جمعه, ۱۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 3 May, 2024
مجله ویستا
راهی که هیچوقت تمام نمیشود
«لیلی افشار»، نوازنده گیتاری که تجربه نوازندگی در سراسر دنیا را دارد، برای نخستین بار به جشنواره فجر دعوت شده است. امروز در فرهنگسرای نیاوران برای دومین بار کنسرت می دهد. افشار آنقدر ساز و کارش را دوست دارد که دیگر خودش هم شبیه آن شده است. آنقدر با این ساز زندگی کرده است که دیگر در یک پیادهروی ساده هم از دست صداهایی که ما به راحتی از کنارشان میگذریم، در امان نیست و به قول خودش، حتی مواقعی هم که نمینوازد به نت و موسیقی میاندیشد. در گفتوگو با این نوازنده چیره دست، پیش از هر چیز در پی این بودم تا شیوه او را برای رسیدن به این مرتبه کشف کنم. هر چند که باز هم برگ دیگری رو کرد که این راه تمامیندارد و هر چه بالاتر بروی، بیشتر و بیشتر باید تلاش کنی!و نهایت اینکه، حاصل این گفتوگو پیش روی شماست و میتوانید نگاه لیلی افشار نسبت به زندگی با موسیقی را بیابید.
▪ بفرمایید که این چندمین حضور شما در جشنواره موسیقی فجر است؟
ـ این اولین بار است که من برای نوازندگی در فستیوال فجر دعوت شدهام. ولی از سال ۲۰۰۱ به ایران آمدم و خودم برنامههایی برای اجرای کنسرت در تالارهای مختلف داشتم.
▪ سابقه کنسرتهای قبلی شما چقدر در پذیرش دعوت جشنواره موسیقی فجر از سوی شما تاثیر داشت؟
ـ دعوت شدن از سوی جشنواره فجر برای من اتفاق مهمی بود. چون پیش از این، تلاش از جانب من بود که کنسرتهایی داشته باشم. به همین خاطر، این مسئله که از سوی دولت برای اجرای برنامه دعوت شوم، برای من اتفاق مهمی بود. البته پیش از این هم کنسرتهای من در ایران، همیشه با استقبال مواجه شده است. ولی اگر مخاطبانم هم از کنسرت من راضی نبودند و من به این فستیوال دعوت میشدم، باز هم دلم میخواست که این دعوت را قبول کنم. از سوی دیگر به نظر من فستیوال فجر یک قدم مثبت است برای جمع کردن بهترین موزیسینها و هنرمندان و به طور کلی، از نظر هنری برای کشور ایران،اتفاق خوبی است و فکر میکردم حضور من در این جشنواره، برای کشور ایران اتفاق خوبی است و من هم میخواستم در این زمینه کمکی کرده باشم و به همین دلیل آمدم.
▪ آیا قطعاتی که برای اجرا در ایران انتخاب میکنید، با قطعاتی که در کشورهای دیگر مینوازید تفاوتهایی دارد یا نه؟
ـ معمولا تفاوتی ندارد و همان قطعاتی که در کشورهای دیگر میزنم را اینجا هم میزنم. قطعات اسپانیولی، ایتالیایی، ترکی و ایرانی را آن سر دنیا میزنم، اینجا هم میزنم. این بار هم قطعاتی از اسپانیا و آمریکای جنوبی و ترکی را مینوازم. قطعات ایرانی را هم امکان دارد به عنوان بیز اجرا کنم.
▪ آیا شروع موسیقی در زندگی شما با مهاجرت پیوند خورده است؟
ـ من از سن ده سالگی در تهران، شروع به گیتارزدن کردم. در آن زمان به هنرستان موسیقی میرفتم. قبل از اینکه به خارج بروم سه تا کنسرت در کلیسای آلمانها و کاخ جوانان دادم.
▪ به چه طریقی به این کنسرتها دعوت شدید؟
ـ از طرف هنرستان برنامهریزی شد تا سه تا از گیتاریستهای هنرستان که در حد خوبی بودند در این برنامهها بنوازند. بقیه هم ویلنیست بودند. بعد از اتمام دبیرستان، در سال ۱۹۷۷ به آمریکا رفتم و در هنرستان موسیقی بوستون ادامه تحصیل دادم و تا مقطع دکترا پیش رفتم و شش سال در بوستون بودم و بعد هم به فلوریدا رفتم.
