یکشنبه, ۲۳ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 12 May, 2024
مجله ویستا

اعتبار مخدوش شده ی حقوق بین الملل


اعتبار مخدوش شده ی حقوق بین الملل
۲۹ ژوئن، تاریخ در یک واژگونگی کمتر از یکساله و سیکل معیوب، در مسیر تثبیت چالش و منازعات خارج از نظام حقوق بین المللی، بار دیگر تجارب تلخ خود را به رخ بازیگران، داوران و تماشاچیان کشید. این واژگونگی تاریخی این بار نه در خاورمیانه سرشار از منازعه و بی ثباتی که در قلب اروپای متمدن و با ثبات انجام گرفت تا بار دیگر این منطق قوی را اثبات کند که عبور از خطوط قرمز و هنجارهای حقوق بین المللی، هیچ مرز جغرافیائی، نژادی و مذهبی را مصونیت نمی بخشد.
بحث استقلال کوزوو از یکسال پیش که وارد حیطه اجرائی و نهادسازی برای هویت بخشیدن به این جدائی از سرزمین صربستان شد، همواره عرصه چالش و منازعه بین موافقین و مخالفین بوده است. از یک طرف موافقین استقلال بر مبنای حق تعیین سرنوشت، حقوق بشر، خشونت های نژادی – مذهبی در دهه نود میلادی و به طور کلی خواست اکثریت جمعیتی محیط مورد بحث رای به مشروعیت این گزینه داده اند. از طرف دیگر مخالفین استقلال کوزوو که عمدتا صربستان، روسیه و بیشتر دولت – ملت های چند قومیتی و برخوردار از تکثر مذهبی بوده اند به جهت عدم انطباق این موضوع با معاهدات پذیرفته شده حقوق بین الملل، قطعنامه های شورای امنیت در خصوص جنگ های بالکان و نهادینه شدن این رویه در دیگر مناطق جهان، این گزینه را حامل خطر و بی ثباتی در عرصه بین المللی تعریف کرده اند. در موقعیت اولی تاکنون حدود ۴۳ کشور استقلال کوزوو را به رسمیت شناخته اند و در دومی مخالفت یا سکوت اکثریت همراه با سر باز کردن زخم های نهفته در تاریخ بشری نغمه دل آزاری را کوک کرده اند. روز یکشنبه ۲۹ ژوئن صرب های ساکن در کوزوو با بی اعتنائی نسبت به دولت " هاشم تاجی " و اتحادیه اروپائی پارلمان ۴۵ عضوی خود در شهر دوپارچه " میتروویکا " که فعلا به دژ صرب های کوزوو تبدیل شده است، را افتتاح کردند. حمایت یکپارچه صرب های ساکن در سرزمین اصلی از هر دو جناح حاکم و اپوزیسیون از این اقدام از جمله حضور " اسلوبودان سمردزیچ " وزیر امور کوزوو در دولت هوادار غرب صربستان، نشاندهنده اقبال عمومی و دهن کجی آشکار نسبت به حامیان استقلال کوزوو می بایست تلقی شود.
آغاز به کار پارلمان صرب های کوزوو هر چند که نمی تواند آلبانی تباران کوزوو را به سوی بازگشت به موقعیت قبلی وادار نماید اما مشروعیت حقوقی این استقلال را مخدوش می کند. بدون شک در آینده به موازات این اقدام می توان انتظار داشت که جامعه صرب کوزوو در راستای نهادسازی خودخواسته مبادرت به تشکیل دولت در منطقه تحت نفوذ خود نیز نموده و یک دوگانگی قانونی را در وضعیت اجرائی کوزوو ایجاد کنند. آنان این امکان را دارند که مسائل و مراودات خود را با سرزمین اصلی و دولت بلگراد گسترش داده و دولت اکثریت آلبانی تبار کوزوو را به رسمیت نشناسند. این وضعیت تا حدودی شبیه به موقعیت کنونی آبخازیا و اوستیای جنوبی در گرجستان خواهد بود که با دور زدن تفلیس روابط دوجانبه و بین دولی با مسکو را دنبال می کنند. مسیر حرکت صرب های کوزوو دقیقا منطبق بر حرکت آلبانی تباران کوزوو در تقابل با صربستان بوده است و به لحاظ حقوقی و منشورهای بین المللی هیچ گونه تفاوت و تناقض ذاتی در این خصوص وجود ندارد. مشروعیت خواست اکثریت در واحد جزء نسبت به واحد کل که در ابتدا توسط اکثریت آلبانی تبار برای توجیه استقلال کوزوو مورد استفاده قرار گرفته است هم اکنون در یک محیط کاملا مشابه توسط اکثریت صرب تباران کوزوو در منطقه مورد ادعا دنبال شده است.
نادیده گرفتن شرایط جدید در متروویکا توسط دولت کوزوو یا اتحادیه اروپائی هر چند که می تواند به لحاظ تعریف " قدرت " در نظام بین الملل، عملی قابل پیش بینی باشد اما به هیچ عنوانی پاسخ شایسته و مشروعی در چارچوب نظام حقوق بین المللی نخواهد بود. مخدوش شدن نظام حقوقی بین المللی قاعدتا به منطقه کوزوو نیز محدود نمی ماند چنانچه در روز جمعه ۲۷ ژوئن پارلمان محلی باسک در اسپانیا رای به برگزاری همه پرسی برای استقلال این منطقه از کشور داد. قبل از آن نیز چهار دور همه پرسی برای استقلال و خودمختاری در استان های ثروتمند " تاریخا، سانتاکروز، بنی و پاندو " در کشور بولیوی انجام گرفته بود که می تواند جرقه ای برای تجزیه طلبی در آمریکای لاتین تلقی شود. مسیر استقلال طلبی اقلیت های اکثریت شده در مناطق جزء نسبت به کل، روندی است که در آینده می تواند تمام مرزهای جغرافیائی به خصوص در کشورهای در حال توسعه را در نوردیده و آتش زیر خاکستر منازعات نوین بین المللی به حساب آید.
اردشیر زارعی قنواتی
منبع : پایگاه اطلاع‌رسانی فرهنگ توسعه