پنجشنبه, ۱۳ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 2 May, 2024
مجله ویستا

دو دوتا پنج تا!


دو دوتا پنج تا!
با ورود به مدرسه مشکلات هم شروع شد. او در خواندن مانند سایر همسالانش پیشرفت نمی‌کرد، کلمات و حروف مشابه مانند ب و پ را با هم قاطی می‌کرد و اشتباه می‌خواند، علامتگذاری‌های دستوری و انشایی مانند ویرگول و نقطه را متوجه نمی‌شد.
در هجی کردن کلمات مشکل داشت و گاهی حروف یک کلمه را پس و پیش می‌دید: همه می‌گفتند: او یک بچه کودن و بی‌استعداد است.والدینش نمی‌دانستند باید چه کاری انجام دهند. آنها بارها او را برای تست شنوایی، بینایی و حتی هوش به مراکز مختلف برده بودند اما بچه آنها سالم سالم بود بینایی او مشکلی نداشت، شنوایی او سالم بود و از نظر بهره هوشی مانند سایر همسالانش بود، پس چرا در خواندن و نوشتن مشکل داشت و از سایر همکلاسی‌هایش عقب‌تر بود.مدرسه برای او مانند کابوسی وحشتناک بود. او از همه چیز مدرسه متنفر بود، ازمعلمی که او را وادار به خواندن می‌کرد، از کتاب‌هایی که کلماتش برایش نامانوس و سخت بودند از همکلاسی‌هایی که به او به‌خاطر ناتوانی‌اش در خواندن می‌خندیدند.
اختلال یادگیری یا دیسلکسی یک اصطلاح کلی شامل گروهی ناهمگون از دشواری‌های یادگیری می‌شود که به صورت مشکلات اساسی در گوش دادن، صحبت کردن، خواندن، نوشتن، استدلال کردن یا توانایی درک ریاضی، تمرکز و حافظه ظاهر می‌شود. این درحالی است که مبتلایان به این اختلال از نظر فیزیکی و هوش کاملاً سالم و عادی هستند، این کودکان در گروه‌بندی‌ها با اعضای گروه همکاری نمی‌کنند و نظم گروه را به هم می‌ریزند. اغلب روی خواسته‌هایشان پافشاری می‌کنند و نمی‌توان آنها را به لحاظ منطقی قانع کرد. تمرکز ندارند و مدام حواسشان پرت می‌شود. در درک مفاهیم و برخی از کارهایی که از آنها خواسته می‌شود ناتوان هستند و در نتیجه نمی‌توانند تکالیف خود را درست انجام دهند. بین چشم، دست و سایر اعضای بدنشان هماهنگی لازم را ندارند. آنها علاقه‌ای نسبت به مفاهیم جدید و یا تغییر در شرایط معمول زندگیشان ندارند، در یادگیری شکل‌ها و رنگ‌ها دچار اشکال هستند و در درک مفهوم منطقی روابط بین‌ اشیا و پدیده‌ها با مشکل مواجه می‌شوند آنها علاقه‌ای به انجام کارهای فکری مانند تکالیف مدرسه ندارند.
از دیگر نشانه‌های این بیماری می‌توان به تشخیص ندادن چپ و راست، بالا و پایین، ناتوانی در خواندن ساعت‌ها، مشکل در به یاد آوردن ترتیب ساعت‌های هفته، ماه‌ها، فصول، اختلالات گفتاری و ناتوانی در ساختن جملات اشاره کرد. این کودکان حروف نزدیک به هم مانند ب، پ، ت، د، ف و... را با هم اشتباه می‌کنند و به‌طور معمول حرف بی‌صدا را جایگزین حروف صدادار می‌کنند. البته این امر تصادفی است و گاهی هم کودک، کلمات را صحیح ادا می‌کند. شخص مبتلا به خوانش‌پریشی کلمات را برعکس می‌خواند، بعضی صداها را حذف می‌کند و روخوانی‌اش بریده‌بریده، نامفهوم و با شک و ترس است.نباید فراموش کرد که گاهی یک کودک فقط یک یا چند مورد از علائم بالا را داراست و همه علائم در او دیده نمی‌شود. این کودکان حتما باید از نظر هوشی و فیزیکی مورد آزمایش قرار بگیرند و در صورت سلامت فیزیکی و بهره هوشی می‌توان ادعا کرد به اختلالات یادگیری دچار هستند.
