پنجشنبه, ۲۰ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 9 May, 2024
مجله ویستا

درسهای عبرت از فاجعه بسلان


درسهای عبرت از فاجعه بسلان
اشك مادران خشك نشده و دردها و آلام ناشی از ضایعه جبران ناپذیر از دست دادن عزیز تسكین نیافته است. با این حال، لازم است كه از احساسات چشم پوشی و سعی كنیم تحلیل هوشیارانه ای از آنچه كه در بسلان اتفاق افتاد و وقایع پس از آن انجام دهیم.
لزوم این كار در آن است كه هم اكنون نیز تروریستها و هم برخی از سیاستمداران از فاجعه بسلان بطور وقیحانه ای در جهت مقاصد مغرضانه بهره برداری می كنند. نمونه بارز این، پخش مصاحبه «باسایف» است كه اخیراً ازشبكه تلویزیونی «ای.بی.سی.نیوز» آمریكا پخش شد كه در آن تلاش شد این اقدام به عنوان «دفاع از آزادی كلام» توجیه شود. از این مصاحبه باید نتیجه گیری هایی كرد، زیرا این اقدام چندان اتفاقی به نظر نمی رسد.
یعنی تریبونهای رسانه های غربی در اختیار تروریستها قرار داده می شود و فرستادگان تروریستها متأسفانه در بسیاری كشورهای دموكراتیك و متمدن احساس راحتی می كنند. حتی بعد از اقدام تروریستی در تئاتر مركزی «دوبرووكا» ، بمب گذاری در هواپیما و مترو و كشتار كودكان در بسلان، برخی سیاستمداران و مفسرین همچنان این قاتلین را در ردیف «قیام كنندگان» و «مبارزین راه آزادی» چچن معرفی می كنند.
در این میان، دامنه «جغرافیایی» جنایات تروریسم بین المللی همچنان در حال گسترش است. ۲۶ كشور پیامدهای این طاعون قرن ۲۱ را تجربه كرده اند. تروریستها با جنایات خونین خود در «لندن» و «شرم الشیخ» موجودیت خود را اعلام كردند و برخی سیاستمداران كور كه با روسیه سر دشمنی دارند ، نمی خواهند این حقیقت مسلم را كه تروریسم حد و مرز نمی شناسد، درك كنند. تروریستها ضربات سخت خود را به جاهایی وارد می كنند كه انتظار آن نمی رود.
فاجعه بمب گذاری در «مادرید» اسپانیا در ۱۱ مارس سال گذشته مؤید این امر است.تروریستها ویژگیهای اوضاع سیاسی داخلی در این كشور را در آن موقع دقیقاً محاسبه كرده بودند و ضربه خود را در آستانه انتخابات سراسری پارلمانی وارد كردند، چون درصدد بودند با تعداد هرچه بیشتر قربانی به بی ثبات سازی اوضاع سیاسی داخلی به تأثیر روانی مطلوب و مورد نظر خود دست یابند.
در طرح گروگانگیری در مدرسه شهر بسلان نیز نقشه نیرنگ بازانه دیگری نهفته بود. همه چیز به گونه ای ترتیب داده شده بود كه خشم مردم جمهوری اوستیا و شهر بسلان علیه همسایگان اینگوش خود برانگیخته و بدین ترتیب، اوضاع سراسر شمال قفقاز كه پیش از آن نیز متشنج بود، بی ثبات شود.
به نظر می رسد كه مادرید و بسلان دو مورد كاملاً متفاوت هستند، ولی چقدر خصوصیات خطرناك مشابهی دارند: محاسبات دقیق و ظریف سیاسی توأم با تحقیر كامل زندگی انسانها، توجیه وقیحانه كشتار جمعی با یكسری «اهداف سیاسی»، تلاش خونخوارانه برای افزایش تعداد قربانیان، پایمال كردن ارزشهای بنیادی اخلاقی از جمله كشتار زنان و كودكان.
بنابراین یكی از درسهایی كه باید از فجایع رخ داده گرفت، این است كه هیچ كشوری حتی قدرتمندترین كشورها (همانطور كه حمله تروریستی ۱۱ سپتامبر ۲۰۰۱ در آمریكا نشان داد) مادامی كه هنوز تهدید تروریسم وجود دارد، نمی تواند احساس امنیت كند؛ سیاستی كه برخی دولتمردان غربی به منظور آرام كردن ماسخادف ها، باسایف ها ، زاكایف ها و آخمادوف ها اعمال می كنند، به امید اینكه بلا از سر كشورهای آنها بگذرد، اشتباهی است كه قربانیان بیگناه باید تاوان آن را بپردازند.
فاجعه بسلان همانند اقدامات تروریستی در مادرید و قبل از آن در آمریكا، انگلیس و سپس در مصر، مردم همه كشورها را تكان داد. جهانیان ضمن ابراز همدردی با آسیب دیدگان، ترور را به عنوان ابزار دستیابی به اهداف سیاسی به شدت مردود دانستند. این احساسات كه با اراده واحد جامعه جهانی در هم آمیخته بود به شكل قطعنامه های شورای امنیت سازمان ملل متحد درآمد و گامهای مشخص در جهت تشدید همكاری در مبارزه با خطر كلی تروریسم برداشته شد. بشریت به تدریج پی می برد كه متحد كردن اراده، نیرو و امكانات همه كشورها باید مؤثرترین و كارآمدترین پاسخ برای تروریستها باشد. این شناخت، اساس ائتلاف ضدتروریستی به وجود آمده را تشكیل می دهد.
