دوشنبه, ۱۷ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 6 May, 2024
مجله ویستا

نگاهی به مجموعه آثار علامه طباطبایی احیاگر نفوس


نگاهی به مجموعه آثار علامه طباطبایی احیاگر نفوس
درباره علامه سید محمد حسین طباطبایی اسوه علم وتقوی، دانشمندان وفرهیختگان کشور، مقاله ها ویادنامه هایی منتشر ساخته اند ، اما به قول استاد سید جلال الدین آشتیانی ، ابعاد گونه گون شخصیت علامه طباطبائی ، آنچنان گسترده ودامنه دار است که شاید درعصر ما، نتوان به بررسی کامل آن رسید ، بلکه باید سالها بگذرد تا پژوهشگران عرصه فلسفه وعرفان وتفسیر واخلاق و..... بتوانند این ابعاد گونه گون را کشف وبرای همگان عرضه کنند . روی همین اصل، برای شناخت ابعاد علمی، فرهنگی ومعنوی استاد بزرگوار ونقش سازنده ای که ایشان درتحول حوزه علمیه قم و..... به عهده داشت ، باید دانشمندان و اندیشمندان حوزه های علمیه واساتید دانشگاه ها، درحد توان وامکانات ودرهمایش های تخصصی وصرفاً علمی ، به بحث وبررسی بپردازند، وگرنه عظمت جامع الاطراف این شخصیت بزرگ در آنچنان اوجی قرار دارد که استاد شهید مرتضی مطهری دربحث ((احیای تفکر اسلامی)) درباره او می گوید: ((....یک نمونه ازمردان بزرگ و با عظمت ، علامه طباطبائی است . این مرد بسیار بزرگ وارزنده ، مردی است که صد سال دیگر تازه باید بنشینند وافکار او را تجزیه وتحلیل کنند و به ارزش این مرد پی ببرند.....)) وبنابراین ، نمی توان بدون بررسی وتحقیق وارزیابی دقیق وعمیق از چگونگی برکات وجودی علامه طباطبائی درعصر ما، ازعمق اندیشه قرآنی وتفکر فلسفی آن بزرگوار آگاه شد ......
..... اصولاً اغلب شخصیت های بزرگ تاریخ ،در دوران زندگی وحیات خود ، آنطور که لازم است ، شناخته نمی شوند و به قول معروف (( حجاب معاصرت)) _ پوشش هم عصر بودن ! _ مانع از آن می شود که انسان بتواند ابعاد گوناگون علمی ، فرهنگی ومعنوی شخصیت مورد نظر را بشناسد ومورد ارزیابی قرار دهد . البته این امر تنها درمورد استاد علامه طباطبائی صدق نمی کند ، بلکه بسیاری ازکسانی که در عصر ما به سرمی برند واکنون به ابدیت پیوسته اند _ یا همچنان زنده اند _ درمیان خواص هم آنطور که شایسته مقام والای آنهاست شناخته نشده اند ، تا چه برسد به محافل عام وتوده مردم .... این چنین شخصیت هایی ، باتوجه به نقشی که درسازندگی جامعه دارند، در اصطلاح قرآن مجید"یک امت" نامیده می شوند ، چرا که منشاء حرکت ها، نهضت ها، کارها وکوشش های بزرگی شده اند وجامعه ای را دگرگون ومتحول ساخته اند: ((ابراهیم کان امه قانتالله حنیفا)) پس حضرت ابراهیم علیه السلام خود" یک امت" حنیف الهی بود وطبیعی خواهد بود کسانی که درمسیر "انبیاء ابراهیمی" گام بردارند ودرساختن معنویت جوامع بشری سهم عمده ای را به عهده داشته باشند، خود نیز" یک امت" محسوب شوند ودارای مقام والایی باشند .
خوشبختانه جامعیت فرهنگی علامه طباطبایی در مرز جغرافیایی خاصی محدود نماند و اساتید و دانشمندان غرب نیز به سراغ ایشان آمدند و شاگردان ایشان، شاهد دیدارهای مکرر علمی شخصیت های فرهنگی و اساتید دانشگاه های دنیا امثال پرفسورهانری کربن با استاد و بهره گیری آنها از منبع فیض و علوم و فرهنگ غنی استاد بودند.
