دوشنبه, ۱۷ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 6 May, 2024
مجله ویستا

مؤتلفه در گذر زمان


مؤتلفه در گذر زمان
حزب مؤتلفه اسلامی باسابقه ترین گروه سیاسی اصول گراست. این حزب كه ابتدا به صورت هیأتی و با ائتلاف سه گروه اداره می شد، اینك پس از ۴۳ سال، صبغه حزب سیاسی تمام عیاری را به خود گرفته و سعی می كند به الزامات یك حزب سیاسی در شكل و محتوا پای بند باشد.
از جمله این الزامات، برگزاری كنگره، ارائه گزارش عملكرد دبیر كل، برگزاری انتخابات اعضای شورای مركزی و توجه به حضور زنان در حزب و حتی سپردن جایگاه های حزبی بالا نظیر عضویت در هیأت رئیسه و شورای مركزی است.
چهل و سه سال از زمان تشكیل حزب مؤتلفه اسلامی می گذرد. سه گروه مذهبی كه اعضای آن را بازاریان تشكیل می دادند، به طور مستقل كارهایی نظیر مطالعات مذهبی، قرائت قرآن و سفرهای كوتاه داشتند. پانزده خرداد سال ۴۲ و قیام مردمی در هواداری از امام خمینی، زمینه ساز پیوند این سه هیأت مذهبی به یكدیگر شد.
پیش از آنكه آنها با یكدیگر ائتلاف كنند، هر سه گروه به صورت مجزا از یكدیگر با روحانیت، پیوند عمیقی برقرار كرده بودند. مبارزه با رژیم شاه، وجه مشترك دیگری شد كه رشته های این پیوند را قوی تر و محكم تر كرد. نتیجه تماس های جداگانه این گروه ها با روحانیت باعث شد كه پخش اطلاعیه های روحانیون به كارهای آنها اضافه شود. این سه گروه هیچ اسمی نداشتند و یكی از آنها در اصفهان بود و در بازار تهران به نام بچه های اصفهانی معروف بودند. هر كدام از این سه گروه یا سه هیأت سعی می كردند بیشتر كار كنند تا نقش بارزتری در مبارزه داشته باشند. كم كم رابطه این سه گروه به جنبه های رقابت آمیز نیز كشیده شد.
گاهی اوقات رقابت این سه گروه به جایی می رسید كه حتی كار یكدیگر را هم خنثی می كردند. مثلاً اگر یك روز یك گروه قصد تعطیل كردن بازار را داشت، گروه دیگر اطلاعیه داده و اعلام می كرد كه آقا (امام خمینی) گفته اند تعطیل نشود، به خاطر اینكه تعطیلی بازار به دست آنها انجام نشده بود. حاج مهدی عراقی، حاج صادق امانی و حاج هاشمی امانی رهبری دو گروه تهرانی را بر عهده داشتند.
بالاخره حاج صادق امانی از سران دو گروه تهران دعوت كرد تا با یكدیگر بنشینند و زمینه رفع اختلاف را فراهم كنند. این دو گروه نشستند و تصمیم گرفتند از گروه سومی هم كه مانند خودشان در اصفهان كار می كردند برای این ائتلاف دعوت كنند. گروه اصفهانی هم با شناختی كه از سران دو گروه تهرانی و افراد باسابقه آن داشتند، دعوت را پذیرفتند. ائتلاف این سه گروه، هیأت های مؤتلفه اسلامی را شكل داد.
جمعیت مؤتلفه اسلامی، سازمانی نیمه مخفی بود كه به قول شهید مهدی عراقی، خوشبختانه یا متاسفانه، تیپ روشنفكران در میان آنها نبودند.
سه گروه، پس از ائتلاف به دیدار حاج آقا روح الله خمینی رفتند تا تأیید شرعی فعالیت های خود را بگیرند و امام هم آنها را تایید كردند.
