سه شنبه, ۱۸ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 7 May, 2024
مجله ویستا


سلامی صمیمی به همه کودکان ایران


سلامی صمیمی به همه کودکان ایران
● گفت وگو با عذرا وكیلی سردبیر، تهیه كننده و گوینده برتر رادیو ایران
... و آیا ما می توانیم آنقدر سهل انگار باشیم كه اجازه دهیم كودكانمان هر داستان پیش افتاده ای كه هر نویسنده معمولی می تواند روایت كند را بشنوند و بدین ترتیب اندیشه هایی را وارد ذهن كودكانمان كنیم كه بسیاری از آنها كاملاً برخلاف چیزی است كه باید آرزو كنیم آنها وقتی بزرگ شدند بدانند و در زندگی شان به كار بندند؟ نه، نمی توانیم!
● افلاطون، جمهوریت
هرچه زمان می گذرد، هنرمندان، جامعه شناسان، متولیان فرهنگ و صاحب نظران عرصه تعلیم و تربیت با وجود همه اختلاف نظرهایی كه ممكن است در مورد تعریف هنر، كاركرد رسانه یا روش های تربیت و تنبیه افراد جامعه داشته باشند، بیشتر از پیش بر سر این حقیقت به تفاهم می رسند كه: هنر در آموزش و پرورش كودكان و تربیت نسلی آفریننده، هوشمند، انتخاب گر و كامیاب نقشی انكار ناپذیر دارد. مركز هنرهای آفریننده كودكان آمریكا در گرد همایی سالانه خود در سال ،۱۹۹۷ همه رسانه های این كشور اعم از سینما، كتاب، تلویزیون و رادیو را دعوت كرد كه برنامه های حوزه كودكان خود را به گونه ای طراحی و اجرا كنند كه در نهایت منجر به تحقق اهداف زیر شود: ۱- پرورش نیروی آفرینشگری و ذوق زیبایی شناسانه كودك ۲- پرورش تفكر انتقادی ۳- پرورش اجتماعی و توانایی انجام كار گروهی ۴- تقویت مهارت های ارتباطی ۵- پرورش ارزش های اخلاقی و معنوی ۶- شناخت خود ۷- پرورش توانایی درك كردن و احترام گذاشتن به پیش زمینه های فرهنگی و ارزش های دیگران.
در پایان این دستورالعمل برنامه سازی آمده است كه با توجه به ضرورت تحقق اهدافی كه گفته شد ما در هر رسانه ای كه فعالیت می كنیم و با هر روشی كه می توانیم باید تلاش كنیم تا تجربه ای منحصر به فرد و غنی از كودكی را برای نسل فردا بیافرینیم.
حال، در شرایطی كه كشور های پیشرفته جهان روز به روز بیشتر به ضرورت تخصصی شدن كار در حوزه كودك پی می برند، تا جایی كه كشور ژاپن یك شبكه رادیویی ویژه كودكان خردسال پیش دبستانی تاسیس می كند، حذف گروه كودك رادیو ایران به قصد جمع و جور كردن شبكه ها و با این نیت كه مبادا كیفیت فدای كمیت شود و هرچه حوزه ها در همه ادغام شوند كار با تمركز بیشتری انجام می شود هم از آن حرف ها است!
گویی میان این همه شبكه ای كه هر روز و معلوم نیست با چه پشتوانه مادی و فكری ای به جمع شبكه های صدا می پیوندد مثل همیشه و مثل خیلی عرصه های دیگر در جامعه، دیواری كوتاه تر از دیوار كودكان پیدا نمی شود. بحث درباره عملكرد صدای جمهوری اسلامی در حوزه كودك بحث مفصلی است كه در قسمت دوم مطلب حاضر به آن خواهیم پرداخت، اما در این قسمت سراغ عذرا وكیلی یكی از پیشكسوتان حوزه برنامه سازی كودك در رادیو رفتیم تا با او درباره برنامه سازی برای كودك و برنامه «سلام كوچولو» كه یكی از برنامه های موفق كودك رادیو در سال های اخیر است گفت وگو كنیم.
عذرا وكیلی در بخش برگزیدگان بخش داخلی هفتمین جشنواره بین المللی تولیدات رادیویی كه هفته پیش در زیبا كنار برگزار شد، در سه بخش تهیه كنندگی، گویندگی و سردبیری مقام اول را كسب كرد.