▪ الان شما تدریس موسیقی هم دارید؟
ـ بله. در دانشگاه ممفوریس در ایالت تنسی. نزدیک به هجده سال است که در آنجا تدریس دارم و رئیس قسمت گیتار هستم.
▪ آیا شما عضو ثابت ارکستری هم هستید یا اینکه به عنوان سولیست با برخی از آنها همکاری میکنید؟
ـ گیتار ساز ارکستر نیست و تنها میتواند به عنوان سولیست با ارکستر همراه شود.این کار را هم من انجام میدهم و در سراسر دنیا با عنوان سولیست با ارکستر میزنم.
▪ شما چقدر نسبت به وضعیت الان موسیقی ایران آگاهی دارید و چقدر آثار هنر مندان ایرانی را چه در حوزه موسیقی سمفونیک و چه در حوزه موسیقی سنتی گوش میدهید؟
ـ من معمولا سالی یک بار به ایران میآیم و هر بار با موسیقی ایران بیشتر آشنا میشوم. از طریق آثار منتشر شده و کنسرتهای مختلف، با گروههای پاپ وموسیقی سنتی آشنا میشوم.
▪ رویکرد شما به موسیقی سنتی ایران چیست؟
ـ خیلی خوب است و هر چقدر که بیشتر گوش میکنم، احساس میکنم که بیشتر میفهمم و بیشتر به آن علاقمند شدهام. به لحاظ تئوری بیشتر موسیقی ایرانی را درک میکنم. دستگاهها و...
▪ در چه حدی آن را ارزیابی میکنید؟ از منظر شما قابل مقایسه با موسیقی جهانی هست؟
ـ بله! خیلی!
▪ بسیاری از هنرمندان غربی به خاطر جذابیتهای بدوی موسیقی شرق، به سمت موسیقی ما میآیند. نگاه شما چطور است؟
ـ چون من همیشه در حوزه موسیقی کلاسیک به تحصیل و کار پرداختهام، در نتیجه آنقدر راجع به موسیقی ایرانی اطلاع ندارم و برای من همیشه، این موسیقی معمایی بوده که من را تشویق میکرده تا در این زمینه بیشتر مطالعه کنم و آن را بیشتر بفهمم. من به این موسیقی و هنرمندان آن بسیار احترام میگذارم. خودم هم به سه تار خیلی علاقه دارم و شروع به آموختن آن کردهام. موسیقی اصیل ایرانی برای من دنیای جدیدی است. هرچه بیشتر این موسیقی را گوش میکنم، بیشتر آن را کشف میکنم.
▪ آیا به لحاظ تکنیکی، پیوندهایی بین موسیقی ایرانی و ساز گیتار هست؟
ـ بله! از نظر تکنیک که دست چپ، برای من روی سه تار و گیتار خیلی راحت است. دست چپ برای این موارد، تربیت شده است. بیشتر باید روی تئوری موسیقی و مقداری از تزئینات کار کرد. وگرنه تکنیکش برای من خیلی راحت است.
▪ تزئینات در موسیقی یعنی چه؟
ـ به عنوان مثال با بداههنوازی به چندین نحو متفاوت میتوان بین دو نت رفت و آمد کرد.
▪ شما در سالهای اخیر مستر کلاسهایی هم برای هنرجویان ایرانی تشکیل دادهاید. با توجه به سابقه تدریس در آمریکا، میزان تواناییهای هنرجویان ایرانی را در مقایسه با هنرجویان آن طرف در چه مرتبهای ارزیابی میکنید؟
ـ من همیشه گفتهام که شاگردان ایرانی خیلی پرکارتر از هنرجویان آن طرف هستند. شاید یکی از دلایلش این باشد که اینجا از نظر امکانات، فستیوالهای موسیقی و معلمهای مختلف و دسترسی به آثار متفاوت و نت و... کمتر هست. بنابراین با توجه به کمبودی که هست، مردم باید بیشتر کار کنند. آنجا همه چیز هست ولی آنقدر هم قدرش را نمیدانند. اینجا تشنگی هنرجویان بیشتر است و در نتیجه، پشتکار وکار هم بیشتر است.
