پنجشنبه, ۱۳ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 2 May, 2024
مجله ویستا

هزینه فعالیت سیاسی


هزینه فعالیت سیاسی
ترور بی نظیر بوتو، رهبر حزب مردم پاکستان را می توان از منظرهای گوناگون مورد توجه و تحلیل قرار داد؛ یکی از این زوایا، تامل در بحث هزینه های مترتب بر فعالیت سیاسی است. فعالان سیاسی - همچون فعالان عرصه های اجتماعی یا اقتصادی یا فرهنگی- در روند کوشش های خود و برای نیل به اهداف و نتایج دلخواه، ناگزیر از پرداخت هزینه اند. جنس این هزینه، البته با کیفیت هزینه یی که فعالان عرصه های دیگر می پردازند، متفاوت است. آن چنان که مخاطرات و تهدیدهایی که متوجه فعالان سیاسی است، به گونه یی محسوس از خطرهایی که فعالان دیگر حوزه ها را تهدید می کند، متمایز است. پوشیده نیست که برحسب توسعه یافتگی جوامع و رشد دموکراسی و امنیت و ثبات جامعه مدنی در کشورها و نیز بسته به سقف آزادی های سیاسی مورد حمایت در نظام های سیاسی کشورهای مورد بررسی، هزینه هایی که متوجه فعالان سیاسی است، تغییر و تفاوت می کند.
این چنین وضع فعالان سیاسی در نروژ، سوئد، ایسلند، کانادا، سوئیس و کشورهای مشابه (با توسعه انسانی بالا و نظام های سیاسی دموکراتیک و آزادی های تضمین شده در عرصه سیاست) با وضع فعالان سیاسی در بسیاری از کشورهای آفریقایی و آسیایی در تفاوتی محسوس قرار دارد. به میزانی که نیروهای نظامی و امنیتی و انتظامی در کنترل مقامات منتخب و حکومت برگزیده شده توسط مردم قرار دارند؛ به میزانی که اعتقادات و فرهنگ سیاسی دموکراتیک در جامعه، جاری و ساری است؛ و به میزانی که ساخت قدرت، آزادی عمومی و حقوق اساسی شهروندان و فعالیت احزاب و نهادهای مدنی، و نیز برابری سیاسی و دیگر مقوله های همراستا و مشابه را پاس می دارد، هزینه فعالیت سیاسی و ریسک و تهدیدهایی که متوجه فعالان سیاسی است، کاهش می یابد.
و برعکس، با افزایش رفتارها و اقدامات خودسرانه نهادهای نظامی و انتظامی و امنیتی و شبه امنیتی، یا با افزایش عدم تساهل و مدارا و نیز فقدان اعتقادات و فرهنگ سیاسی دموکراتیک در جامعه، یا عدم باور حکومت به حقوق مخالفان و آزادی منتقدان و دگراندیشان، خطرهایی که فعالان سیاسی را نشانه می رود، افزایش می یابد. غیرمحتمل به نظر می رسد که بی نظیر بوتو، به مثابه یک دانش آموخته علوم سیاسی در معتبرترین دانشگاه های جهان (هاروارد ایالات متحده امریکا و آکسفورد انگلستان)، که البته شاهد به دار آویخته شدن پدرش (ذوالفقار علی بوتو در ۱۹۷۹ میلادی)، ترور برادرش (مرتضی بوتو در ۱۹۷۶ میلادی) و حتی قتل مشکوک برادر دیگرش (شهنواز بوتو در ۱۹۸۵ میلادی) بوده است، پس از هشت سال دوری و تبعید خودخواسته از میهن، در بازگشت به پاکستان، به مخاطرات اقدام خود و تهدیدهایی که متوجه او بوده است، نیندیشیده باشد. ترور مخالفان و دگراندیشان و منتقدان یا قتل آلترناتیوها و آن دسته از فعالان سیاسی که به صورت بالقوه یا بالفعل امکان جایگزینی در رژیم های سیاسی غیردموکراتیک را دارا هستند، امری غیرطبیعی در کشورهای توسعه نیافته یا در حال توسعه نیست؛ هرچند که ترور و قتل مخالفان و آلترناتیوها به اندازه حبس و بازداشت و منزوی و منفعل کردن آنان، رایج نیست. اما این مجموعه (از توهین و تهمت و تهدید تا حبس و بازداشت و حصر و تا قتل و ترور و اعدام) هزینه های تقریباً بدیهی فعالیت سیاسی در نظام های سیاسی غیردموکراتیک محسوب می شوند.
