شنبه, ۸ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 27 April, 2024
مجله ویستا

رئیس مجلس خبرگان رهبری


رئیس مجلس خبرگان رهبری
۸۶ ساله بود ولی بازنشسته نبود. بیماری کلیوی اگر چه از مدت ها پیش بر او مستولی شده بود، ولی با این حال به مانند غالب صاحب منصبان روحانی جمهوری اسلامی همچنان بر آن بود که در بطن نظام سیاسی حضور داشته باشد تا اینکه به فراخور سن خانه نشین شود.
آیت الله علی اکبر فیض، معروف به مشکینی که دیروز در بیمارستان بقیه الله تهران دارفانی را وداع گفت از نسل روحانیونی بود که روزگار حاشیه نشینی دین در عرصه اجتماع را خوب به یاد می آورد، اما همچنین از این اقبال بلند برخوردار بود که در آستانه ۵۰ سالگی، حضور قدرتمند دین در بطن سیاست را شاهد باشد و از این رو با وقوع انقلاب اسلامی او به عنوان یکی از حاملان این انقلاب به حلقه روحانیون سیاست ورز پیوست و برای سال های سال در راس یکی از مهم ترین نهادهای برآمده از نظام جمهوری اسلامی نشست.
در تمام ۴ دوره ای که از تشکیل مجلس خبرگان می گذرد، آیت الله مشکینی تنها فرد از جمع روحانیون بلندپایه این مجلس بوده که با رای بالای خبرگان هر بار برای نشستن بر کرسی ریاست برگزیده شد و همین امتیاز ویژه جایگاه وی را از دیگر خبرگان متمایز می کرد. پاسداشت آیت الله مشکینی در جمهوری اسلامی شاید از آن جا ناشی می شد که ایشان سال ها پیش از پیروزی انقلاب اسلامی همراهی عملی خود را با ایده های امام خمینی آشکار ساخته بود و این همراهی از همان سال ۴۲ که امام در بازداشت نیروهای امنیتی پهلوی بود خود را نشان داده بود چنان که ایشان در همان زمان به همراه چند نفر دیگر با تلگرافی به حسنعلی منصور نگرانی خود را از بازداشت امام ابراز داشته بودند.
پس از آن نیز آیت الله مشکینی در نقش یکی از روحانیونی که سودای حکومت دینی در سر داشت به خیل هواداران امام خمینی پیوست و گرچه در دروس خارج فقه و اصول شاگردی آیت الله بروجردی و آیت الله محقق داماد را می کرد ولی زمانی که بنیانگذار انقلاب به تبعیدی ناخواسته در نجف روزگار می گذراند، وی پای درس امام خمینی حاضر می شد و مشتاقانه ایده تشکیل حکومتی اسلامی را دنبال می کرد. اما زمانی که هوای گرم نجف و ضعف مزاج آیت الله را با ره توشه ای از ایده های انقلابی وادار به ترک عراق کرد، او قم را پایگاه مناسبی برای بسط نظریه حکومت دینی یافت و با الهامی که از تئوری های امام گرفته بود، کلاس درسی با عنوان حکومت اسلامی در قم دایر کرد تا شیفتگی اش را به تئوری حکومت اسلامی در عمل نشان دهد. آیت الله مشکینی و سایر قائلان به تئوری حکومت اسلامی آگاه بودند از اینکه باید هزینه ایده انقلابی خود را بپردازند هر چند که چند و چون این هزینه برای هیچ یک از روحانیون انقلابی محرز نبود و آیت الله مشکینی نیز از این قاعده مستثنی نبود.