مقدمات كار جمعی سه گروه با نوشتن اساسنامه و آیین نامه فراهم شد. كمیته های سیاسی، اقتصادی، ایدئولوژی و اجرایی تشكیل گردید. چند نفری هم پیشنهاد دادند كه شاخه نظامی تشكیل شود كه عده ای مخالفت كردند. این موضوع باعث شد بحث استراتژی جمعیت موتلفه در رابطه با رژیم شاه به میان آید و سؤال هایی مطرح شود از جمله اینكه: ما قصد داریم با رژیم شاه مبارزه كنیم تا اصلاح شود یا قصد براندازی داریم؟ آیا اگر شاه درخواست رفراندومش را پس بگیرد، دیگر ما كاری به او نخواهیم داشت؟
این سؤال ها را با حاج آقا روح الله خمینی مطرح كردند. شهید حاج مهدی عراقی در این مورد می گوید: «حاج آقا هم می فرمودند كه بعضی چیزها هست كه الان نمی شود گفت. مثلاً ما الان نمی توانیم مشروطه را تایید یا تكذیب كنیم. اگر تایید كنیم گیر یك مشت مقدس احمق می افتیم و آنها بیچاره مان می كنند، اگر تكذیب كنیم، گیر یك مشت روشنفكر می افتیم و ما را ضد آزادی می خوانند. می گویند می خواهند همان خلیفه بازی را دربیاورند. لذا در مورد مشروطه و قانون اساسی به صلاح نیست حرفی بزنیم. بگذارید خرده خرده به هر مناسبتی، آدم حرفش را می زند و كارش را هم می كند» .
بالاخره قرار شد شاخه نظامی تشكیل نشود. كمیته های چهارگانه شروع به فعالیت كردند. كمیته ایدئولوژی كلاً به روحانیت واگذار شد تا مسائل تعلیماتی اسلام را به صورت خلاصه و جزوه در اختیار اعضا قرار دهند.
گروه سیاسی مسئول تهیه و پخش اخبار داخلی و خارجی و تحلیل های آنها شد. قرار شد از هر گروه مؤتلفه، چهار نفر وارد كمیته مركزی جمعیت شوند. این ائتلاف، نافی استقلال گروه ها نبود؛ آنها تابع استراتژی واحد جمعیت بودند اما در سازماندهی گروهی و از جهت اقتصادی، استقلال داشتند. این استقلال باعث شد كه بعداً موضوع عضوگیری ها به مسئله ای تبدیل شود، زیرا ممكن بود یك نفر در هر سه گروه عضو شود بدون اینكه گروه های دیگر متوجه شوند. برای حل این مشكل، یك گروه تحقیق درست كردند تا عضوگیری گروه ها را كنترل كند و اگر فردی عضو یك گروه می شد، برای عضوگیری در گروه دیگر رد صلاحیت می شد، بدون اینكه گروه ها خود متوجه علت آن شوند زیرا عضوگیر ی ها علنی نبود. گروه تحقیق پیش از عضوگیری، تحقیقات محلی در خصوص عضو جدید را نیز انجام می داد تا ساواك شاه نتواند از این طریق به این گروه نفوذ كند.
كم كم با افزایش تعداد اعضاء، رابطه با گروه ها به شكل سازمان یافته تری درآمد؛ به این صورت كه حوزه های ده نفره تشكیل شد كه یك «سرحوزه» داشت و این «سرحوزه» با گروه اصلی ارتباط برقرار می كرد.
هرچند تا قبل از انقلاب، جمعیت های مؤتلفه اسلامی هیچ زنی را در عضویت خود نداشت اما در جریان عمل، از زنان خانواده های عضو استفاده می شد به ویژه در حمل سلاح در زیر چادرها. یكی از ترور ها با همكاری یكی از زنان كه اسلحه را تا محل نزدیك ترور برده و آن را تحویل ترور كننده داده است انجام شد. با گذشت چند سال از فعالیت جمعیت های مؤتلفه اسلامی اعضای این جمعیت به پنج هزار نفر در سراسر كشور رسید. در بهمن سال ۱۳۴۳ شاخه نظامی هیأت های مؤتلفه اسلامی هم زیر نظر شهید مهدی عراقی، بخارایی، امانی، نیك نژاد و هرندی تشكیل شد و طرح اعدام كسروی، حسنعلی منصور، عبدالحسین هژیر و رزم آرا سه نخست وزیر رژیم شاه توسط این شاخه ریخته و اجرایی شد.
جمعیت های مؤتلفه اسلامی با تشكیل شاخه نظامی و انجام چند ترور، در میان بازاریان و روحانیون، معروف و منسجم شدند به طوری كه از آن به بعد به راحتی می توانستند نظر موافق روحانیت را برای انجام كارهایی كه در پیش داشتند بگیرند.
پس از شروع فعالیت شاخه نظامی، بسیاری از سران جمعیت مؤتلفه اسلامی از جمله حبیب الله عسگراولادی و شهید حاج مهدی عراقی دستگیر و زندانی شدند. دستگیری این عده فعالیت این گروه نوپا را تحت تأثیر قرار داد و ركود اولیه را بر فعالیت آن حاكم كرد. اما بعد از ۶ سال، اسدالله لاجوردی اقدام به جمع آوری نیروها و سازماندهی مجدد هیأت های مؤتلفه كرد. فعالیت های محدود و كاملاً درون تشكیلاتی مؤتلفه تا اوایل انقلاب ادامه یافت.
