پنجشنبه, ۱۳ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 2 May, 2024


مجله ویستا

هلال شیعی: از رویا تا واقعیت


هلال شیعی: از رویا تا واقعیت
بعد از ۲۵ سال تقلا و تلاش زیرزمینی جامعه شیعیان عراق بالاخره موفق شد «صدام» را آن هم از قضای روزگار با كمك ایالات متحده آمریكا، سرنگون كند. واژگونی «صدام» از اریكه قدرت، وضعیت جدید شیعیان در عراق و پیروزی آنها در انتخابات ژانویه ۲۰۰۵ و نیز انتخاب «جعفری» همه و همه مورد استقبال مقامات تهران قرار گرفتند. در واقع همه آن چیزهایی كه زمامداران ایران از سال ۱۹۷۹ در عراق خواهان تحقق آن بودند یكجا به آنها بخشیده شده بود.«جعفری» كه به عنوان یك سیاستمدار شیعه از سال ۱۹۶۸ به فعالیت مشغول بوده است با پیشی گرفتن بر سایر سیاستمداران برجسته كشورش عملاً امیدواری ها را نزد سایر جوامع شیعی در سراسر جهان اسلام افزایش داده است كه شاید آنها نیز روزی طعم رهایی از بند محرومیت ها، شكنجه ها، تعقیب و گریزها و نهایتاً سال های طولانی تبعید و دربه دری را با صعود از پله های ترقی در جوامع خویش بچشند. این اتفاق تاكنون دو بار در سال های ۱۹۷۹ در ایران و ۲۰۰۳ در عراق افتاده است. پس دیگران نیز خواهند توانست تجربیات آنها را تكرار كنند. انتصاب «جعفری» به عنوان یك عضو برجسته «ائتلاف یكپارچه عراق» (ائتلاف عمدتاً شیعی پیروز در انتخابات ژانویه) و یكی از نزدیكترین خویشاوندان «آیت الله سیستانی» رهبر معنوی شیعیان برای تصدی گری صدارت كابینه عراق باعث شده است تا اعراب (اهل تسنن) بیش از هر زمان دیگری خطر اوج گیری شیعیان را حس كنند.
• شروع حمایت از حكومت شیعی ایران
حمایت سوریه از انقلاب ایران در سال ۱۹۷۹ آغاز شد. دلیل حمایت سوری ها اتخاذ مواضع عداوت آمیز رهبران انقلاب ایران در برابر رژیمی بود كه آشكارا مورد حمایت آمریكا و متحد اسرائیل قلمداد می شد. از این رو مخالفت با رژیم سلطنتی «محمدرضا پهلوی» صراحتاً به معنای همسویی با سیاست های مورد دلخواه دمشق در منطقه حساس خاورمیانه و به طور كلی در جهان بود. در عمل زمامداران سوریه حتی خود را درگیر فعالیت های زیر زمینی انقلابیون شیعی در ایران كردند و با ارائه كمك های مورد نیاز به برخی از نمایندگان آیت الله «روح الله خمینی» تلاش كردند تا سرعت وقوع انقلاب را افزایش دهند. افرادی از قبیل «ابراهیم یزدی»، «مصطفی چمران» و «صادق قطب زاده» (كه دو تن از آنها بعد از انقلاب به مناصب وزارتی دست یافتند) همگی متحد سوریه بودند. در این میان به عنوان مثال «قطب زاده» با دریافت یك گذرنامه سوری تلاش كرد تا فعالیت های ضد شاهنشاهی خود را تحت عنوان جعلی یك خبرنگار روزنامه سوری «الثوره» در پاریس ادامه دهد. مقامات دمشق به ویژه زمانی كه مطلع شدند رهبر جدید ایران قصد دارد سفارت اسرائیل را در تهران تعطیل كند تا به مدد آن فاصله خود را با سیاست های شاه و متحدانش نشان دهد بسیار خرسند شدند. چندی نگذشت كه سفارت قبلی اسرائیل بازگشایی شد، اما این بار تمام امكانات آن در اختیار نمایندگان «سازمان آزادیبخش فلسطین» به رهبری «یاسر عرفات» قرار گرفت. در مقابل «حافظ اسد» یك بار در اكتبر ۱۹۷۸ به آیت الله «خمینی» پیشنهاد داده بود كه دوران تبعید خویش را در سوریه بگذراند. وقتی «آیت الله خمینی» در ایران به قدرت رسید، معاون رئیس جمهور سوریه «عبدالحلیم خدام» طی اظهاراتی از انقلاب اسلامی به عنوان «مهمترین رویداد در تاریخ معاصر» یاد كرد و این ایده رهبران سوریه را مایه مباهات دانست كه همواره خود را «پیش از وقوع انقلاب، حین وقوع آن و پس از پیروزی آن» دوشادوش رهبران ایران حس كرده اند. سوریه همچنین طی جنگ ۸ ساله ایران با رژیم بعثی «صدام» كه در سال ۱۹۸۰ آغاز شد رهبران انقلاب تازه تاسیس ایران را مورد حمایت خویش قرار داد، اگر چه هیچ كمك مالی یا تسلیحاتی را در اختیار رژیم جمهوری اسلامی قرار نداد. وقتی جنگ به پایان رسید دو كشور فضای بیشتری را برای مقابله با دشمن اصلی مشترك یعنی اسرائیل فراهم دیدند و تلاش كردند تا از طریق تقویت حزب الله در جنوب لبنان به خواسته های خویش در این رابطه جامه عمل بپوشانند. ایران البته این همكاری را فارغ از علایق طبیعی خویش كه همانا بسط نفوذ شیعیان در منطقه بوده است پایه گذاری كرد. سوریه نیز تلاش می كرد تا با همكاری ایران به عنوان یك رژیم قابل اعتنا جنگ دیرین خود را با اسرائیل به طرز آبرومندانه تری ادامه دهد.
