جمعه, ۱۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 3 May, 2024
مجله ویستا

نگاه ابزاری ممنوع زن مسلمان شخصیت دارد


نگاه ابزاری ممنوع زن مسلمان شخصیت دارد
زن نگاه متعجبش را به ویترین مانتوهای عجیب و غریب با رنگ های زرد و سبز تند می دوزد و به همسرش آرام می گوید: «این مانتوها چه قدر شبیه کیمونوست!! من این ها را کجا می توانم بپوشم؟!»
درست کمی آن طرف تر زن و مرد جوانی از عرض خیابان عبور می کنند. خانم سارافون کوتاه و تنگی پوشیده که به او شمایل بچگانه داده است و به شدت وقارش را زیر سؤال می برد. چند ویترین جلوتر ردیفی از مانتوهای تنگ و چسبان به چشم می خورد. یک دختر جوان دانشجو روبه دوستش می گوید: «دراین گرما چه طور می توانم این مانتوهای تنگ با جنس نایلون را بپوشم؟ از این جنس و مدل خوشم نمی آید.»
یکی دو ویترین آن طرف تر مانتوهای براق خودنمایی می کنند که بیشتر به لباس شب شباهت دارند. یک ویترین هم مانتوهای کارشده با جنس کرپ را نمایش می دهد که اگرچه مدل مناسب تری دارد، ولی ویژه مجالس و سلیقه های سنتی است و البته باید برای خرید آن ها جیبی چاق داشت تا دست کم بالای ۱۰۰ هزار تومان هزینه کرد.
زن همچنان ویترین ها را با چشم های متعجبش جستجو می کند. پایین یکی از مانتوها آن چنان برش های هفت و هشتی خورده که آدم را یاد شنل جادوگرها در فیلم های کارتونی می اندازد!
مرد آرام به شانه همسرش می زند و می گوید: «بهتر نیست برویم پارچه بگیریم و به خیاط سفارش دهی؟»
اگر به پوشاک تنها با دید وسیله ای برای پوشش، خودنمایی و رفع یکی از نیازهای بشر نگاه کنیم، لباس جایگاه کم ارزش و دم دستی پیدا کرده و بیشتر به موج مصرف گرایی دامن زده ایم.
اما لباس در تاریخ به عنوان ابزار تمدن و فرهنگ مطرح می شود و موردتوجه قرار می گیرد. تمدن های بزرگ را با نوع پوشش آنها شناسایی می کنیم.
بشر اولیه پوشش را انتخاب کرد تاعلاوه بر در امان ماندن از بارش های تند و آفتاب های سوزان، حیا را وارد حریم های خود کند. حیا که معنا گرفت، تمدن جوانه زد.
هزاران سال پیش زنان ایرانی و روم از سرپوش و رداهای بلند استفاده می کردند. به این ترتیب بانوان متشخص و قابل احترام از سایر اقشار جامعه متمایز می شدند. با این دیدگاه لباس نه تنها وسیله ای برای پوشاندن، بلکه وسیله ای برای کسب احترام و رسیدن به جایگاه واقعی خویشتن مطرح می شود.
در طبیعت هم زیبایی ها پوشش دارند، مروارید در دل صدف می درخشد و ارزش می یابد. خورشید اسلام که طلوع کرد، جایگاه زن را همردیف با مروارید قرار داد. ارزش های پیشین زن ایرانی را تقویت کرده و پوشیدگی را نه به عنوان یک مانع، بلکه به عنوان یک صدف برای او به ارمغان آورد.
جنگ فرهنگی با سلاح مد
یک سؤال اساسی مطرح است و آن این که چرا پس از یک موج تاریخی پوشیدگی، دنیای امروز یکباره با موج برهنگی مواجه شده است؟
هرچقدر تا دیروز وقار در پوشیدگی مطرح بود، امروز لباس های کوتاه قد و آستین کوتاه و حتی بی آستین، نگاه های خیره، جلب توجه و مصرف گرایی براساس تبعیت از مد افتخار محسوب می شود. غرب ازطریق کانال های تلویزیونی و ماهواره ای ذهن ها را با انواع و اقسام مدل ها و طرح ها به نفع هدف های پشت پرده خود بمباران کرده و نهایتاً این نکته را در ذهن بشر همیشگی می کند که باید آن چه را که ما می گوییم بپوشید تا قابل احترام شوید!
مریم رضوانی دانشجوی رشته طراحی لباس می گوید: «یک مدل لباس شب دست کم سه بار در روز ازطریق یکی از کانالهای ماهواره ای تبلیغ می شود که چیزی برگرفته از اهداف ضدفرهنگی غرب و نیز اهداف اقتصادی آنها مبنی بر رواج مصرف گرایی است. در یک فصل کیف های بزرگی نزدیک به یک ساک مد می شود و درست دو، سه ماه بعد کیف ها آن چنان کوچک می شوند که آدم های به اصطلاح مدگرا چاره ای جز خرید مجدد ندارند. آنها علاوه بر این که باورهای فرهنگی و ارزش های ما را نشانه گرفته اند، وقت وسرمایه ما را می بلعند.»
