پنجشنبه, ۱۳ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 2 May, 2024
مجله ویستا


شیوه ی ارزیابی و داوری


شیوه ی ارزیابی و داوری
داوری یعنی نظر مثبت و منفی درباره ی پدیده ها. بهبود شیوه ی ارزیابی اهمیت فراوانی از جهت پیدایش شور انسانی دارد، لذا توجه بدان یک توجه مجرد نیست. نخستین شرط ضروری، داشتن قضاوت عینی است. اگر کسی بخواهد ذهنیات خود را بر قضاوت تحمیل کند، آن قضاوت فاقد جنبه ی علمی است. شرط دیگری که برای داوری ضروری است، بررسی همه جانبه موضوع و داشتن صلاحیت معرفتی لازم است. هر انسانی حق اظهار نظر دارد، ولی اظهار نظر عادی تا اجراء ارزیابی که امری است پر اهمیت، با هم فرق دارد. قضاوت درست به تحقیق جامع نیازمند است، چنین قضاوتی علمی است و می آموزد. برعکس قضاوتی که از روی اغراض به میان آید، یا قاضی در امر مورد قضاوت خود فاقد صلاحیت علمی است یا مطلب را چنان که باید بررسی نکرده و به جای توجه به همه فاکت ها، فاکت های مطلوب خود را دست چین کرده و مطالب را به شکل دلخواه تفسیر نموده است. این قضاوت، قضاوتی است غیر علمی و موجب آشفتگی است.
این مطالب درباره ی اسلوب داوری، از جمله برای اجراء ارزیابی درباره ی آثار صادق است. روشن است که هر اثری را می توان از چارچوبی که مولف تالیف کرده بیرون آورد و به چارچوب دیگری برد. جاهائی را از آن اثر دست چین کرد و مورد تعبیر و تفسیر دلبخواه قرار داد، نسبیت آثار علمی را فراموش کرد و از هر اثری انتظارات کمال مطلق داشت. فرد مغرض می تواند طور دیگری نیز عمل کند و اثری را بیاراید. اسلوب عمده کردن غیر عمده و غیر عمده کردن عمده، تنها می تواند افزار غرض باشد نه افزار معرفت. مسئولیت و صلاحیت که شرایط داوری درست است، این روش را رد می کند.
بهترین آثار علمی نیز نمی توانند خالی از نقص باشد. انتظار آن که اثری در همه ی اجزاء خود، آن هم برای همه عالی باشد، انتظار نا درستی است. لذا باید همیشه به هنگام ارزیابی اثری، خصلت اساسی آن اثر را تشخیص داد و دانست که آیا آن اثر به هدفی که مولف آن در برابر خود نهاده بود، خدمت می کند و خود این هدف تا چه اندازه ای درست است. این بدان معنا نیست که اگر ما خصلت عمده ی یک اثر را مثبت تشخیص دادیم و به این نتیجه رسیدیم که اثر به هدف مثبت معینی خدمت می کند، لذا دیگر نباید به نقائص آن اثر ولو غیر عمده باشد، توجه کنیم. ولی در چنین حالتی، تکیه های اصلی و یا فرعی قضاوت را درست می یابیم و می دانیم که داوری را چگونه ارائه دهیم تا به سفسطه بدل نشود، اصلی و فرعی را جا به جا نکند و انصاف و توقع را هر یک در حد خود به میان آورد. مطالبه هنگامی می تواند بسیجگر باشد که مبتنی بر قضاوت از روی عدالت باشد. نقادی یک اثر در این حالت جنبه ی خلاق به خود می گیرد.
گاه دیده می شود که داوری کنندگان شتاب زده ای، به علت این یا آن فاکت که در نوشته های موافق میل خود ندیده اند، نوشته ای را رد می کنند. باید دید که خطا در اثر مورد بررسی چه وزنی دارد و آیا مهم است یا جزئی و سپس داوری خود را فرمولبندی کرد تا خصلت سازنده را از دست ندهد و به سوء استفاده از یک یا چند عیب برای پرده افکندن بر محاسن متعدد اثر مبدل نگردد. احکام داوری در ابتدا باید با مطلب مورد بحث سنخیت داشته باشند و عیار اثر را بر اساس نوع مطلب و هدف آن اثر روشن سازند. یکی از معایب داوری، اعتقاد مغرور و متعصب داوران به نظرشان و بلا جواب بودن آن است. غرض، شتاب زدگی، غرور و تعصب، ارزیابی ها را مخدوش می کند. باید با این بیماری که خود ثمره ی عقب ماندگی اجتماعی است مبارزه ی منظم کرد.
درباره ی زبان و لحن قضاوت عده ای اسلوب خشمناک را متداول یافته اند و ادب بیان را نوعی محافظه کاری خوانده اند. این واکنش در مقابل شیوه ی نان قرض دادن حسابگرانه در بیان انتقادات است، ولی این بدان معنا نیست که منکر وجود قواعد بیان شد. به بیان مشخص نباید این شیوه به معنای دشنامگوئی باشد. آن انتقادی قوی است که دارای پایه ی علمی باشد و قوی ترین دلیل ها را برای اثبات دعوی خود ارائه کند. ادب در رفتار و گفتار جایگاه معتبری دارد و آن را باید از اشرافیت و تعارف محض رها ساخت ولی گوهر آن را نگاه داشت. تجارب نشان داده است که عدم مراعات فاکت، کار را پیچیده تر از آن می کند که هست. ارزیابی درست شرطی است ضروری برای تکامل. مولف مانند داور می باید بی غرض و در ساحت علم درویش باشد.
سیّد محمّد صدرالغروی
کارشناس علوم سیاسی
منبع : فرهنگ توسعه