جمعه, ۱۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 3 May, 2024
مجله ویستا


علمی ـ تخیلی هنوز زنده است


علمی ـ تخیلی هنوز زنده است
دوازدهم آوریل گذشته جیسون سیلورمن یادداشت کوتاهی در نشریه «Wired» با این عنوان منتشر کرد: «نویسنده‌ها و کارگردان‌ها همانقدر از برچسب علمی- تخیلی می‌ترسند که از حمله مریخی‌ها وحشت دارند». طبق نوشته سیلورمن اغلب استودیو‌های فیلمسازی، ناشران، رمان‌‌نویس‌ها، فیلمسازها و افراد دیگری که در فرآیند‌های متکی به خلاقیت فعالیت می‌کنند برای تبلیغ محصول‌شان به دنبال دستورالعمل‌های جایگزین هستند. وی معتقد است به همین دلیل مثلا رمان «جاده» کورمک مک‌کارتی به عناوین «پساآخرالزمانی» و «ویران‌شهری Dystopian» ملقب می‌‌شود و تهیه‌‌کننده اجرایی سریال تلویزیونی «Battlestar Gallactica» اینگونه سخن می‌گوید: «پخش سریال از شبکه تلویزیونی «علمی- تخیلی» دلیل نمی‌شود که آن را زیر مجموعه ژانر علمی- تخیلی به حساب بیاوریم چون این سریال یک واقعیت تفصیل داده شده است». گرچه رویه ابهام‌سازی در تبلیغات هنوز عالم‌گیر نشده و آثار بسیاری کماکان با برچسب علمی- تخیلی شناخته می‌شود اما سیلورمن معتقد است واژه «علمی- تخیلی» این روزها کمتر دم به تله می‌دهد: «خصوصا وقتی قرار باشد این واژه بر قصه یا سینمای «جدی» اطلاق ‌شود». البته چنین ادعایی جای بحث دارد و برای مستدل و مبسوط شدن به نوشته‌ای فراتر از نوشته کوتاه سیلورمن محتاج است. در سال‌های اخیر شاهد افول محبوبیت ژانر علمی- تخیلی در سینما بوده‌ایم. شخصا در (فصل نهم) مقاله مفصلم درباره تأثیر مجموعه فیلم‌های «ارباب حلقه‌ها» پایان دوران حکمرانی ژانر علمی- تخیلی و جایگزینی آن با «فانتزی» را به تفصیل بررسی کرده‌ام. قبل از مقاله من هم لف گراسمن در مقاله‌ای هوشمندانه با عنوان «اقتدار فانتزی» در مجله تایم (اواخر سال ۲۰۰۲) افول گرایش به ژانر علمی- تخیلی و خیزش همزمان محبوبیت ژانر فانتزی را مطرح کرده است.
کمی که به عقب برگردیم متوجه می‌شویم در سال‌های گذشته این فیلم‌های فانتزی بودند که سم جدول فروش شناخته می‌شدند. آدام اسمیت در شماره ماه ژانویه نشریه امپایر در سال ۲۰۰۲ با تنظیم فهرستی به نام «جزیره فانتزی» از تمامی مجموعه‌ فانتزی‌های ناکام و بی‌مصرف عدم‌اقبال به این فیلم‌ها در تاریخ سینما را به خوبی نشان داده است. البته اسمیت و برخی از همفکرانش به دلایلی برای آثار تیم برتون به خصوص «بیتل جوس» (۱۹۸۸) و «ادوارد دست قیچی» (۱۹۹۰) که نمونه‌های کلاسیک ژانر فانتزی هستند، استثنا قائل شده‌اند.
اکنون اما شاید این ژانر علمی- تخیلی باشد که مورد بی‌مهری جدول فروش قرار گرفته است. از سال ۲۰۰۰ تا کنون ژانر علمی- تخیلی به ندرت جایگاهی تثبیت شده در جدول فروش داشته است. شاهد مثالش فیلم‌های «جنگ دنیاها» (۲۰۰۵)، «من، ربات» (۲۰۰۴) و «سیاره میمون‌ها» (۲۰۰۱) است که گرچه فروش متعادلی داشتند اما به سختی انتظارات تهیه‌کنندگان را برآورده کردند. این اتفاق در حالی افتاده که دو فیلم اول این مجموعه از حضور دو نفر از محبوب‌ترین ستاره‌های سینما در جهان بهره می‌بردند. «گزارش اقلیت» هم که در زمان اکرانش به فروش نسبتا قابل قبولی دست یافت نام ستاره‌های بزرگی مانند تام کروز و استیون اسپیلبرگ را به دوش می‌کشید.