دو سال پیش از انقلاب در سال ۱۳۵۵ كادرهای اولیه پس از تحمل ۱۳ سال زندان آزاد شدند. با وقوع انقلاب اسلامی، هیأت های مؤتلفه با حفظ سازماندهی خود در حزب جمهوری اسلامی نیز به فعالیت پرداختند و بعد از انحلال حزب جمهوری اسلامی، مؤتلفه كه در سال ۶۷ براساس قانون احزاب، نام خود را ثبت كرده بود نخستین جلسه حزبی اش را در مدرسه رفاه ولی این بار با اعضایی كه به آنها پیوسته بودند تشكیل داد.
دفاتر استانی و گروه های شهرستانی حزب نیز در همین سال ها شكل گرفت اما باز هم مؤتلفه حزب بسته ای بود كه كمتر اجازه ورود به آن به غیر حزبی ها داده می شد. البته این مخفی كاری و بسته بودن، فرهنگی بود كه از دوران مبارزه با شاه و ضرورت مبارزه مخفی به یادگار مانده بود، فرهنگی كه در بیشتر احزاب و گروه های سیاسی در اول انقلاب وجود داشت. اعضای هیأت های مؤتلفه بعد از پیروزی انقلاب توانست در بسیاری از مصادر مهم اجرایی كشور وارد شوند.
حزب مؤتلفه پس از پوشیدن لباس رسمی و قانونی حزبی، سعی كرد به شرایط و الزامات حزبی از نظر تشكیلاتی و اجرای برنامه هایی مانند برگزاری كنگره و انتخابات داخلی، تشكیل كمیته های رسمی، ملتزم شود. آنها حتی به این نتیجه رسیدند كه نمی توانند از موضوع زنان به عنوان نیمی از جمعیت كشور كه حق رأی دارند چشم پوشی كنند به همین دلیل واحد خواهران حزب راه اندازی و یك نفر از آنان را وارد شورای مركزی و حتی هیأت رئیسه حزب كردند.
این تغییرات در كنگره هشتم حزب بسیار بیشتر و چشمگیرتر بود به طوری كه محمدنبی حبیبی از سیاست های حزب برای افزایش ۳۰ درصدی اعضای واحد خواهران و افزایش بودجه آنها نیز خبر داد و در انتخابات اعضای شورای مركزی چهار نفر از زنان وارد مركزیت شدند.
حزب مؤتلفه در كنگره هشتم خود كه در اردیبهشت ماه گذشته برگزار كرد از همه گروه های سیاسی همراه و رقیب اش برای حضور در كنگره دعوت به عمل آورد اگرچه رقبا در سطح عالی در این كنگره شركت نكردند (حزب مؤتلفه حتی در این سطح نیز در كنگره آنها شركت نمی كند.) اما نقش دعوت از گروه هایی كه زمانی تعابیری خاص در باره شان به كار برده می شد قابل توجه بود و نشان می داد كه حزب مؤتلفه تلاش می كند تا الزامات حزبی و ارتباط با سایر احزاب را رعایت كند.
البته كنگره هشتم و انتخابات شورای مركزی حزب بازهم نمایانگر كامل شدن سیر جوانی كادر مركزی حزب مؤتلفه نبود و فضای كنگره نشان می داد كه بازهم دود از كنده بلند می شود و هنوز پیران دنیا دیده حزب، ستون های اصلی و همه كاره آن هستند.
حزب مؤتلفه پس از برگزاری كنگره و انتخاب اعضای شورای مركزی خود تا روزها از اعلام اسامی آنها خودداری كرد و حتی یك عضو حزب مؤتلفه علت عدم اعلام اسامی را به مسایل امنیتی و ضرورت حفظ كادرهای حزب مربوط كرد. البته بعداً اعضای انتخاب شده برای شورای مركزی معرفی شدند اما تردید در اعلام اسامی و مخفی كردن جزوه ای كه بیوگرافی كامل همراه با عكس كاندیداهای شورای مركزی در آن بود از خبرنگاران حاضر در كنگره، نشان می دهد كه حزب مؤتلفه هنوز هم به ضرورت مخفی كاری تشكیلاتی پای بند است.
زهرا ابراهیمی
منبع : روزنامه همشهری