به میزانی که رژیم های سیاسی مزبور واجد درجات بالاتری از تمامیت خواهی و انحصارطلبی و خودکامگی باشند و به میزانی که نهادهای نظامی و امنیتی یا نیروهای شبه نظامی و خودسر، از کنترل حکومت، رها باشند، شدت برخورد و احتمال مواجهه تندتر و خشن تر، افزایش می یابد. اگر هزینه حضور در عرصه سیاست برای بیل کلینتون در امریکا یا نیکلا سارکوزی در فرانسه، در حد و حدود نظارت افکار عمومی یا نهادهای قضایی عالی بر رفتار شخصی و زندگی خصوصی آنان است، این هزینه برای بی نظیر بوتو یا پدرش، ذوالفقار علی بوتو، تا حد ترور و اعدام افزایش یافته است...
افزون بر آنچه به وضع ساخت قدرت و کیفیت و عمق دموکراسی در نظام های سیاسی مربوط است، فعالان سیاسی با تهدیدهایی نیز از درون جامعه روبه رو هستند. هرچه باورهای افراطی و عقاید متصلب و نگاه های دگم و جزمی و غیردموکراتیک، و رویکردهای فاقد مدارا و بردباری و تسامح در درون جوامع، فعال تر و گسترده تر باشند، ریسک و تهدیدی که متوجه فعالان سیاسی نواندیش و روشنفکران نقاد می شود، شدت می یابد. اتفاقاتی که در درون جوامع توسعه نیافته - با کیفیت پیش گفته- به وقوع می پیوندد، به ندرت در جوامع توسعه یافته با فرهنگ و باورهای دموکراتیک، رخ می دهد. از همین زاویه است که در مورد محوری این مطلب (بی نظیر بوتو) انگشت اتهام همزمان با پرویز مشرف، به سوی طالبان و جریان های مذهبی افراطی همسو نیز اشاره رفته است، و تحلیلگران از ابتدا متهمان اصلی را این دو (حکومت پاکستان و طالبان) معرفی کردند. ابزار «تکفیر» در دست جریان های افراطی، به عنوان یک تهدید همیشگی، آن دسته از فعالان سیاسی را که در جوامع دینی مثل پاکستان زندگی می کنند، مورد تهدید قرار می دهد؛ و این، اضافه بر طعن و لعن پیوسته آنان است. به بیان دیگر، در این جوامع چنانچه فعالیت سیاسی با نقد باورها همراه شود یا حوزه هایی از آن را که با ساخت قدرت است، مستقیم یا غیرمستقیم، مورد انتقاد و تهدید قرار دهد، کنشگران حوزه سیاست باید انتظار برخورد و واکنش تند و خشن را داشته باشند و این، هزینه یی متفاوت با هزینه های مترتب بر چالش آنان با صاحبان قدرت است. این چنین، اقدام بی نظیر بوتو (بازگشت به پاکستان) با وجود تمامی تهدیدها و خطرهایی که بالقوه و بالفعل وجود داشت، اقدامی در خور تحسین و قابل ستایش است.
او به سرزمینی پا می گذاشت که هم حکومت شبه نظامی و غیردموکراتیک آکنده از ابزارهای تهدید و فشار علیه او بود، و هم در فضای اجتماعی، حضور و تحرک نیروهای افراطی مذهبی و باورهای متصلب آنان، خطرها و مشکلات متعددی را متوجه کنش سیاسی- اجتماعی بی نظیر بوتو می ساخت. بوتو اما در قامت یک فعال سیاسی تمام و کمال، با درک و تحلیل واقع بینانه از این شرایط، پیامدها و مخاطرات بازگشت به پاکستان را به جان خرید. مستقل از انگیزه های شخصی او برای کنش سیاسی و به ویژه بحث سهیم شدن در قدرت و کسب اقتدار، اقدام سیاسی او، قابل ستایش است. بی نظیر بوتو همچون غواصی که به قصد صید مروارید به اعماق اقیانوس می زند یا مانند صخره نوردی که برای رسیدن به ارتفاع بالاتر و صعود از صخره هایی غیرقابل فتح پا در دیواره صعب العبور می نهد، یا همانند آتش نشانی که برای دفع و رفع حریق و نجات جان محاصره شدگان در آتش، به دل آتش می زند، یا نظیر شکارچی که برای صید پا به جنگل آکنده از تهدید می نهد، یا مثل پزشکی که برای نجات جان قربانیان یک بیماری واگیر و خطرناک و عمل به وظیفه و تکالیف حرفه یی به میان بیماران پرخطر می رود، و... پا به صحنه سیاست و دل جامعه خطرخیز پاکستان نهاد.