ناهید شیرازی یک شهروند که سابقه زندگی در یکی از کشورهای اروپایی را دارد، توضیح می دهد: «در پاریس که به اصطلاح مرکز مد دنیاست، شهروندان در سال یکی و دوبار بیشتر خرید نمی کنند. آن جا پول به سختی به دست می آید، به همین خاطر کسی حاضر نمی شود همه حقوقش را به مد اختصاص دهد. اکثر شهروندان از لباس های سبک مثل تی شرت با جنس های خوب استفاده می کنند.»
وی ادامه می دهد: «در سفری که امسال به تهران داشتم، یک بار به اتفاق خواهرم از سطح شهر دیدن می کردم، چه قدر خانم های ایرانی تأکید دارند در هر موقعیتی روی مد لباس بپوشند. مثلاً برخی از آن ها برای خرید روزانه در بازار میوه و تره بار لباسی می پوشند که پارچه اش مخصوص شب نشینی هاست!»
شرقی ها هم از همین ولع خواستن سوءاستفاده کرده و قلب بازار را به خصوص در آسیای جنوب شرق و خاورمیانه به دست گرفته اند.
در سریال های خود زیرکانه لباس های ملی خود را تبلیغ کرده و در بازارهای جهانی و منطقه ای پارچه ها و طرح هایشان را رواج می دهند.
کشورهایی که نسبت به این امواج بی توجه اند، و درضمن حرکت قابل توجهی هم نداشته اند، برایشان فرقی نمی کند پذیرش مد از شرق باشد یا غرب؟
به راحتی هر چیزی را که مارک مد دارد و البته ارزان تر هم تهیه شده، می پذیرند. این گونه است که چشم باز می کنیم می بینیم بازار پوشاک در انحصار کالاهای چینی است!
● راهنمایی ام کنید، چگونه بپوشم؟
وارد اتوبوس می شوم و سعی می کنم برای خودم در دل جمعیت راه باز کنم. در آن شلوغی ناخودآگاه به کوله پشتی دختر جوانی فشار می آورم و او با نگاهی خشم آلود برمی گردد و پاسخم را می دهد.
نگاهم این قدر متوجه پوشش عجیب و غریب اوست که نمی دانم زیر لب چه کلماتی را زمزمه کرده است؟ به شال قرمز رنگش خیره می شوم. شال از جنس پارچه های براق است. دور تا دور شال نوار پهن براق چین داده اند و به انتهای دو سر آن پاپیون دوخته اند. موهای سیخ سیخ از زیر شال بیرون زده و پاپیون ها در باد می چرخند و ... مانتوی تنگ از جنس تور با آستری نایون به رنگ بنفش تند در آن گرما تنگ و خفقان آور به نظر می رسد. در کل لباسی ناهمگون که حتی رنگ آن با ویژگی های ظاهری دختر هماهنگی ندارد.
رنگ تیره و تنگی مانتو او را به شدت لاغر نشان می دهد. شال قرمز رنگش هم که مخصوص مهمانی و عروسی است. «ماندانا صحت» یکی از مزون داران شهر تهران می گوید: «متاسفانه مشکل اساسی جوانان ما این است که اصلاً نمی دانند چگونه بپوشند. لباس کار با لباس مهمانی با لباس دانشگاه باید تفاوت داشته باشد. کمتر به شهروندان آموزش داده ایم که چه رنگی و چه مدلی با وضعیت ظاهری آنها تناسب دارد.
مثلاً افراد لاغر باید از رنگ های روشن متعارف و افراد چاق از رنگ های تیره تر استفاده کنند. خطوط عمودی افراد را لاغرتر و خطوط افقی چاق تر نشان می دهد. حتی آقایان باید بدانند چه نوع و چه رنگ پیراهنی با شلوار جین و یا شلوار پارچه ای هماهنگی دارد؟ اگر ناآگاهانه بپوشیم، خودمان متوجه نمی شویم، اما افراد مختلف با لبخند تمسخرآمیز بدرقه مان می کنند.
و یا در اداره ما را به عنوان یک فرد جدی تلقی نمی کنند. خیلی از افراد هستند که اصلاً مدگرا هم نیستند، افراد به اصطلاح بی توجه به ظاهر خود، آنها هم نیاز به راهنمایی دارند.»
