یکشنبه, ۱۶ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 5 May, 2024
مجله ویستا

جایگاه زن در نظام آفرینش از دیدگاه قرآن


جایگاه زن در نظام آفرینش از دیدگاه قرآن
زن به عنوان نیمی از پیكره اجتماع و نقش تعیین‏كننده‏اش در بقا و گسترش نسل انسانی و پرورش و تربیت فرزندان و مانند آن، همیشه مورد توجه اندیشمندان بوده است. نمی‏توان در تاریخ از انسان سخن گفت، ولی از زن سخن نگفت. در طول تاریخ، زن پا به پای مرد در فراز و نشیب‏های زندگی و سازندگی مطرح است. گاه به طور مستقیم و گاه با ترغیب مردان و ایجاد انگیزه‏های لازم در آنان، نقش سازنده خود را در تاریخ انسانی نشان داده است.
با اینكه زن همیشه در كنار مرد، در تمدن‏سازی و رشد و شكوفایی جوامع انسانی ـ مستقیم یا غیر مستقیم ـ نقش آفرین بوده است، ولی از دیر زمان، مورد داوری‏های غیرمنصفانه نیز قرار گرفته است. بسیاری از اندیشمندان و كارشناسان علوم انسانی و اجتماعی یا نخواستند و یا نتوانستند، نقش حقیقی و جایگاه واقعی زن را در پیكره انسانی بشناسند.
بررسی دیدگاه قرآن كریم درباره جایگاه زن در نظام خلقت و روشن ساختن مقام و منزلت انسانی او هدفی است كه در این مقاله دنبال می‏شود.
قرآن كریم در نخستین آیه از سوره نساء می‏فرماید: (یَاَیُّهَا النَّاسُ اتَّقُواْ رَبَّكُمُ الَّذِی خَلَقَكُم مِّن نَّفْسٍ وَاحِدَهٍٔ وَخَلَقَ مِنْهَا زَوْجَهَا وَبَثَّ مِنْهُمَا رِجَالاً كَثِیرًا وَنِسَآءً وَاتَّقُواْ اللَّهَ الَّذِی تَسَآءَلُونَ بِهِ وَالاْءَرْحَامَ إِنَّ اللَّهَ كَانَ عَلَیْكُمْ رَقِیبًا)
در این آیه كه روی سخن با تمام انسان‏هاست، خداوند همگان را به تقوای الهی و ترس از مخالفت با پروردگار سفارش می‏كند. آنگاه در توصیف خداوند به یكی از صفات، اشاره به صفت خالقیّت او كرده و می‏فرماید: همان پروردگاری كه شما را از نفس واحدی آفرید. و همسرش را نیز از همان نفس و ماهیت خلق كرده و از این دو صنف، مردان و زنان فراوانی پدید آمدند.
بار دیگر، تقوای الهی را مطرح می‏كند و به ارتباط با ارحام و خویشاوندان سفارش كرده و از قطع رحم پرهیز می‏دهد و برای تأكید بر سفارشات خود، و ترغیب به انجام آنها و اجتناب از ترك این امور، بر مراقبت خداوند از اعمال و رفتار انسان، تأكید می‏ورزد.
این آیه كه به خلقت انسان و ریشه آفرینش و گسترش نسل انسانی اشاره دارد، تصریح می‏كند كه همه انسان‏ها از «یك نفس» آفریده شدند و به گفته مرحوم طبرسی: «مراد از نفس در این آیه، به اجماع همه مفسران، آدم علیه السلام است».(۱)
ادامه آیه نیز قرینه خوبی بر این حقیقت است؛ چرا كه فرمود: «همسر آن «نفس» را از جنس او قرارداد و از آن دو (مرد و زن) مردان و زنان فراوانی را منتشر ساخت» این بیان می‏رساند كه «نفس واحده» همان آدم علیه السلام است كه خداوند به وسیله او و همسرش حوّا نسل انسانی را گسترش داد.
