فلسفه سیاسی کانت

شاید کانت را کمتر به‌عنوان یک فیلسوف سیاسی بشناسند زیرا آنچه بیشتر درباره او در یادها مانده، نظراتش پیرامون فلسفه نظری و فلسفه اخلا‌قی او است، اما واقعیت چیز دیگری است، آنچنان که دکتر سیدعلی محمودی می‌نویسد: <فلسفه سیاسی کانت بر شالوده فلسفه نظری و فلسفه اخلا‌ق وی استوار است و بخشی پرمایه، ارزشمند و جدایی‌ناپذیر از میراث فلسفی وی به شمار می‌آید. از دهه ۱۹۷۰ با ترجمه نوشته‌های سیاسی کانت به زبان انگلیسی، این فیلسوف اندک‌اندک در کشورهای انگلیسی‌زبان و به دنبال آن سایر کشورهای جهان به‌عنوان یک اندیشه‌ور سیاسی مطرح شد.>
محمودی، استاد علوم سیاسی دانشگاه تهران در مقدمه کتاب خود همچنین می‌گوید: <جهان در نیمه دوم قرن بیستم با پرسش‌های تازه‌ای در گستره اخلا‌ق، سیاست و قدرت روبه‌رو شده‌ بود که فلسفه سودگرایی نمی‌توانست به آنها پاسخ‌هایی درخور و مناسب بدهد. جهان با گذر دردناک از تجربه‌های گران، در مورد کارایی فلسفه سودگرایی به‌گونه‌ای جدی دچار تردید شده ‌بود. سرمایه‌داری افراطی، موجبات نابرابری گسترده و افزودن به فاصله میان فرادستان و فرودستان را فراهم آورده‌ بود. در برابر این چالش‌های ژرف فلسفی، اجتماعی، سیاسی و اقتصادی، فلسفه سیاسی کانت بر پایه نیاز و ضرورت، به سوی جهان پرسشگر و اندیشناک راه می‌گشاید. از دهه ۱۹۷۰ تا واپسین سال‌های قرن بیستم و پس از آن، جهان شاهد آفرینش ادبیات جدید در حوزه اخلا‌ق و سیاست است که بر گستره میراث گرانسنگ اندیشه کانتی پدید آمده ‌است. گمان می‌کنم به هیچ‌وجه تصادفی نیست که نظریه عدالت جان رالز بر زمینه فلسفه کانت به‌ویژه فلسفه اخلا‌ق وی بنیاد نهاد شده ‌است. نظریه عدالت که شاهکار فلسفه سیاسی نیمه دوم قرن بیستم شناخته شده و آن را نوزایی فلسفه سیاسی در جهان نامیده‌اند، پاسخ فلسفه سیاسی نیمه دوم قرن بیستم به وضع انسان، جامعه و جهان در این سده است. موضوع اصلی پژوهش حاضر، تبیین جایگاه اندیشه سیاسی کانت بر زمینه فلسفه نظری و فلسفه اخلا‌ق وی و تعیین نسبت آن با نظریه حکومت است.>

منبع : روزنامه اعتماد ملی