با این حال هزینه دادن برای آرمانی انقلابی، بخشی جدانشدنی از چنین آرمانی است و آیت الله مشکینی بر سبیل همین قاعده، در لیست سیاه حکومتی قرار گرفت که سخت از فعالیت های روحانیون سیاسی هراس داشت. گرچه نفس اعتقاد به برپایی حکومتی دینی چند باری آیت الله مشکینی را به دردسر انداخت و او برای فرار از دست ساواک ۴ ماه در تهران متواری بود اما ایشان زمانی در سیبل برخورد دستگاه امنیتی پهلوی قرار گرفت که همراه با شخصیت هایی چون آیت الله منتظری، آیت الله فاضل لنکرانی و آیت الله انصاری شیرازی طی اطلاعیه ای بر مرجعیت آیت الله خمینی صحه گذاشتند و عصبانیت دستگاه امنیتی را برانگیختند. این زمان سال ۵۲ بود. مرداد ۵۲. درست ۳۶ سال پیش از آنکه آیت الله با دنیای فانی وداع کند.
در آن زمان ساواک ۲۵ نفر از مدرسین قم منجمله آیت الله مشکینی را به اتهام تحریک به آدم کشی و ایجاد مزاحمت برای ۱۱هزار نفر از طلبه های حوزه علمیه قم به تبعیدی ۳ ساله محکوم کرد، او ابتدا به شهر ماهان کرمان تبعید شد، گلپایگان دومین تبعیدگاهش بود و سرآخر نوبت به کاشمر رسید تا حکومت مطمئن شود که در این خانه به دوشی اجباری سودای حکومت اسلامی از سر آیت الله مشکینی بیرون رفته است. اما از آنجا که طبع انقلابیون با تبعید و خانه به دوشی سازگار است، تمهیدات ساواک کارگر نیفتاد و وقتی سال ملتهب ۵۶ از راه رسید، او در قامت یک روحانی ناراضی به هسته مبارزانی پیوست که برای براندازی رژیم پهلوی توسط آیت الله بهشتی پایه گذاری شده بود. هدف این هسته سازماندهی نیروها برای مدیریت حکومت اسلامی بود و این یعنی روحانیون دیگر شمشیر را از رو کشیده بودند.
داستان آیت الله مشکینی و انقلاب، مثل داستان تمام انقلابیون دیگر با لحظه سرخوش پیروزی وارد مرحله ای دیگرگون شد و چیزی که در باور عامه به آن دست تقدیر می گویند روحانی ناراضی زمان پهلوی را به دولتمردی تبدیل کرد که در حمایتش از جمهوری اسلامی غایت محافظه کاری را به خرج می داد. اما محافظه کاری آیت الله مشکینی نیز چیز غریبی نبود.
او بنا به قاعده تمام انقلابیونی که در کسب قدرت توفیق می یابند، برای صیانت از انقلاب از انگ محافظه کاری پروایی نداشت و آماده بود در دوره تازه زندگی اش، تجربه هایی تازه را از سر بگذراند. او در سایه حمایت های بنیانگذار انقلاب از همان نخستین سال های استقرار جمهوری اسلامی ردای دولتمردی بر تن کرد و شاهد تحقق ایده ای شد که از سال ها پیش سودایش را داشت .آیت الله مشکینی به پشتوانه حمایت های امام برای دوره ای مسوولیت گزینش و اعزام قضات را به عهده گرفت و در زمان بازنگری قانون اساسی نیز ریاست شورای بازنگری را عهده دار شد. علاوه بر اینها وی در قم، شهر روحانیون بلندآوازه، به حکم بنیانگذار انقلاب و سپس با تجدید این حکم توسط مقام معظم رهبری، ظهرهای جمعه پیشاپیش نمازگزاران در حرم حضرت معصومه می ایستاد و نماز جماعت این شهر را اقامه می کرد.
با این حال آیت الله مشکینی در جایگاه سنتی اش یعنی ریاست مجلس خبرگان شناخته شده تر است و همین کرسی بود که او را به عنوان روحانی نامداری در نظام جمهوری اسلامی به افکار عمومی معرفی کرد. او در مقام ریاست مجلسی که وظیفه اش نظارت بر عملکرد رهبری نظام است، همواره با تمام توان از شیوه رهبری نظام ابراز رضایت کرد و ریاست او بر مجلس خبرگان به گونه ای بود که حمایت های بی دریغ بنیانگذار انقلاب و سپس مقام معظم رهبری را به همراه داشت. آیت الله مشکینی به رغم وظیفه اش در مجلس خبرگان، از طیف روحانیونی نبود که پروایی از اظهارنظر در امور روزمره سیاست داشته باشد. گفتار او نمادی از آمیزش دین و سیاست در نظام جمهوری اسلامی بود و هم از این رو بود که گهگاه مواضع صریحش درباره برخی اتفاق های سیاسی تا مدت ها به سوژه رسانه ها بدل می شد.