● سلیقه جامعه را ترمیم کنیم
مهدی کاظمی یکی از دانش آموختگان حوزه علمیه قم که جوان آگاه به شرایط روز و پژوهشگر مسائل اجتماعی و فرهنگی است، در مورد مسئله پوشش در اسلام توضیح می دهد:
«پوشش تنها به معنای پوشاندن بدن نیست، بلکه حجم بدن را هم باید بپوشاند. حضرت زهرا (س) در هنگام وفات تابوتی سفارش دادند که حجم بدن ایشان هم پوشیده باشد. ایشان طوری در کوچه های شهر حرکت می کردند که حتی کسی متوجه سایه شان هم نشود. اما بانوی نمونه اسلام وقتی لازم دیدند، با قاطعیت و شیوایی کلام خطبه ای کوبنده در مسجد خواندند که پایه های ظلم به لرزه درآمد.»
وی تاکید می کند:«اسلام زن را در پستوی خانه نمی پسندد و اگر حجاب را قرار داده اتفاقاً راه را برای فعالیت های اجتماعی زن هموار ساخته است. خلاف این ، اسلام طالبانیسم است. آنها می گویند زن حق تردد در شهر حتی برای رفتن به خرید را ندارد، ولی اسلام واقعی باحفظ شئون زن را به صحنه می آورد.
در قرآن مجید آمده است که دختر شعیب شغل چوپانی داشته و در سطح جامعه مکرراً رفت و آمد داشته است.»
وی در پاسخ به این سوال که مسئله رنگ در احکام اسلامی برای پوشش زنان چگونه مطرح می شود، می گوید:«اسلام در پی تیرگی نیست اگر یک زمان اکثریت جامعه رنگ روشن بپوشند با حفظ دو فاکتور گشادی و بلندی لباس برای بانوان، دستمان برای انتخاب رنگ باز می شود. یک سری پوشش ها را خودمان انتخاب کرده ایم. مثلاً شما وارد شهر اصفهان می شوید، تعداد چادرهای رنگی و گلدار خیلی زیاد است،اما در شهرهای دیگر تعجب برانگیز است. این مسایل به عرف جامعه برمی گردد.
رهبر معظم انقلاب در صحبت های چند سال پیش خود تاکید کردند، کارشناسان بروند، پژوهش و بررسی کنند و چیزی را تصویب کنند که از نظر رنگ و کاربرد جایگاه الگوی ملی شدن را داشته باشد.»
کاظمی ادامه می دهد:«رسانه های ملی نظیر سیما نقش اساسی در تعیین سلیقه جامعه دارند. وقتی وضع پوشش زنان در سیما و سینما آن چنانی است، وقتی کلام و شیوه برخوردهای زنان، بیگانه از فرهنگ اسلامی است، چطور می توان انتظار داشت وضع بهتر شود؟ حالا شما هزار ساعت هم سخنرانی درباره پوشش زن مسلمان بگذارید، جواب نمی دهد.»
● حفظ عفت زکات زیبایی زن
حجت الاسلام محمد کاظم شمس مسئول بوستان کتاب تبلیغات اسلامی قم نیز با ذکر روایتی می گوید:«یک روز پیامبر (ص) در کنار اصحابشان نشسته بودند. یکی از میانشان سوال کرد: بهترین ارزش برای زن چیست؟
حضرت علی (ع) نیز در این جمع حاضر بودند، با شنیدن این سوال به نزد حضرت زهرا (س) می روند و همین سوال را مطرح می کنند، حضرت زهرا (س) پاسخ می دهند:
بهترین چیز برای زن این است که هیچ مردی را نبیند و هیچ مردی هم او را نبیند.»
حجت الاسلام محمد کاظم شمس در ادامه می گوید:«این روایت بر ضرورت و اهمیت حجاب و پوشش زنان تاکید دارد. به معنای دوری زن از اجتماع نیست. اگر ضرورت باشد، زن با حفظ حجاب می تواند در صحنه های مختلف جامعه حاضر شود.» به هر جهت در وجود زن زیبایی گذاشته شده که بنابه فرمایش حضرت امیر (ع) زکات آن حفظ عفت است».
وی پیرامون پرورش ذهن های جوان و آگاهی آنها نسبت به فلسفه حجاب توضیح می دهد:
«اکثریت جوانان ما افراد باسوادی هستند. اسلام هدفش کمال انسان است. ما به جوانان باسواد خود باید فلسفه حجاب را با استدلال و منطق شرح دهیم. از زبان مستقیم گویی پرهیز شود. آگاهی دادن باید با بیانی لطیف و مستدل صورت گیرد. امر به معروف از طریق تدارک هدیه ای باشد. طبیعتاً رنجش خاطر سبب فرار فرد خواهد شد». وی با اشاره به کتاب حجاب شهید مطهری و زن در آیینه جلال و جمال اثر آیت الله جوادی آملی به عنوان منابع استدلالی درباره حجاب می گوید:«به هر جهت اسلام برای کمال انسان حریم هایی قرار داده که اگر با دقت بنگریم، خواهیم پذیرفت که همگی به نفع ماست. تنها کافی است مقداری به فلسفه این دستورات فکر کنیم، هیچ عقل سلیمی رد نخواهد کرد.»
