بلاتکلیفی نومحافظه کاری

دو مكتب فكری جنبش نومحافظه كاری را تقسیم می كند؛ جهان گرایی دموكراتیك و واقع گرایی دموكراتیك. با وجودی كه این جنبش جوان است، نسل اول آن به جهان گرایی دموكراتیك باور دارد و نسل دوم از واقع گرایی دموكراتیك تبعیت می كند. ایرونیگ كریستول مدعی است قرن بیستم شاهد سه جنگ جهانی بود: سال ،۱۹۱۴ سال ۱۹۳۹ و سومی كه جنگ سرد بود. جنگ چهارم جنگ با تروریسم است كه عراق بخش جدایی ناپذیر آن است. كریستول براین اعتقاد است وظیفه آمریكا كاشت بذر دموكراسی در سراسر جهان است. براین مبنا، وی به مكتب جهان گرایی دموكراتیك پایبند است چون فكر می كند آمریكا باید مداخله را فراتر از عراق به ایران و سوریه گسترش دهد.
چارلز كراوتامر نماینده مكتب واقع گرایی دموكراتیك است. وی می پذیرد كه مأموریت جهانی آمریكا باید با واقع گرایی چیدمان قدرت بین المللی تطبیق یابد. واقع گرایی دموكراتیك با این امر موافق نیست كه جنگ جهانی چهارم نیازمند تهاجم به سوریه و ایران است، اما می داند جنگ چریكی در عراق احتمالاً پنج سال دیگر ادامه خواهد یافت. این دیدگاه خواستار ارزیابی اعتدالی از امكان مداخلات آتی می شود.
مخاطرات ملت سازی بر اندیشه فرانسیس فوكویاما تأثیر گذاشته است. فوكویاما اول بار در سال ۱۹۹۲ فرصت جهان شمولی دموكراتیك را پس از شكل گیری جهان تك قطبی گوشزد كرد، اما نوشته های اخیر وی حاوی نقد ایدئولوژی نومحافظه كاری است. فوكویاما در انتخابات ریاست جمهوری ۲۰۰۴ به جان كری نامزد دموكرات رای داد. در كتاب «كشور سازی» ، شرایط لازم ملت سازی را فوكویاما تشریح كرده است. از جمله مهم ترین عوامل ایجاد حكومت دموكراتیك، وجود طبقه متوسط بزرگ و توافق بر سر تبعیت از رویه های حقوقی و قانونی براساس قانون عرفی است. به گفته فوكویاما، عراق دارای این پیش شرط های حكومت دموكراتیك نیست و از این رو درباره ملت سازی آمریكا در عراق بدبین است.
فوكویاما نظریه جهان شمولی دموكراتیك را به نقد می كشد. به اعتقاد وی، این تصور خطاست كه یك قدرت امپریالیست بتواند حكومتی دموكراتیك را از بالا تحمیل كند، چون نمی تواند نوعی از دولت را كه با سنن ملت موجود بیگانه است، برقرار كند. پذیرش حكومت دموكراتیك مستلزم وجود پیش شرط ها و الزامات اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی خاصی است. فوكویاما مخالف نومحافظه كاران است چون آنان از تحمیل خارجی دفاع می كنند، در حالی كه وی نشان می دهد دموكراسی فقط وقتی ریشه می گیرد كه شرایط داخلی لازم مهیا باشد. بلاتكلیفی نومحافظه كاری از تضاد بین اخلاق و قانون سرچشمه می گیرد. جنبش نومحافظه كاری از انگیزه ای اخلاقی توان می گیرد؛ یعنی گسترش دموكراسی به سراسر جهان. اما این مأموریت از منابع دیگری به جز اصول قانونی الهام می گیرد. برای دستیابی به قوانینی كه رفتار ملل را تنظیم كند، این قوانین باید صورت حقوقی پیدا كند یا باید بین كشورها اجماع وجود داشته باشد. تعهد اخلاقی نتیجه اعتقادات درونی است اما مشروعیت نتیجه رویه های قانونی است. جنبش نومحافظه كاری از احساس برتری اخلاقی توان می گیرد در حالی كه سازمان های بین المللی براساس اكثریت پارلمانی خود را تنظیم می كنند.
یونایتدپرس
مترجم: رضا محتشم

منبع : روزنامه همشهری