▪ محصول در نهایت به نفع کدام ور است؟ آیا صرف پشتکار جواب میدهد یا اینکه به طور طبیعی یک سری مواردی را زندگی کردن و به مرتبهای رسیدن؟
ـ به نظر من تا یک حدی میتوان با این تلاشها رشد کرد. اما بیشتر از آن نمیشود. برای به حد اعلا و بالا رسیدن، باید تجربههای مختلف داشت. به عنوان مثال; من در دوران شاگردیم در کنکورهای گیتار در سراسر دنیا شرکت میکردم. نزد بهترین معلمان دنیا درس خواندم و در بهترین فستیوالهای گیتار و موسیقی در سراسر دنیا درس خواندم. تابستانها و به صورت فشرده این کار را میکردم. نه فقط گیتار بلکه در کنسرتها و اپراهای متفاوت شرکت میکردم. هر شب. تا تمام این تجربیات در وجودم ته نشین شود. خب امکان دسترسی به این تجربیات متفاوت در ایران کمتر است و برای موزیسین عالی شدن، دسترسی به همه اینها لازم است. مقداری از اینها در ایران هست و طبیعی است که تا همان جا هم آدم پیشرفت میکند. ولی تا بالای بالا نمیتوان رفت. باید این موسیقی در وجود آدم ته نشین شود تا فرد به این نتیجه برسد که به جز موسیقی هیچ چیز دیگری در زندگیاش معنا ندارد. تمام زندگیاش از صبح تا شب، موسیقی بشود. من به آن شیوه زندگی کردهام و هر روز هم آن را تجربه میکنم. گرفتاریهای دیگر در من راه ندارد. در حالیکه هنرجویان اینجا هزار جور گرفتاری دارند. البته نمیگویم شاگردان آمریکایی ندارند. ولی به شانسهای بیشتری دسترسی دارند.
▪ یک روز از زندگی «لیلی افشار» چطور میگذرد؟ یک روز زندگی با موسیقی یعنی چه؟
ـ من از صبح که بیدار میشوم تمرین میکنم و نت حفظ میکنم. بعد باید چندین ساعت تمرین کنم.شب هم دوباره تمرین. آمادگی مدام برای کنسرت. کنسرتهای من از یک سال قبل تعیین شدهاند و من میدانم که کجا قرار است کنسرت بدهم و در کدام شهر و بعد از آن هم. به همین دلیل هم مدام باید برای کنسرت بعدی، بعدی و بعدی آمادگی داشته باشم. یعنی تمام زندگی من این است که هفته دیگر کجا میزنم، سال دیگر کجا و....
▪ پیش از مهاجرت به آمریکا هم این نظم در کار شما بود یا نه؟
ـ من خیلی منظم هستم. در موسیقی هم باید آدم منظم باشد. باید هر روز تمرین کرد. دست کم ۵ یا ۶ ساعت در روز. من در دوره ای که شاگرد بودم، ۱۰ ساعت تمرین میکردم. ایران که بودم خیلی کار میکردم اما آمریکا که رفتم بیشتر تمرین میکردم. چون دیدم در آنجا رقابت بین افراد بیشتر است و چقدر سطح بالاتر است و چقدر آدم باید به بالاتر، بالاتر، بالاتر برسد. همه کسانی هم که موسیقی کار کردهاند، میدانند که هر چقدر بیشتر کار کنی، باید باز هم بیشتر کار کنی! هر قدر که شما به یک مقامی برسید، باز هم باید از پلههای بیشتری بالا بروید. هیچ وقت تمامیندارد. خوبیاش این است. هیچ وقت نمیتوانی بگویی که من رسیدم و تمام شد و رفت. یعنی من آنجوری نیستم و هیچ وقت این جمله را نمیگویم. از این کارها نیست که از ساعت ۸ صبح تا ۷ شب تمام شود. همین جور در تمام روز و شب ادامه دارد و فکرش رهایم نمیکند. حتی گیتار هم که نمیزنم، نتها در سر من میچرخند. بنابراین در آمریکا هم بیشتر کار کردم.
