شنبه, ۱۵ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 4 May, 2024
مجله ویستا

اعتراف در پس افترا


اعتراف در پس افترا
روزنامه الحیات چاپ لندن در تاریخ ۲۹/۹/۲۰۰۷ در مقاله‌ای به قلم آقای حازم صاغیه با استناد به سخنرانی دکتر احمدی‌نژاد در دانشگاه کلمبیا به طرز ناشیانه‌ای سعی نموده است تا این اظهارات را مغایر با مواضع قبلی ایشان قلمداد نموده و برداشت‌های نادرست خود را به ایشان منتسب نمایند.
لذا لازم است جهت تنویر افکار عمومی مطالب زیر مورد توجه قرار گیرد.
رئیس جمهوری اسلامی ایران در ارتباط با هولوکاست نه اظهارات قبلی خود را رد نمود و نه بر وجود هولوکاست صحه گذاشت. ایشان که در یک مکان علمی سخنرانی می‌نمود با توجه به جایگاه شایسته تحقیق در مراکز علمی و دانشگاهی، این نکته را مورد تاکید قرار داد که اگر فرض بر وقوع هولوکاست نیز باشد، چرا مانع از تحقیق در این زمینه و اطلاع جامعه جهانی از واقعیات امر می‌شوند. ظاهرا مخالفین اظهارات رئیس جمهور منطق قوی برای اثبات یک موضوع تاریخی ندارند و با هوچی‌گری سعی می‌کنند تا مانع از بررسی واقعیت موضوع شوند که در هر صورت انگشت اتهام نه به روی احمدی‌نژاد که به سمت آنان نشانه رفته است. روزنامه الحیات نیز چنانچه در پی کشف تناقضات موجود پیرامون مواضع اعلامی مقامات جمهوری اسلامی ایران در ارتباط با موضوع هولوکاست است، از این راه طرفی نخواهد بست. این روزنامه چنانچه صداقت دارد علت عدم موافقت با کنکاش و بررسی پیرامون را مورد نقد و بررسی قرار دهد تا سیه روی شود هر که در او غش باشد.
در خصوص حادثه ۱۱ سپتامبر، شخصیت‌های مستقل آمریکایی تاکنون ده‌ها فیلم و گزارش مستند و تحلیلی منتشر کرده‌اند که همگی موید دست داشتن دولت آمریکا در این حادثه ناگوار بوده است.
رئیس جمهوری اسلامی ایران با استناد به گزارشات و تحلیل‌های به عمل آمده معتقد است اراده عملیاتی با این حجم و وسعت نمی‌توانست در چارچوب تفکرات گروهی قرار گیرد. لذا این دولت آمریکا است که به دلیل عدم ارائه پاسخ صحیح به افکار عمومی دنیا مبنی بر عدم دخالت آنان در این حادثه تاسف بار در معرض اتهام قرار گرفته است. اگر غیر از این بود، چرا دولت آمریکا مانع تحقیق گروه‌ها، سازمان‌ها و اشخاص مستقل درخصوص این حادثه می‌شود. آیا ۱۱ سپتامبر، هولوکاست دیگری است که کسی حق بررسی پیرامون آن را ندارد!؟
در خصوص اظهارات احمدی‌نژاد مبنی بر اینکه همجنس باز در ایران وجود ندارد، باید گفت: غرب در ارتباط با موضوع همجنس‌‌گرایان دچار سقوط اخلاقی و ارزشی چندش‌آور شده است به گونه‌ای که در برخی از کشورهای غربی حتی ازدواج آنان با یکدیگر رسمیت یافته است. جمهوری اسلامی ایران به لحاظ عرف، دین، اخلاق و قانون اساسی همجنس‌بازی به مفهومی که در غرب از این پدیده و رفتارها و ناهنجاری‌های آن وجود دارد، را به رسمیت نمی‌شناسد اما اینکه برخی رفتارهای نابهنجار در سایر جوامع نیز وجود داشته باشد، امری محال تلقی نمی‌شود. سوال خبرنگار از احمدی‌نژاد وجود همجنس بازی به مفهوم و معنی آنچه در غرب وجود دارد، بود که ایشان موضوع را صرفا از ناحیه نابهنجاری اجتماعی مورد توجه قرار دادند.
الحیات در بخش دیگری از مقاله مقام ریاست جمهوری دکتر احمدی‌نژاد را زیر سوال می‌برد. نویسنده این روزنامه به تبع بسیاری دیگر از هم کیشان خود ابتدا باید اصول و آداب دموکراسی را یاد بگیرد و بعد متوجه این نکته گردد که ریاست جمهوری از سوی کسی به ایشان واگذار نشده و احمدی‌نژاد در فرآیند یک انتخابات دموکراتیک (چیزی که در بسیاری از کشورهای منطقه وجود ندارد) و با رای قاطبه ملت ایران به این سمت نایل آمده است. مشکل نویسنده و عدم شناخت و ناآگاهی وی از موضوع و مفهوم دموکراسی علت اصلی ناراحتی وی از انتخاب مردم ایران بوده است. نویسنده در ادامه تناقض نامه خود، دکتر احمدی‌نژاد را فاقد اطلاع از دیپلماسی، عرف سیاسی و قوانین بین‌المللی می‌داند. اینکه یک استاد دانشگاه دارای تحصیلات عالی اطلاع از مفاهیم فوق نداشته باشد، منطق و استدلال ضعیف نویسنده و پیش داوری و گمانه زنی خاص به دور از شان و رفتار خبرنگاری را می‌رساند، ضمن اینکه باید گفت در ایران کنونی، حتی بچه‌های دبستانی نیز به دلیل پویایی جامعه، با قواعد و مفاهیم سیاسی آشنایی کافی دارند و این موضوع را در اشکال و جاهای مختلف ثابت کرده‌اند.
البته مقاله نویس الحیات ناچار به اعتراف بزرگی می‌شود که خود سند محکمی بر باطل بودن اباطیل وی است. اعتراف الحیات به اینکه احمدی‌نژاد نزد مردم کشورهای عربی و بسیاری دیگر از نقاط جهان محبوبیت دارد، بر کسی پوشیده نیست. آیا نویسنده از خود پرسیده است که چگونه می‌شود مردم دنیا به فردی علاقه و ارادت داشته باشند که به زعم وی دارای برخی مواضع خاص است؟ آیا آنها در انتخاب خود دچار مشکل شده‌اند یا نویسندگانی از قبیل مقاله نویس الحیات دچار مشکل هستند آیا این قبیل افراد مصداق اشاره قرآنی “صم بکم عمی فهم لا یرجعون” نیستند؟
رامین احمدی
منبع : روزنامه رسالت