جمعه, ۱۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 3 May, 2024
مجله ویستا


آنچه در تفریحات از دست می دهید


آنچه در تفریحات از دست می دهید
تفریحات و سرگرمی نباید برای وقت تلف كردن یا وقت پركردن باشد، بلكه سرگرمی می تواند راهی برای بارور كردن و پیشرفت زندگی به حساب آید. انسان می تواند به خاطر سرگرمی ها فرد بهتری شود. فعالیت های تفریحی معین می تواند به برقراری تعادل و سلامتی در زندگی كمك كند. انسان نباید درباره لذت بردن از سرگرمی های خوب احساس غلطی داشته باشد. همه ما به یك اندازه به تمدد اعصاب لذت بخش و یك ترقی اخلاقی و معنوی در زندگی خود نیاز داریم. سرگرمی ها سابقاً شامل انواع خلاقیت ها و مراكز اجتماعی و فرهنگی می شد كه قادر بود به انسان كمك كند تا از لحاظ فكری، احساسی، جسمی و حتی روحی رشد كند. اینها چیزهایی در حد شوخی و سرگرمی بود كه یا بصورت كارهای ذوقی یا یك كار مفید و یا با هدف كسب درآمد انجام می گرفت.از جمله این برنامه ها سفرهای ماهیگیری یا اتراق در جنگل یا خارج شدن از شهر با خانواده بود. این انواع تفریحات فكری و جسمی را می توان به سایر جنبه ها هم بسط داد. مانند درك ارزش یك موسیقی خوب كه می تواند شامل فراگیری بهترین نوع موسیقی از سایر فرهنگ ها بشود و یا حضور در یك سخنرانی یا یك تئاتر خوب، كنسرت و یا موزه.
مواردی از تفریح
* شركت در ورزش ها و بازی ها.
* بدست آوردن اطلاعات با ارزش كه شما معمولاً آنها را می خواهید ولی در بدست آوردن آنها غفلت می كنید.
* استفاده كردن و یا مشاركت در مهارت ها، استعدادها و توانایی های دیگران.
* تجدید دیدارها و ارتباط مانند نوشتن نامه، تلفن زدن یا ملاقات های شخصی، تا روابط فامیلی و اجتماعی كه از آنها غفلت شده است تقویت شود.
* مطالعه یك كتاب خوب.
* رسیدگی به گل های باغچه یا كارهای خانه مثل كارهای چوبی، كنده كاری، گلدوزی، قلاب دوزی، بافندگی، آشپزی یا شیرینی پزی.
* استفاده از كلاس های درس یا رفتن به سفرهای علمی.
* كمك به كودكان با برنامه هایی كه بیشتر از برنامه های تلویزیون یاد می گیرند و به خاطرشان می ماند.
* شركت در فعالیت های خدماتی برای مدرسه یا اجتماع.
* كمك به افراد مسن یا همسایه ها در مواقع نیاز.
مردم هنگامی كه به این راهها فكر می كنند سعی در انجام آنها دارند تا بدین وسیله انسانی بهتر باشند. متأسفانه در این دوران بطور روزافزونی تكنولوژی الكترونیكی، كه انسان را به خمودی می كشاند، در حال افزایش است. هنر تفریح كردن، به عنوان یك وظیفه خانوادگی تقریباً نابود شده است. این برایمان آسان تر است كه اجازه دهیم چیزی یا شخصی ما را سرگرم كند.
بیشتر مردم در دو نسل گذشته در دام اشكال معینی از سرگرمی و تفریحات حرفه ای و تجاری گرفتار شده اند. آنها توجه نمی كنند كه ممكن است از رشد توانایی های مهم فردی خود غافل شوند. پیشرفت تكنولوژیكی كه می رود تا مسلط بر دنیای ما شود و میلیونها نفر را به طرف خودش جذب كرده است، تلویزیون می باشد. تلویزیون روش های تفریحات و سرگرمی و الگوهای زندگی تمام ملل جهان را تغییر داده است. با استفاده صحیح، تلویزیون می تواند یك واسطه شگفت انگیز برای آگاهی دادن، پیشرفت و توسعه زندگی باشد. همچنین می تواند درك ما و كودكان ما از دنیای اطرافمان را بالا ببرد. تلویزیون می تواند آگاهی های مهمی درباره وقایع، مردمان مختلف، تاریخ؛ هنرها، علوم و خصلت های خوب اجتماعی به ما بدهد ولی بطور متوسط كانال های تلویزیونی سعی در نادیده گرفتن چنین پیشرفتی دارند. اغلب مردم ساعات بسیاری را بدون اراده صرف تماشای تلویزیون می كنند.