• پیش بینی های نادرست
برخی اینگونه می اندیشیدند كه با سرنگونی رژیم «صدام» در سال ۲۰۰۳ و از بین رفتن دشمن مشترك سوریه و ایران احتمالاً دیگر دلیل موجهی برای ادامه همكاری های بسیار نزدیك دو كشور وجود نخواهد داشت، به ویژه از آنجایی كه رهبران جدید بغداد در واقع جزء متحدان شیعی و برادران كوچكتر ایران محسوب می شوند. روی كار آمدن یك رژیم طرفدار ایران در عراق آنگونه كه بسیاری استدلال می كردند، همه دلایل منطقی برای تداوم ماه عسل دمشق و تهران را نفی خواهد كرد. با این حال ایران به حمایت خویش از سوریه ادامه داد، حتی بعد از آنكه فشارهای بین المللی بر دمشق در پی ترور «رفیق حریری» نخست وزیر پیشین لبنان در ۱۴ فوریه ۲۰۰۵ افزایش یافت. برخی دلیل اصرار ایران بر تداوم همكاری ها با سوریه را به هراس مقامات تهران از ایجاد شكاف در ائتلاف حزب الله و سوریه در پی بحران ترور «حریری» مرتبط می دانند. استقبال صمیمانه و بسیار گرم زمامداران دمشق از موضوع انتصاب «جعفری» متحد ایران در رأس كابینه تازه تاسیس عراق در همین راستا ارزیابی می شود.
• شیعیان با آل خلیفه مشكل دارند
در بحرین كه ۷۰ درصد جمعیت حدود ۴۴۳ هزار نفری آن را شیعیان تشكیل می دهند یك اقلیت سنی مذهب از سالیان بسیار دور زمام امور را در دست داشته اند. هر چند نفوذ شیعیان به عالی ترین حوزه های سیاست داخلی در تهران و بغداد باعث شد تا شیعیان بحرینی بیش از هر زمان دیگری به بذل توجهات منطقه ای و بین المللی به وضع نامساعد داخلی خویش امیدوار شوند اما هنوز هیچ تغییر قابل ملاحظه ای در جایگاه سنتی اكثریت شیعی در این جزیره بسیار كوچك خلیج فارس دیده نمی شود. از نقطه نظر شیعیان بحرینی، اهمیت صعود «جعفری» و سایر نخبگان شیعی به عالی ترین اركان نظام حكومتی در عراق اساساً تفاوت چندانی با اهمیت وقوع انقلاب اسلامی در ایران در سال ۱۹۷۹ ندارد.شیعیان كه در بحرین به عنوان یك طبقه فرودست زندگی می كنند، در سال ۱۹۹۴ با حمایت مالی ایران (بزرگترین كشور شیعی در منطقه و جهان) علیه حكومت مركزی به پا خاستند. اینان خواستار دسترسی به شرایط بهتر زندگی و استقرار مجدد نظام پارلمانی در كشورشان بودند. گفتنی است «شیخ عیسی بن سلمان الخلیفه» حاكم مخلوع بحرین در سال ۱۹۷۵ رای به انحلال پارلمان داده بود. امیدواری ها در این زمینه در سال ۲۰۰۲ اندكی بهبود یافت، زیرا «ملك حمد» پسر «عیسی» حیات قانونی را به بحرین بازگرداند، اما این بار او تلاش كرد تا با محدود ساختن قوای پارلمان عملاً مانع اوج گیری شیعیان در عرصه سیاست داخلی كشورش شود.