گرچه تا نیمه دهه ۷۰ شمسی به ندرت پیش می آمد که آیت الله مشکینی با طبع محافظه کارانه اش عملکرد دولت ها را در نظام جمهوری اسلامی به ندرت زیر سوال ببرد اما زمانی که اصلاح طلبان قوه مجریه را از آن خود کردند، او بدون هیچ پرده پوشی بارها سیاست های فرهنگی دولت خاتمی را زیر سوال برد و از این بیم داشت که شعار آزادی و جامعه مدنی که اصلاح طلبان منادی اش بودند، مذهب را به انزوا براند. پس از آن هم، زمانی که کارزار انتخابات مجلس هفتم با پیروزی اصولگرایان به پایان رسید، آیت الله مشکینی در حمایتی آشکار از اکثریت اصولگرایان مجلس شورای اسلامی در سخنانی اعلام کرد که اسامی کاندیداهای اصولگرا توسط امام زمان(عج) رویت شده و این فهرست از جانب معظم له تایید شده است.
حمایت تام و تمام رئیس مجلس خبرگان از اصولگرایان اما زمانی به اوج خود رسید که محمود احمدی نژاد، پیروز نهمین دوره رقابت های ریاست جمهوری شد و آیت الله مشکینی با شوقی فراوان شکل گیری چنین دولتی را به فال نیک گرفته و به تجلیل از عملکرد کابینه نهم پرداخت. او در کسوت ریاست مجلس خبرگان بارها از اینکه در دولت احمدی نژاد مسوولیت ها به تدریج به اهلش سپرده می شود ابراز خشنودی کرد و معتقد بود که در دولت جدید گام های جدی در مبارزه با تخلفات و رانت خواری و باندبازی ها برداشته شده است. دست تقدیر اما این گونه برای آیت الله مقرر کرده بود که در نیمه کار دولت مورد علاقه اش، با دنیا وداع کند و شاهد ادامه کار این دولت نباشد. ولی او با این حال انقلابی کامیابی بود. ۲۹ سال پیش آرزوی بزرگ زندگی اش برآورده شده بود و دیروز وقتی در بیمارستان بقیه الله چشم هایش را برای همیشه روی هم گذاشت، خاطری آرام داشت.
● در حوزه فقه
ردای سیاست و عبای روحانیت که آیت الله مشکینی توامان بر تن کرده بود، مانع الجمع نبودند. مشغله سیاست، این روحانی انقلابی را از پرداختن به علوم فقهی باز نداشته بود. او در سال های تحصیل و پس از آن با فضلا و استادان بزرگی چون آیت الله جوادی آملی و آیت الله امینی رابطه داشت و پس از استادی در فقه و تدریس دوره مقدمات و سطح، سال ها به تدریس خارج فقه و اصول اشتغال داشت. آیت الله مشکینی علاوه بر اینها پس از انقلاب برای بسط علوم فقهی با تاسیس موسسه الهادی به تالیف و انتشار کتب فقهی مبادرت ورزیدند و خود نیز حدود ۳۰ کتاب را برای استفاده طلاب نگارش کردند.
کتاب هایی چون اصطلاح الاصول، مصطلحات الفقه، الفقه الماثور، ازدواج در اسلام، المنافع العامه، مفتاح الجنان و رساله خمس از این جمله است، کتاب هایی که گرچه طلاب و علاقه مندان علوم دینی را به کار می آید ولی گواه این است که ردای سیاست و عبای روحانیت نزد آیت الله مشکینی قابل جمع بوده است.
مهدی تاجیک
منبع : روزنامه شرق


همچنین مشاهده کنید