پنجشنبه, ۱۳ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 2 May, 2024
مجله ویستا


پیام و عشق و تاریخ و ستاره و زبان فرسوده


پیام و عشق و تاریخ و ستاره و زبان فرسوده
● نگاهی به مجموعه مدار صفر درجه
تلویزیون مفهوم گرا و پیام زده شده است و مدام می خواهد همه را ارشاد کند. سیاستگذاران تلویزیون هر سال پیام های مورد نظر خود را برچین می کنند و برای برنامه سازان می فرستند تا آنها بر اساس سرمشق های تعیین شده برنامه بسازند اما اغلب مخاطبان تلویزیون از پیام اشباع شده اند و از برنامه سازان انتظاری جز سرگرمی ندارند.
حال چگونه می شود مجموعه یی پرمخاطب ساخت و در عین حال پیام های مورد نظر مدیران را نیز ابلاغ کرد؟ حسن فتحی و تعدادی دیگر از مجموعه سازان با تیزهوشی پاسخ این سوال را پیدا کردند.
با داستان سرایی عاشقانه برای مخاطب معمولی دون پاشی می کنیم و پیام های انسانی را نیز در دهان پاره یی از شخصیت ها می گذاریم تا از مدیران دلربایی کنیم. این فرمول در مجموعه شب دهم به درستی جواب داد و حالا فتحی با پروداکشن قوی تر و داستان پردازی مهیج تر و بازیگران محبوب تر همان مسیر را در مدار صفر درجه ادامه می دهد.
چاره یی جز این هم نیست و اتفاقاً می باید ذکاوت مجموعه سازانی چون فتحی را تحسین کرد. پارسا در دوران رضا شاه برای تحصیل به پاریس اعزام می شود اما به جای درس خواندن به همه درس می دهد و در کلاس مدام درباره دانش و فرهنگ دوستی و انسان گرایی بزرگان این سرزمین سخنوری می کند و حتی به استاد فرانسوی اش فلسفه می آموزد. این سخنان البته مخاطب را دلزده می کند.
اما فیلمساز ما جوابی عاشقانه در کنارش می گذارد تا جلوی ملال مخاطب را بگیرد. اتفاقاً هر چه جلوتر می رویم پیام های فرهنگی و انسانی رنگ می بازد و ماجراهای عاشقانه و تعلیق های پلیسی و جاسوسی برجسته تر می شوند و فیلم می خواهد پیام بدهد که؛ واقعیت نمایش بر واقعیت پیام رسانی غلبه پیدا می کند.
- ما با یهودی ها مشکلی نداریم و مشکل ما با صهیونیست های نژادپرست است.
- صهیونیست ها مشکلی با آلمانی های نژادپرست نداشتند و حتی دست های شان در یک کاسه بود.
- رژیم مستبد رضا شاه با صهیونیست ها و در عین حال با نازی ها همسویی داشته است؛
و... هیچ کدام از این حرف ها تازگی ندارند و بارها در برنامه ها و مجموعه های دیگر بازتولید شده اند. لطف این مجموعه اما به عشق پسر مسلمان و دختر یهودی است که البته قصه مکرری است، اما به قول حافظ قصه عشق را از هر زبان که بشنویم نامکرر خواهد بود.زبان ثقیل شخصیت های مدار صفر درجه مهمترین مشکل این مجموعه به حساب می آید و منتقدان به درستی روی آن انگشت گذاشته اند.
آدم ها در هر شرایط اجتماعی و فرهنگی و سنتی، مثل عروسک های خیمه شب بازی و فرآورده های کارخانه یی به زبان واحدی سخن می گویند. گویی که فتحی مقاله یی نوشته است و بعد آن را تقسیم کرده است و در دهان آدم های مختلف گذاشته است آیا آدم ها در زمان رضا شاه همه به همین شکل حرف می زدند ؟آیا ما برای آفریدن ظرف زمان و احضار گذشته، همواره می باید از زبانی فاخر و ادیبانه بهره بگیریم ؟این مساله مرا به یاد تجربه آلکسی تولستوی به هنگام نگارش رمان تاریخی پترکبیر می اندازد. همه چیز برای نگارش این رمان مهیا بود اما تولستوی از نوشتن پرهیز می کرد.
مشکل در انتخاب زبان مناسب بود و تولستوی از خود می پرسید که؛ آیا آدم ها در زمان پترکبیر، چه شاهزاده و چه گدا، و چه در خلوت و چه در جمع همه با زبانی فاخر و منشیانه سخن می گفتند. تا اینکه متنی به دست تولستوی رسید و او پاسخ سوالش را در این متن پیدا کرد. اقرار زندانیان سیاسی در زمان پتر کبیر که به وسیله یک تندنویس نوشته شده بود. آن تندنویس ادیب نبود و در زندان فرصت زبان آوری نداشت و به همین علت همان زبان روزمره زندانیان را به کار می برد. آن متن کمک کرد که تولستوی زبان روزگار پترکبیر را بیابد و رمانش را بنویسد.
ما از زمان رضا شاه فاصله چندانی نداریم و هنوز اشخاصی که دوران کودکی و جوانی خود را در آن دوران طی کردند، در قید حیاتند. آیا آن اشخاص، به همین زبان عجیب و پردست انداز مدار صفر درجه حرف می زنند؟ چنین نیست و آنها به همین زبان معمول ما مکالمه می کنند.
یکی از آن کسان مادر من است که تحصیلکرده دوران رضا شاه است و مثل من و شما صحبت می کند و هشتاد ساله است و خاطرات جذابی از آن زمان در سینه دارد. البته زبان در طی زمان تغییر می پذیرد و مردم در زمان رضا شاه از واژه هایی استفاده می کردند که پاره یی از آنها از بین رفته است؛کلماتی چون کاغذ به جای نامه، شوفر به جای راننده، دوسیه به جای پرونده، وزارت مالیه به جای دارایی، بلدیه به جای شهرداری. فتحی می توانست از همین مکالمات برای آفریدن فضای آن دوره استفاده کند و دیگر مجبور نباشد به چنین زبان پر لکنت و دشواری متوسل شود.
سخت تر اینکه مجموعه سر صحنه صدابرداری نشده است و بسیاری از بازیگران جلوی میکروفن به جای خود حرف زده اند و این زبان پر ملال به هنگام دوبله ملال آور تر است و حس زندگی اش را از دست داده است.با این همه مجموعه مدار صفر درجه به لطف داستان سرایی عاشقانه و پرتعلیق، لوکیشن های متنوع تر و کمتر دیده شده و بازیگران مستعد و محبوب به یکی از پربیننده ترین مجموعه های تلویزیونی بدل شده است.
بهزاد عشقی
منبع : روزنامه اعتماد