ازسوی دیگر، درجایی که ازدیدگاه قرآن ((احیاء نفس واحده)) به مثابه ((احیاءجمیع الناس)) تلقی می شود، باید ارزیابی کرد که مقام وموقعیت یک شخصیت فرهیخته انسان سازی مانند علامه طباطبائی که ((محییی النفوس))است ، چگونه بوده ودرچه مرتبه ای ازاوج قراردارد؟ و روی همین اصل، اگرما علامه طباطبائی را باتوجه به تحول فکری _ معنوی که درحوزه های علمیه ودر تربیت گروهی از نخبگان به وجودآورد، یکی ازمصادیق بارز "یک امت" "محییی النفوس" درعصر خود بدانیم وبنامیم، سخن گزافی نگفته ایم. البته مقام علمی ومعنوی استاد بزرگوار درآن چنان مرتبه ای از علو و برتری قراردارد که سخن گفتن شاگرد کوچک آن بزرگوار دراین زمینه ، هرگز نمی تواند حتی گوشه ای از شخصیت والا و جامع الاطراف او را روشن سازد، ولی اشاره ای کوتاه به چگونگی بعد فرهنگی شخصیت استاد، باتوجه به تهیه وتنظیم مجموعه کامل آثار فارسی ایشان در۱۲ جلد، توسط اینجانب ، بی مناسب نخواهد بود .
تواضع وفروتنی استاد در بیان مسائل علمی در آن چنان اوجی قرار داشت که انسان وقتی درمحضر ایشان می نشست و سکوت مطلق شان را می دید، در مرحله نخست فکر می کرد که با عالمی معمولی وعادی روبه رواست! ولی وقتی پرسشی در یکی از زمینه های علمی، فلسفی، قرآنی، عرفانی وغیره مطرح می شد ، دریای بی کران علوم قرآنی وفرهنگ مواج اسلامی، آن چنان به حرکت درمی آمد که موجب شگفتی حضار می شد وتشنگان محضرش را سیراب می کرد، واین نشان دهنده بخشی از ویژیگی های فرهنگی استاد می تواند باشد . به نظر راقم این سطور، درمیان شخصیت های تربیت یافته در حوزه های علمیه قم ونجف ، کمترشخصیتی دیده می شود که مانند علامه بزرگوار ، جامع همه علوم وفنون، به معنی واقعی کلمه باشد.
البته ممکن است که شخصیت هایی، در رشته ای خاص، برجستگی وتفوق ویژه ای داشته باشند، ولی مهم"جامع الاطراف" بودن است که عملی شدن آن فقط در افراد نادری چون ایشان و یا امام خمینی(ره) تحقق یافته است. ..... مطالعه تفسیر((المیزان)) می تواند تبحر وجامعیت استاد را درزمینه های گوناگون علوم قدیم وجدید، نشان دهد. این تفسیر همان طور که همگان می دانند شامل مباحث: علمی، فلسفی،فقهی، اصولی، اخلاقی، ریاضی ، عرفانی، حدیثی، تاریخی ، ادبی ،اجتماعی ، سیاسی ومفاهیم دیگر علوم قرآنی وفرهنگی اسلامی است .
پس به طور کلی می توان گفت که ((جامعیت در آشنایی با علوم وفنون مخلتف )) یکی از عمده ترین ویژگی های مفتاح جاودانه فرهنگی قرآن مرحوم استاد علامه طباطبائی بود وبسیار طبیعی خواهد بود که چنین شخصیت والایی، درحوزه علمیه قم، مرکزعلم ودانش شیعی ، بتواند منشاء خدمات علمی _ فرهنگی ارزنده وماندگار وپربهایی بشود، ولی برای بررسی ودرک چگونگی ایجاد تحول ودگرگونی بنیادی در حوزه علمیه قم ، باید به سالیان پیش برگردیم وتاریخ پیدایش حوزه وعلوم رایج آن عصر را مورد بررسی قرار دهیم تا به اهمیت نقش سازنده استاد پی ببریم . خود استاد بزرگوار _ علامه طباطبائی _ یک بار در میان جمعی از علاقمندان وشاگردان خود دراین رابطه فرمود: ((من به هنگامی که به قم آمدم وبرنامه های رایج دروس حوزه را بررسی کردم ، متوجه شدم که این برنامه ها همگام با نیازهای جامعه وآینده نیست وکمبود هایی دارد و عمده ترین این کمبودها را در فقدان بحث تفسیری و علوم عقلی درحوزه دیدم و برخلاف خواست ظاهری حوزه که لزوم تدریس فقه واصول را مطرح می ساخت وآن را برای حل همه مشکلات کافی می دانست، من درس تفسیر وفلسفه را آغازکردم. البته باتوجه به شرایط موجود، آغاز این نوع دروس، به نوعی دوری از مقام علمی ! تلقی شد که برای من مهم نبود، چون فکر کردم که در نزد حق سبحانه وتعالی، عذر قابل قبولی نخواهم داشت که یک جنبه ضروری را به خاطر مسائل ظاهری خاصی ترک کنم.....))