▪ شما قطعاتی از موسیقی محلی ایران را هم با گیتار نواختهاید. آیا تنظیم این قطعات را خودتان به عهده داشتید و در این تنظیم تغییراتی در این ملودیها به وجود آمده است یا خیر؟
ـ خودم این قطعات را تنظیم کردهام. این قطعات تغییری نکردهاند و تا جایی که میشد سعی کردم این قطعات را روی گیتار پیاده کنم. البته گیتار، تار نیست. سه تار هم نیست.این آهنگهای محلی هم برای آواز هستند و معمولا با پیانو و ارکستر همراهی میشدند. گیتار هم یک ارکستر کوچک در خودش دارد. من هم ملودی و هم ارکستر را میزنم. صدای گیتار هم خیلی شیرین است و به نظر من خیلی به این جور قطعات میخورد.
▪ هنرمند بودن به چه میزان در نگاه شما به زندگی چقدر تاثیر دارد؟
ـ هنرمند بودن من باعث میشود تا دنیا را با جزئیات بیشتری ببینم ومیزان حساسیتم هم از مردم دیگر بالاتر است.گوشم آنقدر قوی است که کوچکترین ضربهای من را ناراحت میکند. برای اینکه همه چیز را میشنوم و نسبت به آن حساسیت دارم. نمیتوانم بگویم که نمیشنوم. شاید به خاطر اینکه همه چیز در جهت توجه به جزئیات تربیت شده است. در نتیجه در زندگی هم به جزئیات توجه میکنم. یا گوشم را قوی میکنم تا همه نتها را بشنوم و بنابراین، همه سر و صدای خیابان را هم میشنوم. از این نظرها من خیلی حساستر هستم و این مسئولیت که روی صحنه بروی و آنقدر دیسیپلین داشته باشی که هر اتفاقی آنجا بیفتد، باز هم حواست پرت نشود و جمع کار موسیقی باشد. همه اینها یک جور توجه و تمرکز حواسی به من داده که عادی نیست. فقط یک موزیسینی که مدام روی صحنه میرود، این ویژگیها را دارد و استانداردی که من برای هنرمند بودن درسطح بینالمللی در نظر دارم، باعث میشود که مدام در تلاش برای رشد باشم. اینها عادی نیستند. اینها مواردی هستند که من آنها را به دست آورده و به خاطر موسیقیدان بودن یاد گرفتهام.
مریم منصوری
منبع : روزنامه حیات نو
نمایندگی زیمنس ایران فروش PLC S71200/300/400/1500 | درایو …
دریافت خدمات پرستاری در منزل
pameranian.com
پیچ و مهره پارس سهند
تعمیر جک پارکینگ
خرید بلیط هواپیما
انتخابات عراق احمد وحیدی حسن روحانی مجلس شورای اسلامی حجاب دولت نیکا شاکرمی چین رهبر انقلاب مجلس شهید مطهری
ایران هواشناسی تهران یسنا سیل هلال احمر روز معلم پلیس قوه قضاییه معلم شهرداری تهران آموزش و پرورش
قیمت خودرو سهام عدالت قیمت طلا حقوق بازنشستگان طلا بازار خودرو قیمت دلار خودرو بانک مرکزی ایران خودرو سایپا تورم
مهران غفوریان موسیقی عمو پورنگ تلویزیون سریال مهران مدیری عفاف و حجاب تبلیغات سینمای ایران مسعود اسکویی سینما تئاتر
رژیم صهیونیستی فلسطین اسرائیل غزه آمریکا جنگ غزه روسیه ترکیه حماس نوار غزه انگلیس اوکراین
استقلال فوتبال پرسپولیس علی خطیر سپاهان باشگاه استقلال لیگ برتر تراکتور جواد نکونام لیگ برتر ایران رئال مادرید لیگ قهرمانان اروپا
ناسا هوش مصنوعی فناوری اپل اینستاگرام گوگل عکاسی
خواب فشار خون کبد چرب دیابت