آفتاب بر سر سایبان های بازار دامن پهن می کند. کمی آن طرف تر، دریا به تماشا نشسته است. صدای امواج به نرمی در میان هیاهوی بازار ترکمن گم می شود و رنگ های شاد و زنده لباس ها چشم هر رهگذری را خیره می سازد. کدام صاحب ذوقی می تواند از کنار این همه زیبایی بی تفاوت بگذرد؟
پیرزن ترکمن با دستان پرچین و چروک اما قلبی لبریز از آرامش، روسری های نقش دار و رنگارنگش را در برابر نگاه پراشتیاقم به نمایش می گذارد. گل هایی که بر زمینه پارچه خوش نشسته اند در سکوت، حرف دارند. از تلاش یک قوم برای ماندگاری در دل تاریخ می گویند. پارچه های نرم و لطیف که قرار است پوششی بلند، ساده و زیبا بر تن دختران ترکمن شود، از سادگی سلیقه و امیدهای نهفته در دل شان می گوید.
طرح هایی که بر سینه روسری ها و پارچه ها نقش بسته، زاده طبیعت است، و چیزی که از قلب طبیعت برخیزد، تا هزاران سال نقشبند سلیقه های یک قوم خواهد بود. هرچه قدر نقش ها اصیل تر باشند، فراگیری شان بیشتر است. این گونه سلیقه دختر ترکمن در ذهنیت یک دختر شهرنشین شکوفه می دهد و دوباره به ریشه هایمان گره می خوریم.
و مگر ما از این نقش ها، طرح ها و سلیقه ها کم داریم. سوزن دوزی های بوشهری، دامن های بلند و نواردار شمالی، طرح های بلوچی و...
پس طراحان، مسئولان، جریان سازان فرهنگی به خاطر اصالت هنر ایرانی به ویترین سلیقه های سنتی نگاهی بیندازید.
ضرورت توجه به نوع پوشش زن مسلمان ایرانی و کمیت و کیفیت بحثی نیست که متعلق به زمان کوتاهی باشد، از چندین سال قبل آغاز شده و هنوز هم بحث پیرامون آن ادامه دارد، اما چه زمانی به نتیجه می رسد؟...
در این مدت از طریق نهادهای مختلف چندین نمایشگاه از جمله «زنان سرزمین من» و «حجاب» برگزار شده و ده ها نمایش زنده لباس از طریق بخش های دولتی و خصوصی داشته ایم اما به نظر می رسد طرح ها و برنامه ها عمدتا مقطعی بوده اند، هماهنگی بین همه سازمان ها، نهادها و گروه های دست اندرکار پوشاک به وجود نیامده است. مدل های به نمایش گذاشته با نیازهای امروز جامعه همخوانی ندارند، به طوری که اکثریت بازدیدکنندگان از خود می پرسند: «آیا می توانم چنین طرح و مدلی را در سطح جامعه بپوشم؟!»
● به عمل کار برآید...
بدون تردید باید برای هر قشر متناسب با سلیقه، شخصیت فردی و اجتماعی و نیز هزینه های زندگی اش لباس طراحی کنیم، اگر این نکته را بپذیریم، آن وقت در می یابیم که لباس دانشجویان به عنوان جمعی فرهیخته از جوانان ایرانی باید علاوه بر زیبایی، دوام نیز داشته باشد، در برگیرنده مفاهیم فرهنگی، ملی و مذهبی باشد، از لحاظ هزینه نیز مناسب باشد.
البته این شاخصه ها را می توان به لباس همه جوانان ایرانی تعمیم داد.
از جمله مراکز فعال در زمینه طراحی پوشش اسلامی، واحدهای طراحی لباس و پارچه در دانشگاه های مختلف سطح کشور هستند. چه بسیار کارهای ناشناخته دانشجویی که علی رغم قابلیت الگوشدن به شکل فراگیر در هزار توی افکار مسئولان به فراموشی سپرده می شوند!
مینا نصرآبادی یکی از دانشجویان رشته طراحی لباس در این باره توضیح می دهد: «در دانشگاه ها از عمق جان کار می کنیم. بچه ها و استادان خون دل می خورند تا یک نمایشگاه از کارهایشان برگزار شود، ولی در نهایت مسئولان صرفا به تشویق زبانی آن هم به ندرت اکتفا می کنند. منظورم از مسئولان کسانی است که می خواهند جریان سازی فرهنگی در زمینه پوشاک داشته باشند. کدام یک از آنها یکی از طرح های ما را بررسی کرده و برای تولید انبوه آن در کارگاه ها سرمایه گذاری کرده اند؟»
● عدم حمایت داخلی و سوء استفاده های خارجی
یکی از مدرسان طراحی لباس و پارچه که مایل نیست به نامش اشاره کنم، می گوید: «من همه دانشجویانم را دور هم جمع کردم و حتی در برخی موارد با هزینه خودمان مدل هایی را برای قشر دانشجو طراحی کردیم. یکی دو نمایشگاه هم برگزار شد. تعداد قابل توجهی از مسئولان از آن بازدید کردند و قریب به اتفاقشان راضی بودند، اما درست زمانی که گزارشی از برآورد هزینه ها جهت تولید انبوه در کارگاه های دانشجویی تقدیمشان کردیم، عقب نشینی کردند.»