البته علاوه بر تفسیر، که تا آن زمان اصولاً جزء دورس رسمی حوزه ها محسوب شد ، تدریس فلسفه هم در آن ایام با ذوق ونظر ((اکثریت))؟ سازگار نبود وبه همین دلیل اشکال تراشی ها وتهمت های ناجوانمردانه علیه مرحوم استاد به راه افتاد وحتی دراین رابطه از((حربه تکفیر!)) نیز علیه ایشان استفاده کردند(۱) ولی استاد با خلوص نیت وبینش الهی که داشت عقب نشینی نکرد، چرا که او هدف خاصی را پیگیری می کرد وبه دنبال ظار سازی و یا جلب ((عوام)) نبود همین اقدام واستقامت به ظاهر کوچک ودر واقع بزرگ و عمیق استاد را می توان سرآغاز یک تحرک علمی ، فرهنگی درحوزه علمیه تلقی کرد که خود سرآغاز یک تحول وتکامل بنیادین در فعالیت های آینده اجتماعی می توانست باشد .به اعتقاد من ، مرحوم استاد علامه طباطبائی با آغاز این نوع کار فرهنگی ، وتربیت بدون تظاهر شاگردان برجسته ای چون: شهید مطهری، شهید بهشتی شهید مفتح ، شهید باهنر، شهید قدوسی و دهها نفر دیگر از نخبگان معاصر، زمینه را برای تحول دگرگونی اجتماعی _ سیاسی جامعه که با پیروزی انقلاب اسلامی به رهبری حضرت امام خمینی (ره) به وقوع پیوست، آماده ساخت والبته جالب است بدانیم که اغلب و یا همه این افراد ، شاگردان حضرت امام هم بودند ودر واقع تاثیر مستقیم هردو استاد را در تکوین شخصیت علمی _معنوی این شاگردان نمی توان نادیده گرفت . و بی تردید اگر انقلاب اسلامی زمینه فرهنگی استواری نداشت ، نمی توانست به پیروزی نهایی برسد، همان طور که اگر رهبری آگاه وهوشیار نداشت به نتیجه مطلوب نمی رسید.
به عبارت دیگر : درواقع کار قرآنی _ فرهنگی مرحوم استاد علامه طباطبائی در حوزه علمیه قم ، که به طور طبیعی در همه حوزه های ایران به وسیله شاگردانش گسترش می یافت ، برای ساختن یک جامعه اسلامی، یک کار زیر بنایی واصولی بود وبی شک در پیدایش وتداوم انقلاب اسلامی هم نقش اساسی وعمده ای را داشت ، چون اگر یک جامعه اسلامی به وجود آید ولی از فرهنگ قرآنی بی بهره باشد ، طبعاً نمی تواند استمرار یابد ویا دربلاد دیگر تاثیر گذار ونقش آفرین گردد. بدیهی است که دریک جامعه اسلامی، فرهنگی اسلامی_ ناشی از قرآن وسنت _ جز با کوشش عقل ونیروی خرد وقدرت اندیشه واجتهاد پویا وفراگیر به ثمر نمی رسد ومرحوم علامه طباطبائی دقیقاً دراین زمینه کا رکرد ودر رشد وتکامل و بارور شدن اندیشه ها ، بذر افشانی وسرمایه گذاری نمود وبا این که در مراحل نخستین ، از سوی بعضی از قشری گرایان ومتحجران، کار ایشان غیر منطقی ! یاکم عمق! وغیر عملی ! تلقی شد ، ولی در نهایت همگان شاهد بودند که تا چه حدی این کار منطقی ، عمیق، علمی وبنیادی بوده است .
