جمعه, ۱۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 3 May, 2024
مجله ویستا
آیا فلسفه زنانه داریم؟
فلسفه فمینیستی چیست؟ چرا امروزه باید بیش از پیش به آن بپردازیم؟ به نظر میرسد که فمینیسم نقش نسبتا کمرنگی در جامعه امروزی ایفا میکند.
دیر زمانی است که دیگر عصر ماجراجویی طرفداران حقوق زنان که خود را به نردههای پارکها زنجیر میکردند و یا خود را به زیر اسب مسابقات میانداختند، گذشته است. و سرانجام فمینیسم، در کشورهای صنعتی غرب پیروزیهای قابل توجهی را از آن خود کرد، که از جمله آنها میتوان به حق رای برای زنان، دستیابی به تحصیلات، حق مالکیت و فرصتهای برابر حقوقی اشاره کرد.
این تحولات به مرور زمان جایگاه اجتماعی زنان را در جوامع صنعتی ارتقا داد؛ اما هنوز نیز زنان در جوامع امروزی با مشکلات بیشماری دست و پنجه نرم میکنند. حتی صحبت از تواناییهای زنان نیز نتوانست کمک بزرگی در این راستا کند. در واقع به نظر میرسد که همه چیز دست به دست هم داده تا به نسل جوان القا شود که تنها موضوع حائزاهمیت برای آنها جذاب به نظر رسیدن است و آنها به هیچ عنوان نباید از اینکه کلههای به مد روز خود را از افکار مبتذل پر میکنند نگرانی به خود راه دهند.
در یک نگاه گذرا نیز به راحتی میتوان دریافت که هنوز، فمینیسم راه درازی را برای پیمودن پیش رو دارد؛ اما در مورد فلسفه فمینیستی چه میدانید؟ جنبش زنانه تنها تصویری از پلاکاردهای به اهتزاز درآمده گروهی از آشوبگران نبوده بلکه همواره قسمتی از جنبشهای فکری- فلسفی بوده است. فمینیسم باید با مباحثههای منطقی اما متعصبانه طرفداران مردسالار جامعه مقابله کرده و بر آن فائق شود. بنابراین نظریههای فمینیستی پیوسته همراه با حرکتهای فمینیستی بوده و به عنوان جنبشی اجتماعی توسعه یافته و باعث تغییر فلسفه فمینیستی شده است.
هنگامیکه جان استوارت میل کتاب اصل نوین خود را به نام استعمار زنان در سال ۱۸۹۹ .م به رشته تحریر درآورد، که صرفا در آن به موضوع تساوی حقوق زنان در اجتماع پرداخته بود، (با این وجود این کتاب در نوع خود انقلابی در آن زمان به وجود آورد) و سیمون دوبوار یک قرن بعد علاوه بر نظریههای میل، بیان کرد که آنچه زنان در تلاش برای رسیدن به آنند، تساوی حقوق آنان با مردان است و این تساوی باید در تمام زمینههای زندگی باشد، چه زندگی فردی و چه اجتماعی، به هرحال فمینیسم برای رسیدن به این اهداف، حرکتی نوین را آغاز کرد و همزمان به گونههای متفاوتی ظهور یافت.
اکنون باید به طور اجمالی از فلسفههای فمینیستی سخن به میان آوریم؛ دامنهای کلی از گروههای فمینیستی وجود دارد: از فمینیسم لیبرال (که بر تساوی جایگاهها توجه دارد و خواهان وصول حقوق آحاد افراد است، چه مرد و چه زن) تا فمینیسم رادیکال که خواستار بازسازی جوامعی است که بر بنیادهای ساختاری، معرفتی، زبانی و تاریخی و برپایه تعصبات مردسالاری بنا شدهاند و مایل به تغییر آنها براساس نیازهای زنان و دیدگاه حقوقی آنهاست (این دیدگاه امروزه یکی از مباحثههای داغ دنیای فمینیستی است) ایدهای که بیان میدارد، زن و مرد به طور ذاتی و خدادادی با یکدیگر متفاوتند.
فیلسوفانی نظیر لوس ایریگاری فلسفه هستی دوگانه (زن و مرد) را گسترش دادند و اینکه بیش از پیش بحث بر سر آن است که چگونه میتوان بدون متهم شدن به ذاتگرایی به این دیدگاه اعتقاد پیدا کرد. تفکری که در آن رگههایی از ماهیت زنانه به طور آشکار نمایان است؛ زیرا برخی از آن جهت نگران شدند که مبادا این فلسفه به نفع طرفداران برتری مردان بینجامد. فلسفه فمینیستی همانند هنرشناسی و یا فلسفه ذهن، فلسفهای دور از تفکر و اندیشه نیست؛ اما بیشتر دیدگاهی است که میتوان آن را برای تمامی رشتههای فلسفی به کار برد.
ساناز سرابیزاده
منبع : همشهری آنلاین
نمایندگی زیمنس ایران فروش PLC S71200/300/400/1500 | درایو …
دریافت خدمات پرستاری در منزل
pameranian.com
پیچ و مهره پارس سهند
تعمیر جک پارکینگ
خرید بلیط هواپیما
انتخابات عراق مجلس شورای اسلامی حسن روحانی دولت سیزدهم حجاب دولت نیکا شاکرمی چین رهبر انقلاب مجلس شهید مطهری
ایران هواشناسی تهران یسنا سیل هلال احمر آتش سوزی روز معلم قوه قضاییه معلم پلیس شهرداری تهران
قیمت خودرو سهام عدالت قیمت طلا بازار خودرو حقوق بازنشستگان طلا قیمت دلار خودرو بانک مرکزی ایران خودرو ارز سایپا
موسیقی عمو پورنگ تلویزیون سریال لیلا بلوکات ساواک عفاف و حجاب سینمای ایران تبلیغات مسعود اسکویی سینما تئاتر
رژیم صهیونیستی اسرائیل فلسطین غزه آمریکا جنگ غزه روسیه ترکیه حماس نوار غزه انگلیس اوکراین
استقلال فوتبال آتیلا حجازی علی خطیر سپاهان باشگاه استقلال تراکتور لیگ برتر جواد نکونام لیگ برتر ایران رئال مادرید لیگ قهرمانان اروپا
هوش مصنوعی ناسا اپل گوگل اینستاگرام عکاسی تلفن همراه کولر
خواب فشار خون کبد چرب