بدیهی به نظر می رسد که بوتو به مثابه یک فعال سیاسی و دانش آموخته سیاست، در اقدام خود محاسبات کافی در حوزه «هزینه- فایده» را رعایت نکرده و در نظر نگرفته باشد. این، همان نقطه تحسین برانگیز و درس آموز اقدام سیاسی خانم بوتو محسوب می شود. کم نیستند افرادی که در ظاهر پیگیر سیاست و تحولات سیاسی- اجتماعی دیار خویش اند، اما جز «نق زدن»های بیمارگونه و جز نشستن در کنج عافیت، تحرک و فعالیتی نشان نمی دهند و تمایلی به پرداختن «هزینه» (مالی، زمانی، کاری، امنیتی، حیثیتی، جانی و...) ندارند. اینان، منتقدان و ناقدان همیشگی اند که با قیافه یی حق به جانب، همواره از موضعی رادیکال و ایده آلیستی، و از سکو و ارتفاعی به ظاهر فراتر از دیگران، موعظه می کنند و اندرز می دهند و «نق» می زنند و رهنمود و راهبرد و راهکار ارائه می فرمایند... فعالیت سیاسی، همچون هر کنش و اقدام دیگری، بدون پرداخت هزینه های لازم منتهی به نتیجه مطلوب نخواهد شد. کنشگران عرصه سیاست، همانند کنشگران در حوزه های دیگر، با تهدیدها و خطرها و موانع و مشکلات متعددی روبه رو هستند؛ گو اینکه کیفیت این تهدیدها و مخاطرات، متفاوت است. عدم پیش بینی تا حد امکان کامل این تهدیدها و محدودیت ها و ریسک ها و نیز نداشتن تحلیل جامع و واقع بینانه از پیامدهای خطرخیز و عوارض مترتب بر هر اقدام، دستیابی به اهداف و تحقق راهبردها را با ابهام ها و مشکلات متعدد مواجه می سازد. اگر در طراحی و ترسیم یک استراتژی در نظر گرفتن نقاط قوت و فرصت ها، مهم است به همان میزان توجه به نقاط ضعف و «تهدیدها» نیز اهمیت دارد.
به اجمال، و به بیان دیگر، در اقدام سیاسی گریزی از این نکته نیست که؛
الف) فعالیت سیاسی و کنش و اقدام در عرصه سیاست و چالش با منابع «قدرت» و «ساخت قدرت»، بدون پرداخت هزینه های لازم، نتایج دلخواه را به همراه نخواهد داشت.
ب) بدون در نظر گرفتن هزینه ها و مخاطرات محتمل و تهدیدهای بالفعل و بالقوه، کنش سیاسی با موفقیت و مطابق طراحی، پیش نخواهد رفت.
پ) صرف نظر کردن از بحث «هزینه- فایده» در عمل سیاسی، به معنای اتلاف محتمل انرژی و منابع در اختیار، و نیز اقدامی فاقد طراحی و راهبرد لازم، است.
فعالیت سیاسی نیازمند پرداخت هزینه است؛ دموکراتیزاسیون بدون پرداخت هزینه های لازم، محقق نمی شود؛ اینها را خانم بی نظیر بوتو با پایان دادن به تبعید خودخواسته اش، بازگشتن به سرزمین پرخطر پاکستان و سرانجام با جان باختن در ترور- پس از یک ترور نافرجام- به بهترین شکل ممکن به همه کنشگران حوزه سیاست، به ویژه در جوامع در حال توسعه، یادآوری کرد...
مرتضی کاظمیان
منبع : روزنامه اعتماد