از طرف دیگر ، اهمیت کار قرآنی _ فرهنگی استاد علامه وقتی بیشتر روشن می شود که ما جو فرهنگی غرب زده حاکم بر اندیشه های روشنفکر نمایان را هم در نظر بگیریم و بدانیم که چگونه به اصطلاح بزرگان ((فرهنگی ! طبقه حاکمه، رسماً خواستار فرنگی مآب شدن ظاهری وباطنی ایرانی ! )) جماعت بودند ودراین راه از هیچ تلاش وکوششی دریغ نداشتند وپشتوانه ای هم چون استعمارغرب ! در پشت سرشان وجود داشت(۲) . مرحوم علامه طباطبائی ، درست در چنین شرایطی ، که از طرفی فرهنگ مادی وارده از غرب واز طرف دیگر فلسفه واندیشه ماتریالیستی صادره از شرق، در جامعه ما ترویج وتبلیغ می شد ومی رفت که جامعه مسلمان ایرانی را از خویشتن خویش جدا سازد، به کار نشر وتعمیق مفاهیم قرآنی وفلسفه وفرهنگ اسلامی پرداخت وتوانست آن را در سطح خواص وسپس از طریق شاگردان نخبه حوزوی خود ، در سطح روشنفکران وکل جامعه مطرح سازد وبه تدریج فرهنگی صادراتی بیگانه از روح و روان این ملت را از اندیشه های جوانان دور سازد .
خوشبختانه جامعیت فرهنگی استاد ، در مرزجغرافیایی خاصی محدود نماند وعلاوه بر ایران وجهان اسلام ، حتی بعضی از اساتید ودانشمندان غرب نیز به سراغ ایشان آمدند وشاگردان ایشان، شاهد دیدارهای مکرر علمی شخصیت های فرهنگی واساتید دانشگاههای دنیا امثال پرفسور هانری کربن با استاد و بهره گیری آنها از منبع فیض و علوم وفرهنگ غنی استاد بودند(۳) که نتیجه بخشی از این دیدارها ومذاکرات علمی _ فرهنگی ، در مجموعه های خاصی جمع آوری شده است که از آن جمله می توان کتاب ((شیعه)) را نام برد که با ((توضیحات)) آیت الله میرزا علی واحمدی میانجی واینجانب، نخست در ۵۰۰ صفحه منتشر گردید وجلد دوم آن تحت عنوان ((رسالت تشیع دردنیای امروز)) به علت گرفتاری ها واشتغالات راقم این سطور، با تأخیری زیاد منتشر ونسخه اصل وکامل متن آن ، باتوضیحات ما درمعرض استفاده علاقمندان قرار گرفت .(۴) جامعیت در آشنایی با علوم و فنون مختلف از عمده ترین ویژگی های مفتاح جاودانه فرهنگی قرآن استاد علامه طباطبایی بوده و بسیار طبیعی خواهد بود که چنین شخصیت والایی ، در حوزه علمیه قم بتواند منشاء خدمات علمی ـ فرهنگی ارزنده و ماندگار و پر بهایی بشود.
علاوه بر این دو کتاب، که محصول مذاکرات وتبادل فرهنگی _ فکری استاد با کربن بود ، تألیف دو کتاب پرارزش (( قرآن دراسلام)) و((شیعه دراسلام)) نیز درهمین رابطه و به درخواست بعضی از اساتید دانشگاه های غربی صورت گرفت که خوشبختانه علاوه برمتن فارسی، ترجمه عربی وانگلیسی آنها نیز در خارج منتشر گردید ودر بعضی ازدانشگاه های غربی،بخش علوم انسانی وفلسفه ویا رشته ادیان واسلام شناسی، تدریس میشود .(۵)
.... بررسی وتحقیق درباره آثار((چهل گانه)) چاپ شده و یا خطی استاد علامه، نیازمند فرصت جداگانه ای است. ولی اشاره به یک مجموعه گران بهای دیگر از آثار استاد بی مناسبت نیست و آن مجموعه ی مقالات، پرسشها وپاسخها، تحت عنوان: ((بررسیهای اسلامی)) است که به کوشش اینجانب نخست در سه جلد و۹۰۰ صفحه، تنظیم وانتشار یافت واکنون تکمیل شده آن،در ضمن این مجموعه جدید انتشار می یابد.
