دوشنبه, ۱۷ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 6 May, 2024
مجله ویستا

تصویر هولناک کودکان سرزمین زیتون


تصویر هولناک کودکان سرزمین زیتون
آرام آرام نوک کوه یخ از زیر آب بیرون می آید و در کنار هر اما و اگر، جنایت بزرگی که در آن صدها و هزاران کودک و غیرنظامی کشته و مجروح شده اند، واقعیت وجودی خود را بر هر توهمی اثبات می کند. حمله به نوار غزه و گذشتن تلفات از مرز هزار تن دیگر فراتر از بهانه همیشگی موشک پرانی به سوی اسرائیل، دست های پشت پرده این فاجعه انسانی را به رخ جهانیان می کشد. عدم اجازه به خبرنگاران و روزنامه نگاران بین المللی به عنوان نمایندگان افکار عمومی و وجدان جامعه بشری توسط رژیم تل آویو بهترین گواه برای برنامه ریزی آگاهانه جهت فاجعه آفرینی کنونی خواهد بود. نگاه به غزه فراتر از دریچه افراط و تفریط، اسلام گرایی و صهیون، حماس و فتح - کادیما و لیکود و هر آنچه تا به امروز به عنوان هویت منازعه در بحران خاورمیانه رصد شده است، هم اینک به یک آزمون و فراخوان بین المللی برای مرزبندی بین جنگ و صلح یا دموکراسی و توحش مفهوم یافته است. گزارش و اظهارنظر رئیس کودکان سازمان ملل متحد در غزه و مدیر یونیسف مبنی بر اینکه طی ۱۹ روز نبرد در غزه تاکنون بیش از ۳۰۰ کودک کشته و ۲۵۰۰ تن نیز مجروح شده اند باید به عنوان یک سند معتبر در تحلیل شرایط مورد استناد قرار گیرد. بهانه سپرهای انسانی حتی در صورت درستی آن نیز طبق تمامی کنوانسیون ها و معاهدات حقوق بین المللی هرگز نمی تواند مجوز لازم برای کشتار غیرنظامیان و از همه بدتر کودکان تلقی شود. این بهانه از آنجا که طی سالیان اخیر و از جمله از همان ابتدای هجوم هوایی و زمینی ارتش اسرائیل به نوار غزه بارها از سوی سخنگویان نظامی و سیاسی در تل آویو تکرار شده است، نشان می دهد آنان از قبل بروز این فاجعه انسانی را پیش بینی کرده اند.
آگاهی از بروز فاجعه کشتار کودکان در جریان این نبرد نابرابر تعهدات حقوقی اسرائیل را ابعاد دوچندانی بخشیده و می توان آن را در چارچوب یک جنایت سازمان یافته مورد ارزیابی قرار داد. همیشه در کنار فاجعه و جنایت، طنز نیز قسمتی از چینش و قطعه یی از چنین پازلی را رقم می زند. در غزه نیز خبرهای جدید حکایت از بمباران قبرستان ها، پارک ها، مقر کمک رسانی سازمان ملل متحد و ساختمان خبرگزاری ها است که گویا مردگان، محیط زیست، امدادگران بین المللی و خبرنگاران نیز باید تاوان گناه بودن خویش را در قربانگاه قدرت بپردازند. پیچیده کردن یک حقیقت یا شاخ و برگ دادن به یک واقعیت، خارج از مشروعیت یا عدم مشروعیت آن در حوزه فعل و انفعالات ژئوپولتیک می تواند بعضاً نتایج دگرگونه یی را موجب شود. اینکه در ابتدا به زعم رهبران تل آویو موشک پرانی شده است و به این بهانه مشروعیت تهاجم فراهم آمده است یا به زعم رهبران جنبش حماس به واسطه انسداد گذرگاه های مرزی بین نوار غزه و اسرائیل مفاد آتش بس از سوی مقابل نقض شده است دقیقاً بحث سوفسطایی «اول مرغ یا تخم مرغ» خواهد بود که هرگز نمی تواند توجیه یک جنگ خانمانسوز باشد. هم اینک طبق گزارشات معتبر بیش از ۴۰ درصد قربانیان فلسطینی کودکان و سالخوردگان غیرنظامی بوده اند. روز پنجشنبه ۱۵ ژانویه کمدی درام غزه کامل تر شد چرا که طبق خبرهای منتشرشده ارتش اسرائیل مقر کمک های انسان دوستانه سازمان ملل متحد (انروا) را با بمباران توپخانه یی و گلوله های فسفری هدف قرار داده و انبارهای مواد غذایی در آنجا را منهدم کردند. در همین روز مقر خبرگزاری های حاضر در غزه مورد هجوم هوایی قرار گرفت و برج های مخابراتی و ساختمان آن به ویرانه تبدیل شد. این وضعیت اسفبار در کنار پیشروی همه جانبه نیروی زمینی اسرائیل با آتش تهیه گسترده به سمت محلات پرجمعیت در شهر غزه و نقاط شهری به یقین در راستای سیاست «زمین سوخته» خواهد بود که طی جنگ های جنایتکارانه بارها به کار گرفته شده است و لازم است نیروهای امدادی و کمک رسان بین المللی کار خویش را تعطیل کرده و هیچ خبری نیز از وقایع هولناک کنونی مخابره نشود.
پشت پرده جنگ غزه فارغ از اهداف اقتصادی، ایدئولوژیک، نظامی و سیاسی که واقعیت همیشگی جنگ خاورمیانه بوده است، در حوزه میدانی شرایطی بسیار فراتر از تصورات اولیه رقم خورده است که حتی از سوی منابع بی طرف همچون نمایندگان سازمان ملل متحد «غیرقابل قبول» و «هولناک» و توسط «بان کی مون» دبیرکل این سازمان «تحمل ناپذیر» خوانده شده است. رهبران دولت ائتلافی اسرائیل و تیم سه نفره (ایهود اولمرت، ایهود باراک و تزیپنی لیونی) برای بهره برداری تبلیغاتی در انتخابات آتی پارلمانی در اسرائیل از این جنگ، ظاهراً موفق شده اند نیروهای راستگرای به رهبری حزب لیکود را در موقعیت فروتر قرار دهند.
همچنین یک رویکرد درازمدت نیز در این جنگ دنبال می شود که دقیقاً در راستای تاکتیک زمین سوخته و تنبیه دسته جمعی می خواهد در آینده حکومت بر نوار غزه را برای جنبش حماس سخت کرده و مشروعیت توده یی آنان را در بین جامعه شهروندی فلسطینی کاهش دهد. تشدید عملیات جنگی طی روزهای اخیر با توجه به تحریک احساسات بین المللی علیه جنگ طلبی رهبران اسرائیلی، احساس همدردی با قربانیان فلسطینی و احتمال برقراری آتش بس می تواند ناشی از نگرش سلبی و تحمیل نهایت هزینه به دشمن قبل از پایان تهاجم تلقی شود. آنان قبل از ۲۰ ژانویه و شروع به کار «باراک اوباما» رئیس جمهوری امریکا با توجه به نفوذ لابی یهودی در واشنگتن می خواهند وی را در عمل انجام شده قرار داده و موقعیت تغییر سیاست در زمینه بحران خاورمیانه را تا حدود زیادی از او سلب کنند.
اردشیر زارعی قنواتی
منبع : روزنامه اطلاعات