حمیدرضا ملکی: من بوکسور هستم!

حمیدرضا ملکی قبل از آنکه اهل شاهرود باشد، اهل رفتار و کردار نیکو است و به‌همین واسطه هم در این رشته ورزشی شهرت یافته است. او که در نوجوانی فکر نمی‌کرد حتی قهرمان کوچه خود شود در کارنامه افتخارات خود ۳ طلای ارزشمند کشوری در دسته سنگین وزن دارد. مرد اخلاق پرورش اندام ایران خانواده دوست و عاشق آرنولد است. عدم اعزام تیم ملی به مسابقات برون مرزی در سال‌های ۷۷، ۷۹ و ۸۱ به هر دلیلی که بود برای ملکی و امثال او ناکامی بزرگی به حساب می‌آید. ملکی نقشه‌های زیادی برای سال ۸۶ دارد و خیلی امیدوار است که بتوانید حداقل یک تجربه برون مرزی داشته باشد تا شاید از این طریق جبران بدشانسی‌های گذشته بشود.
● لطفاً تاریخ و محل تولد خود را بفرمائید.
▪ متولد بهمن ۱۳۴۵ از شاهرود هستم.
● چگونه وارد بدنسازی شدید؟ آیا اتفاق خاصی باعث شد؟
▪ بله من با دیدن بدن ساخته و پرداخته سیلوستر استالونه در فیلم ”راکی ۲“ تحریک شدم که بدن خود را عضلانی بسازم.
● از چه زمانی تمرینات را شروع کردید و از کجا؟
▪ من فیلم را وقتی‌که در مسافرت به‌سر می‌بردم، دیدم. خاطرم هست به محض آنکه از سفر بازگشتیم از نزدیک‌ترین فروشگاه ورزشی دو دست دمبل و وزنه برای خودم خریداری کردم و کار را شروع کردم (سال ۱۳۶۱).
● بزرگ‌ترین تغییری که بدنسازی از آن روز تا به‌حال داشته است چه بوده؟
▪ در همه زمینه‌ها اعم از دانش و تجهیزات این در ورز تحولات بزرگی رخ داده است.
● بعضی‌ها با شما هم‌عقیده‌اند اما می‌گویند طرفداران این رشته نسبت به گذشته کمتر شده‌اند به‌عقیده شما این‌طور نیست؟
▪ اتفاقاً من برعکس فکر می‌کنم و استقبال امروز را وسیع‌تر و بیشتر می‌بینم.
● آیا در گذشته شیوه تمرین یا تغذیه‌ای داشتید که الان حتی یادآوری‌اش برایتان خنده‌دار باشد؟
▪ بله
● مثلاً چی بوده؟
▪ به خاطر دارم همیشه قبل از تمرین یک کیلو شیرینی خامه‌ای می‌خوردم تا بهتر تمرین کنم.
● اولین مسابقه‌ای که شرکت کردید کدام بود و با چه دیدگاهی وارد آن شدید؟
▪ سال ۱۳۷۲ مسابقات کشوری بود که در دسته ۸۵ کیلوگرم چهارم شدم و برایم به‌عنوان یک شهرستانی خیلی ارزشمند بود و مرا خیلی دلگرم کرد.
● فکر می‌کردید روزی قهرمان چند دوره سنگین وزن ایران شوید؟
▪ به هیچ وجه. من با نیت محک زدن خود وارد اولین مسابقه شدم.
● آیا از مسابقه اول خود خاطره‌ای دارید؟
▪ خیر. اما از دومین مسابقه خود که چند هفته بعد از اولین مسابقه انجام شد و آنجا اول شدم خاطره جالبی دارم: در آن مسابقه وقتی وزن ما در حال رقابت روی صحنه بود، می‌شنیدم تماشاگران مدام شماره ۶۸ را صدا و تشویق می‌کنند همین مسئله باعث شد که کنجکاو شوم تا ببینم این شماره ۶۸ چه کسیه که همه او را صدا می‌کنند و اواخر مسابقه بود که متوجه شدم شماره خودم است.
● عناوینی که تاکنون به‌دست آورده‌اید را نام ببرید؟
▪ سال ۷۳ بود که در انتخابی تیم ملی وزن ۹۰ کیلوگرم سوم شدم و لیگ رمضان همان سال دوم شدم. بعد پرورش اندام تعطیل شد تا سال ۷۷ که در آن سال و همچنین در سال‌های ۷۹ و ۸۱ قهرمان وزن به‌اضافه ۹۰ کیلوگرم شدم.