وی ادامه می دهد: «از کارهای ما عکس و فیلم تهیه کردند و نمایشگاه به پایان رسید.»
اما مدتی بعد یک طراح ایرانی در آمریکا که دانش لازم را هم ندارد، از کارهای ما الگو گرفته و خط نوشته های ایرانی را با مضامین مورد نظر غرب کار کرده است. آن روز وقتی این خبر را شنیدم، با چشمان اشکبار نزد مسئولین رفتم، گفتم حمایت نکردید، از طرح ما این گونه سوءاستفاده شد.»
● نمایشگاه های دانشجویی پل ارتباطی بین سلیقه های مردم و نظر مسئولین
دانشگاه علم و فرهنگ، دانشگاه هنر، جهاد دانشگاهی و ده ها واحد دانشگاهی دیگر تا به حال قدم های مؤثری در زمینه برگزاری نمایشگاه ها و ارائه مدل های اسلامی انجام داده اند، اما این که چرا کارهایشان بازتابی در سطح عمومی نداشته است، سؤالی است که هیچ مرجعی مسئولیت پاسخگویی به آن را نمی پذیرد.
در کنار دانشگاه ها، نهادها و سازمان هایی چون صدا و سیما، وزارت کشور و وزارت ارشاد نیز تلاش هایی داشته اند. به جمع اینها فعالیت خصوصی برخی از مزون داران را نیز اضافه کنید. اشکال اصلی، عدم هماهنگی بین فعالیت هاست. باید محوریت انسجام دهنده ای وجود داشته باشد تا مودت ایجاد کند و ماحصل کار را گلچین شده به جامعه تحویل دهد. دکتر فاطمه بهرامی عضو هیئت علمی جهاد دانشگاهی معتقد است: «اگر طراحی متنوع و متناسب با سلیقه های بومی هر منطقه باشد، شک نکنید که مخاطب خواهد داشت. ما از طرح هایمان در شهرهای مختلف کشور نمایشگاه برگزار کردیم. در هر شهر با توجه به سلیقه ای که حاکم بود، از یک مدل مانتو استقبال شد. به عنوان مثال در شیراز از مانتوهایی که با اشعار حافظ و سعدی خطاطی شده بودند، استقبال گرمی شد. در خراسان مانتوهایی که با طرح های ترکمن تزئین شده بودند، خواهان داشتند.
در اصفهان مانتوهایی که از تکه پارچه های ترمه در آنها کار شده بود و در تهران مانتوهای آبی و سرمه ای با حاشیه های نقاشی شده مشتری داشتند. این مانتوها چون با رنگ شلوار جین هماهنگی دارند، مورد توجه قشر دانشجو هستند. اغلب دانشجویان به خاطر صرفه اقتصادی از انواع و اقسام شلوارهای جین به رنگ آبی و سرمه ای استفاده می کنند. ما حتی یک نمونه مانتو به رنگ آبی فیروزه ای که بسیار ساده طراحی شده بود و تنها حاشیه مانتو نوارهای تزئینی داشت، بین کارها گذاشتیم. همه سلیقه ها در همه شهرها جذب آن شدند. پس رنگ اهمیت فوق العاده دارد. در آبی فیروزه ای جذبه خاصی است که با هر سلیقه ای هماهنگی دارد.»
دکتر بهرامی ادامه می دهد: «از برگزاری این قبیل نمایشگاه ها نتایجی به دست آمد، نمایشگاه های دانشگاهی و دانشجویی می توانند پل ارتباطی بین سلیقه مردم و نظر مسئولین باشند. در هر شهر باید با توجه به سلیقه حاکم مدل هایی را طراحی کرد. مد از تهران به شهرهای دیگر می رود.»
دکتر بهرامی در پاسخ به این سؤال که هزینه هر طرح چقدر است، می گوید: «بالاترین هزینه برای یک دست مانتو ۱۵۰۰۰ تومان است. ما برای انتخاب پارچه علاوه بر کیفیت به قیمت هم توجه داشته ایم، چون دانشجو نمی تواند مبلغ بالایی هزینه کند.»