عذرا وكیلی فعالیت در رادیو را از نوجوانی و به عنوان هنرپیشه آغاز كرده است. سال ۱۳۴۸ وارد رادیو شد اما در سال ۱۳۵۲ بود كه فعالیت حرفه ای اش را به عنوان تهیه كننده نمایشنامه های رادیویی و سردبیر، مجری و تهیه كننده برنامه های كودك آغاز كرد. وكیلی در طول بیش از سه دهه فعالیت مستمر در رادیو برنامه های مختلفی تهیه كرد. اما لذت بخش ترین و تاثیر گذارترین فعالیتش در رادیو را برنامه هایی می داند كه برای كودكان تهیه كرده است.
به نظر وكیلی نوشتن و تولید برنامه برای كودك از سخت ترین و مهم ترین كاركرد های رسانه ای چون رادیو است، چرا كه خانواده مبنای جامعه و كودك مهم ترین ثمره خانواده است: «اگر ما به عنوان كسانی كه در رسانه اثر هنری می آفرینیم نتوانیم در پرورش شخصیت و شكوفایی استعداد های كودكان جامعه نقش موثر داشته باشیم، در آینده كل جامعه دچار مشكل می شود.» به نظر عذرا وكیلی با وجود تمامی تحولاتی كه در عرصه برنامه سازی كودك در دنیا رخ داده شكل و محتوای بسیاری از برنامه های كودك در صداوسیمای ما بر مبنای همان تصور غلطی تولید می شود كه كار كودك را آسان ترین و دم دستی ترین حوزه برنامه سازی در رسانه می پندارد: «كار كودك ظرافت های خاصی دارد و آنقدر حساس است كه كوچك ترین اشتباه در انتخاب متن، موسیقی و لحن می تواند بسیار گران تمام شود و تاثیر منفی روی شخصیت كودك بگذارد. برنامه سازی برای كودك بدون شناخت او و بدون مطالعه درباره روانشناسی كودك امكان پذیر نیست.» نویسنده، سردبیر، مجری و تهیه كننده برنامه صبحگاهی «سلام كوچولو» برای شناخت مخاطب خرد سالش و تماشای واكنش های او به برنامه هایی كه ساخته، بارها به مهد كودك های مختلف تهران سر زده است: «من گاهی به مهد كودك می روم و برنامه ها را برای بچه ها پخش می كنم و حرف ها، رفتار ها و حتی حالات چهره آنها را با دقت زیر نظر می گیرم تا ببینم كودك كجاها گوش هایش را تیز می كند و حواسش را جمع می كند و كجا رادیو را رها می كند و پی كار دیگری می رود.»
اوسوالد بی شالو شاعر آمریكایی می گوید: «تفریح را انتخاب كن چرا كه تفریح لذت می آفریند/ لذت دعوت به مشاركت می كند/ مشاركت تمركز را بالا می برد/ تمركز آگاهی را وسعت می بخشد/ آگاهی بصیرت را تقویت می كند/ بصیرت دانایی را به وجود می آورد/ دانایی عمل را آسان می كند و عمل به نتیجه می رسد.» عذرا وكیلی معتقد است: «برنامه ای كه برای كودك ساخته می شود در درجه اول باید با هدف شاد و سرگرم كردن كودك تهیه شود. یعنی در درجه اول باید تمام تلاش مان را بكنیم با بهره گیری از موسیقی مناسب، قصه جذاب و فضای صمیمی كاری كنیم كه كودك شاد شود و لذت ببرد و سپس به گونه ای غیر مستقیم و هنرمندانه و حداكثر یك نكته را در یك برنامه می توانیم به كودك آموزش دهیم، تحت هیچ شرایطی نباید كودك را با نصیحت یا حرف های پیچیده خسته كنیم.» او در تمام این سال هایی كه با كودكان در ارتباط بوده، بارها دیده است كه چگونه به محض اینكه رسانه بنای نصیحت و آموزش مستقیم را می گذارد كودك از برنامه رویگردان می شود و پی كار دیگری می رود.