بخشی از این مجموعه شامل مقامات چاپ شده استاد در مجله ها، فصلنامه ها، سالنامه ها و نشریات گوناگون داخلی است که جمع آوری آنها توسط استاد به اینجانب واگذار گردید . بخش دیگر، شامل پاسخ های استاد به پرسش های گوناگونی است که از ایران یا کشورهای دیگر از جمله: پاکستان، سوریه، انگلستان وآمریکا به عمل آمده است . البته پاسخ هایی که توسط استاد تهیه وبه ((سوال کننده ها)) ارسال می شده است، بی تردید خیلی بیشتر ازآن مقداری است که دراین مجموعه گرد آمده است ومی توان گفت که بخشی ازآنها هم به علت مرور زمان وعدم امکان شناسایی افراد، دراختیار ما قرارنگرفته است ومتاسفانه هنگامی که به استاد بزرگوار پیشنهاد کردم که رونوشتی از مقالات یا پاسخ های سوالات را دراختیار ما قراردهند تا درکنار مجموعه ای که جمع آوری شده، در مجموعه ای چاپ شود.... امامتأسفانه گویا دیر شده بود ومرحوم علامه طباطبایی فرمودند: ((من نسخه دوم از اغلب مکاتبات وپاسخ های ارسالی گذشته را ندارم.)) پس آنچه که دراین مجموعه گرد آمده، در واقع بخشی از این نوع پاسخ ها ومکاتبات علمی استاد است .
بخش سوم این مجموعه_ بررسی های اسلامی_ در چاپ قبلی شامل چندین رساله از استاد بود که به علت اهمیت آنها و یا به دلیل کم حجم بودن_ با این که مستقلاً هم چاپ شده بودند_ ما در جلد سوم این مجموعه نقل کرده بودیم تا استفاده اهل فضل ودانش ازآنها، آسان تر و عملی تر گردد، ولی در چاپ جدید، با توجه به افزودن رساله های دیگر استاد_ که ترجمه بعضی از اساتید محترم ومعظم است_ این بخش خود دردومجلد وتحت عنوان((مجموعه رسائل)) منتشرمی شود که بی تردید مورد توجه علاقمندان قرار خواهد گرفت . در این مجموعه علاوه بر رسائل عرفانی و فلسفی که ملاحظه خواهید نمود رساله های علمی _ اجتماعی استاد نیز نقل شده که حائز اهمیت است.
درمیان این رساله ها مثلاً می توان به رساله ((ولایت وزعامت دراسلام)) اشاره کرد که نشان دهنده بینش وسیع استاد وپیشگامی ایشان در طرح اندیشه ایجاد حکومت اسلامی و بررسی نوع وشکل آن، می تواند باشد وهمچنین در همین زمینه می توان از رساله روابط اجتماعی در اسلام هم نام برد که یک بحث قرآنی در همین زمینه است وتوسط برادرعزیزم حجت الاسلام والمسلمین جناب محمد جواد حجتی کرمانی (حفظه الله) ترجمه شده وبا تقدیر نامه استاد ، دراین مجموعه نقل شده است که البته این رساله، می تواند روشنگر مساله روابط اجتماعی، از دیدگاه فرهنگ قرآنی باشد . علاوه بر این مجموعه سه جلدی ارزشمندکه پس ازتصحیح وتنقیح اینجانب ونظارت کلی ایشان، با اجازه خود استاد، یکی دوبار در زمان حیات ایشان چاپ شده است، کتاب دیگری نیز که مجموعه کامل مقالات استاد درباره " اصول فلسفه" است، در ضمن این مجموعه جدید آثار استاد منتشر می شود که شامل متن اصلی مقالات چهارده گانه فلسفی استاد . منهای توضیحات شهید مطهری است. دراین مجموعه باز چهار بحث عمده: "قول وفعل ، قدم وحدوث، وحدت وکثرتو مهیت، جوهر،عرض برای نخستین بار نقل شده است که برای اهل تحقیق وفلسفه بسیار ارزنده خواهد بود. (البته این چهار بحث بعدها با توضیحات شهید استاد مرتضی مطهری هم ضمن مجموعه پنج جلدی اصول فلسفه و روش رئالیسم منتشر گردید )تعالیم اسلام از جمله آثار دیگر استاد علامه است که در ضمن مجموعه فعلی قرار دارد ونخست به شکل چند رساله مستقل در ۴۰ سال قبل برای آشنایی نسل جوان ودانشجویان باتعالیم اسلام منتشر گردیده بود وسپس با ویرایش وتبویب جدید توسط اینجانب ومحقق ومورخ ناشناخته، مرحوم شیخ داود الهامی. همکار ما در مجله مکتب اسلام وفصلنامه تاریخ وفرهنگ معاصر وصاحب آثار ارزشمند منتشره از قم . وپس از نظارت واشراف خود علامه یک بار به طور مستقل چاپ شده است .