شیعیان در سال ۲۰۰۲ انتخابات بحرین را تحریم كردند و بدین ترتیب حضور بسیار ضعیفی را در مجلس سفلای پارلمان از خود به نمایش گذاشتند (نمایندگان مجلس علیا توسط شخص پادشاه منصوب می شوند). پیش از برگزاری آن انتخابات مقامات حكومتی در بحرین تصمیم گرفتند تا با اعطای تابعیت دوگانه به آن دسته از اتباع كشورهای «شورای همكاری خلیج فارس» كه در بحرین سكونت دارند، عملاً موضع اهل تسنن را در عرصه سیاست داخلی كشورشان استحكام بخشند. این تصمیم گیری باعث شد تا بحث پیرامون سهم شیعیان در نظام حكومتی اجتماعی بحرین بار دیگر بر سر زبان ها بیفتد. طولی نكشید كه حكومت بحرین با مشاهده اعتراضات روز افزون شیعیان تصمیم گرفت تا نه تنها از موضع قبلی خویش عقب نشینی كند، بلكه پیش از برگزاری انتخابات اكتبر ۲۰۰۲ تلاش كرد تا با اعطای تابعیت به ۱۰ هزار تن از شیعیان ساكن در بحرین عملاً به نوعی از آنها دلجویی كند.در ۲۶ مارس ۲۰۰۵ (حدود ۴ هفته پیش) به فاصله اندكی پس از تائید رسمی انتصاب «جعفری» برای تكیه زدن بر كرسی صدارت كابینه جدید عراق حدود ۸۰ هزار تظاهركننده شیعه در بحرین به خیابان ها ریختند تا با مطالبه تصویب یك قانون اساسی جدید در كشورشان خواستار دستیابی شیعیان به حقوق بیشتر شوند كه از جمله مهمترین آنها می توان به حق «انتخاب نخست وزیر» به جای انتصاب او از جانب شخص پادشاه اشاره كرد. در گذشته تظاهركنندگان شیعه بحرینی همواره تصاویر «آیت الله سیستانی» و «آیت الله خامنه ای» رهبر انقلاب ایران را با خود حمل می كرده اند.
• هلال شیعی: رویا یا واقعیت
دو سال بعد از سقوط رژیم «صدام» در عراق اكنون خوب است پرسیده شود: فاتحان واقعی جنگ خون بار ۲۰۰۳ در خاورمیانه چه كسانی بودند؟ در نگاه اول شاید «جورج دبلیو بوش» رئیس جمهور آمریكا و به طور كلی نومحافظه كاران حاكم بر كاخ سفید به عنوان یگانه فاتحان این جنگ شناخته شوند. اما نگاه دقیق تر به رویدادها و تحولات دو سال اخیر نشان خواهد داد كه ایرانی ها نیز در زمره فاتحان جنگ قلمداد می شوند، زیرا آنها اكنون فرصت بسیار خوبی برای تحصیل منافع دلخواه خویش از خاورمیانه جدید به دست آورده اند.به عبارت بهتر شیعیان چه در ایران و چه در سایر ممالك جهان اسلام به عنوان فاتحان اصلی جنگ عراق شناخته می شوند. آنها از ثمرات دوران پس از سقوط «صدام» به محض خروج ارتش آمریكا از عراق برای یك مدت طولانی بهره مند خواهند شد. بسیاری اكنون در منطقه از آن بیم دارند كه با تشكیل یك «هلال شیعی» توسط شیعیان ایرانی، لبنانی، عراقی و به طور كلی شیعیان ساكن در منطقه خلیج فارس عملاً عرصه بر حكومت های عمدتاً سنی مذهب تنگ تر شده و منافع این قبیل حكومت ها در آینده جداً تهدید شود. «هلال شیعی» آنگونه كه «ملك عبدالله» پادشاه اردن و برخی دیگر از مقامات بلندپایه منطقه از آن سخن به میان می آورند، رویایی است كه امروز در ایران، عراق و بخش هایی از لبنان و سوریه طرفدار دارد، اما رژیم های حاكم بر عربستان سعودی، بحرین، یمن و كویت شدیداً با آن مخالفت می ورزند. تردیدی نیست كه در آینده خبرهای بیشتری از اوج گیری شیعیان در منطقه و به طور كلی در جهان اسلام شنیده خواهد شد.
* تحلیلگر سیاسی سوری
منبع: Asia Times
سمیع مبید
ترجمه: علی عبدالمحمدی
منبع : روزنامه شرق