پرسشی كه در اینجا مطرح است، این است كه از برخی روایات استفاده می‏شود: همسر آدم از دنده‏ای از دنده‏های او آفریده شده است. و بر همین اساس، جمعی مفسران نیز همین نظریه را تقویت كرده‏اند.
علامه طبرسی می‏گوید: «بیشتر مفسران معتقدند، حوا از ضلعی از ضلع‏های آدم علیه السلام آفریده شده است و از پیامبر صلی اللّه علیه و آله و سلم روایت كرده‏اند كه فرمود: «خُلِقَتِ الْمَرْأَهُٔ مِنْ ضِلْعِ آدمَ، إنْ أَقَمْتَها كَسَرْتَها و إِنْ تَرَكْتَها ـ و فیها عِوَجٌ ـ إِسْتَمْتَعْتَ بِها»؛ زن آدم علیه السلام از یك قسمت از دنده‏های وی آفریده شد (و از این‏رو، كمی كج خلق و ناسازگار است؛ لذا) اگر بخواهی وی را راست كنی، می‏شكند (و زندگی مشترك به تباهی می‏انجامد) ولی اگر به همان صورت رهایش سازی (و با كاستی‏ها و كج خُلقی‏های وی بسازی) از او بهره‏مند خواهی شد.»(۲) روایات دیگری به همین مضمون نیز نقل شده است.(۳)
شاید آیه محل بحث كه می‏گوید:(وَخَلَقَ مِنْهَا زَوْجَهَا) ناظر به همین معنا باشد (اگر من در «مِنْها»، تبعیض را برساند) هر چند این روایات ماهیت انسانی زن را نفی نمی‏كند، ولی آیا از آنها، طفیلی بودن و فرع بودن زن در خلقت بدست نمی‏آید؟
در پاسخ به این پرسش و بیان چگونگی خلقت حوّا علیها السلام باید گفت:
اولاً: هر چند مصداق «نفس واحده» در این آیه آدم علیه السلام است، ولی به كار بردن واژه «نفس» و انتساب خلقت همه انسان‏ها به آن «نفس» در واقع نكته مهم دیگری را در بر دارد؛ و آن این كه همه افراد بشر اعم از زن و مرد از یك ریشه و اصل، سرچشمه می‏گیرند و گوهر آفرینش آنها به یك گوهر و یك نفس بر می‏گردد.
واژه «نفس» به گفته علامه طباطبایی: «آن چیزی است كه انسانیت انسان به اوست و مقصود از آن، همان مجموعه روح و جسم آدمی است (در دنیا) و در حیات برزخی روح تنهاست.»(۴)
به هر حال، همه افراد بشر، از حضرت آدم سرچشمه می‏گیرند و از همان طینتی كه خداوند آدم را آفرید بقیّه ابنای بشر را خلق كرد و چه زن و چه مرد، همگی از سرشت واحد آفریده شدند و همه را «بنی آدم» می‏گویند.
ادامه آیه كه فرمود: (وَخَلَقَ مِنْهَا زَوْجَهَا) می‏رساند همسر آدم از ماهیّت و جنس خود اوست و هر دو از یك حقیقت برخوردارند. بنابراین، جفت آن پدر (آدم) از سرشت و طینت خود او بوده است.