غیر از «میدان نبرد زمین» که یک شکست تمام عیار بود در بین فیلم‌هایی که در سال‌های اخیر تولید شده‌اند فیلم‌های علمی- تخیلی زیادی می‌توان ردیف کرد که اکران نسبتا فاجعه‌آمیزی داشته‌اند؛ از جمله‌ فیلم‌های ذیل: «ای. آی: هوش مصنوعی» (۲۰۰۱)، «ماجراهای پلوتو نش» (۲۰۰۲)، «سولاریس» (۲۰۰۲)، «سیمون» (۲۰۰۲)، «ماشین زمان» (۲۰۰۲)، «رولربال» (۲۰۰۲)، «‌همسران استپفورد» (۲۰۰۴)، «راهنمای اتواستاپ‌زن‌ها به کهکشان» (۲۰۰۵) و «Doom» (۲۰۰۵) که شاید به خاطر عنوانش نفرین شده باشد. حتی جاس ودن که با سریال «بافی،‌ خون‌آشام قاتل» و نسخه‌های متعددش موفقیت بی‌حد و حصری به دست آورده بود، در سریال علمی- تخیلی «کرم شب تاب» و دنباله‌ سینمایی‌اش «آرامش» (۲۰۰۵) به در بسته خورد. در مقابل ژانر فانتزی در سال‌های اخیر به قدری مهم و موفق شده است که لزومی برای فهرست کردن مثال‌هایش احساس نمی‌شود. «مردان ایکس»، «مرد عنکبوتی»، «ارباب حلقه‌ها»، «هری پاتر»، «وقایع‌نگاری نارنیا» و «دزدان دریایی کارائیب» نمونه‌های فوق‌العاده محبوب این ژانر هستند. می‌توان به این فهرست انیمیشن‌های فانتزی تولید شده توسط شرکت پیکسار را هم اضافه کرد تا در نهایت به این نتیجه برسیم که در سالیان اخیر ژانر فانتزی بر جداول فروش حکمرانی کرده است. این روزها حتی اغلب فیلم‌های پر هزینه استودیو‌ها صرفا فیلم‌های فانتزی است (مهم‌ترین آنها «نیروی اهریمنی‌اش: قطب‌نمای طلایی» است). در تقسیم‌بندی من مجموعه‌ فیلم‌های «مردان ایکس» و «مرد عنکبوتی» در زمره فیلم‌های فانتزی قرار گرفته‌اند که می‌دانم محل نزاع است. هر کدام از این فیلم‌ها تفسیری فیزیکی برای قدرت‌های فرامادی شخصیت‌هایشان ارائه کرده‌اند؛ جهش‌های ژنتیکی گوناگون به دلایل نامشخص و گزیده شدن فردی توسط عنکبوت در یک گردش علمی آزمایشگاهی. گرچه این تفاسیر وجه علمی ندارند اما حداقل به برخی وجوه نیمه معقول فیلم‌های علمی- تخیلی پهلو می‌زنند.
فارغ از این نکته باید توجه داشت که ژانر‌های سینمایی حرکتی مدور دارند به همین دلیل ژانر علمی- تخیلی به احتمال زیاد دوباره به روز‌های اوجش برخواهد گشت. در وضعیت فعلی اما ظاهرا تلویزیون‌های کابلی رسانه پررونق ژانر علمی- تخیلی هستند که یکی از نمونه‌هایش همین سریال «Battlestar Gallatctica» است. مترو‌گلدوین‌مایر هم که فعلا می‌خواهد از موفقیت سریال «دروازه ستاره‌ای» برای تسخیر بازار تلویزیون‌های خارجی استفاده کند. از «دروازه ستاره» یک دنباله وجود دارد؛ یکی در حال تولید است و دو تای دیگر در مرحله پیش تولید به سر می‌برند (شاید ام.جی.‌ام باید در تصمیمش تجدید نظر کند!). هر لحظه هم امکان دارد نسخه جدیدی از سریال «سفر ستاره‌‌ای» تولید شود.
با این حال ژانر علمی- تخیلی هنوز رو به موت نشده است و بر خلاف آنچه سیلورمن در نوشته‌اش ذکر کرده است، کسی از آوردن نامش فرار نمی‌کند. مثلا تاریخ اکران پروژه جاه‌طلبانه جیمز کمرون «آواتار» و قسمت یازدهم «سفر ستاره‌ای» از همین الان برای سال ۲۰۰۹ اعلام شده است (نشریه ورایتی در خبری که درباره فیلم کامرون منتشر کرده آن را زیرمجموعه ژانر علمی- تخیلی آورده است). شاید سیلورمن معتقد باشد در زمانه‌ای که علم به بخش مهمی از زندگی ما تبدیل شده است ژانر علمی- تخیلی ناگزیر به حاشیه رانده می‌شود. اما به اعتقاد من افول این ژانر دلیلی ندارد جز پیشرفت تکنولوژی با سرعتی سرسام‌آور که در سایه آن داستان‌هایی که درباره واقعیت یا آینده جایگزین هستند، جذابیت خود را از دست می‌دهند. آیا وقتی که در صحبت‌های غیر رسمی‌مان از ربات‌ها به «ابزار خودکار» تعبیر می‌کنیم، در خانه‌هایمان سگ‌های مکانیکی داریم و به راحتی عکس‌هایی از مریخ را تماشا می‌کنیم باز هم می‌توانیم مجذوب فیلمی درباره ربات‌ها شویم؟ البته بدون اینکه ویل اسمیت در آن فیلم بازی کند!‌ آیا در زمانه‌ای که شرکت‌‌‌ها عملا ‌مشغول برنامه‌ریزی برای توریسم فضایی هستند، صحبت از سفینه‌های فضایی راکتی جذابیتی دارد؟ شاید تا به حال شاهد داستان‌های زیادی با این سوژه‌های تکراری بوده‌ایم. شاید اگر این ژانر علمی- تخیلی قواعد آشنایش را زیر پا بگذارد و به عرصه‌های جدیدی وارد شود ارج و قرب سابقش را دوباره به دست آورد.
کریستین تامسن
ترجمه: یحیی نطنزی
منبع : روزنامه کارگزاران