● تحولات پاورچین پاورچین وارد می شوند
وارد اتاق آرشیو مدل ها و طرح های دانشجویی جهاد دانشگاهی می شوم. همه چیز رنگ و بوی سادگی و شادابی دارد. روی آستین یکی از مانتوها طرح بزکوهی برگرفته از نقوش سفالینه کار شده است. در حاشیه مدل دیگری نقوش سنتی ترکمن به چشم می خورد و در مدل دیگری که برای ازدواج دانشجویی طراحی کرده اند، از لباس سنتی «کرد» برش ها را الهام گرفته اند. وقتی می گوییم خواهان طرح هایی برگرفته از لباس های سنتی هستیم، منظورمان این نیست که عین همان لباس هارا بپوشیم، بلکه مدنظرمان این است که از برش ها و الگوهای سنتی استفاده کرده و با توجه به شرایط روز و کاربرد امروزی طرح های جدیدی خلق کنیم، هیچ می دانید آستین های گشاد با سرآستین سه گوش برگرفته از لباس سنتی عشایر است؟ سرآستین مثلثی بر روی پوست دست می افتد و همچون یک دستکش آن را از گزند سرما و تابش آفتاب محفوظ می دارد. اما متأسفانه همین مدل ها که کپی از پوشش سنتی ماست، به عنوان یک طرح جدید و پدیده در کانال های ماهواره به اسم دیگران تبلیغ شده است؟
رحمان طائفی مدیر اداره خدمات فرهنگی هنری جهاد دانشگاهی با این نظر که تحول در پوشش صورت نگرفته موافق نیست و می گوید: «یک تحول وقتی اثرگذار است که به مرور انجام شود، نه ضربتی. اگر ذره ذره در ذهن افراد جامعه شکل گیرد نهادینه می شود. تحولی که ضربتی باشد، به صورت مد نمود پیدا می کند و سریع هم از بین می رود. الان شاید در بازار مانتوهایی که کاملاً با معیارهای ایرانی- اسلامی همخوانی دارند، نبینیم، ولی مانتوهایی با نقوش ایرانی- اسلامی تعداد قابل توجهی دارند. حرکت های بعدی می تواند ساختار مانتوها را دچار تغییرات مطلوب کند.»
طائفی ادامه می دهد: «بنده دبیر جشنواره تن پوش جهاد دانشگاهی بودم. دقیقاً توجه داشتم که چه کسانی از جشنواره بازدید می کنند. بسیاری از تولیدی ها را دیدم که در جمع بازدیدکنندگان بودند. ما اصراری نداریم که از طرح هایمان کپی برداری شود. همین جا اعلام می کنیم جهاد دانشگاهی حاضر است به طور رایگان درزمینه طرح و مدل به تولیدی ها مشاوره دهد، چون هدف ما فرهنگ سازی است.
اتفاقاً خیلی ها هم از مدل های ارائه شده الهام گرفتند. دقیقاً بعد از برگزاری این جشنواره خیلی از تولیدی ها حروف لاتین را که اکثراً مفاهیم توهین آمیزی داشتند، از روی تی شرت های پسرانه و دخترانه حذف کردند و از خط نوشته های فارسی بهره گرفتند. اگر این طرح ها حمایت شوند، جهاد دانشگاهی می تواند متولی خوبی لااقل در زمینه پوشاک دانشجویی باشد، چون جایگاهی مورد اعتماد در تمام استان هاست.»
چند سال بر روی یک سری طرح ها و مدل های اسلامی توسط طراحان مختلف کار می شود، بعد نمایشگاه برپا می کنند تا بگویند حرف هایی برای گفتن دارند، اما بعد از برپایی نمایشگاه دنباله کار را چه کسی می گیرد؟ کارهایی که صورت گرفته در کجا و طبق چه برنامه ای باید در سطح جامعه نمود پیدا کنند؟
نمایشگاه که تمام می شود، دانشجوی رشته طراحی به کلاس برمی گردد، مزون داران در سالن های خصوصی خود مشغول طراحی لباس برای قشر خاصی از جامعه می شوند و مسئولین هم با تشویق چند طرح برتر گمان می برند مسئولیت خود را به بهترین نحو انجام داده اند!
کدام کارگاه برای تولید انبوه طرح ها راه اندازی شده است و یا لااقل بخش خصوصی را جذب کرده ایم که در تولیداتشان از طرح های بومی استفاده کنند؟
طرح های به نمایش درآمده عکس و پوستر و کاتالوگ می شوند، به دست مزون داران خارج مرزها می رسند و با گران ترین قیمت برای اقشار خاص برش خورده و دوخته می شوند...
حکایت همکاری بین دست اندرکاران تولید پوشاک (به ویژه پوشاک بانوان) همان داستان چشم و همچشمی و رقابت ناسالم است. در حالی که باید بپذیریم یک کار گروهی برای بسترسازی فرهنگی تاثیر به مراتب بهتری خواهد داشت. مزون دار بخش خصوصی حاضر نیست طرح چند میلیونی خود را بدون کوچکترین هزینه ای وارد یک نمایشگاه عمومی کند تا از آن افراد ناشناس کپی بردارند.
