، برخی صاحب نظران تخصیص اعتبارات بانکی درازمدت به بافندگان را نیز یکی از راهکارها برای تقویت بنیه مالی دست اندرکاران بافت فرش ترکمن پیشنهاد می کنند که اگر چه ممکن است در مواردی کارساز باشد، اما تجاربی که از موارد مشابه کسب شده، دلالت دارد بر این که اولاسود بانکی تسهیلات اعطایی باری جدید بر درآمد بافندگان تحمیل می کند و ثانیا چون نظارتی بر چگونگی هزینه شدن تسهیلات بانکی وجود ندارد، به طور معمول وام دریافتی از بانک ها صرف اموری غیر از قالیبافی می شود و بازپرداخت وام، بافندگان را در برابر مشکلات جدیدتری قرار می دهد. مگر این که تسهیلات از طریق شرکت سهامی فرش یا معاونت صنایع دستی سازمان میراث فرهنگی در اختیار بافندگان قرار گیرد و نهاد وام دهنده، محصول تولیدی بافندگان را پس از ارزش گذاری، به عنوان طلب خود، قبول کند.
پروانه بنی یعقوب
منابع:
۱- مروری بر صنایع دستی ایران، نوشته م. حسن بیگی. ناشر ققنوس.
۲- کلیاتی درباره صنایع دستی ایران، نوشته حسین یاوری و محمدرضا حسن بیگی، از انتشارات سازمان صنایع دستی ایران.
منبع : فصلنامه یاپراق