یكی از مهم ترین ویژگی های كار وكیلی و در واقع می توان گفت تاثیرگذار ترین فعالیتش در حوزه برنامه سازی كودك، سبك جدیدی است كه با ورودش به این عرصه پایه گذاشت: «وقتی من وارد كار كودك شدم، بچه های بزرگ تر یا هنرپیشه ها با صدای كودكانه حرف می زدند در حالی كه به نظر من این روش برنامه را غیر طبیعی و عاری از صداقت و صمیمیت مورد نیاز برای تولید برنامه كودك می كند. به نظر من رادیو رسانه ای است كه نخست باید بزرگ ترها را جذب كند چون گرفتن موج رادیو و پای رادیو نشستن برای كودك كار آسانی نیست اما وقتی بزرگ ترها صدای كودكان را بشنوند، جذب می شوند و چون از صدای طبیعی بچه ها خوششان می آید كودكان شان را هم تشویق می كنند كه رادیو گوش بدهند. وقتی كودك می بیند یك نفر همسن و سال خودش در یك فضای كاملاً طبیعی در كنار بچه های دیگر قصه می گوید و بازی یا گفت وگو می كند ناخودآگاه با آنها احساس همراهی می كند، حس می كند او هم در بازی، در قصه گویی یا در گفت وگو مشاركت دارد.»
وكیلی هر دو سال یك بار، از بین كودكان ۳ تا ۶ ساله داوطلب، چند نفر را انتخاب می كند و برنامه را با حضور آنها در استودیو اجرا می كند. او به شدت روی این نكته تاكید دارد كه همه چیز باید طبیعی باشد: «بچه ها ممكن است تپق بزنند، ممكن است وسط برنامه ناگهان بخواهند بروند بیرون آب بخورند یا حتی با هم دعوا كنند، اما تمام این لحظات باید ضبط و پخش شود تا هم كودك داخل استودیو و هم كودك شنونده احساس صمیمیت كند و در برنامه مشاركت داشته باشد. گاهی وقت ها بچه با هم سر چیزی درگیر می شوند و من می گذارم این درگیری پخش شود. نكته ای كه اهمیت دارد این است كه من به عنوان مجری و تهیه كننده در طول برنامه چه شگردی به كار ببرم كه در پایان بچه ها به صورت خودجوش و طبیعی با هم آشتی كنند. این یك روش آموزش غیر مستقیم نه فقط به كودك بلكه به پدر و مادر كودك است.»جولیا سوئر در مقدمه ای كه بر كتاب «رادیو، راهی به سوی مطالعه» نوشته می گوید: «اگر ما به كتاب و قدرت آن در شاد و پربار كردن زندگی كودك ایمان داریم باید تلاش كنیم این كتاب را موثر تر از هر زمان دیگری تبلیغ كنیم و این تبلیغ هم باید به روش های جدید انجام شود.» عذرا وكیلی معتقد است یكی از مهم ترین نتایج مشاركت كودك در فرآیند بازی و قصه گویی علاقه مند شدن او به قصه و در نتیجه علاقه مند شدنش به كتاب است: «مثلاً من به بچه ها می گویم: بچه ها من امروز می خواهم یك قصه درباره كلاغ و موش و مورچه بگویم و از شما می خواهم به من كمك كنید. بعد من قصه گو می شوم و می گویم: «كلاغ گفت غار غار من این پنیر رو دوست دارم» بعد از بچه ای كه خواسته كلاغ شود می خواهم جمله را تكرار كند، یك بار، دوبار، گاهی چند بار تا بالاخره جمله را می گوید و چون سواد خواندن و نوشتن ندارد وقتی می تواند جمله را كامل بگوید احساس می كند این قصه را خودش تعریف می كند یا حداقل در خلق داستان نقش دارد و به این ترتیب به قصه علاقه مند می شود.» وكیلی هر بار كه به استودیو می رود یك كتاب قصه همراه خود می برد و وانمود می كند كه همه قصه ها را از روی كتاب می خواند: «من كتاب را می گذارم مقابلم بعد آن را ورق می زنم طوری كه كودك صدای ورق خوردن كتاب را خوب بشنود و می گویم: بچه ها ببینید من از روی كتاب قصه براتون می خونم، كتاب رو باید آهسته ورق زد كه پاره نشه چون این كتاب قشنگه و...» من با این كار در واقع در