کتاب ارزشمند دیگری که برای نخستین بار در این مجموعه پس ازکسب اجازه از برادرعزیزم، حجت الاسلام والمسلمین جناب شیخ هادی فقهی (دام بقائه) . از شاگردان خاص استاد علامه دراختیار علاقمندان قرار می گیرد، ترجمه متن اصلی کتاب سنن النبی (ص) است که استاد علامه آن را در سال ۱۳۵۰ ه.ق در نجف اشرف تألیف نموده ودرسال ۱۳۹۴ه.ق/ ۱۳۵۳ش، جناب فقهی آن را ترجمه نموده و با ملحقاتی که در واقع مکمل کتاب استاد است، به دست نشر سپرده که بارها توسط کتاب فروشی اسلامیه تجدید چاپ شده است......
متأسفانه بعضی از دوستان محترم ،بدون کسب اجازه از ایشان، به ترجمه مجدد وکامل آن .با ملحقات.اقدام و موجب رنجش خاطرایشان شده اند، در حالی که هر مترجم "سنن النبی(ص)" باید نخست خود عامل این سنت ها باشد وسپس به ترجمه آن بپردازد تا از تأثیر مطلوب در نزد خوانندگان برخوردار شود. کسب اجازه از جناب فقهی، برای هر نوع استفاده ازآن کتاب، ابتدایی ترین حق اخلاقی است که هر مترجم جدیدی به عهده دارد!
به هرحال ما بااجازه برادرعزیز، فقط به نقل ترجمه متن اصلی وقدیمی کتاب مرحوم استاد علامه طباطبائی می پردازیم(۶) و علاقه مندان به استفاده از ملحقات مکمل کتاب را به مراجعه به آن توصیه می کنیم .
مجلد پایانی این مجموعه آثار شامل: اشعار،تقریض ها، نامه ها واسناد وعکس ها است که در واقع پایان بخش مجموعه ای خواهد بود که با کوشش پی گیر وخستگی ناپذیر اینجانب در طول نیم قرن گذشته، جمع آوری،تنقیح، تبویب، با اشراف عام مرحوم استاد علامه، آماه نشر شده است . .... دراینجا باید اشاره کرد که هدف اصلی ما دراین امر، نخست ادای دین در قبال استادی است که حق بزرگی برما دارند. وقلم وزبان عاجزاز بیان چگونگی آن است . وسپس جمع آوری مجموعه کاملی از آثار فارسی استاد علامه است که خود به فارسی نوشته اند ویا اساتید معظم ومحترم آنها را به فارسی برگردانده اند .....
البته بعضی از این آثارهم، توسط بعضی از اساتید محترم ، همراه با شرح وتحقیق واضافاتی .متأسفانه گاهی در متن !. ترجمه شده است که به نظر ما این امر روش صحیحی دراحیاء میراث علمی. فرهنگی استاد علامه نیست .... بلکه باید نخست مجموعه اصلی آثار استاد را ،آن طور که هست، عرضه کنیم وبعد دوستان واساتید محترم ، هرشرح وتفسیر وتوضیحی را که مایل هستند، به طور جداگانه .نه درداخل متن. برای استفاده عموم،منتشر سازند.... تأسف ما وقتی بیشتر می شود که می بینیم بعضی از دوستان با استفاده از آثار متعدد ایشان، بحث هایی را انتخاب ویا ادغام کرده وسپس آن را به عنوان تألیف؟! مرحوم استاد علامه وبا نام جدید انتخابی خود! منتشر ساخته اند واین امر، بی تردید دوراز اخلاق و روش علمی وآکادمیک است..... باید هرمطلبی را که از استاد نقل می کنیم ، به طورمشخص باتعیین منبع ومرجع اصلی آن نقل شود ودرج مطالب ویا نقل آنهابه صورت پرسش وپاسخ ویا به هر شکل دیگری که از خود استاد نیست ،در واقع به ایجاد نوعی هرج ومرج در شناخت اندیشه های استاد ،منجرمی گردد.....