مرحوم علامه طباطبایی می‏فرماید: « «مِنْ» در این آیه «نشویه» است (یعنی منشاء چیزی را بیان می‏كند؛ نه برای تبعیض) یعنی جفت این مرد، از نوع او بوده است و همانند اوست. این آیه، به مانند برخی دیگر از آیات قرآن است كه فرمود: (وَ مِنْ ءَایَـتِهِ أَنْ خَلَقَ لَكُم مِّنْ أَنفُسِكُمْ أَزْوَ جًا لِّتَسْكُنُوآاْ إِلَیْهَا...) «از نشانه‏های الهی آن است كه از سرشت، و نوع خودتان، برای شما همسرانی آفرید تا به سوی آنان و در كنار آنها، آرامش یابید.»(۵)
بنابراین، آنچه در بعضی از تفسیرها آمده است كه مراد این آیه آن است كه، این جفت، از آن نفس (آدم) مشتق شده و از برخی از اجزای او گرفته شده است، دلیلی ندارد.»(۶)
در ادامه آیه فرمود: (وَبَثَّ مِنْهُمَا رِجَالاً كَثِیرًا وَنِسَآءً)؛ «خداوند از آدم و همسرش، مردان و زنان فراوانی را به وجود آورد.»
این آیه به روشنی می‏گوید، نسل انسانی و ریشه همه آدمیان به آدم و همسرش بر می‏گردد و آدمیان از یك زن و مرد، پدید آمده‏اند و در تكوّن و رشد و گسترش نسل انسانی، هر دو صنف (زن و مرد) نقش دارند؛ در نتیجه، مرد هر چند بزرگ و با عظمت باشد، باید بداند، ریشه او به یك مرد و زن بر می‏گردد. پس اگر مرد از ماهیت انسانی برخوردار است، از ازدواج مرد و زنی، پدید آمده است كه آن دو ـ هر دو با هم‏ـ ماهیّت واحدی داشته‏اند. و از ماهیت انسانی آن دو، انسان‏های فراوانی ـ از مرد و زن ـ خلق شده‏اند.
در واقع قرآن خلقت همسر آدم را، از همان گوهر و حقیتی می‏داند كه آدم علیه السلام از آن آفریده شد.
ثانیا: در روایات دیگر، شكل خلقت حوّا به گونه‏ای دیگر بازگو شده است، كه با روایات گذشته معارض است:
امام باقر علیه السلام فرمود: «إِنَّ اللّه‏َ تعالی خَلَق حَوّاء مِن فَضْلِ الطِّینَهِٔ الّتی خَلَقَ مِنْها آدَم؛ خداوند متعال، حوّا را از باقیمانده گِل آدم، آفرید.»(۷)
و در روایت دیگری آمده است كه راوی می‏گوید از امام باقر علیه السلام پرسیدم: «خداوند حوّاء را از چه چیزی آفرید؟» فرمود: «مردم چه می‏گویند؟» گفتم: «آنها می‏گویند خداوند او را از ضلعی از ضلع‏های آدم آفرید» فرمود: «دروغ می‏گویند! آیا خداوند نمی‏توانست از غیر آن بیافریند؟» پرسیدم: «پس از چه چیزی آفرید؟» فرمود: «پدرم به من خبر داد، او نیز از پدرانش كه پیامبر خدا صلی اللّه علیه و آله و سلّم فرمود: «خداوند مقداری از گل را گرفت و آنها را مخلوط كرد، و از وی آدم را آفرید، و از باقیمانده همان گل، حوّا را آفرید.»(۸)
در روایتی كه مرحوم شیخ صدوق، در «علل الشرایع» و «من لا یحضره الفقیه» نقل كرده است، آمده است كه زرارهٔ بن اعین، از امام صادق علیه السلام سؤال كرد، نزد ما مردمی هستند كه می‏گویند: «خداوند حوّا را از بخش نهایی ضلع چپ آدم آفرید» امام علیه السلام فرمود: «خداوند از چنین نسبتی منزه است و برتر از آن است... آیا كسی می‏تواند بگوید كه خداوند توان آن را نداشت كه همسر آدم را از غیر دنده او خلق كند، تا بهانه بدست عیب‏جویان دهد كه بگویند، بعضی از اجزای آدم، با بعضی دیگر نكاح نمود» سپس فرمود: «خداوند بعد از آفرینش آدم، حوّا را به صورت تازه و نو پدید آورد... .»(۹)
همانگونه كه ملاحظه می‏كنید، در برابر روایاتی كه می‏گفت: «حوّا از دنده آدم و یا دنده چپ وی آفریده شد» روایاتی است كه برخی از آنها می‏گویند: «حوّا از باقیمانده گل آدم آفریده شد» و برخی نیز می‏گوید: «به صورت نو ظهور آفریده شد.»
