جمعه, ۲۱ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 10 May, 2024
مجله ویستا


پنجره‌ای که نه در دارد


پنجره‌ای که نه در دارد
نویسنده : نمازی - بهمن
محل نشر : تهران
تاریخ نشر : ۱۳۸۳/۰۵/۲۵
رده دیویی : ۸fa۳.۶۲
قطع : رقعی
جلد : شومیز
تعداد صفحه : ۱۷۶
نوع اثر : تالیف
زبان کتاب : فارسی
شماره کنگره : PIR۲۶۲/م۱۴پ۹
نوبت چاپ : ۱
تیراژ : ۳۰۰۰
شابک : ۹۶۴-۷۴۴۹-۲۱-۶

این رمان در نه فصل تنظیم شده است. در فصل اول راوی قدم به پروژه می‌گذارد. او که نام خود را گم کرده آن را به کارفرما واگذار می‌کند. این جا در جهان عددی کارفرما, سرگشتگی او شروع می‌شود. در فصل دوم سعی می‌کند تا رمز اعداد را که نمایانگر بدهی‌هایی بی‌پایان است, بگشاید. در فصل سوم در جدال با انسان واره‌ها تصاویر آن‌ها را در خود در آینه چهل تکه بازتاب می‌دهد. در فصل چهارم با 'سالار سوخته' رو به رو می‌شود ('سوخته بود اما سوختگی‌اش با بقیه سوخته‌ها فرق داشت. مثل این که وسط خرابه‌های تخت جمشید بایستی. خب با خرابه‌های یک خرابه معمولی فرق دارد'). فصل پنجم, توصیف زنده به گوری انسان در اسطوره‌ای مسدود است... (پس به هرکه رسیدی بگو حذر کند از معبدی که راه خروج آن بسته و راه ورود به آن ناپیداست'). در فصل ششم, راوی با شاعری رو به رو می‌شود که هرگز شاعر نبوده (کسی که مجسمه‌ها را به انسان تبدیل می‌کند'). او در فصل هفتم با پیرمرد و یاس رو به رو می‌شود و راز بزرگ ('.... کاملا خارج از زمان هستم و تو این جا خود را به من معرفی کردی نام من تو این است: هیچ کس'.) فصل هشتم حکایت دیگری از شاعر است (شکارچی که در نوبت شکار آخر است و با چالشی هراس آور رو به رو می‌شود) در فصل آخر صورت حساب‌های راوی سفید است. کارفرما او را از پروژه اخراج می‌کند... (از همان لحظه که نتوانستی رویای خود را بسازی نفرین شامل حال تو شد.... بدین سان او خود را در هیاتی دیگرگونه باز می‌یابد.