اغلب كودكان بیش از آنكه با والدین و معلمین خود باشند، اوقات زیادی را با تلویزیون صرف می كنند. تلویزیون می رود تا بر اوقات آزاد ما مسلط شود و جانشین مطالعه، بازی، ارتباطات اجتماعی و پیشرفت مهارت های ما گردد.توانایی یك شخص (مخصوصاً یك فرد جوان) برای تمركز فكر، خواندن، نوشتن و فكر كردن به وضوح می تواند با دوره های طولانی مشاهده تلویزیون تأثیر منفی بپذیرد. مطالعه كتاب های خوب مهم است. برای اینكه آگاهی ما را افزایش داده و ما را با لغات بیشتر آشنا می كند. مطالعه به انسان كمك می كند كه ارتباط بین ایده های مجرد فهمیده شود، همانطور كه منطق انسان را هم توسعه می بخشد. این مسلم است كه موفقیت شما به عنوان یك دانش آموز مقدار زیادی بستگی به مجموعه لغاتی دارد كه می شناسید و همچنین آنچه كه هنگام مطالعه درك می كنید. اینكه چطور هنگام نوشتن می توانید استدلال كنید بستگی به لغات دارد و هیچ راهی برای شناخت بیشتر لغات وجود ندارد بجز مطالعه كردن. «با یادگیری نوشتن ،فكر كردن را می آموزید » مشاهده می شود توانایی دانش آموزان در فكر كردن افت كرده است. استدلال، منطق و توالی صحیح افكار در یك جریان اعمالی است كه به دنبال هم می آید و به وسیله تمرین مرتب در مطالعه و فكر كردن درباره چیزها تقویت می شود.تلویزیون در مقام مقایسه معمولاً پیام هایش را بسیار كوتاه می دهد بطوری كه پی در پی و سریع پیام ها ظاهر می شود بدون اینكه دنباله ای داشته باشد تا مشخص شود وقایع به چه شكلی اتفاق افتاده است. تلویزیون فرصت فكر كردن عمیق راجع به وقایع را از ما سلب می كند. در تلویزیون توجه اصلی به چنین چیزهایی است: توانایی باقی ماندن در یك تصور، توانایی در تصور اشكال مختلف بدون اینكه هدفی را دنبال كند و توانایی در شنیدن و توجه كردن، اینها مهارت هایی است كه از تماشای زیاد تلویزیون بدست می آید. ارتباط شفاهی به انسان كمك می كند تا توانایی ارائه افكار را بطور واضح پیدا كند. چیزی كه اتفاق می افتد این است كه كودكان در صحبت كردن تمرین ندارند و شما به عنوان تماشاگر تلویزیون هیچ اراده ای ندارید. بوسیله تلویزیون ارتباطی یك طرفه برقرار می شود، ولی برای كسب مهارت در صحبت كردن یك گفت وگوی دو طرفه لازم است. شما حرف می زنید سپس به نقطه نظریات دیگران گوش می دهید.نه تنها روش خوب صحبت كردن را فرامی گیرید بلكه نسبت به دیگران بردبار هم می شوید و به آنها احترام می گذارید. زمانی كه بطور شفاهی یك ارتباط دوستانه برقرار می كنید این باعث می شود كه روحیه انسان به حد زیادی تقویت شود. پیشرفت صحبت كردن مخصوصاً هنگامی كه والدین برای مطالعه و حرف زدن با كودكان وقت صرف نمی كنند صدمه می بیند. مردم تصور می كنند كه كودكان بدون اینكه چیزی به آنها یاد داده شود می آموزند كه چطور صحبت كنند، ولی سخن گفتن مهارتی است كه پدر و مادرها به بهترین شكلی می توانند به كودكانشان بیاموزند. تلویزیون تمایل دارد به اینكه ارتباطات را از بین ببرد، لذا نظرها را بر روی مردم و فعالیت های آنها در صحنه تلویزیون متمركز می كند ولی نه تمركز بر روی دیدن خود مردم. چه وقت شما چنین صحنه ای را دیده اید كه گروهی با هم به تماشای فیلم سینمایی یا تلویزیون بنشینند؟ شاید اگر یك برنامه هیجان زیادی داشته باشد چنین صحنه ای دیده شود و اگر گروهی این چنین جمع شوند ارتباط فكری ندارند و ارتباط دوستی آنها هم عمیق تر نمی شود چون كه هدف این افراد مشاركت با دیگران یا سعی در شناخت بهتر دیگران نیست و اگر چنین مسأله ای اتفاق افتد تعجبی ندارد كه اغلب احساس نارضایتی كنند. فرهنگیان نگران كاهش مداوم توانایی ها و مهارت های كودكان هستند.موفقیت به موقع در مهارتها می تواند اعتماد كودك را به توانایی انجام كارهای علمی در وی رشد دهد. بازی غیررسمی برای پیشرفت مهارت كودكان و فراگیری مشاركت با دیگران اهمیت دارد. مهارت افراد كاهش یافته و ۱۰سال به عقب برگشته است. از هنگامی كه مادران به نیروی كار فعال پیوسته اند و مراقبت كودكان خود را به دیگران سپرده اند، اغلب دریافته اند این آسان تر است كه بگذارند كودكان به تماشای تلویزیون بنشینند تا اینكه به فعالیت های بدنی مناسبی بپردازند. البته این درست است كه كودكان و والدین هر دو لحظاتی را نیاز دارند كه با هم باشند و تلویزیون این فرصت را بوجود می آورد، ولی اگر به تلویزیون اجازه داده شود كه بر خانه مسلط شود، ارتباط كمتری بین اعضای خانواده وجود خواهد داشت و والدین شروع به كناره گیری از تربیت كودكان خواهند كرد. بیایید اجازه ندهیم كه چنین اتفاقی بیفتد.گاه تلویزیون وسیله ای است كه باعث عدم رشد مهارت های فردی می شود. اكنون باید تصمیم بگیریم فرصت ها و مهارت هایی را بدست آوریم كه بتوانند تركیبی مفیدتر از تفریحات و سرگرمی ها را در زندگی انسان ایجاد كنند ولی این طرز تفكر، نظم و كوشش را طلب می كند. متأسفانه بسیاری از سرگرمی ها (مانند تلویزیون) قوه ابتكار را در فعالیت و خلاقیت از آدمی می گیرد: انسانها برای هدفی والا به وسیله خداوند در روی زمین قرار گرفته اند. هدف والا همانا رشد كردن، پیشرفت كردن و استفاده كردن از استعدادها و توانایی هاست نه اینكه كوركورانه درگیر سرگرمی های حاضر و یا اطلاعات سطحی باشیم.
عكس: مسعود خامسی پور
ناهید دالایی
منبع : روزنامه همشهری