این اختلالات همپوشانی زیادی با برخی از اختلالات مانند بیش‌فعالی دارند و باید در این مورد حتما با یک متخصص و روانشناس مشورت کرد.
● پیامدهای دیسلکسی
این کودکان گاه نارسایی‌های بارزی در حافظه فعال (کوتاه‌مدت) خود دارند و در کاربرد راهبردهایی که دانش‌آموزان بدون اختلال یادگیری آنها را به آسانی انجام می‌دهند ناتوان هستند. آنها در به خاطر سپردن، به‌خاطر مهارت‌های زبانی ضعیف خود با مشکل مواجه هستند و به همین دلیل ممکن است به‌خاطر سپردن مطالب کلامی برایشان خیلی دشوار باشد. این کودکان با گام‌هایی ناشیانه و بی‌مهارت راه می‌روند یا در پرتاب‌کردن و گرفتن توپ، جست‌وخیزکردن یا جفتی‌پریدن، مشکل دارند.
برخی از کودکان حتی در حرکات ظریفی مانند بریدن با قیچی و بستن دکمه لباس یا بالاکشیدن زیپ هم مشکل دارند.
مشکلات این کودکان به مرور باعث ایجاد مشکلات اجتماعی و هیجانی (عاطفی) می‌شود. بسیاری از دانش‌آموزان دارای اختلال یادگیری به‌علت ناکامی ناشی از دشواری‌های یادگیری خود اعمالی از هم گسیخته دارند و در آنها نوعی احساس خود ارزشمندی منفی ایجاد می‌شود. آنها به جای آموختن و کسب نگرش‌هایی درباره تکالیفی که «‌‌می‌توانند انجام دهند» اغلب به آنچه که «‌نمی‌توانند انجام دهند» توجه می‌کنند.
این کودکان معمولا در تعامل با والدین، معلمان، همسالان یا غریبه‌ها با دشواری‌هایی روبه‌رو می‌شوند. عدم درک اجتماعی در بسیاری از موارد می‌تواند زمینه‌ساز ایجاد مشکلات اجتماعی هیجانی برای این کودکان شود. در مجموع می‌توان گفت بی‌توجهی و عدم تشخیص به‌موقع آن می‌تواند به مشکلات رفتاری و فشارهای غیرضروری هیجانی منجر شود.
متاسفانه مبتلایان به اختلالات یادگیری آمار قابل توجهی را شامل می‌شوند و به طور میانگین حدود ۳۰ درصد از این مبتلایان ترک تحصیل می‌کنند. انگیزه خودکشی در این افراد حدود ۶ برابر بیشتر از دیگران است.
● علل ایجاد اختلال یادگیری
پریستینه آرزومانیان، روانشناس بالینی در مورد علل ایجاد اختلال یادگیری می‌گوید: تحقیقاتی که در این زمینه انجام شده است حاکی از تاثیر عوامل ژنتیکی، مسائل محیطی، یادگیری و محرومیت‌های محیطی است، اما عوامل نورولوژیک از مهم‌ترین علل ایجاد اختلال یادگیری است.تحقیقات (عصبی ـ کالبدی) گالابوردا، استاد عصب‌شناسی دانشگاه‌ هاروارد آمریکا در سال ۱۹۷۹ و آزمایش‌های پولسور در سال ۱۹۸۹ در دانشگاه میلان مشخص کرده بود که دیسلکسی بیماری عصبی با ریشه ژنتیکی است.
آزمایش‌های مغزی بیماران هم مشخص کرد که یکی از عوامل بروز خوانش‌پریشی تشکیل توده‌ای عصبی در منطقه‌ای از مغز است. این تومورهای خارجی خود نتیجه جهش‌های غیرطبیعی یا نامنظم بودن سلول‌های خاکستری در مناطقی از پوسته مغزی هستند. به عقیده دانشمندان عوامل محیطی و ژنتیکی هر کدام به حدود ۵۰ درصد در بروز این اختلال موثر هستند. عصب‌شناسان با کمک تصاویر مغزی بیماران دریافتند که مغز این افراد در ۳ منطقه نیمکره چپ به ویژه نواحی پس سری، گیجگاهی ـ آهیانه و گیجگاهی یعنی مناطقی که مربوط به توانایی خواندن هستند کند عمل می‌کند. عوامل محیطی موثر در ایجاد بیماری دیسلکسی به دو دسته تقسیم می‌شوند عوامل زیستی که در طی زندگی رحمی روی جنین تاثیر می‌گذارند و همه مسائلی که بعد از تولد برای نوزاد رخ می‌دهند. در حال حاضر این مشخص شده که ضربات مغزی و عوامل روانی و فامیلی روی یادگیری، خواندن و نوشتن تاثیر می‌گذارند. در این میان روش‌های آموزش هم موثر است.