ذهن كودك تصویر می آفرینم، رادیو رسانه تصویری نیست ولی مهم ترین كارش آفرینش تصویر در ذهن مخاطب است. و وقتی مخاطب ما كودك است، این وظیفه سخت تر و مهم تر می شود چرا كه نیروی تخیل و رویاپردازی بزرگترین سرمایه رشد عاطفی و فكری كودك است. وكیلی از دوست كوچك نابینای ۷ ساله اش به عنوان نمونه ای در اثبات سخنش یاد می كند: «این پسر نابینای ۷ ساله كه در حال حاضر مجری برنامه ما است وقتی پیش من آمد سه ساله بود و نمی دانست كه نابینا است، فكر می كرد همه مثل او هستند و پدر و مادرش هم جرات نكرده بودند به او بگویند كه نابینا است. اتفاقاً چند روز پیش و در هفته كتاب در مصاحبه تلویزیونی همراه من بود و آنجا در پاسخ به خبرنگار تلویزیون گفت: «من كتاب را خیلی دوست دارم و عكس هایش را نگاه می كنم، عكس های كتاب خیلی قشنگ است...» و آنجا بود كه فهمیدم در تمام این مدت تصور می كرده كه تصویرهایی كه در ذهنش هنگام شنیدن قصه یا بازی و شعر خواندن شكل می گیرند، تصویرهای واقعی هستند كه دیگران هم آنها را می بینند و به نظر من این كاری است كه رادیو باید انجام دهد.» مجری و تهیه كننده برنامه «سلام كوچولو» معتقد است كه درست است كه ما باید كودكان را با ادبیات و فرهنگ كهن سرزمین مان آشنا كنیم اما این كار هم اصول و قواعد خودش را دارد، اصول و قواعدی كه اگر رعایت نشوند، نتیجه كار معكوس خواهد بود و كودك را دلزده و گریزان می كند.
«با كودك باید راحت بود، او نهایتاً تا سه دقیقه با شما است بعد سه دقیقه حواسش جای دیگری می رود و این هنر مجری یا برنامه ساز است كه با شگردهای خاص كودك را با خود همراه كند. من اگر تنهایی در استودیو بنشینم و قصه بگویم خیلی كارم راحت می شود اما قصه هایی كه قرار است در حضور بچه ها و با مشاركت آنها گفته شود، به مهارت و دقت و دانش خاصی نیاز دارد. مثلاً من نمی توانم با بچه زیر ۶ سال درباره رستم شاهنامه صحبت كنم. باید بگویم یك نفر كه خیلی زور داشت، یك شیر جنگل، این خیلی راحت تر در ذهنش می نشیند و بعد كم كم وقتی بزرگتر شد آن كس كه خیلی زور داشت می شود رستم شاهنامه. الان یكی از محبوب ترین قصه های نوه ۷ ساله من قصه رستم شاهنامه است. من به مرور زمان ذهن او را با شناخت یك اسطوره ملی آشنا كردم و او در وقت مناسب آن را پذیرفت و با آن ارتباط برقرار كرد.»
بعضی ها معتقدند با وجود رسانه های جدید، بازی های كامپیوتری و انیمیشن های متنوع و فراوان، رادیو، حداقل در مورد مخاطب كودك نمی تواند دیگر مانند گذشته های دور حرفی برای گفتن داشته باشد اما وكیلی با این نظر كاملاً مخالف است چرا كه به نظر او هر رسانه جایگاه و تعریف خاص خودش را دارد. اگر رادیو نمی تواند مخاطب كودك را جذب كند ایراد از خود رسانه رادیو نیست بلكه برنامه ساز ناتوان است و نتوانسته از فرصتی كه هنر و رسانه به عنوان وسیله انتقال اثر هنری دراختیارش گذاشته است استفاده كند: «اگر شما هدفی داشته باشید، و اندیشه غنی ای در پس كارتان وجود داشته باشد و خلاقیت به خرج دهید، در رادیو یا تلویزیون یا هر رسانه دیگر می دانید چطور مخاطبتان را جذب كنید. اتفاقاً رادیو در حال حاضر در دسترس ترین رسانه ها است. در سفر، پارك، اتومبیل، مهدكودك و... همه جا می تواند حضور داشته باشد. از كودكی كه در اعیان ترین نقطه تهران زندگی می كند تا كودكی كه اهل دورافتاده ترین روستاهای ایران است، هر قشر و طبقه ای می تواند به رادیو گوش دهد!!»