استاد دانشگاه راضی نیست طرح کلاسیک خود را در کنار طرح دانشجویش ببیند. مشکلات از همین نقطه عدم همکاری و هماهنگی آغاز می شود و مثل قارچ توسعه پیدا کرده تاجایی که به تشویق چند طرح و اختتامیه نمایشگاه بسنده می کنند.
● می خواهد لباسش تک باشد
بعضی ها دوست دارند به شکلی منحصر بفرد لباس بپوشند، به گونه ای که هیچ فردی در فلان مجلس مهمانی و شب نشینی، در کوچه و خیابان و ... لااقل پوششی شبیه آن چه آنها پوشیده اند، نداشته باشد.
مریم صالحی یکی از مشتریان همیشگی خیاطی است. وی از لا به لای خاطراتش می گوید:«پارسال برای عروسی دخترم لباس سفارش دادم. اگرچه وضع مالی خوبی داریم ولی حاضر نیستم برای یک دست لباس (حتی در عروسی دخترم) بیشتر از ۴۰۰ هزار تومان هزینه کنم. در مدت زمانی که انتظار می کشیدم تا خانم خیاط اندازه ها را بگیرد، مشتری دیگری لباسش را تحویل می گرفت. زمانی که می خواست هزینه کار را بپردازد یک چک یک میلیون تومانی به مزون دار داد و گفت: خواهش می کنم مدل لباسی را که برایم طراحی کرده اید، همین جا پاره کنید و اصلاً فراموش کنید که چنین چیزی دوخته اید!»
با نگاه متعجبم علت را جویا شدم، خانم خیاط پاسخ داد:«می خواهد لباسش تک باشد!»
● کارگاه ها را فعال کنیم
واقعیت این است که نوع انتخاب هر شهروندی به شخصیت و روحیه او مربوط است. می توان اعتراض کرد که خانم برای سفارش لباس منحصر به فرد خود، شیوه اسراف کاری را در پیش گرفته اند.
اما اگر کارگاه تولیدی داشتیم و قادر بودیم برای هر قشری با توجه به سلیقه اش لباس طراحی کنیم، چک یک میلیون تومانی صرف توسعه کار چند دانشجوی رشته طراحی لباس می شد که در کارگاه فعال بودند.
شیرین دوایی یکی از مزون داران توضیح می دهد:«چرا همیشه کار را دسته بندی می کنیم، مثلاً می گوییم پوشاک زنانه، مردانه، بچه گانه و بعد نمایشگاه برگزار می کنیم.
به نظر من به جای نمایشگاه باید یک سری مراکز ثابت راه اندازی کرد که طراحان ما از هر قشری با هر گرایشی در طول سال مدل های خود را ارائه دهند. از طرف دیگر با حمایت دولت و بخش های خصوصی کارگاه هایی دایر شوند که قادر باشند برای هر طبقه اجتماعی لباس بدوزند. این کار باید به گونه ای باشد تا اگر یک مشتری، لباس مهمانی مناسبی بخواهد بتوانیم در این کارگاه به نیازش پاسخ دهیم یا دختر جوان دیگری لباس دانشجویی می خواهد، باز برای او هم با توجه به سلیقه و پول توجیبی اش طرح داشته باشیم.»
دوایی ادامه می دهد:«متاسفانه الان همه فعالیت ها تقریباً زیرزمینی شده اند. هر تولیدی می خواهد به هر قیمتی حتی با توجه به طرح ها و مدل های وارداتی سلیقه بازار را به نفع خود تغییر دهد.»
نگرانی غرب از پوشش های اسلامی
به لباس های قرن ۱۹ اروپا نگاه کنید. هیچ نقشی روی آن ها نیست، ولی از پارچه های براق و تور به نحو چشمگیری استفاده شده است. چرا؟ چون اروپا نقوش اصیل ایرانی چون بته جقه و لوتوس (نیلوفر آبی) را نداشته اند.
به مانتوهای امروزی نگاه کنید، این قدر سطحی نگرانه طراحی شده اند که طراح می پندارد با اضافه کردن چند تکه تور سلیقه مخاطب را راضی نگاه می دارد.
صنوبر هاشمی دختر جوانی است که مشغول انتخاب مانتو است. وی با اشاره به یکی از مدل ها می گوید: «این یکی را نگاه کنید، این قدر دور تا دورش تورچین داده اند که یاد لباس های راحتی در خانه می افتم.»