● نگران نباشید، قابل درمان است
برخی از نشانه‌های اختلالات یادگیری در سنین ۴-۳ سالگی در کودک قابل تشخیص هستند اما این علائم بعد از ورود او به دبستان مشهودتر خواهد شد. این در حالی است که بهترین دوران برای تشخیص و درمان این اختلال سنین قبل از مدرسه است. در صورت شروع درمان در این دوران اختلال تا حدود زیادی قابل درمان خواهد بود.پریستینه آرزومانیان در این زمینه می‌گوید: اگر والدین قبل از ورود کودک به مدرسه این اختلال را تشخیص داده و در جهت درمان آن اقدام کنند با روش‌هایی از قبیل کاردرمانی حدود ۷۵ تا ۸۰ درصد اختلال بهبود پیدا خواهد کرد.
این در حالی است که در سنین بالاتر مثلا در سال‌های سوم و چهارم دبستان درمان به مراتب سخت‌تر خواهد بود و بی‌توجهی به این اختلال هم باعث می‌شود اختلال یادگیری حتی در بزرگسالی هم با فرد همراه باشد و این افراد به مرور زمان از اعتماد به نفس و عزت نفس کمی برخوردار شوند.این روانشناس بالینی با تاکید بر نقش غربالگری این بچه‌ها در دوران پیش‌دبستانی می‌گوید: اصلا نیازی به فرستادن این بچه‌ها به مدارس خاص نیست آنها می‌توانند در کنار سایر بچه‌ها در مدارس عادی درس بخوانند.
او در ادامه می‌افزاید: با توجه به مشکل این کودکان نیاز به اقدامات خاصی است مثلا در مورد کودکی که از نظر ادراک بینایی با مشکل مواجه است می‌توان با استفاده از تصاویر خاص دقت بینایی او را بالا برد. به طور مثال در این تصاویر از کودک خواسته می‌شود به دنبال یک چیز خاص بگردد.
یا از کودکی با مشکل ادراک شنوایی خواسته می‌شود تعدادی حرف یا عدد را به‌ خاطر بسپارد و بعد از ما تکرار کند. در مورد کودکی که دچار ناهماهنگی چشم و پا و دست است هم با استفاده از بازی‌هایی مانند خمیربازی یا قیچی کردن سعی می‌شود علاوه بر تقویت این عضلات هماهنگی لازم بین آنها را هم تقویت کرد. او همچنین می‌افزاید: اختلال خواندن نسبت به سایر اختلالات یادگیری آمار بیشتری را به خود اختصاص داده است.
والدین و معلمان بعد از تشخیص این بچه‌ها باید آنها را به مراکز درمانی و کارشناسان متخصص ارجاع دهند. متاسفانه ما گاهی می‌بینیم که والدین فکر می‌کنند با گذشت مدتی خود به خود این مشکلات در فرزندشان حل خواهد شد و با راهکارهایی مانند کمک گرفتن از معلم خصوصی یا تحت فشار گذاشتن بچه سعی در پیشرفت او دارند در حالی که این کارها نه‌تنها موفقیتی در پی نخواهد داشت بلکه به مشکلات دامن‌زده و فرصت‌های طلایی درمان را از کودک می‌گیرد.در کنار مراجعه به متخصص باید والدین برای این بچه وقت کافی گذاشته و سعی کنند خواسته‌های آنها را درک کنند. حتما آنها را مورد محبت و نوازش قرار دهند و با دادن مسوولیت‌های هرچند کوچک به آنها حس ارزشمندی بدهند. با تشویق او برای شرکت در کارهای گروهی و رقابت با همسالان حس اعتماد به نفس را در آنها افزایش دهند و مهم‌تر از همه اینکه کودکشان را همان‌طور که هست بپذیرند و در جهت توانمندتر کردن او گام بردارند. هرگز او را با سایرین مقایسه نکنند.
منبع : آسمان پارس