جمعه, ۱۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 3 May, 2024
مجله ویستا

جنگ رسانهای


جنگ رسانهای
نه کسی رمز موفقیت پرسپولیس در لیگ هفتم را به درستی کشف کرد و نه حالا کمتر کسی می داند چه بر سر تیم قهرمان آمده،که به رغم انبوهی از ستاره، قادر به تکرار موفقیت فصل قبلش نیست.آیا پرسپولیس از حیث مهره مشکل دارد؟ آیا علیرضا مرزبان به زعم خودش، آنقدر موثر بود که با چند هفته تمرین تیمی را تحویل قطبی داد که چشم بسته قهرمان لیگ شد؟
(پس چرا حالا بیکار است؟)آیا حمید استیلی آنقدر معلومات داشت که در سایه، قادر به قهرمان کردن پرسپولیس شد؟ ( اگر مشکل از قطبی بود پس چرا سوبل و دنیزلی با استیلی به بن بست رسیدند؟) پرداختن به همین فرعیات موجب شد پرسپولیس وارد همان مسیری شود که برای نابودی هر قهرمانی کفایت می کند. جدا از مسایل انگیزشی که ثابت کرده همیشه تیم های قهرمان -درلیگ برتر ما -به ورطه سقوط می غلتند، بزرگترین معضل آنها در لیگ هشتم چیزی نیست جز نبود نیرویی که قادر به جمع کردن حواشی باشد. پرسپولیس اینک یکی از پر ستاره ترن تیم های تاریخ فوتبال ما را در اختیار دارد اما با این وجود تا امروز هیچ مشکل حاشیه ای از سوی ستاره ها پدید نیامده است. به محمد علوی بازی نرسید و او خیلی شفاف پرسپولیس را ترک کرد اما سال گذشته مثلث شیث، مامانی و نیکبخت، قطبی را به مرز جنون رساندند.
پس چرا آن تیم قهرمان شد و این تیم بدون حاشیه درونی موفق نیست؟ آیا محمد منصوری، حسین بادامکی، بهادرعبدی، فرهاد خیرخواه و سایر ذخیره ها تا به امروز توانسته اند مشکلی را برای قطبی پدید آورند؟ شاید مدیریت این فصل اعضا»هیات مدیره و شخص داریوش مصطفوی کم ایراد باشد اما کاری که فصل قبل حبیب کاشانی انجام داد متفاوت بود. مدیر عامل وقت سرخپوشان در برهه ای از فصل -که پرسپولیس خوب هم نتیجه می گرفت-تور رسانه گردی به راه انداخت، رابطه او با اکثر سر دبیران ورزشی عالی بود، کاشانی هرگز علیه کسی موضع سخت نگرفت و حتی در بحث های فرسایشی اش با مدیر عامل قبلی،سعی کرد با روش زیرکانه ای بحث را مختومه اعلام کند. کاشانی با استعفاهای دو گانه اش در دو برهه شوک لازم را به پرسپولیس وارد کرد و به گونه ای قطبی را کنترل می کرد که مرد جنتلمن همیشه دوست داشتنی بماند. آیا پرسپولیس که امروز به مراتب از فصل قبل پر ستاره تر است، چنین مدیریت می شود؟ به رغم هزینه های سرسام آور آنها تا چه حد توانستند رسانه را همراه خود کنند؟ اگر سال قبل نشریه پرسپولیس-به عنوان ارگان رسمی باشگاه -خیلی سریع شایعات هدفدار را خنثی می کرد، اینک این مسئولیت به عهده کدام رسانه افتاده است؟
آیا لاغر تر شدن سایت باشگاه -که فصل قبل یکی از منابع اصلی اخبار صحیح بود -هیچ تاثیری در چاق تر شدن زرد نامه های فعلی ندارد؟ امروز یک سایت اینترنتی، وابسته به دوستان ومشاوران نزدیک یکی از مربیان رقیب، آگاهانه اکثر اخبارش را متوجه اتفاقاتی، علیه قطبی می کند که به سحت و سقم آنها هیچ اعتمادی نیست.اما وقتی وابستگی بعضی از مطبوعات ورزشی -که کم تعداد هم نیستند-به سایت های اینترنتی و خبرگزاری ها بیش از اندازه باشد آن وقت همان خبر نه چندان موثق، می شود تیتر یک چند زرد نامه دیگر و به همین راحتی پرسپولیس هر چند روز یک بار، با یک اتفاق مجازی، حواشی تحمیلی را لمس می کند. جنگ رسانه ورزشی سابقه بلند مدتی درایران ندارد شاید از این رو توده کمتر نقش آن را در موفقیت و یا شکست تیم های بزرگ متوجه شود.
هفت سال قبل چیرو از ایران رفت و هرگز برای کسی در مورد عدم صعود تیم ملی به جام جهانی ۲۰۰۲ توضیح نداد اما مصاحبه او با یکی از روزنامه های چاپ زاگرب، بیان کننده حقیقتی بود که آن روز همه نفی اش کردیم و حالا با گذشت زمان به قرائت تازه ای از آن می رسیم. او با جمله ای بی رحمانه به سلف ما تاخت و مدعی شد: «مطبوعات ورزشی در ایران قدرتی مافوق تصور دارند وشاید بزرگترین اشتباه من این بود که با آنها جنگیدم» قطبی برخلاف چیرو به جنگ کسی نیامده بلکه این جنگ است که او را میهمان خود کرده است و او بدون مقاومت اسیر این دام شد.
مهدی طاهرخانی
منبع : روزنامه ابتکار