در دو روایت، عقیده خلقت حوّا از قسمتی از اعضای بدن آدم، ردّ شده و صریحا مورد تكذیب قرار گرفته است.
بنابراین، به لحاظ هماهنگی با آیات و این دسته از روایات، نتیجه می‏گیریم كه حوّاء از دنده چپ آدم و از بخشی از اندام او آفریده نشد. بلكه خدایی كه آدم ابوالبشر را آفرید، برای تكمیل و تكثیر نسل انسانی، از همان نوع و گوهر، انسانی دیگر به عنوان همسر و جفت برای وی آفرید كه هر یك برای دیگری آرامش روحی به ارمغان می‏آورد.
علاوه بر این‏كه روایات «آفرینش حوّاء از دنده آدم» هماهنگ با توراتِ تحریف شده است و بوی «اسرائیلی» بودن از آنها كاملاً احساس می‏شود.(۱۰)
از مجموع مباحث مطرح شده درباره خلقت زن و مرد، دو نكته اساسی روشن شد:
۱) زن و مرد هر دو از ماهیّت واحد انسانی برخوردارند و سرشت و طینت آنان یكی است.
۲) زن از جزء و عضوی از اعضای مرد آفریده نشده است؛ بلكه از همان طینت و سرشتی كه مرد (آدم) آفریده شد، او را نیز خدا خلق كرده است.
سعید داودی
پی‏نوشت‏ها:
۱. مجمع البیان، ج ۳، ص ۸، فخررازی نیز می‏گوید: «اجمع المسلمون علی انّ المراد بالنفس الواحدهٔ هیهنا هو آدم‏علیه السلام إلاّ انّه أنّث الوصف علی لفظ النفس»(تفسیركبیر، ج ۹، ص ۱۶۰)
۲. مجمع البیان، ج ۳، ص ۸.
۳. نور الثقلین، ج ۱، ص ۴۳۴، حدیث ۱۶ و ۱۷ (به نقل از كافی). و البرهان، ج ۲، ص ۱۰.
۴. المیزان، ج ۴، ص ۱۳۵.
۵. سوره روم، آیه ۲۱ (آیات ۷۲ سوره نحل و ۱۱ سوره شوری نیز، همین حقیقت را می‏رساند.)
۶. المیزان، ج ۴، ص ۱۳۶. ابومسلم اصفهانی از مفسران پیشین می‏گوید: «مراد از «خلق منها زوجها» یعنی از جنس همان «نفس» همسرش را آفرید. شبیه به این آیات كه «نفس» در آنها به معنای «جنس» استعمال شده است: «واللّه‏ جَعَلَ لَكُمْ مِن انفسِكُمْ اَزْواجا»(نحل/ ۷۲) و مثل: «إذ بَعَثَ فیهم رَسُولاً مِنْ اَنْفسِهِم»(آل‏عمران/ ۱۶۴) و مثل: «لَقَد جَاءَكُم رَسُولٌ مِنْ اَنْفسِكُم»(توبه/ ۱۲۸) (تفسیر كبیر، ج ۹، ص ۱۶۱)
۷. مجمع البیان، ج ۳، ص ۸.
۸. المیزان، ج ۴، ص ۱۴۶ (به نقل از نهج البیان شیبانی).
۹. علل الشرایع، ص ۱۷، باب ۱۷، ح ۱؛ الفقیه، ج ۳، ص ۲۳۹، حدیث ۱۱۳۳.
۱۰. ر.ك: تورات، «سفر تكوین» فصل دوم.
منبع : ماهنامه پاسدار اسلام