● از قهرمانی چه تعریفی دارید؟
▪ تا وقتی به آن نرسید نمی‌توانید حال و هوای آن را به‌خوبی درک کنید. به‌عقیده من چیزی نیست که بشود از آن تعریف خاصی ارائه داد و فقط با تجربه کردنش می‌توان آن را معنا کرد.
● به‌نظر شما سیاست چقدر در این رشته تأثیر دارد؟
▪ سیاست در همه امور همیشه دخالت داشته و دارد و رشته ما هم استثناء نیست.
● الگوی شما در بدنسازی که بوده یا هست؟
▪ آرنولد.
● دوست دارید در مورد شما چطور نقل قول شود؟
▪ دلم نمی‌خواهد کسی از من خاطره بدی در ذهنش داشته باشد.
● زیباترین لحظه زندگی برای حمیدرضا ملکی چیست؟
▪ در کنار خانواده بودن.
● آرزوی ورزشی‌تان چیست؟
▪ خیلی دوست دارم روزی پرچم پرافتخار کشورم را در میادین بین‌المللی به احتزاز در بیاورم.
● بهترین دستاوردتان در زندگی چه بوده است؟
▪ فکر می‌کنم تشکیل یک خانواده خوب است.
● بهترین بدنساز تاریخ بدنسازی به‌عقیده شما کیست؟
▪ آرنولد.
● کدام ویژگی این ورزش را دوست دارید؟
▪ دیسیپلین و نظم.
● از کدام ویژگی آن بیزارید؟
▪ خوردن سینه مرغ در دوران رژیم.
● شده دلتان بخواهد یک گروه عضلانی بدنتان مثل فلان بدنساز باشد؟
▪ به‌عقیده من همه بدن‌ها یک زیبائی خاصی برای خود دارند اما بدن‌های مارک‌دار در دنیا انگشت‌شمار هستند. در مجموع همیشه بدن آرنولد را به خاطر زیبائی‌اش دوست داشتم.
● اگر بخواهید یک جمله قشنگ به خوانندگان ما هدیه کنید چه می‌گوئید؟
▪ اعتقاد دارم انسان باید همیشه از آنچه که دارد لذت ببرد و در عین حال برای بهتر کردن شرایط تلاش هم انجام دهد.
● آیا اهل مطالعه هستید؟
▪ بله در اوقات فراغت کتاب‌های روانشناسی می‌خوانم یا در زمینه بدنسازی مطالعه می‌کنم.
● صرف‌نظر از بدنسازی فعالیت در کدام رشته ورزشی را دوست دارید؟
▪ به شنا علاقه دارم چرا که رشته اولم شنا و واترپولو بود.
● به تماشای کدام ورزش علاقه بیشتری دارید؟
▪ کشتی کج
● کدام فوتبالیست را دوست دارید؟
▪ علی کریمی و رونالدینهو.
● لطفاً اولین کلمه‌ای که به ذهنتان خطور می‌کند را بگوئید.
▪ زیبا
● حالا با ”زیبا“ یک جمله بسازید.
▪ خداوند همه چیز را زیبا آفریده است.
● از چه چیزی ترس دارید؟
▪ ناامیدی.
● به چه چیزی افتخار می‌کنید؟
▪ به خانواده خوبم.
● به‌نظر شما بزرگ‌ترین اشتباهی که بدنسازان مبتدی انجام می‌دهند چیست؟
▪ متأسفانه جمع کثیری از آن‌ها به‌جای آنکه دنبال علم این ورزش باشند عمدتاً در پی یافتن راه‌های میان‌بر و داروها هستند.
● سوزش عضلات حین تمرین را چطور و با چه دیدگاهی تحمل می‌کنید؟
▪ همیشه به شاگردان خود می‌گویم سعی کنید سخت‌ترین کارها را با دید مثبت نگاه کنید و از انجامش لذت ببرید. خودم سوزش عضلانی را عامل رشد می‌بینم و می‌دانم هر چه بیشتر ادامه یابد نتایج بهتری حاصل خواهد کرد لذا تمرین با این نگرش برایم لذت‌بخش است.
● معمولاً روزی چند وعده غذا می‌خورید؟
▪ ۴ وعده غذای طبیعی و ۲ وعده هم مکمل غذائی.
● وقتی در رژیم هستید بیشتر هوس چه غذائی می‌کنید؟
▪ شیرین پلو.
● کدام مکمل را بیشتر مصرف می‌کنید؟
▪ پروتئین ”وی“
● تفریح مولد علاقه شما چیست؟
▪ مسافرت
● اگر ممکن بود، دوست داشتید جای چه کسی یک روز زندگی کنید؟
▪ آرنولد
● به شانس چقدر اعتقاد دارید؟
▪ ۵۰ درصد.
