یکشنبه, ۹ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 28 April, 2024
مجله ویستا

اوضاع در پاکستان و تاثیر آن بر آسیای مرکزی


اوضاع در پاکستان و تاثیر آن بر آسیای مرکزی
چندی پیش "لورنس ویلکرسون" دستیار "کالین پاول" وزیر خارجه سابق آمریکا در مصاحبه ای با رادیو "بی بی سی" گفت که پس از قتل "بی نظیر بوتو"، آمریکا راه دیگری جز حمایت از "پرویز مشرف" رئیس جمهور کنونی پاکستان ندارد.
حقیقتاً اوضاع در پاکستان بعلت قتل نخست وزیر غربگرای سابق و فعال شدن بی سابقه نیروهای افراطی در آستانه انتخابات پارلمان در این کشور، تهدید کننده است. در درجه اول، این تهدیدِ افتادن "دکمه انفجار هسته ای" در دستان ژنرال هایی است که مورد پسند افراطیون هستند. آنها می دانند که آمریکا نمی تواند با آنان، همانند ایران، به زبان اولتماتوم صحبت کند.
امروز رهبران قبایل پشتو نه تنها از حکومت مرکزی سرپیچی می کنند، بلکه آشکارا از طالبان و تروریستانی حمایت می کنند که در اوج اقدامات ضد تروریستی در افغانستان پس از حادثه ۱۱ سپتامبر ۲۰۰۱ در این مناطق مأمن گرفته اند. آنان نه تنها با آمریکاییان در افغانستان مبارزه می کنند، بلکه خود پرویز مشرف را نیز هدف دارند. نیروهای تندرو می خواهند با استفاده از نارضایتی مردم از رژیم مشرف، حکومت را بدست خود بگیرند.
در چنین وضعیت پیچیده ای می توان قتل بی نظیر بوتو را بر عهده هر کسی گذاشت، چرا که هر یک از مخالفین بوتو، با او حسابی جداگانه داشت. آمریکایی ها که در چنین مواردی معمولاً انجام تحقیقات از سوی سازمان های بین المللی را ضروری اعلام می کنند، این بار مفهوم ساختند که لزومی به دخالت سازمان ملل متحد نیست. بدین ترتیب نشان دادند که آنها حامی مشرف هستند. اما یک چنین حمایتی می تواند به ضرر پاکستان تمام شود. این را خود مشرف نیز بخوبی می فهمد. چندی پیش وی مجبور شد علناً آمریکاییان را از انجام عملیات ضد تروریستی یک جانبه در مناطق افغانی هم مرز با پاکستان بر حذر دارد. او حتی پیشنهاد "هیلاری کلینتون" درباره استقرار گروهی از نیروهای ویژه آمریکا و انگلیس برای حفاظت از تاسیسات هسته ای پاکستان را محکوم کرد. رئیس جمهور می داند که چنین حفاظتی می تواند سبب برانگیختن تندرویان و سوق دادن آنان به اقداماتی رادیکالی تر شود.
اوضاع کنونی در پاکستان نه تنها برای خود این کشور خطرناک است، بلکه نیروهای بنیادگرای پاکستان و سازمان های بین المللی تروریستی به نیروی سیاسی مقتدری تبدیل می شوند که روی قدرت آمدن آنها، هم برای غرب و هم شرق نامطلوب است. علاوه بر این، ائتلاف ضد تروریستی که در افغانستان عمل می کند، همچنان نتوانسته در این کشور ثبات برقرار کند. اما دو کانون آشفتگی در یک منطقه، برای آمریکا بیش از حد است.
بنظر می رسد که طراحان استراتژی آمریکا دیگر توهمات پیشین خود درباره ایده ایجاد "آسیای مرکزی بزرگ" را ندارند و سعی دارند به هر قیمتی که هست، در افغانستان با هدف کنترل اوضاع مستحکم شوند. آمریکا سعی در اعمال نفوذ بر پروسه های تشکیل گروه های ذینفع دیگری در آسیای میانه دارد تا آن را در مقابل نفوذ فزاینده روسیه و چین در منطقه قرار دهد. اکنون حتی کارشناسان واشنگتن می گویند که باید به همین مدل های محلی دموکراسی نیز رضایت داد. بنظر می رسد که در واشنگتن آماده تغییر تاکتیک و استراتژی خود در این مبارزه پیچیده ژئوپلیتیک می شوند.
وخامت اوضاع در پاکستان تهدیدات اگر نه سلاح هسته ای، اما "بمب های آلوده ساز" را افزایش می دهد، زیرا این کشور علاوه بر سلاح هسته ای، فناوری های هسته ای نیز در اختیار دارد که خطر منتشر شدن آن بیشتر از استفاده از خود سلاح است. اگر این "بمب های آلوده ساز" بدست تروریستان قرار گیرند، آنها در اولین فرصت ممکن از آن استفاده می کنند که این سبب آلودگی کشورهای همسایه آنان و کشورهای آسیای مرکزی نیز می شود.
"اسلام کریموف" رئیس جمهور ازبکستان چندی پیش بعلت دشوار شدن اوضاع نظامی و سیاسی در افغانستان و افزایش و فعال شدن تروریسم بین المللی، افراط گرایی، گسترش مقیاس پخش مواد مخدر و خطر گسترش سلاح کشتار جمعی ابراز نگرانی نمود.
تایید سخنان وی، پدیدار شدن سازمان های دینی-افراطی در جنوب قرقیزستان و تاجیکستان به موازات وخامت اوضاع در افغانستان و پاکستان است. این سازمان ها به جذب پیروان جدید از میان مقامات محلی، نیروهای انتظامی و امنیتی می پردازند، بویژه که گاهی نیز راه به سوی مسئولین بلند پایه می یابند.
خود وجود جنگجویان سازمان بین المللی تروریستی "جنبش اسلامی ازبکستان" در خاک پاکستان (این سازمان چندی پیش به "جنبش اسلامی ترکستان" تغییر نام داد) تحت حمایت القاعده، عاملی جدی و بالقوه برای بی ثبات سازی اوضاع در آسیای مرکزی است. نباید امیدوار بود که القاعده از اعضای این جنبش تنها در جنگ با آمریکاییان و یا علیه نیروهای ائتلاف ضد تروریستی در خاک افغانستان استفاده خواهد کرد.
اگر در پاکستان، افغانستان دوم ایجاد شود، تروریسم بین المللی می تواند از کنترل خارج شده و بطور کامل در آسیای مرکزی گسترش یابد و تمامی منطقه را به انفجار برساند. از این رو بازی کردن در بازی بزرگ ژئوپلیتیک افغانستان-پاکستان بسیار ریسک آمیز است. در این بازی نه تنها آمریکا و متفقین آن، بلکه روسیه، چین و حتی آنانی که در پشت القاعده و طالبان هستند نیز دخیل هستند و این می تواند نه تنها سبب ایجاد هرج و مرج در این دو کشور، بلکه آنطور که در آمریکا دوست دارند بگویند، در "آسیای مرکزی بزرگ" شود.
نویسنده:فخرالدین نظاموف
منبع : ایراس


همچنین مشاهده کنید