متأسفانه یكپارچگی صفوف این ائتلاف مدام مورد آزمایش قرار می گیرد و باید اذعان كرد نه فقط تروریستهایی كه گاهی در اختلاف نظرهای بین كشورهای عضو ائتلاف نقش بازی می كنند، بلكه برخی محافل سیاسی كه سیاست استانداردهای دوگانه اعمال می كنند، مسؤولان این عمل هستند، زیرا بعداز فاجعه بسلان، شخصیتهایی پیدا شده اند كه مدعی اند آنچه اتفاق افتاده است نتیجه سیاست كرملین در چچن است.
باسایف در مصاحبه خود كه از شبكه تلویزیونی «ای.بی.سی.نیوز» پخش شد، عیناً اینطور اعلام كرد كه مسكو عامل كشتار كودكان است.
بدترین چیز در ماجرای مصاحبه باسایف چیست؟ سخنان بیهوده این تروریست بعید است كه بتواند كسی را دچار گمراهی كند، چون دست باسایف به خون قربانیان زیادی آلوده است. ولی این شبكه تلویزیونی آمریكا برای او و افراد همانند او تبلیغاتی درست می كندكه مورد دلخواه آنهاست و آنها را به انجام جنایات جدیدتر تشویق می كند. علاوه بر آن، مباحث به وجود آمده پیرامون پخش مصاحبه این تروریست موجب اشكالات غیرلازم در روابط اعضای ائتلاف ضدتروریستی است. بنابراین باز هم اشرار برنده می شوند و این هم درس عبرتی است. همانطور كه «ولادیمیر پوتین» رئیس جمهوری روسیه پس از وقوع انفجارهای تونل شهر لندن اعلام كرد، نباید به تروریستها امكان داده شود كه از نقاط ضعف در مواضع ما بهره برداری كنند، شرط اصلی فشرده تر كردن صفوف در صحنه بین المللی است.
همانطور كه اشاره شد، طراحان اقدام تروریستی بسلان قصد داشتند كه از مشخصه های ملی، قومی و مذهبی بهره برداری كنند تا تخم عداوت بین اوستیایی ها و اینگوش ها كاشته شود. درس دیگر بسلان این است كه در مقابل تروریسم بین المللی باید بیداری و هوشیاری فوق العاده ای از خود نشان داد ونگذاشت كه به آتش دشمنی مذهبی دامن زده شود. برهیچكس پوشیده نیست كه اوضاع در لندن پیچیده بود، وقتی كه معلوم شد اسلامگرایان افراطی پشت قضیه انفجارها هستند، خیلی از مسلمانها اعتراف كردند كه احساس خیلی بدی دارند.
علیرغم اینكه «تونی بلر» نخست وزیر انگلیس اعلام كرده بود نباید رادیكال ها ومسلمانان درستكار را یكی شمرد.
لازم است تأكید شود كه : اقشار مختلف جامعه چندملیتی ومختلف الادیان روسیه بطور خستگی ناپذیر اعلام می كنند كه نباید تروریسم و اسلام را یكی شمرد. تروریستها به هیچ دینی احترام نمی گذارند.
دلایل زیادی وجود دارد كه اسلام متحدی در مبارزه ضد تروریستی است.
گذشته از آن باید گفت كه مبارزه با تروریسم موفقیت آمیز نخواهد بود تا هنگامی كه خود كشورهای اسلامی و رجال متنفذ اسلامی و كلاً مسلمانان پا به خط مقدم آن نگذارند. وگرنه گریزی از سناریوی برخورد تمدنها نیست. زیرا این سناریو همان چیزی است كه افراط گرایان اسلامی می خواهند. در شرایط جهانی شدن، منزوی كردن و رویارویی با یك دین و یك تمدن نه فقط بیهوده، بلكه هلاكت بار است. می توان افراط گرایان را منزوی كرد، ولی مشكل تروریسم بین المللی مانند دیگر تهدیدات و چالش های مهم قرن ۲۱ باید بطور مشترك حل شود و به عقیده ما، این كار بایدتوسط كل جهان براساس حقوق بین الملل انجام شود نه فقط با توسل به نیروی نظامی.
و آخرین مطلب اینكه، خود زندگی نشان می دهد كه روابط خوب و مسالمت آمیز غرب با تروریستها به كجا خواهد انجامید، تفكیك مكارانه آنها به «غریبه های خوب» (اگر جنایت در روسیه صورت گیرد) و «گروه های بد» (اگر جنایت دركشورهای غربی صورت گیرد) و هرچند، سیاستمداران هنوز به تعبیر واحد اصطلاح «تروریسم » نرسیده اند، ولی ماهیت آن از این جهت عوض نشده است. ماهیت آن مثل فاشیسم در طبیعت ضد بشری این پدیده است.
در این مورد همیشه باید فاجعه بسلان را برای همه یادآوری كرد.

منبع: خبرگزاری ریانووستی
ترجمه: شهلا محمدی
منبع : روزنامه ایران