از مهم ترین موانع موفقیت برنامه های كودك در رادیو و تلویزیون ایران تعریف نشدن و مشخص نبودن گروه سنی مخاطب است. به نظر وكیلی «از كودكی تا نوجوانی چندین گروه مختلف سنی وجود دارد كه هر كدام برنامه متناسب با ویژگی های خاص جسمی و روانی خود می طلبند. ما نمی توانیم سرمان را بیندازیم پایین و فقط برنامه كودك بسازیم و برویم. فایده ای ندارد.»
وكیلی پس از سی و پنج سال فعالیت مستمر در رادیو به این نتیجه رسیده كه هنوز كار تخصصی در زمینه كودك انجام نمی شود و خیلی از مشكلات هم از همین جا شروع می شود: «در قبل از انقلاب بیشتر به برنامه كودك اهمیت می دادند، گروه های سنی مشخص تر بودند، یك برنامه ویژه خردسالان بود، یك برنامه ویژه نوآموزان و... اما بعد این روند ادامه پیدا نكرد.» وكیلی امیدوار است تغییراتی كه ظاهراً قرار است در كنداكتور برنامه های كودك شبكه رادیوی ایران داده شود هرچه زودتر به ثمر بنشیند و ترجیح می دهد پس از دیدن حاصل این طرح ها، قضاوت كند.
قصه گوی مهربان و صبور كودكان ایران همچنان به قدرت رسانه رادیو در جذب مخاطب كودك ایمان دارد و یكی از زیباترین لحظه های برنامه سازی اش زمانی است كه مادران، كودكان شان را برای شركت در برنامه به استودیو می آورند. نواری را به او می دهند كه روی آن صدای شان هنگامی كه كودك بودند و با وكیلی گفت وگو كرده بودند ضبط شده است: «این اتفاق بارها افتاده، بارها و این برای من یكی از مهم ترین نشانه هایی است كه ثابت می كند برخلاف تصور بعضی ها رادیو نمرده و برنامه كودك رادیو در طول این سال ها نمرده و هنوز می تواند تاثیرگذار باشد.»
اما عذرا وكیلی علاوه بر اینكه در كنار هنرمندی چون مریم نشیبا، شهرزادان قصه گوی رادیوی كودكان ایران بوده و هستند، در طول سی و پنج سال فعالیت حرفه ای اش یكی از تهیه كنندگان خلاق و برجسته نمایش رادیویی است.
وكیلی تاكنون مسئولیت تهیه كنندگی برنامه های نمایشی مختلفی چون از رمان تا نمایش (شبكه فرهنگ)، قصه شب (شبكه ایران)، قصه های تهران (شبكه تهران) و برنامه های نمایشی دیگر اداره كل نمایش رادیو را برعهده داشته است.
عذرا وكیلی، تهیه كننده نمایش در رادیو را یكی از مهم ترین عوامل نمایش می داند كه باید شناخت كاملی نسبت به هنر نمایش و به ویژه نمایش رادیویی داشته باشد. تهیه كننده نمایش باید قبل از شروع كار حداقل دو سه بار متن نمایش را بخواند، اگر نمایشنامه بر اساس رمان یا فیلمی نوشته شده باید آن كتاب را بخواند و فیلم را تماشا كند. حس نویسنده یا هنرپیشه در هنگام آفرینش اثر در كتاب یا فیلم را درك كند و در رادیو هم آن را دوباره بیافریند.
تهیه كننده باید آنقدر روی متن تسلط داشته باشد كه بتواند افكت و موسیقی را متناسب با هر لحظه نمایش درست و بجا استفاده كند مثلاً برای داستانی كه در جنگ جهانی دوم اتفاق افتاد، یا نمایشنامه ای كه فرانسوی است، باید متناسب با ویژگی های خودشان موسیقی و افكت انتخاب شود.
برای وكیلی مرحله ادیت كردن نمایش كه معادل مونتاژ در سینما است اهمیت زیادی دارد و یكی از قسمت هایی است كه ذوق و دانش تهیه كننده را نشان می دهد. در نهایت، به نظر این بانوی هنرمند پیشكسوت رادیوی ایران، مهم ترین ویژگی های هنرمندی كه رادیو را به عنوان رسانه ای برای انتقال اندیشه هایش و خلق اثر هنری انتخاب می كند، نیروی سرشار آفرینندگی، دانش، صبر و پشتكار، عشق به مردم جامعه و احساس مسئولیت در برابر آنها است.
مهسا رضوی
منبع : روزنامه شرق