● همین حالا یک آرزو کنید؟
▪ ورزشی یا شخصی؟
● هر دو.
▪ برای خانواده‌ام آرزوی سلامتی و خوشبختی می‌کنم و برای تیم ملی پرورش اندام آرزوی موفقیت در پیکارهای جهانی.
● چرا بعد از سال ۸۱ دیگر مسابقه ندادید؟
▪ در سال‌های ۷۷، ۷۹ و ۸۱ زندگی خود را روی مسابقات برون مرزی متمرکز کردم اما متأسفانه با عدم اعزام تیم نتیجه دلخواهم را از تلاش‌هایم نگرفتم بنابراین ترجیح دادم بیشتر به زندگی خود اهمیت دهم و بدین ترتیب چند سال گذشته در حال سر و سامان دادن به زندگی شخصی‌ام بودم که فکر می‌کنم خیلی مهم‌تر از مسابقات است.
● یعنی دیگر شما را روی صحنه مسابقات نخواهیم دید؟
▪ به یاری خداوند می‌خواهم سال بعد در انتخابی تیم ملی شرکت کنم. چرا که برای کسب یک تجربه برون مرزی به‌ویژه جهانی خیلی راغب هستم.
● وضعیت بدنی‌تان چطور است آیا با این دوری‌ها افت نداشته‌اید؟
▪ علی‌رغم دوری از صحنه هرگز تمرینات خود را قطع نکردم چرا که همیشه عاشق تمرین بوده و هستم و حتی حس می‌کنم نسبت به سال‌های گذشته تغییرات قابل توجهی هم در فیزیک خود ایجاد کرده‌ام و از این بابت راضی‌ام.
● چرا حمیدرضا ملکی برای مسابقات شاگرد تربیت نمی‌کند؟
▪ به‌عقیده من این مقوله حاشیه زیادی دارد و من هم علاقه چندانی به داشتن شاگرد حرفه‌ای ندارم اما کم و بیش در حد آماتور بعضی از افراد را راهنمائی کرده‌ام. ترجیح می‌دهم بیشتر در خدمت اعضاء باشگاه خود باشم و برای آن‌ها وقت صرف کنم.
● اگر بدانید که فردا آخرین روز دنیاست چه می‌کنید؟
▪ سعی می‌کنم از لحظات باقی‌مانده بیشتری لذت را ببرم.
● اگر قرار باشد با کلمات ”رونی کولمن“ و ”قورمه سبزی“ و ”پنالتی“ جمله‌ای بسازید چه می‌گوئید؟
▪ رونی کولمن بعد از گل کردن ضربه پنالتی یک پرس قورمه سبزی جایزه گرفت.
● بدنسازان عمدتاً خیلی آینه را دوست دارند. میانه شما با آینه چطور است؟
▪ خب من هم یک بدنسازم.
● شهرت برای شما خوب بوده یا بد؟
▪ ما به‌واسطه جثه بزرگی که داریم همواره به‌چشم دیگران می‌آئیم و نظرها جلب‌مان می‌شود که خب خیلی جاها از این همه نگاه احساس غریبی به آدم دست می‌دهد. آن‌هائی‌که من را می‌شناسند همواره ابراز لطف می‌کنند و این خیلی ارزشمند است و محبت مردم برایم دلگرم کننده است. اما جالب است بدانید در برخی مسافرت‌ها که شناسائی نمی‌شوم در پاسخ به سئوال ”آیا شما بدنساز هستید؟“ می‌گویم خیر من بوکسور هستم چرا که اگر اظهار کنم که مربی هستم باید برنامه‌های تمرینی و غذائی بی‌شماری تنظیم کنم.
● چنانچه حرفی باقیمانده بفرمائید.
▪ از فرصت استفاده می‌کنم و از دوست عزیزم امید پارسا تشکر می‌کنم به این خاطر که دیدگاه من را به این رشته متحول و انگیزه‌هایم را دو چندان کرد. حضور او به‌عنوان یک بدنساز حرفه‌ای در کنارم خیلی ارزشمند است چرا که حضور بی‌ریایش در کنارم دلگرم کننده است.
تشکر ویژه‌ای هم از همسرم که همیشه برایم نقش یک تکیه‌گاه را داشته دارم و قدردان پدر و مادر مهربانم هستم که همیشه دعای خیر خود را بدرقه راهم کردند.

منبع : مجله دانش ورزش