دوشنبه, ۲۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 13 May, 2024
مجله ویستا


سماع عاشقانه در دنیای مجازی و حقیقی


سماع عاشقانه در دنیای مجازی و حقیقی
● تحلیلی بر نمایش رستاخیز عشق
▪ نویسنده: محمد رحمانیان
▪ کارگردان: حسین مسافرآستانه
▪ بازیگران: نادر رجب‌پور ، سعید داخ ، اصغر فریدی ماسوله ، بهزاد جاودانفرد ، مائده قیدی
حسین مسافر آستانه کارگردان پرتلاش و پرتوان عرصه تئاتر کشور بار دیگر به سراغ مضمونی معناگرا رهسپار شده و اثری متفاوت با سایر آثار بیست و پنجمین جشنواره بین‌المللی تئاتر فجر را به روی صحنه برده است.
نمایش رستاخیز عشق پیش از این در ۳۰ سپتامبر ۲۰۰۶ در سالن شماره یک یونسکو (پاریس) به مناسبت روز جهانی مولانا به اجرا درآمده و در اجرای جشنواره تئاتر فجر نیز با استقبال خوبی مواجه گردیده است.
نمایش به فرازهایی از زندگی شاعر نامدار و عارف هوشیار مولانا می‌پردازد و در قالب نور و حرکت و موسیقی، تصاویر بدیع و مدرنی را در معرض دیدگان مخاطب قرار می‌دهد.
در مطلع آغازین، مولانا در بستر مرگ، رویدادهای زندگی خویش را مرور می‌کند و کارگردان با بهره‌گیری از حرکات موزون و توامان با نور و موسیقی و آواز، بازگشت به گذشته را با شیوایی خاصی مطرح کرده و همگان را جذب در زندگی مولانا می‌سازد.
بی‌شک به نمایش درآوردن زندگی شخصیت‌های ادبی و هنری، مهارت‌های خاصی را می‌طلبد و افرادی که در این عرصه گام می‌نهند، باید ضمن توجه خاص و ویژه به مخاطب و ممانعت از دلزدگی و خستگی آنان، به ابعادی از زندگی شخصیت اشاره نمایند، که برجسته‌تر و درخشان‌تر نمود داشته است و اگر واقعیت‌ها نعل به نعل و عین به عین به نمایش درآیند، چه بسا که در نموداری حقایق دچار عجز و زبونی شوند و آنگونه که در تصورات و ذهنیات می‌گنجند، تجلی نیابند. لذا نگرش به آن بخش از زندگی شخصیت مذهبی و هنری که می‌تواند تحول‌آفرین و تاثیرگذار باشد، لازم و ضروری بوده و بازدهی نکات مثبت کار، به درخشندگی مطلوب‌تری خواهد رسید.
حسین مسافرآستانه، از متن نوشتاری محمد رحمانیان که بیشتر متکی بر گرته‌برداری از زندگی مولانا است، به اجرای دلنشین دست می‌یابد و با همراهی و همیاری افرادی چون نادر رجب‌پور، سعید ذهنی و سعید داخ، نمایشی مفرح و دلنشین را در صحنه به اجرا می‌کشاند که با سلایق اقشار گوناگون همگونی دارد و با برانگیختن احساس، تعلق را نیز به کار می‌گیرد و اندیشه مخاطبان را فعال می‌نماید تا از دریچه احساسات و عواطف به کار ننگرند.
شاید اگر این متن و یا طرح نمایشی به کارگردان دیگری واگذار می‌شد، با چنین جذابیت‌های بصری مواجه نمی‌شد و اجرایی این چنین از متنی متکی بر بیوگرافی، به درخشندگی مطلوبی نمی‌رسید و این نشانگر آشنایی بیش از حد حسین مسافر آستانه به روحیات و سلایق مخاطبان ایرانی است که به دیدگاه‌های معنوی اشراف کافی و وافی دارد و در طی سالیان گذشته کارهای درخشان و ماندگاری را در عرصه تئاتر کشور به منصه ظهور رسانده است.
در نمایش رستاخیز عشق از کلام و دیالوگ خبری نیست، اما طراحی حرکات به گونه‌ای است که موج کلام را در هر حرکتی می‌توان یافت و ضرباهنگ تند اجرا، بر زیبایی کار می‌افزاید و مفاهیم عمیق معنوی را به تماشاگر القا می‌کند.
سماع عاشقانه مولانا در کنار شمس یکی از لحظات به یاد ماندنی است که در اذهان نقش می‌بندد و ظواهر مادی را در فرازهایی به فراموشی می‌سپارد و جوهره و عصاره معنویت را به تبلوری عینی می‌رساند و پیوند تابلوی اول با تابلوی دوازدهم و تلفیق سماع عاشقانه در دنیای مجازی و دنیای حقیقی، یکی از حیرت‌انگیزترین بخش‌های اجرایی است که درونها را از مادیت تهی می‌سازد و به سمت و سوی معنویت و عالم ملکوت سوق می‌دهد.
مائده قیدی که ایفاگر نقش کودکی مولاناست، بسیار ماهرانه و توانمندانه متجلی می‌شود و در کنار اصغر فریدی ماسوله، به هماهنگی مطلوبی می‌رسد. نادر رجب پور با حرکات دقیق و حسابگرانه، عشق و شوریدگی مولانا را استادانه به اجرا درمی‌آورد و سعید داخ در قالب شخصیت شمس و مرگ جلوه درخشانی دارد و با ارائه حرکات زیبا و محصور کننده، بر جذابیت‌های اجرایی می‌افزاید.
کامل نوروزی
منبع : روزنامه رسالت