دکتر فاطمه بهرامی عضو هیئت علمی جهاد دانشگاهی توضیح می دهد: «خیلی دوست دارم برای دانشجویانم کارگاهی تدارک ببینم که در آن مشغول به کار شوند و دستمزدشان برای خودشان باشد. دوست دارم فکرهای جوان به کار گرفته شوند. خودم سه دختر دارم و می دانم چه می خواهند؟ توان ما شاید تنها در حد پوشش دادن کار دانشجویی است، ولی توان حمایت از کارگاه های سطح شهر را که نداریم. راه اندازی کارگاه های سطح شهر به حمایت دولتی نیاز دارد.»
دکتر بهرامی این سخن دکتر شریعتی را زمزمه می کند که: «مگویید شیرین است. مگویید رنگین است. این طباخ حسود و کینه جو (شیطان) چنان شیرین و رنگین می پزد تا شما را از ادامه راه باز دارد. او از یک گام برداشتن شما بیمناک است.» وی با بیان این جملات ادامه می دهد: «هدف غرب رواج برنامه های خود در قالب پوشش زنان ماست. ما باید تا دیر نشده به فعالیت های حمایتی از کارگاه های تولیدی دست بزنیم.»
● با نگاه کارشناسان به پیش رویم
مشتریان برخی از طراحان لباس- اتفاقا با گرایش مدل های اسلامی- در خارج از مرزها هستند. طراحان پول های کلانی می گیرند و مدل ها را به خارج کشور صادر می کنند. در یک کلام می توان گفت با شرایط فعلی مدل های اسلامی در حیطه رقابت بین المللی اسیر شده اند و دامنه این رقابت هیچ گاه به داخل کشور کشیده نشده است، چون سرمایه گذاری در آن سوی مرزهاست.
فرشته ساسانی مدیرکل دفتر امور بانوان وزارت کشور می گوید: «رجوع به طرح های سنتی یکی از محورهای مهم در طراحی لباس است، اما این مهم با وجود مطلوبیت و درخواست عمومی هنوز با موانعی چون نحوه گسترش تهیه، توزیع و پایین آوردن قیمت آن روبروست. به همین دلیل در محدوده برخی محافل خصوصی استفاده می شود. ایران جز معدود کشورهایی است که تنوع زیادی در زمینه مدل، پوشش و رنگ لباس دارد و این امر ناشی از تعمیق هویت ملی و پایداری فرهنگ ایران است که متاسفانه امروزه در تقابل با تولیدکنندگان که صرفا سود و مقاصد بین المللی را مدنظر دارند، مواجه شده است. وی ادامه می دهد: «به تازگی گرایش به استفاده از طرح های سنتی در حاشیه دوزی لباس ها، کیف و کفش و... بیشتر شده، اما ضروری است جهت گسترش معقول این طرح ها کار کارشناسی عمیقی صورت پذیرد و مراکز تولیدی از این جهت تغذیه شوند».
● توجه بیشتر به لباس های پوشیده
پس از موج برهنگی غرب یک احساس خاص می گوید که دوباره به سمت مدل های پوشیده میل و رغبت بیشتری وجود دارد. این احساس حتی در طرح های لباس های مجلسی و عروسی دیده می شود. مثلا در خاورمیانه لباس های بلند خواهان بیشتری دارند.
مهرانه سعادت یکی از مزون داران شهر تهران است از کارهای همکارانش می گوید: «شیخ نشین های منطقه روی طرح های ایرانی تاکید می کنند. حتی برای لباس عروس شاهزادگان و نوادگان خود پول های کلانی می دهند تا لباس شان را طراح ایرانی تهیه کند. آخرین لباس نزدیک هفت میلیون تومان طراحی شده است!»
سعادت ادامه می دهد: «چرا از این فضای تقاضا سود نبریم و کارها را ارائه نکنیم. البته برای گسترش داخلی طرح ها برنامه ریزی اساسی لازم است.»
این مزون دار می گوید: «وارد نمایشگاه که شدم همه جا پر از لباس های عهد قاجاری و رنگین کمان بود. این لباس ها مخاطب ندارند. باید لباس با توجه به شرایط روز طراحی شود. من در طرح های سنتی کاربرد امروزی را نیز در نظر می گیرم. برای سرآستین لباس از خرده پارچه های خنزل پنزل های منوچهری استفاده می کنم. می دانید این تکه پارچه ها با چه قیمتی خرید و فروش می شوند؟ در حقیقت پارچه رامتری می پسندم و می خرم، ولی در تولید انبوه از این پارچه های اصل استفاده نمی شود، از نقش آنها سود می بریم. کیفیت کار از اصل دور می شود، ولی کمیت با حفظ ریشه های سنتی حاکم خواهد بود. دولت باید در زمینه تهیه مواد اولیه کار نیز حمایت کند. البته بسترسازی در جهت تشویق سرمایه گذاری خصوصی هم گام موثری خواهد بود.»
گالیا توانگر
منبع : روزنامه کیهان