البته تردیدی در حسن نیت وقصد خدمت این دوستان محترم نیست، ولی روش تحقیقی، علمی باید در این زمینه حتماً مراعات شود تا خدای ناکرده بعضی از عناصرفرصت طلب باسوءاستفاده ازنام وآثار علامه، کتاب یا مطلبی را عرضه نکنند که از ایشان نیست بلکه اقتباسی ناقص، همراه با نظریات گرد آوردنده یاحتی ناشر است .... امیدوارم که این تذکار برادرانه مورد توجه کسانی قرار گیرد که قصدی جز خدمت به استاد ونشر اندیشه های قرآنی ایشان ندارند که خداوند در قرآن می فرماید: "وذکر فان الذکری تنفع المومنین. "
یادآوری این نکته هم ضروری است که اولاً ما درمقدمه خاص اغلب این آثار به تناسب موضوع کتاب، مطالبی آورده ایم که می تواند در معرض این آثار، مفید باشد وثانیاً در یکی دو مورد، مقدمه ما به طور تکراری نقل شده است (مقدمه شیعه ورسالت تشیع) که ضرورت آن از فاصله طولانی نشر این دو کتاب ارزشمند . تقریباً ۲۵سال. نشأت گرفته است وبا توجه به محتوای کتاب، وبرای دعوت به تقریب و وحدت اسلامی، نشر آن مقدمه، در هر دو کتاب ضروری به نظر رسید..... در پایان باید تکرار نمود که بی تردید بررسی وارزیابی آثاراستاد نیازمند توفیق وفرصت وهمکاری شاگردان اندیشمند مرحوم استاد علامه است وباتوجه به جامعیت استاد درعلوم وفنون مخلتف ، بررسی فردی این آثار، نمی تواندحق مطلب را ادا کند وبه اعتقاد نویسنده این سطور، علاوه بر ضرورت کار جمعی درتحقیق وبررسی آثار علمی استاد،" یک اقدام جمعی" نیز در رابطه باترجمه و نشر این آثار به زبان های زنده دنیا، در راستای صدور فرهنگی،علمی وفلسفی اندیشه والای قرآنی ایشان نقش ارزنده ای را می تواند ایفا کند . به عبارت دیگر : بی شک این اقدام می تواند زمینه ساز حرکت های ویژه ای در شناخت وشناسایی مفاهیم قرآنی وفرهنگ اسلامی ، در سطح جهانی گردد.واین وظیفه ، به عهده نخبگان حوزه علمیه قم وهمکاری وزارت فرهنگ وارشاد اسلامی خواهد بود که دراین راه گام های بلند وجدی ومشترکی را بردارند که مقام شایسته و والای استاد ، این را ایجاب می کند .
..... برای شناخت مقام والای معنوی استاد، اشاره به این نکته هم شاید کافی باشد که مرحوم استاد مطهری _ شهید بزرگوار_ هر وقت نام علامه طباطبایی را به زبان می آورد، جمله روحی فداه راهم برآن می افزود واین گویای این حقیقت است که، گوهر شناس می باید گوهر بشناسد.....
..... از سروران گرامی واساتید محترم وشاگردان فرهیخته مرحوم علامه طباطبایی ونخبگان علم وفلسفه در حوزه های علمیه ودیگرمراکز علمی . فرهنگی کشورانتظار داریم که هر گونه دست خط ونامه ، یا بحث ورساله چاپ نشده از استاد دارند ویا پیشنهاد ونظریه اصلاحی ویا نقد وبررسی خاصی آماه کرده اند ، آن را، برای تکمیل این مجموعه واستفاده دریک جلد خاص ویا ضمیمه ، در چاپهای بعدی، به آدرس ما ارسال نمایند که بی تردید مورد رضای حق تعالی بوده ومورد استفاده عموم قرار خواهد گرفت .
نعمت الله موسوی
نوشته: سید هادی خسروشاهی
مدیر مرکز بررسیهای اسلامی
قم . رمضان المبارک ۱۴۲۷ ه.ق/ مهرماه ۱۳۸۵ ش
پی نویس ها:
۱ـ متأسفانه مسئله تا آنجا ادامه یافت که یکی از شاگردان برجسته استاد علامه، رساله ای تحت عنوان حول المیزان د رقم منتشر ساخت که د رآن ضمن بررسی ناقص مسائلی از تفسیر المیزان ونوشته های استاد در باره فلسفه صدرایی، استاد را تکفیر کرد!.... والبته استاد علامه با سعه صد ر کاملی که داشت، اجازه پاسخگویی به نامبرده را نداد .
