جمعه, ۱۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 3 May, 2024
مجله ویستا

سینما؛ فن یا قصه


سینما؛ فن یا قصه
صرفنظر از این که بخواهیم بگوییم چه کسی واقعاً مخترع دوربین فیلمبرداری بوده - توماس ادیسون بادستگاه «کینه تو سکوپ» و یا برادران لومیر با دستگاه «سینماتوگراف» - باید به این نکته مهم اشاره کنیم که حدود ۷۰۰۰ سال پس از اختراع حروف، به همت بشر و در نتیجه پیدایش مجرایی برای برقراری ارتباط، درغروب روز ۲۸ دسامبر ۱۸۹۵ میلادی، اولین فیلم متحرک در سالن «گراند کافه» پاریس به دست برادران لومیر به نمایش گذاشته شد.
به این ترتیب شاید بزرگترین رخداد جامعه بشری در زمینه ارتباط بین انسان ها و ظهور شکل جدیدی از بیان هنری صورت پذیرفت.
بدین سان «سینما» اولین هنری است که تاریخ تولدش را می دانیم. سینما با خصوصیات افسانه ای خود که اختراعی علمی و فنی بوده و هم نوعی «فانوس خیال» در پاسخ به یک ضرورت اجتناب ناپذیر در ذهن بشر پا به عرصه وجود گذاشت. دیری نپایید که به دلیل جذابیت های جهان شمول اش توانست راه برای ورود هرچه بیشتر پویایی و تفکر و نیز پرواز بی محابای اندیشه در گستره ذهن بشر هموار سازد.تلاش های مکرر انسان در طول تاریخ مکتوب پیدایش هنر تاکنون را برای انتقال پیام و برقراری ارتباط با دیگران و بازسازی و ثبت رؤیا و واقعیت بر کسی پوشیده نیست.سینما با الهام از «زندگی» با داعیه اصیل ترین خصیصه خود یعنی «حرکت» وارد عرصه هنر و وارث بلامنازع همه هنرهایی شد که خود وجه تلفیق همه آنهاست.با به کارگیری و ثبت تصاویر و واقع نمایی از نقاشی، توصیف وقایع و تصورات از ادبیات، بیان خیال پردازانه و شاعرانه از شعر، عنصر حرکت در گستره زمان از موسیقی، بازنمایی واقعیت و رؤیا از تئاتر و در سایه همه اینها به مدد فناوری مناسب و جدید به یک پدیده زنده تبدیل شد و این بار فناوری زمینه جاودانگی و ثبت و بازسازی حقیقت و رؤیا و انتشار دانایی را فراهم کرد و سینما هنر هفتم لقب گرفت و ماندگار شد.اما برای پاسخ به این سؤال که سینما هنر است یا فناوری، باید گفت که سینما علاوه بر این که هنر است، یک ابزار فناورانه پیچیده نیز هست و بسته به این که در اختیار چه نوع نگرشی باشد و قصد بیان و یا بازنمایی چه چیزی را داشته باشد، رویکردهای متفاوتی داشته است. از این رو، رویکردهای مختلف سینما به نهادهای اجتماعی مثل خانواده، اقتصاد، دین، سیاست، آموزش و پرورش و هنر نتایج مختلفی در پی داشته است.از آنجا که سینما با القا بر فرهنگ مخاطبانش اثر می گذارد و آنها را متحول می کند، جای تأمل و بحث فراوان دارد. برای مثال، پرداختن جادویی سینما به سیاست، به مثابه ابزار سلطه، با نگرشی یکسویه و مطلق گرا، چندان هم معصومانه و بی طرف نبوده است.این در حالی است که سینما علاوه بر پرداختن آموزش، گام های بلندی در جهت فهم مشترک همه مردم جهان با زبان تصویر برداشته و یکی از مؤثرترین پیشگامان تکامل انسان به سوی درک «انسانیت بین المللی» بوده است.
بنابراین، حال که شناخت سینما تا این حد ضرورت دارد، باید پرسید: سینما چیست چه خصوصیاتی دارد چگونه عمل می کند فرآیند تبدیل طرح به القا چگونه است عامل فرهنگ چه ویژگی هایی را به آن می افزاید آیا می توان به سینمایی کامل و همه سونگر دست یافت چگونه می توان سلیقه و نیاز به شناخت مخاطب را در کنار استفاده بهینه از امکانات فنی، هنری و فناورانه ، زیبایی شناسی خاص سازنده اثر را در یک هماهنگی کامل با هم به کار بست و سرانجام این که نتیجه چنین آمیزشی چه خواهد بود
سینما به منزله یک سیستم دارای کلیتی متشکل از اجزای متعامل و روابط از پیش تعیین شده است. این سیستم، ورودی، فرآیند و خروجی خاص خود را دارد. به عبارت دیگر هدف سینما (خروجی سیستم) تبدیل طرح (ورودی) به «القا» از طریق یک الگوی ارتباطی پیچیده است که اجزای آن براساس منطقی مشخص سازمان یافته اند.

منوچهر اکبرلو
منبع : روزنامه ایران