۲ـ سید حسن تقی زاده که طراح اصلی این تز غرب گرایانه در مجله کاوه چاپ برلن بود . در اواخر عمر خود به طور رسمی به اشتباه بزرگی که دراین زمینه مرتکب شده است اعتراف نمود.
۳ـ پرفسور هانری کربن ، استاد معروف فلسفه در فرانسه با سفرهای تابستانی به ایران وحضور د رخدمت استاد در تهران، در کنار دانشمندانی چون : استاد مرتضی مطهری ، مهندس بازرگان، دکتر حسین نصر، دکتر جزائری و دیگران ، بیشتر از دیگر مستشرقین بهره برد ومحصول این جلسات را در اروپا منتشر ساخت .
دکتر حسین نصرکه خود مترجم علمی این جلسات بود دراین باره می گوید : علامه مرد بسیار بزرگی بودند که درکنار استعدادهای فلسفی ،در ادبیات هم دستی تمام داشتند. به عربی وفارسی شعر می سرودند ، خوب می نوشتند ود رهر دو ساحت فلسفه وتفسیر قرآن میدان دار بود . ایشان فیلسوفی دست اول بودند وذهنی فوق العاده فلسفی داشتند که این نکته در مباحث میان ایشان وهانری کربن پیدا بود ؛ مباحثی که چنان که گفتم کاراصلی ترجمه آنها پس از سپهبدی بیشتر بامن بود .
بنابراین بار اصلی ترجمه سال ها بر دوش من بود در حالی که در سال های آخر شایگان هم دراین کارکمک می کرد ، کاری که کربن می کرد این بود که درسپتامبر که همواره به ایران می آمد ، داغ ترین مباحث فلسفی وکلامی آن زمان فرانسه را به خود به ایران می آورد . کربن این موضوعات را در قالب پرسش هایی ا زعلامه طباطبائی مطرح می کرد وایشان پاسخ هایی ارایه می کردندوبحث ادامه می یافت . چنان که گفتم بعدها پای بسیاری دیگر به این جلسات باز شد که اکنون ا زعلمای سرشناس ایران هستند ا زجمله مکارم شیرازی، خسروشاهی، ودیگران که مهمترین آنها مطهری بود که همواره حضور داشت .... (مراجعه شود به کتاب : در جستجوی امر قدسی، گفتگو با سید حسین نصر، ص۱۳۲.۱۳۱ ، چاپ تهران ، ۱۳۸۵ ).
بی مناسب نیست اشاره شود که مرحوم استاد هانری کربن علاوه بر نشر آثاری از علامه طباطبائی در اروپا ، با همکاری مرحوم استاد سید جلال الدین آشتیانی مجموعه گران بهایی، را در چندین مجلد، تحت عنوان منتخباتی از آثار حکمای الهی ایران منتشر ساخت ومیراث جاودانه ای ا زخود به یادگار گذاشت . کربن استاد آشتیانی را ملاصدرا معاصر می نامید . وافسوس که پس ا ز فوت وی سه مجلد ازمنتخاب به زیور طبع آراسته نشد . ۴ـ به مقاله این دوکتاب مراجعه شود
۵ـ استاد کنتر گراگ ، مدیر مسئول بخش مطالعه ادیان دردانشگاه کولگیت در سفری به ایران ، همراه دکتر نصر خدمت استاد علامه طبابائی می رسند و وی به ایشان اطلاع می دهد که در غرب هیچ منبع معتبری درباره تشیع وجود ندارد وطبعاً دانشگاه ها د رتدریس عقائد شیعه در بخش ادیان ، به منابع غیر شیعی مراجع می کنند .... استاد وقتی از اهمیت موضوع مطلع می شوند به تألیف قرآن در اسلام وشیعه دراسلا می پردازند که هر دو کتاب به انگلیسی ترجمه شده ود ر دانشگاه های معتبر دنیا تدریس می شود . طبق نوشته دکتر نصر این مجموعه جلد سومی هم داشت که شامل گزیده ای از احادیث ائمه شیعه است که متن را علامه طباطبائی انتخاب می کنند ویلیام چیتک آن را با مقدمه ای از دکتر نصر ، به انگلیسی بر می گرداند ( در جستجوی امر قدسی ،صفحه ۱۲۸، چاپ تهران ، نشرنی ، ۱۳۸۵)
www.khosroshahi.net